🔹منتظر منتقم
ای که اندر عدل سلطانی، نمیآیی چرا؟
اهلِ جان را جانِ جانانی، نمیآیی چرا
روزها در جان و دل، در عرصههای زندگی!
در دل شب، ورد پیرانی، نمیآیی چرا
هم تو مصباح هُدایی، هم تو کشتیِّ نجات
وارثِ ختم رسولانی، نمیآیی چرا!
نور امیدی و سرسبزیِّ هر دشت و دَمَن
رونق باغ و گلستانی، نمیآیی چرا
حجت حق، نیست یکدم دور از اهل زمین
آخرین برهان یزدانی، نمیآیی چرا
در میان وحشیانِ جنگل کفر و ستم،
بینوایان را نگهبانی، نمیآیی چرا
انتخاب رهبری را گفت حق، «اِکمالِ دین!»
جان دین و جانِ ایمانی، نمیآیی چرا
هر که قرآن را به وفق نفس معنا میکند
ای که تو معنای قرآنی، نمیآیی چرا
جاهلانِ مدعی را مسندِ دانا بُود!
ای که آنان را تو طوفانی، نمیآیی چرا
از هزاران درد مینالند مظلومانِ دهر
دردهامان را تو درمانی، نمیآیی چرا
آسمانها پر نشد از آه مظلومان هنوز؟
ای که بر بیداد، پایانی، نمیآیی چرا
ای تو نجوای شهیدان در مسیر تا خدا
زور و بازوی شهیدانی، نمیآیی چرا
باز این جولان نمرود است و فرعونان عصر
ای عصای پور عمرانی، نمیآیی چرا
با تو آسان است هر اندوه و درد و رنج و غم
ای که بر هر درد درمانی، نمیآیی چرا
در خطوط رزم و جهدِ عرصههای عاشقی،
شور و شوق و ذوقِ مردانی، نمیآیی چرا
نیست خاموشی، شرارِ شعلهٔ بیداد را،
ای که عدل و داد را کانی، نمیآیی چرا
نیست رحمی بر مریضان و زنان و کودکان
ای که پشتِ بیپناهانی، نمیآیی چرا
«احمد» از دیدار تو حاشا که گردد نا امید
مایه اُمّیدوارانی، نمیآیی چرا؟
#انتظار
#موعود
#منتقم
🔹شعر از: احمد اخلاقی عضو ارجمند رواق
@ravagh_channel
🔹دعای صبح صادق
🔸هر گنجِ سعادت که خدا داد به حافظ
🔸از یُمنِ دعایِ شب و وِردِ سَحَری بود
#زمزمه_سحر
#دعای_فرج
#رستگاری
@ravagh_channel
رواق
🔹قافله شوق 🔸راهیان نور 🔹سفرنامه 🔸مسجد جامع خرمشهر در حیاط مسجد جامع دنبال چیزی هستم. صحنههایی که س
🔹ادامه قافله شوق
🔸سفرنامه
🔸راهیان نور
🔹به سمت دشت آزادگان
👇
🔹قافله شوق
🔸راهیان نور
🔹سفرنامه
🔸به سمت دشت آزادگان(سوسنگرد)
به قصد سوسنگرد از خرمشهر بیرون آمدیم. با فرماندار سوسنگرد قرار نهار داشتیم و البته دیر کرده بودیم. توی مسیر به یاد خاطراتم در جبهههای همین مسیر افتادم. اوائل جنگ با یورش بعثیها، اکثر شهرهای مرزی خوزستان، سقوط کردند و خیلی از روستاهای منطقه، از جمعیت تخلیه شد. کسانی که دستشان به جایی بند نبود و فرصت جمع کردن زار و زندگی خود را نداشتند، حیوانهای اهلیِ زبان بستهشان، این ور و آن ور سفیل و سرگردان بودند. گاهی گلهگله گاومیش را میدیدی که بدون چوپان و آقابالاسر، توی هور و زمینهای باتلاقی میگشتند و شبها جایی کنار نیزار و لای درختچهها، سرشان را روی زمین میگذاشتند. خیلی از این حیوانها را میدیدیم که تیر و ترکشهای اللهبختکی سَقَطشان کرده و لاشخورها، روی مردارشان چَرچر میکردند. در جبههٔ «دُبّ حردان» و ایستگاه راه آهنِ «آبتیمور»، مدتی بود چند تا درازگوشِ افسارسرخود و مجهولالصّاحب پیدا شده بودند که بیشتر روزها، دُور و بر خاکریز ما و دستۀ خمپاره، پی غذا میپلکیدند. راستش آن موقع برای رفتن به اهواز، ماشین خیلی کم بود. درازگوشها را که دیدیم، گفتیم با این همه رزمندۀ مسافر اهواز، باید عین خرکچیهای قدیم، قحطی ماشین را با همین زبانبستهها علاج کنیم. افسارشان به قول قاطرچیها به یک کیله جُو یا علف بند بود، منتها وسط برّ و بیابان نه جُویی بود و نه توی خوزستان از خرداد به بعد، علف سبز و دندانگیری توی دشت و صحرا پیدا میشد. ولی تو بساط خودمان اگر پوست هندوانهای هم نبود، دستکم خشکهنان و خوردنیهای دورریز پیدا میشد.
#دفاع_مقدس
#راهیان_نور
#سفرنامه
#سوسنگرد
🖊 راوینویسنده: منصور ایمانی
@ravagh_channel
🔹شوخطبعیهای جبهه
🔸فاتحةمعالصلوات
درست رفته بودند وسط میدان مین و نمیدانستند چی کار کنند. قدم از قدم اگر برمیداشتند، تکه بزرگهشان، گوششان بود. نه راه پس داشتند، نه راه پیش. همه به هم نگاه میکردند و منتظر بودند یکیشان راهی جلوی پای بقیه باز کند. هر کس مشغول ذکری بود. در همین هول و ولا، یکی از نیروها به پشت سریش چیزی گفت که طرف خندهاش گرفت. بقیه با کنجکاوی به آنها نگاه کردند و از هم پرسیدند: «یعنی چه گفت؟». دومی به سومی و همین طور به بقیه رسید که میگه: «برای سلامتی خودتون فاتحة مع الصلوات!».
بچهها مانده بودند بخندند یا به حال خودشان گریه کنند. پیدا بود نفر اول با زبان بیزبانی میخواست بگوید: بابا ترسی، لرزی، مرگی. انگار نه انگار که توی تله افتادیم و تکان بخوریم پودر میشیم. خیال میکنه تو صیفیجات هستیم و برامون گوجه و بادمجون کاشتن!
🔹فرهنگ جبهه، شوخطبعیها
جلد اول ۱۳۸۲ - فرهنگگستر
#دفاع_مقدس
#شوخطبعی
@ravagh_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹طابق النعل بالنعل
کلمه به کلمه
مو به مو
به قول رانندهها سپر به سپر
قدم به قدم
پا به پای ولایت
با ولایت تا شهادت
به قول شهدا
راه حل مشکلات کشور
اطاعت از رهبری
#فاعتبروا_یا_اولی_الابصار
🔹گروه طلبه شهیدهٔ کربلای حسینی بانو زهرا دقیقی به مدیریت حجةالاسلام والمسلمین محمدحسن حسنزاده عضو فاضل رواق
https://eitaa.com/joinchat/2422669360C15ec35428a
🔹هنر رهبری
🔹هنر مدیریت
🔹هنر تولی
🔹هنر تبری
@ravagh_channel
🔹نینوای غزه
بشنو از نی چون حکایت میکند
غزّه را در خون روایت میکند
غزّه یعنی عزّ و ایمان و شرف
هجمهٔ مکر یهود از هر طرف
غزّه یعنی غربت و دلواپسی
موجی از فریادهای بیکسی
غزّه یعنی عشق و ایثار و جنون
رقص بِسمل در میان خاک و خون
غزّه یعنی مادر دل بیقرار
در دل خاکستر و گرد و غبار
غزّه یعنی چشم بیتاب پدر
دیدنِ طفلانِ در خون غوطهور
غزّه یعنی طفل، تاول، آبله
لشکری از شمر و زجر و حرمله
غزّه یعنی در نبرد نیک و بد
امّت اسلام در یک کالبد
ما در اینجا غصّه و غم دیدهایم
یک جهان ظلم مجسّم دیدهایم
اشکهای بیصدا را دیدهایم
کُلُّ أرضٍ کربلا را دیدهایم
چشمهای غرقه خون منتظر
مردمی مظلوم امّا مقتدر
غزّه یعنی خیبر امروز ما
شعلهٔ فریاد عالمسوز ما
آه مظلوم است این جا در سکوت
میکند ویرانه بیت عنکبوت
غزّه یعنی نالههای سوخته
شعلههای غیرتِ افروخته
غزّه یعنی عزّت و صبر و قرار
آخرین فریادهای انتظار
غزّه آغاز فتوحات ولی است
این نوید قطعی سیّدعلی است
غزّه یعنی باب ظلمت سوی نور
با کلید رمز آلود ظهور
غزّه یعنی در دل عُسر و حَرَج
انتظار پیک جانبخش فرج
🔹شعر از: مجتبی تاجیک «ساده»
#فلسطین
#غزه
#طوفان_الاقصی
🔸اقتباس از: کانال برهان قاطع
@ravagh_channel
🔹غصه جوانان پیرمان کرد
سلام شهیدان خاکی
همسایهگان دیواربهدیوار خدا!
سلام پارسایان جوان،
با نگاههایی افتاده از حیا
در سالهای طغیان جوانی
سلام رفیقان سادۀ قدیمی
فرزندان مشهدیصفورا
کربلاییباقر
کجایید بچههای میرزاتقی
که سگهای صهیون
تولۀ تلهگرام پسانداختهاند
و با همقلادهاش اینستا،
نه تنها شهرها
که پشت کوهها را هم
اشغال کردهاند
من جوانهایی دیدم
که به جای گندم بودادهٔ مادر
در جیبشان پاپکورن میریزند
و با پپسی و واتساپ رفاقت دارند
جوانهایی که نام کوچک مادربزرگشان را
از یاد بردهاند
ولی هفت پشتِ «مِسی» را
خوب میشناسند!
🔹شعر از: منصور ایمانی(صبا)
#شبیخون_فرهنگی
@ravagh_channel
رواق
🔹استاد علیرضا قزوه شاعر نامآشنای جبهه جهانی مقاومت علیرضا قزوه در سال ۱۳۴۲ در گرمسار متولد شد.
🔹ادامه شناختنامه شاعر نامآشنای جبهه جهانی انقلاب استاد علیرضا قزوه عضو فرزانه رواق
👇
🔹علیرضا قزوه علمدار شعر انقلاب
🔸برخی از مسئولیتهای دکتر قزوه:
🔹مدیر واحد ادبیات (شعر)حوزه هنری
🔹دبیر کنگره سراسری شعر دفاع مقدس در استان کرمانشاه
🔹وابسته فرهنگی و مدیر مرکز تحقیقات فارسی در دهلی نو
🔹رایزن فرهنگی ایران در تاجیکستان ۱۳۷۷
🔸عناوین تعدادی از آثار استاد قزوه:
- مولا ویلا نداشت
- پرستو در قاف، سفر نامه حج
- غزل معاصر ایران، گزینش و جمع آوری
- چه عطر شگفتی، یادواره احمد زارعی
- خورشیدهای گمشده، گزیده اشعار امروز تاجیکستان
- قدم زدن در کلمات، مجموعه گفتوگو با شاعران معاصر
- با کاروان نیزه
- من میگویم، شما بگریید
- گزیده ادبیات معاصر، مجموعه شعر
کسی هنوز عیار تو را نسنجیده است
- جشننامه محمدعلی بهمنی
- کتابهای از نخلستان تا خیابان
- شبلی در آتش
- این همه یوسف
- عشق علیه السلام
- قطار اندیمشک
- با کاروان نیزه
🔸 و دهها جلد کتب تألیفی، پژوهشی و تدوینشدهٔ دیگر که ذکرشان متن را طولانی خواهد کرد.
🔹علیرضا قزوه شاعر، نویسنده، فرهنگپژوه جبهه جهانی انقلاب و عضو فرزانه رواق
@ravagh_channel
13.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹اجرای رادیویی مطلب پدرهای پرکشیده ۱
🔸گوینده: مهدی رضایی
🔸به قلم: منصور ایمانی
#پدر
#کاسب
#حبیب_خدا
🔹عطارد یا تیر: نماد دبیری در اسطورههای ایرانی در علم نجوم
@ravagh_channel