eitaa logo
رواق
136 دنبال‌کننده
839 عکس
270 ویدیو
1 فایل
این کانال در حوزه تولید و انتشار آثار هنری از جمله شعر، داستان، مستندنویسی، هنرهای تجسمی، نقد سینمایی و ... فعالیت می‌کند. ارتباط با مدیر: @m_i_saba
مشاهده در ایتا
دانلود
بهای بهشت ⬅️ بهار دهۀ شصت بود؛ در کنار جنگ، ترورهای سنگین منافقين، نگرانی به جان مردم و مسؤلین انداخته بود. یکی از این روزها رفته بودم ساختمان حزب جمهوری اسلامی شهرمان. دفترش برِ خیابان اصلی، بالای چند تا مغازه بود و من هم عضو حزب بودم. توی حزب، بیشتر کار فرهنگی می‌کردم و برای شهدا مرثیه می‌گفتم. راه‌پله را كه نصف كردم، ديدم آن بالا چند نفر دارند بحث سياسی می‌کنند. بازار این‌جور بحث‌ها با گروهک‌ها و سمپات‌ها، از اول انقلاب داغ بود. البته چند ماهی می‌شد منافقین و چپی‌های اقلیت وارد فاز نظامی شده بودند و رفته بودند توی سوراخ‌شان، ولی هنوز این بحث‌ها برقرار بود. حتی بحث بر سر شهید بهشتی، به نیروهای حزب‌اللهی هم کشیده شده بود و عده‌ای روی صداقت بهشتی، دچار تردید شده بودند. چند پله که بالاتر رفتم، دیدم توی اتاق بالایی، يكی از جوان‌های مسجد جامع شهر با مسئول حزب بحث می‌کند و راجع به دکتر بهشتی، سؤال‌های خیلی تندی دارد. یکّه خوردم؛ آخر این‌جور بحث‌های تند، بین ما و گروهک‌های سیاسی درمی‌گرفت، نه میان حزب‌الهی‌ها. سؤالاتش راجع به شايعاتی بود كه منافقين برای دکتر بهشتی ساخته و پخش کرده بودند؛ سرمايه‌دار و انحصارطلب بودن و ارتجاعی و از اين رقم خزعبلات! آن روز طرف بحثِ مسوول حزب، هم‌کلاسی و اتفاقا از دوستان خود ما بود و همین تعجبم را زیادتر می‌کرد. در خصوص دکتر بهشتی دچار شبهه شده بود و نمی‌دانست اين حرف‌‌ها، راست است یا دروغ؟ ⬅️ چند وقت بعد دکتر بهشتی ترور و شهید شد. بعد از شهادتش مردمی که آمده بودند تظاهرات، بیشتر از آن‌که از نحوه شهادت و سوگ رفتنش متأثر باشند، با خشم و نفرت عليه منافقين شعار می‌دادند. توی جمعیت چشمم افتاد به همان رفیق مسجدی‌ام که چند وقت پیش، با مسوول حزب شهرمان، بر سر یک مشت حرفهایی که راجع به دکتر بهشتی در بین مردم چُو انداخته بودند، بحث می‌کردند. جوان هم‌کلاسی‌ام توی جمعیت، بیشتر سرش پایین بود و پیش خودش گريه می‌كرد. از این‌ها باز هم توی جمعیت بودند. بعضی حزب‌الهی‌ها را توی جمعیتِ خیابان می‌دیدی که بدجوری گرفته و ناراحت‌اند. نمی‌دانم حال این قبیل افراد از نحوهٔ شهادت دکتر بهشتی حکایت می‌کرد و یا تأسفشان از شایعاتی بود که بدون سند و مدرک، پشت سر بهشتی مظلوم پخش کرده بودند و حالا بعد از شهادت دکتر بهشتی، از پشیمانی و حسرت آنها حکایت می‌کرد؟! دقیقا نمی‌دانم، ولی اشک می‌ریختند و سرشان را جور خاصی تکان می‌دادند. شاید برخی از این‌ها مثل آن رفیق ما‌، راجع به شهید بهشتی دچار شک شده بودند و حالا می‌دیدند؛ عجب قضاوت اشتباهی کرده‌اند. آمار این قضاوت‌ها، به همین چند نفر ختم نمی‌شد. منافقین طوری این اخبار کذب را توی کشور پمپاژ کرده بودند که خیلی‌ از مردم شکشان برداشته بود. دکتر بهشتی هم که در طول آن دو سه سال سکوت کرده بود، سکوت محض! آخر مظلوميت از اين بيشتر كه در برابر آن همه تهمت و افترا، كلامی از خودت دفاع نکنی مَرد؟ شاید راز این سخن امام(ره) راجع به بهشتی شهید همین باشد که بعد از شهادتشان فرمودند: «شهادت ایشان در مقابل مظلومیت ایشان ناچیز است...، مردم یک وقت بیدار شدند که [دیگر] بهشتی‌ای درکار نبود». 🖊 منصور ایمانی @ravagh_channel ‌ ‌