🔹حمّال کتاب
از اول پیلۀ کتاب بودم؛ از همان سالهای مدرسه و دانشگاه. چند سالی که گذشت، دیدم عجب کتابفروشی پر و پیمانی توی خانه باز کردم!
گاهی بابت داشتن کتابخانۀ خانگی، پیش مهمانها اِفه میآمدیم و پیش خودمان میگفتیم: «ببینید چه قدر کتاب داریم!»
اما از آن طرف موقع اسبابکشی، دردسری داشتیم کمرشکن! به جز جُل و پلاس زندگی، کارتن کتابها میشدند وبال گردن ما. عین سلفخرها، هشتاد نود کارتن کتاب را باید میزدیم پشت نیسان و ساعتی بعد کارتنها را جلوی خانۀ جدید از پشت وانت میکندیم و میبردیم بالا و به مرور میچیدیم توی قفسهها و تاقچهها. و این برای آدم خانه به دوش یعنی یکی دو سال بعد، دوباره کتابها را میچیدیم توی کارتن و میزدیم پشت وانت و الی آخر...
گاهی جلوی مهمانهای چیزدان و فهیم،
آیۀ «کمثل الحمار»، یادمان میآمد و عرق شرم از سر و رویمان سرازیر میشد!
🔸شکر خدا دو سه سالی است کتابها را بردند جایی که به درد همه بخورد!
🖊راوینویسنده: منصور ایمانی
#کتاب
#علم
#عمل
#زنبور_بیعسل
@ravagh_channel