دعا برای دیگران
دوازدهسیزده سالم بود و پشت لبم تازه داشت سبز میشد. وضع مالی خوبی نداشتیم، با این حال والدهٔ خدابیامرز دستِ بدهای داشت. طبق عادتش بعد از هر نماز و لابهلای دعاهای دیگر میگفت: «خدایا به من بده تا منم برسانم به دست فقیر فقرا». یک روز بعد از این دعا، وقتی مشغول جمع کردن سجاده بود، بهش گفتم: «مامان شما که واسه فقرا دعا میکنی، خب بگو خدا مستقیم به خودشون بده تا منتی هم سر کسی نباشه!». دستپروردهٔ خودش بودم و میدانست زبان سرخی دارم. چشمغرهای برایم آمد و گفت: «بلند شو، بلند شو برو دنبال درس و مشقت! تو هنوز عقلت به این چیزها نمیرسه! هرجور که خودش صلاح بداند، همان میشود».
من که آن روز شوخی کرده بودم، ولی بعدها پای منبرها شنیدم؛ خیلیها در معرض داد و دهش ویژۀ خداوند نیستند و وضع مالی خوبی ندارند، ولی از رسیدگی به حال فقرا هم غفلت نمیکنند. آنهایی هم که در معرض بخشش ویژه پروردگار هستند و وضعشان خوب است، در واقع دارند آزمایش میشوند که آیا حق ارحام فقیر و یتیمها و همسایهٔ فقیر را از مالشان کنار میگذارند یا نه؟
🔸ربّ ارحَمهُما کما ربّیانی صغیرا
#انفاق
#ایتام
#فقرا
🖊 راوینویسنده: منصور ایمانی
@ravagh_channel