رواقِ دل ؛
- ولی سیاهپوش شدن ِحرم تو یہ غم دیگہای داره ؛ بمیرم واسہ غم ِتو صدات . . یکمی حرف بزن علیت نمیره
- ببین میتوانۍ بمانۍ ؛ بمان !
عزیزم . . تو خیلۍ جوانۍ بمان (: 💔
رواقِ دل ؛
همه خجالتا یطرف ، خجالت حسن یطرف . .
حسن یجور دیگه خجالت کشید !
تقصیر من بود که مادرم سیلی خورد . .
رواقِ دل ؛
حسن یجور دیگه خجالت کشید ! تقصیر من بود که مادرم سیلی خورد . .
تقصیر من بود که گونهاش نیلی شد . .
رواقِ دل ؛
حسن یجور دیگه خجالت کشید ! تقصیر من بود که مادرم سیلی خورد . .
آخه بچه بود ،
کوچیک بود ،
قدش نمیرسید . .
تا اومد قد بلندی کنه . . !
الهی بمیرم . .
مادرم💔 . .
ما .. مادر . .
مادرم سیلی خورد . .
میگه شبشهادتش ،
اومد زینبشو بغل کرد ،
باهاش حرف زد ، موهاشو شونه کرد
دید حسن داره یجوری نگاه میکنه . . !
گفت بیا ! بیا پسر قشنگم . .
حسینم ؟ حسین توهم بیا 💔 . .
رواقِ دل ؛
میگه شبشهادتش ، اومد زینبشو بغل کرد ، باهاش حرف زد ، موهاشو شونه کرد دید حسن داره یجوری نگاه میکنه
آخه دیگه داره میره !
همسفر علی داره بار سفر میبنده 💔 . .
#مادرِ_دستبہپهلو