۱۷ فروردین ۱۴۰۲
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
بوی شب قدر میاد ؛
تنها شبی که دلمو بهش خوش کرده بودم که قراره برسه ..
شبی که جا میگرم گوشهکنار حرم ؛
تا صُب واسه امامرضا حرف میزنم و با روضه باباعلی و یاد ایوون طلاش اشك میریزم ؛
به یاد همون شبی که تو نجف با روضهآی پورکاوه هق هق میکردم ..
یادم نرفته ؛ تلخی روضه ی بابا علی در حین شیرینیِ مُحبتش
که بغلم کرد پناهم داد تو هیئتش ..
چای روضه ؛ سینه زنیای دستهجمعی تو حرم ..
حتی بوی شب قدرم آرومم میکنه که ..
قراره روحمو تسکین بدم :) ..
اشك بر اشك دل به غُصه و اندوه ، عجب ! ..
#مرهمِدرد
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
رواقِ دل ؛
بوی شب قدر میاد ؛ تنها شبی که دلمو بهش خوش کرده بودم که قراره برسه .. شبی که جا میگرم گوشهکنار حرم
یادش بخیر ؛
یا ابالحسنِ ورودیِ حرم ..
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
رواقِ دل ؛
_ خراب باده ی عفوم ؛ ببخش رُسوا را ..
امشب فقط اشك بریز ؛ اونم فقط ببخشه ..
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
23.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[ شهر ِ بیزهرا برایت قابلِ ماندن نبود ..! ]
#مرهمِدرد ؛
۲۱ فروردین ۱۴۰۲
۲۱ فروردین ۱۴۰۲
Nariman Panahi Heidar Oftad Roye Sajade.mp3
5.25M
بعد سیسال ؛
توی کوچه ردِخون ریخته دوباره 💔 ..
#احتیاط !
۲۲ فروردین ۱۴۰۲
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
۲۳ فروردین ۱۴۰۲