#سایکولوژی جایگزین خدا
🔺 با بیخبری از خدا در تمدن غرب، ما چشم به روانشناسان (و روانپزشکان) داریم که به ما بگویند معنای زندگی واقعاً چیست. مرشد (guru) تو راهنمای من باش و اگر این مرشد یک اولوژی (ology) (شناسی) میداشت، دلیل بیشتری برای اعتماد به او داشتیم.
📚 کتاب روانشناسی روانشناسان، نوشته دیوید کهن، ص 11
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_ضددینی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
روانشناسی یا فطرت شناسی
#سایکولوژی جایگزین خدا 🔺 با بیخبری از خدا در تمدن غرب، ما چشم به روانشناسان (و روانپزشکان) داریم
#سایکولوژی سترون؛ تحریر حس مشترک
🔺 پاول کلاین (Paul Kline) یکی از صاحبنظران بریتانیا در روانآزمایی، به سال 1990 فریاد برآورد که بیشتر مطالب روانشناسی، تحریر پرطمطراق شعور مشترک (common sense) است (روانشناسی بیحفاظ Psychology Exposed، 1990)
🔺 نهمیا جردن در اثر خود با عنوان مضامین روانشناسی تعمقی (1986) کساندرای کبیر بود (قهرمان اساطیر یونان که از قدرت پیشگویی برخوردار بود). او اینگونه سوگوارانه میگوید:
تردیدی نیست که روانشناسی علمی معاصر آمریکایی، #سترونِ سترون است. سالها تلاش شاق و تهور سختکوش صدها استاد و هزاران دانشجو دقیقاً حاصلی نداشته است. در پنجاه و سه سال که از آن رخداد پیامبری (momentous) گذشته است (ج. بی. واتسون، روانشناسی آنگونه که رفتارگراها میبیند، 1913) آیا میتوان به یک مشارکت مثبت در جهت ارتقاء دانش بشر اشاره کرد؟ چنین چیزی را به هیچ وجه نمیتوان یافت: هیچ مشارکت اساسی را نمیتوان نام برد. این تصور باطل که «روانشناسی علم جدیدی است» دیگر سودمندی تبیینی خود را از دست داده است. باید حقایق نامطلوب و نومیدکننده را صادقانه پذیرفت.
📚 کتاب روانشناسی روانشناسان، نوشته دیوید کهن، ص 13 و 16
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_ضددینی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
نظام مشکوک سایکولوژی
🔺 فصیحترین منتقد روانشناسی در انگلستان لیام هادسون (Liam Hudson) بود که به شکرانه تحصیلات تفکر خلاقش در دبیرستان خیلی زود در حرفه خود مشهور شد. او در کتاب «کیش حقیقت (1972)« چیزی شبیه به خود زندگینامه روشنفکرانه، یک خلاصه قانع کننده دارد (ص 111):
سلامت این نظام مشکوک است... و نتوانسته است مجموعه منسجمی از قوانین علمی را ارائه دهد و فرآوردههای آن بدون اشتباه، هوای پیش پاافتادگی در خود دارند. تلاشها برای توجیه پژوهش روانشناختی بر اساس سودمندی اجتماعیاش، در حال حاضر، بدون چون و چرا به سقوط میانجامد. آنچه ما در پنجاه سال گذشته ارائه کردهایم، در واژه «مربوط» (relevant) متمرکز بوده و با هر تعبیری از این واژه پیچیده این دستاورد اندک است.
📚 کتاب روانشناسی روانشناسان، نوشته دیوید کهن، ص 18
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_ضددینی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
سایکولوژی؛ توهم علم و درمان
🔺 آیسنک از این واقعیت افسوس میخورد که با اینکه شواهد نشان میدادند روانتحلیلی چرت و پرت است، مردم آن را باور داشتند.
آیسنک در مقالهای به سال 1952 اعلام کرد افرادی که تحت درمان روانتحلیلی قرار میگیرند، شانس بهبودیشان کمتر از کسانی است که هیچ کاری انجام نمیدهند. افرادی که به طور خودبهخودی بهبود یافتهاند بیشتر از کسانی هستند که با تحلیل روانی درمان شدهاند.
آیسنک اغلب تکرار میکرد که #فروید به حق شایسته جایزه گوته در ادبیات بود که در 1925 دریافت کرد. #فروید_رماننویس بزرگی بود نه یک دانشمند. اما اکثر مردم به این حقایق گوش ندادند.
هم آیسنک و هم برودنیت به متخصصانی که دیدگاه مسیحاباور (Messianic) به روانشناسی داشتند، اعتماد نداشتند. روانشناسی به شما نمیگوید چگونه #زندگی خود را بگذرانید. آنان نه فقط فروید و یونگ، بلکه ستارگان روانشناسی انسانگرا مانند آبراهام مزلو، ویکتور فرانکل و کار راجرز را سرزنش میکردند.این مردان به #شهود (intuition) خود ایمان قوی داشتند. برودبنت اشاره میکند که شهود در مقایسه با آزمایش کار بسیار سادهای است. متأسفانه شهود معمولاً نادرست است و اگر برای وارسی آن آزمایش نکنید، هرگز نمیتوانید به درستی آن پیببرید. شما خودتان را در #جهالت_ابدی محبوس میکنید. شما #توهم_دانش خاص را برای خودتان میخرید. شما هرگز به دانایی نمیرسید، مگر زحمت فهمیدن را متحمل شوید.
📚 کتاب روانشناسی روانشناسان، نوشته دیوید کهن، ص 21
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_ضددینی
🆔 @ravanshenasi_fetrat
#سایکولوژیستها؛ #پیامبران_غرب
🔺 منتقدانی مثل چامسکی و هادسون، از نحوۀ غلبه رفتارگرایی بر روانشناسی انگلیس و آمریکا در دهه 1970 زمانی که آنها قلم میزدند، وحشتزده شدند. مایۀ نفرت خاص آنها بورهوس #اسکینر بود. هادسون در هجمه خود گفت که اسکینر جبۀ «#رسول_خدا» (demi god) دارد.
📚 کتاب روانشناسی روانشناسان، نوشته دیوید کهن، ص 19
#علوم_انسانی_غربی
#علوم_ضددینی
🆔 @ravanshenasi_fetrat