eitaa logo
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
2.3هزار دنبال‌کننده
439 عکس
62 ویدیو
69 فایل
ارتباط با ما در ایتا: 🆔 @almoftagher آدرس کانال آرشیو دروس در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/raveshsonnati2 آدرس کانال آرشیو دروس در تلگرام: 🆔 https://t.me/raveshsonnati2 آدرس وبلاگ برای دانلود صوت‌های درسی: 🆔 http://raveshsonnati.blog.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️قال امیرالمؤمنین علیه السلام 💥الْحَسَدُ سِجْنُ الرُّوح 1⃣ ترجمه 🔹حسد زندان روح است، يعنى روح از حسد صاحب او در عذاب و زحمت و شدت و تكلّف و ضيق و تنگنائى است. 2⃣ اعراب 🔹الحسد: شرح او گذشت و كاش نام حسد و حسود از عالم بگذرد. 🔹سجن: بر وزن حبر به معناى زندان در قرآن است: «قالَ رَبِ السِّجْنُ أَحَبُ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْه» و در كلام رسول است: «الدُّنْيَا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ، وَ جَنَّةُ الْكَافِر». 🔹الروح: و روح در مقابل جسد و تن است و او همانست كه در قرآن گويد: «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ» و در كافى آمده كه «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام- عَنِ الرُّوحِ الَّتِي فِي آدَمَ قَوْلِهِ فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي قَالَ هَذِهِ رُوحٌ مَخْلُوقَةٌ وَ الرُّوحُ الَّتِي فِي عِيسَى مَخْلُوقَةٌ.» و در اين كه اين روح آدمى مجرد يا غير مجرد است خلافست. 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه آنكه حسد بورزد و از نعمت واقع براى غير كراهت دارد، و زوال او را می‌خواهد روح خويش را زندانى ساخته و آن كه در زندانست قرين رنج و حرمان و حليف حزن و اندوه و همواره گريان و نالانست و مقيد و مصفد است پس از حسد دور شو تا از زندان برهى و حسد را ترک گو تا از قيد بجهى و چنان باش كه شاعر گويد: 🔸خاك شو مردان حق را زير پا 🔸خاك بر فرق حسد كن همچو ما 🔹و ترك حسد گوى تا زنجير از دست و پايت بر گيرى و در فضاى وسيع عالم پرواز كنى، و مشرق و مغرب عالم را سير كنى، و در باب حسد سخنانى پيش ازين ياد كرديم ... و علامه حلى گويد: حسد علاوه بر آنكه از محرمات خاصه، و گناهان كبيره است بازگشت به غيبت قلبيه دارد؛ زيرا در قلب خويش حكم كرده به امرى كه اگر محسود بشنود كراهت دارد كه زوال نعمت باشد از او پس حاسد دو معصيت دارد: ۱. حسد؛ ۲. غيبت و گفته شده: 🔸خداى تخم حسود از جهان براندازد 🔸اگر حسود نبودى جهان گلستان بود 🔹كاتب حروف گويد: 🔸حاسد ز حسد هميشه در زندانست 🔸از خوى بدش هماره در نيرانست 🔸اى جان پسر حسد مبر همچون ما 🔸زيرا كه از او خانه دين ويرانست 📚شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام ص ۹۱ ـ ۹۴. 👉 @raveshsonnati
✔️قال امیرالمؤمنین علیه السلام 💥الْمَوَدَّةُ أَقْرَبُ رَحِم 1⃣ ترجمه 🔹مودت و دوستى نزديک‌تر خويشى است. 2⃣ اعراب 🔹المودة: معناى آن در جمله «الْمَوَدَّةُ نَسَبٌ مُسْتَفَاد» گذشت https://t.me/raveshsonnati/1907 و چون سابق مبتدا است امير فرمود: «التعزية بعد ثلاث تجديد للمصيبة و التّهنئة بعد ثلاث استخفاف بالمودّة.» 🔹رحم: بر وزن خشن به معناى خويشى امير علیه السلام در ضمن كلامى فرمود: «فَدَعْ عَنْكَ قُرَيْشاً وَ تَرْكَاضَهُمْ فِي الضَّلَالِ وَ تَجْوَالَهُمْ فِي الشِّقَاقِ وَ جِمَاحَهُمْ فِي التِّيهِ فَإِنَّهُمْ قَدْ أَجْمَعُوا عَلَى حَرْبِي كَإِجْمَاعِهِمْ عَلَى حَرْبِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَبْلِي فَجَزَتْ قُرَيْشاً عَنِّي الْجَوَازِي فَقَدْ قَطَعُوا رَحِمِي وَ سَلَبُونِي سُلْطَانَ ابْنِ أُمِّي» 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه مودت به اشخاص به خويشاوندى از هر چيزى نزديک‌تر است؛ زيرا لازمه خويشى مهربانى است و اگر دوستى ميان دو نفر باشد گويا خويش‌اند به درجه كه گويند ما و فلان چون دو برادر يا پسر و پدریم پس تا توانى مودت كن، و به خلق خدا محبت كن تا رحمت فراوان گردد؛ چون رحمت فراوان بوده، و از وفور رحم وفور رحم لازم آيد. 🔹كاتب حروف گويد: 🔸اى يار ز راه دوستى پيش بيا 🔸گرگى بنه و بنزد ما ميش بيا 🔸نزديک‌ترين رحم مودت باشد 🔸بيگانه با محبتى خويش بيا 📚 شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام، ص ۹۴، ۹۵. 👉 @raveshsonnati
✔️ قال امیرالمومنین علیه السلام 💥أَخُوكَ مَنْ وَاسَاكَ فِي الشِّدَّةِ. 1⃣ ترجمه 🔹برادر تو كسى است كه تو را در سختى همراهى و دستگيرى كرده است. 2⃣ اعراب 🔹اخوک: لفظ اخ يكى از اسماء سته است كه اعرابشان نيابتى و به حروف است يعنى رفع به واو، و نصب به الف، و جرّ به ياء است مانند «أَخُوكَ دِينُك» و «زُرْ أَخَاكَ فِي اللَّه» و «سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ» و گاهى با نقص می‌آيند و گاهى چون مقصور استعمال می‌شوند. و شرط اعراب به حروف چهار امر است: ۱- اضافه شدن ۲- بغير ياء متكلم ۳- مفرد بودن ۴- مكبر بودن. 🔹من: موصوله، و جمله بعد صله، و جمله خبر مبتدا. 🔹واساک: واسى فعل ماضى است از مواساة به معناى همراهى و كمک كردن از كلام امير عليه السلام است «وَ لْيَكُنْ آثَرُ رُءُوسِ جُنْدِكَ عِنْدَكَ مَنْ وَاسَاهُمْ فِي مَعُونَتِهِ وَ أَفْضَلَ عَلَيْهِمْ مِنْ جِدَتِه» و جمال الدين اصفهانى گويد: 🔸نه اندر رسم اين ايام انصاف 🔸نه اندر طبع اين مردم مواسا 🔹في الشدة: در حال سختى و تنگدستى. 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه برادر كسى است كه در روز شدت و سختى به جان و مال تو را كمك كند پس اگر برادر نسبى در روز شدت از تو كناره كند و طريق بيگانگان پيشه كند بيگانه محسوب می‌شود، و اگر بيگانه در روز سختى بياد تو باشد و از جان و مال و عرض و جاه خويش دريغ نكند برادر تو محسوب می‌گردد، و عادت اخوان روزگار آن است كه در روز شدت از شخص كناره گيرند، و در روز صحت و نعمت و نياز حاجت تو را می‌شناسند و سلام روستائى دارند، شاعر گويد: 🔸قد كنت احجو ابا عمرو اخا ثقة 🔸حتّى المّت بنا يوماً ملمات 🔹و مؤلف (= ابومعین حجت هاشمی خراسانی حفظه الله) را جدى بود ۹۰ ساله، می‌گفت من تا كنون نيم مرد نديده‌ام، و استادى بود صد و پانزده ساله، و می‌گفت من مردى نديده‌ام، و ما خود كه در قرن چهاردهم هجرى هستيم اين چنين مردى نديده، و چنين يارى برنگزيده‌ايم و البته هست ولى اندک است، و در زاويه عزلت، و گوشه خلوتست، و شيخ شيراز در گلستان راز گويد دوستان در زندان به كار آيند كه بر سفره همه دشمنان دوست نمايند: 🔸دوست مشمر آنكه در نعمت زند 🔸لاف يارى و برادر خواندگى 🔸دوست آن باشد كه گيرد دست دوست 🔸در پريشان حالى و درماندگى 🔹و ما مؤلف قريب چهل سال است كه مشغول تدريس هستم و شايد سالى ۳۰۰ شاگرد مرا بوده و اكنون با اين كه مشغول تدريسم در سال چهار نفر به خبرگيرى از من نيايند چون حاجت ندارند پس آنكه در سراء، و بأساء و شدّت و رخاء يار و معين است خداوند است و ائمه اطهار و در دعا گوئى: «يَا جَارِيَ اللَّصِيقَ يَا رُكْنِيَ الْوَثِيقَ يَا إِلَهِي بِالتَّحْقِيقِ يَا رَبَّ الْبَيْتِ الْعَتِيقِ يَا شَفِيقُ يَا رَفِيق» و در دعاى ديگر گوئى «يَا نَعِيمِي وَ جَنَّتِي وَ يَا دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي» پس او را يار گير و ياران او را، و از ديگران دل ببر و چشم بردار كه از دوش بارى بر نگيرند و از دل غمى را بر طرف نكنند «وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِين.» 🔹كاتب حروف گويد: 🔸آن كس كه به روز رنج و غم يار تو شد 🔸در شدت و در بلات غمخوار تو شد 🔸می‌خوانش برادر و نگهدارش سخت 🔸زيرا كه شريك غم و آزار تو شد 📚شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام، ص ۹۷- ۱۰۰. 👉 @raveshsonnati
✔️ قال امیرالمومنین علیه السلام 💥 الْمَرْء عَدُوٌّ لِمَا جَهِلَ 1⃣ ترجمه 🔹مرد دشمن است براى چيزى كه نادانست يعنى هر كسى آنچه را كه نمی‌داند دشمن دارد و اين شاهد قباحت جهل، و هر چه را می‌داند دوست دار و آن دليل حسن دانش است از ندانستن در كاهش است، و از دانستن در آسايش. 2⃣ اعراب 🔹المرء: مرء و امرء يعنى مرد چنانچه مرئة، و امرئة و مرة يعنى زن و مرء مخفف امرء به اين معنى است و در قرآن هر دو آمده «إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ» و «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيه.» 🔹عدوّ: وصف است و گذشت. 🔹لما جهل: لام براى تقويت است چون لام در «فَعَّالٌ لِما يُرِيد» بنا بر قولى يا تبيين چون لام در «سقيا لزيد» بنا بر قولى. 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه آدمى آنچه را نمی‌داند دشمن می‌دارد، و اين امريست مشاهد و محسوس به شهود و حس عقلى و حسى، و علت دشمنى جهال علماء را نيز همين است كه در حقيقت جهال دشمن علم علمايند نه ذات آنها و گفته شده: «الْجَاهِلُونَ لِأَهْلِ الْعِلْمِ أَعْدَاء» و امير فرموده: «النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا» و آدمى در خود حس می‌كند هرگاه چيزى را نمیداند ناراحت می‌گردد و احساس الم دارد، و هر گاه ديگرى بداند اگر از عقل و دانش دور باشد دشمن او شود، و اظهار دشمنى كند و حسد بر او ورزد، و اگر خردمند باشد می‌كوشد تا بداند و می‌جوشد تا بفهمد. 🔹و مراد از الجاهلون جاهل صرف و عام كالانعام نيست بلكه عالم نسبت با علم، جاهل محسوب می‌شود، و دشمن اوست و در هر زمانى درين باب وقايعى و حكاياتى حاصل می‌شود قصه سيبويه و كسائى معروف است كه شاعر درين باب گويد: 🔸و ليس يخلو امرء من حاسدا ضم 🔸لو لا التنافس في الدنيا لما اضما 🔹و در زمان ما نسبت به استاد فقيه سبزوارى كه مردى بس عاقل و دانشور، و فعال و مهربان به خلق بود علماء عصر بر او حسد بردند، و او را به بهانه‌هاى واهى اذيت و آزار كردند چندان كه وصيت كرد كه مرا شب دفن كنيد تا اين مردم در جنازه او حاضر نشوند و بعد به شدتها گرفتار شدند، و در آتش می‌سوختند و نمی‌دانستند كه نتيجه اعمال آنها است. 🔹كاتب حروف گويد: 🔸علمست ترا شرافت و عز و كمال 🔸جهلست ترا خساست و ذل و وبال 🔸بس علم صديق تو شد و جهل، عدو 🔸زين روى تو با عدو كنى جنگ و جدال 📚 شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام، ص ۱۰۱. 👉 @raveshsonnati
✔️ قال امیرالمؤمنین علیه السلام 💥الصَّادِقُ مُكْرَمٌ جَلِيل وَ الْكَاذِبُ مُهَانٌ ذَلِيل 1⃣ ترجمه 🔹راستگو محترم و مجلّل است، و دروغ گو اهانت شده، و خوار و ذليل. 2⃣ اعراب 🔹الصادق: اسم فاعل: صدق، و صدوق و صدّيق بتشديد براى مبالغه است و اين كلمه قصار مشتمل بر صنعت طباق است به اعتبارى و صنعت مقابله به اعتبارى و هويدا است كه سه لفظ در فقره اولى با سه لفظ در فقره دوم تقابل دارد اگر چه الفاظ در هر فقره با هم تقابل ندارند و باقى الفاظ هويدا است و نياز به شرح ندارد. 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه راستگو معظّم و مكرّم است و دروغگو خوار و ذليل است، پس اگر شوكت و عظمت خواهى و اكرام و احترام را طالبى راستگو باش كه تا در دنيا سرفراز باشى، و در آخرت رستگار كه گفت: «يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ» و گفت: «كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ» و از دروغ بپرهيز و زبان به دروغ ميالاى تا خجل و شرمسار و ذليل و حقير نباشى و مشمول «فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ» نشوى و امير علیه السلام فرموده: «وَ جَانِبُوا الْكَذِبَ فَإِنَّهُ مُجَانِبٌ لِلْإِيمَانِ وَ إِنَّ الصَّادِقَ عَلَى شَرَفِ مَنْجَاةٍ وَ كَرَامَةٍ وَ الْكَاذِبَ عَلَى شَفَا مَهْوَاةٍ وَ هَلَكَة» و بدانكه در انتخاب كلمات تكرار زياد آمده و بهتر انتخاب غير مكرر بود. 🔹و كاتب حروف گويد: 🔸صدقست نشان طينت علينى 🔸كذبست دليل طينت سجينى 🔸نزديك تو صادقست عزيز و مقبول 🔸كاذب ذليلست و باو بد بينى 📚 شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام ص ۱۰۲ و ۱۰۳. 👉 @raveshsonnati
✔️ قال امیرالمومنین علیه السلام 💥الْغَدْرُ يُضَاعِفُ السَّيِّئَات 1⃣ ترجمه 🔹حيله و مكر دو چندان می‌كند بديها را. 2⃣ اعراب 🔹الغدر: بر وزن فلس به معناى بی‌وفائى و فعل او بر وزن نصر يا سمع است از كلام امير علیه السلام است: «الْوَفَاءُ لِأَهْلِ الْغَدْرِ غَدْرٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْغَدْرُ بِأَهْلِ الْغَدْرِ وَفَاءٌ عِنْدَ اللَّه.» 🔹يضاعف: مضارع ضاعف به معناى دو برابر و بيشتر در قرآنست: «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَر.» 🔹السيئات: جمع سيئه و او ضد حسنه است. 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه شخص غدار سيئات خود را دو برابر می‌كند؛ زيرا خود غدر يک گناه است و خلاف انجام دادنش گناه ديگر. و گناه دو قسم است صغائر، و كبائر و سيئات بر صغائر گفته می‌شود و بيشتر مردم غدارند و آن صفتى است شوم كه متصف به آن می‌شود مردم لؤوم، و امير درين باب فرموده در رد بعضى: «وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِيَةُ بِأَدْهَى مِنِّي وَ لَكِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ وَ لَوْ لَا كَرَاهِيَةُ الْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ وَ لَكِنْ كُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ وَ كُلُّ فُجَرَةٍ كُفَرَةٌ وَ لِكُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ يُعْرَفُ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ اللَّهِ مَا أُسْتَغْفَلُ بِالْمَكِيدَةِ وَ لَا أُسْتَغْمَزُ بِالشَّدِيدَة» پس مراد از كراهيت در كلام جواز نيست به قرينه كلام بعد از آن و در كلام ديگر فرموده: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَ الْوَفَاءَ تَوْأَمُ الصِّدْقِ وَ لَا أَعْلَمُ جُنَّةً أَوْقَى مِنْهُ وَ مَا يَغْدِرُ مَنْ عَلِمَ كَيْفَ الْمَرْجِعُ وَ لَقَدْ أَصْبَحْنَا فِي زَمَانٍ قَدِ اتَّخَذَ أَكْثَرُ أَهْلِهِ الْغَدْرَ كَيْساً وَ نَسَبَهُمْ أَهْلُ الْجَهْلِ فِيهِ إِلَى حُسْنِ الْحِيلَةِ مَا لَهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ قَدْ يَرَى الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِيلَةِ وَ دُونَهَا مَانِعٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيِهِ فَيَدَعُهَا رَأْيَ عَيْنٍ بَعْدَ الْقُدْرَةِ عَلَيْهَا وَ يَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لَا حَرِيجَةَ لَهُ فِي الدِّين» و از اهل غدر عمرو عاص و مغيرة بن شعبه و مانند آنها است و هر گاه زمان امير كه زمان رسول بود چنين باشد واى بر حال ما كه در چنين زمانيم كه دلها خون و قلبها بريان و جانها پژمان يا صاحب الزمان ادركنا. 🔹كاتب حروف گويد: 🔸مردى تو اگر خلاف مردان تو مكن 🔸تقليد اراذل و لئيمان تو مكن 🔸قولى كه دهى وفا كن و غدر مكن 🔸از غدر گناه خود دو چندان تو مكن 🔹استاد خاورى گفته: 🔸می‌كوش در آنكه نقض پيمان نكن 🔸قولى كه دهى مخالف آن نكنى 🔸گر توبه كنى توبه خود را مشكن 🔸تا بار گناه را دو چندان نكنى 📚 شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام ص ۱۰۴ و ۱۰۵. 👉 @raveshsonnati
✔️ قال امیرالمومنین علیه السلام 💥الظُّلْمُ تَبِعَاتٌ مُوبِقَاتٌ 1⃣ ترجمه 🔹ستم عاقبت‌هاى بديست كه هلاك كننده است. 2⃣ اعراب 🔹الظُلم: ال استغراق و ظُلم بر وزن قُفل به معناى ستم و نهادن شيء در غير محل، فعل ظلم بر وزن نصر و مصدر اصلى او ظلم بر وزن قفلست گفته مى‌شود ظلم يظلم ظلما و وصفش ظالم و ظلوم مى‌آيد. 🔹تبعات: جمع تبعة بفتح اول و كسر دوم به معناى عاقبت بد يا غدر شبيه به ستم. 🔹موبقات: جمع موبقة به معناى هلاك كننده در حديث است: «النَّاسُ غَادِيَانِ؛ فَغَادٍ مُبْتَاعٌ نَفْسَهُ فَمُعْتِقُهَا، وَ غَادٍ بَائِعٌ نَفْسَهُ فَمُوبِقُهَا» 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه ستم كه ضدّ عدلست عاقبتش وخيم است كه آدمى را به هلاكت مى‌كشاند، و باعث خراب بلاد، و ديار مى‌گردد، و در مذمت ستم بسيار آمده از آنها است «إِيَّاكُمْ وَ الظُّلْمَ فَإِنَّ الظُّلْمَ ظُلُمَاتٌ يَوْمَ الْقِيَامَة» و رسيده «ظُلْمُ الضَّعِيفِ أَفْحَشُ الظُّلْمِ» و ستم كار را اگر چه چند روزى خداوند مهلت دهد ولى آخر انتقام از او مى‌كشد كه امير فرمايد: «وَ لَئِنْ أَمْهَلَ [اللَّهُ] الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ أَخْذُهُ وَ هُوَ لَهُ بِالْمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِيقِهِ وَ بِمَوْضِعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِيقِه» تا آنجا كه گويد: «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي» و ستم چنانچه امير علیه السلام گفته بر سه قسم است: 🔸۱- ظلم به خالق 🔸۲- ظلم به خلق 🔸۳- ظلم به نفس 🔹و هر سه قسم بد است و قسم اول ستمى است كه آمرزش در او نمى‌آيد و گفته‌اند: ستم فطرى آدميست به دليل «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوء» و اگر ستم نكند براى آن است كه مانع دينى يا عقلى پديد آمده كه ابو طيب متنبى گفته: 🔸و الظلم من شيم النّفوس فان تجد 🔸ذا عفّة فلعلة لا يظلم 🔹و ستم سلطان بر رعيت مورث تبعات كثيره و عواقب سوء است؛ شيخ شيراز گويد: 🔸فراخى در آن مرز و كشور مخواه 🔸كه دلتنگ بينى رعيت ز شاه 🔸دگر كشور آباد بيند به خواب 🔸که دارد دل اهل كشور خراب 🔸رعيت نشايد ز بيداد كشت 🔸كه مر مملكت را پناهند و پشت 🔹و در اين باب نيز زياد گفته‌اند و تو به اين كم بساز و بدين نم از يم اكتفا كن. 🔹كاتب حروف گويد: 🔸ظلمت ظلمات عالم عقبى شد 🔸هم او تبعات موبقه دنيا شد 🔸بس ظلم مكن عدل نما پيشه خود 🔸ظالم بنگر كه عاقبت رسوا شد 📚 شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمومنین علیه السلام ص ۱۰۶ و ۱۰۷. 👉 @raveshsonnati
✔️ قال امیرالمومنین علیه السلام 💥التَّكَبُّرُ عَيْنُ الْحَمَاقَة وَ التَّبْذِيرُ عُنْوَانُ الْفَاقَة 1⃣ ترجمه 🔹تكبر و منيّت عين حماقت و بىعقلى است و زيادروى در صرف مال نشانه فقر و پريشانى است. 2⃣ اعراب 🔹التكبر: از كبر يعنى اظهار كبر كردن و كبريائى از خود نشان دادن با اين كه كبير نيست و اين معنى مخصوص ذات حق است؛ زيرا غنى مطلق و كامل مطلق است و هر چه دارد از خود دارد و بطور كامل و غير متناهى دارد ولى آدمى كه محتاج مطلق است و هر چه دارد از غير است و غير كامل تكبر از او عين حماقت است مثل آنكه كسى به مال و ثروت عاريه بنازد. 🔹عين: داراى معانى است و در اينجا به معناى اصل است. 🔹الحماقة: بفتح حاء به معناى قلّت عقل. 🔹و التبذير: به معناى زيادروى كردن در خرج است ضد تقتير و گفته شده تبذير صرف مالست در آنچه شايسته نيست و اسراف صرف زائد بر مقدار لازم است و دو صفت زشت است در قرآن گفته: «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفين» و «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ» و بعضى آن را مترادف گفته‌اند از كلام امير علیه السلام اين معنى ظاهر است «أَلَا وَ إِنَ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ إِسْرَاف» 🔹عنوان: به معناى نشانه و علامت. 🔹الفاقة: به معناى فقر از كلام امير علیه السلام است: « اظهار الفاقة من خمول الهمة» و نيز گفته: «وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى» و نيز در وصف دنيا گفته: «حُكِمَ عَلَى مُكْثِرِيهَا بِالْفَاقَةِ وَ أُعِينَ مَنْ غَنِيَ عَنْهَا بِالرَّاحَة» 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه تكبر از آدمى عين كم عقليست و كبريائى ورزيدن و به خود نازيدن دليل بر قلت خرد است و اگر عقلش كامل باشد خود را كسى نشمرد به اين كه از آب مهين آفريده شده و اطوار پست و حقير را طى كرده و ساختمان خلقتش بر ضعف و ناتوانيست و از دفع پشه عاجز است از اين رو امير گويد: «عَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ يَكُونُ غَداً جِيفَة» و اين چنين كسى داخل بهشت نشود چنانچه رسول گفته «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنَ الْكِبْر». 🔹و اين كه از تبذير و افراط در مخارج و زيادروى در مصارف استدلال مىشود بر فقير شدن و پريشان گشتن صاحب آن، كه اگر حد اعتدال را نگه دارد و اقتصاد مراعات نمايد، پريشان حال نگردد و فقير نشود. و در مذمت اسراف و تبذير و ترک آن زياد آمده از آن جمله است كلام امير علیه السلام كه گويد: «فَدَعِ الْإِسْرَافَ مُقْتَصِداً وَ اذْكُرْ فِي الْيَوْمِ غَداً وَ أَمْسِكْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِكَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِيَوْمِ حَاجَتِك» و نيز فرموده: «كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّرا» و فداى امير، جان انبياء و ملائكه كه آنچه از مصالح بوده بيان كرده است. 🔹استاد خاورى گفته: 🔸تبذير ز سيم و زر ترا دور كند 🔸كبر تو تو را به حمق مشهور كند 🔸اين چشم بصيرت ترا كور كند 🔸آن روز ترا چو شام ديجور كند 📚شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمومنین علیه السلام ص ۱۰۹ – ۱۱۱ (باتصرّف و تلخیص) 👉 @raveshsonnati
✔️ قال امیرالمومنین علیه السلام 💥التَّقْوَى مِفْتَاحُ الْفَلَاح 1⃣ ترجمه 🔹پرهيزكارى كليد رستگاريست. 2⃣ اعراب 🔹التقوى: مصدر تقى و در اصل وقوى بوده، واو بدل به تاء گرديده مانند تترى كه در اصل وترى بوده، و آن عبارتست از پرهيزكارى و دورى از مخالفت حق و خوف از معصيت الهى و بهترين زاد و توشه آخرت اوست كه فرمود: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ» 🔹مفتاح: به كسر ميم اسم آلت است به معناى كليد و بر مفاتيح جمع بسته مىشود و مفاتح جمع مفتح است و او در مقابل مغلاق است از كلام امير علیه السلام است: «لكل نعمة مفتاح و مغلاق فمفتاحها الصبر و مغلاقها الكسل» و از كلام حضرت باقر علیه السلام است: «يَا بُنَيَ إِيَّاكَ وَ الْكَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا مِفْتَاحُ كُلِّ شَرِّ إِنَّكَ إِنْ كَسِلْتَ لَمْ تُؤَدِّ حَقّاً وَ إِنْ ضَجِرْتَ لَمْ تَصْبِرْ عَلَى حَق» 🔹الفلاح: بر وزن سلام اسم مصدر فلح به معناى رستگارى شاعر گفته: 🔸لو انّ حيّا مدرك الفلاح 🔸ادركه ملاعب الرّماح 3⃣ معنى 🔹مراد از آنكه تقوى كليد رستگارى است آنست كه اگر كسى بخواهد رستگار شود بايد اول متقى باشد و بدون آن رستگار نشود و باز كردن قفل بدون كليد و لو به نام بردن اسم مادر موسى باشد ممكن نيست و براى تقوى و فوائد و اهميت او بسيار گفته شده به ويژه در قرآن، و او را منشاء امور بسيارى قرار داده و بعضى اينست: 🔸إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ 🔸اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ 🔸إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين 🔸وَ ما لَهُمْ أَلاَّ يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَ هُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ ما كانُوا أَوْلِياءَهُ إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ 🔸إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا 🔸هُدىً لِلْمُتَّقِينَ 🔹امام المتّقين بعد از قرآن مجيد در اين باب زياد گفته است آن را به دقت بنگر تا فرائد بينى و فوائد چينى. 🔹و در قرآن گفته: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ و حق تقوى چنانچه رسول فرمود «ان يذكر فلا ينسى و ان يشكر فلا يكفر و ان يطاع فلا يعصی» سائل گفت: «و من يقوى على ذلك يا رسول اللّه» فرمود: «فاتقو اللّه ما استطعتم» و اين گونه متقى بسيار اندكست. 🔹و بعضى گفته‌اند متقى كسى را گويند كه اگر اعمالش را در طبق نهند و رويش را بپوشانند و به اطراف عالم سير دهند باكى نداشته باشد كه روپوشش يك طرف شود و اعمالش هويدا گردد. 🔹كاتب حروف گويد: 🔸باشد گنهت كليد هر شر و وبال 🔸بگشوده برويت در هر رنج و ملال 🔸از بهر نجات خود ره تقوى گير 🔸كوهست كليد ظفر و فوز و كمال 📚شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمومنین علیه السلام ص ۱۱۲ – ۱۱۴. 👉 @raveshsonnati
✔️قال امیرالمومنین علیه السلام 💥التَّقْوَى حِصْنٌ حَصِين 1⃣ ترجمه 🔹پرهيزكارى حصاريست محكم، و دژیست بس متقن. 2⃣ اعراب 🔹حصن: بر وزن علم بمعناى حصار. 🔹حصين: وصف و فعيل به معناى مفعول يعنى محكم شاعر گفته: 🔸نصرتك اذ لا صاحب غير خاذل 🔸فبوأت حصنا بالكماة حصينا 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه شخص متقى به واسطه تقوى در حصار محكم واقع شده و تقوى چون حصاريست كه او در ميان وى واقع شده كه آسيبى به او نرسد و هيچ آفتى متوجه او نگردد؛ زيرا گرفتار شدن به فتن و دچار گشتن به محن و مبتلا بودن به زحمت از ارتكاب معاصى و فعل مناهى حاصل گردد و هر گاه پرهيزكارى باشد و از آنچه فعلش مايه رنج و زحمت است خوددارى كند، دچار زحمت و رنج نگردد و گرفتار غم و اندوه نشود. و هويدا است كه هر گاه سمّ نخورد مسموم نمی‌شود، و هر گاه در قبرستان نخوابد خواب وحشتناك نبيند پس تقوى سپر از آفات و حصار از عاهاتست و خوشا آنانكه درين حصار واقع شده و از تيغ تقوى شمشيرى ساخته و زرهى مهيا كرده و از كلام امير علیه السلام نيز براى تو می آوريم: «أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّتِي هِيَ الزَّادُ وَ بِهَا الْمَعَاذُ زَادٌ مُبْلِغٌ وَ مَعَاذٌ مُنْجِحٌ دَعَا إِلَيْهَا أَسْمَعُ دَاعٍ وَ وَعَاهَا خَيْرُ وَاعٍ فَأَسْمَعَ دَاعِيهَا وَ فَازَ وَاعِيهَا عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ تَقْوَى اللَّهِ حَمَتْ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ مَحَارِمَهُ وَ أَلْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخَافَتَهُ حَتَّى أَسْهَرَتْ لَيَالِيَهُمْ وَ أَظْمَأَتْ هَوَاجِرَهُمْ فَأَخَذُوا الرَّاحَةَ بِالنَّصَبِ وَ الرِّيَّ بِالظَّمَإِ وَ اسْتَقْرَبُوا الْأَجَلَ فَبَادَرُوا الْعَمَلَ وَ كَذَّبُوا الْأَمَل» و در موضع ديگر گفته: «فإِنَ تَقْوَى اللَّهِ مِفْتَاحُ سَدَادٍ وَ ذَخِيرَةُ مَعَادٍ وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَةٍ وَ نَجَاةٌ مِنْ كُلِّ هَلَكَةٍ بِهَا يَنْجَحُ الطَّالِبُ وَ يَنْجُو الْهَارِبُ وَ تُنَالُ الرَّغَائِب» و گفته‌اند: تقواى مرد را از سه چيز می‌توان دانست: «التوكل فيما لم ينل، و الرضا بما قد نال، و حسن الصبر على ما فات.» 🔹استاد خاورى گفته: 🔸تقوى و عفاف هر كه شده همدم او 🔸پيوسته خدا است در دل خرم او 🔸گر تير بلا بر او ببارد شب و روز 🔸تقوى است پناهگاه مستحكم او 📚شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام ص ۱۱۵-۱۱۶. 👉 @raveshsonnati
✔️ قال امیرالمؤمنین علیه السلام: 💥الْعَفْوُ زَيْنُ الْقُدْرَة 1⃣ ترجمه 🔹گذشت از تقصير، زينت توانائيست يعنى در گاه قدرت، بخشيدن گناه، قدرت را زينت دهد، و دليل دو قدرتست يكى قدرت انتقام و يكى قدرت گذشت از انتقام. 2⃣ اعراب 🔹العفو: بر وزن فلس معنايش (سابقا) گذشت، شاعر گويد: 🔸من كان يرجو عفو من هو فوقه 🔸عن ذنبه فليعف عمّن دونه 🔹زين: بر وزن فلس نيز به معنى زينت مصدر زان، شاعر گفته: 🔸و بذل مجهود مقل زين 🔸كمنع ذى غنى حقوقا شين 🔹القدرة: بر وزن غرفه به معناى توانائى. 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه بخشيدن گناه در وقت قدرت بر انتقام زينت قدرتست، يعنى گاهى از خطا می‌گذرد و چشم پوشى از گناه می‌كند به جهت عجز و عدم قدرت اين مدح ندارد و زينت نيست و گاهى چشم پوشى از خطا می‌كند، و از خطاى خاطى در می‌گذرد با قدرت و توانائى بر انتقام، و هيچ گاه انتقام او را فوت نمی‌شود اين عفو زينت قدرت و باعث مدح است. و امام صادق فرموده است: «الْعَفْوُ عِنْدَ الْقُدْرَةِ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِينَ وَ أَسْرَارِ الْمُتَّقِين» و شاعر گفته: 🔸حليم اذا ما الحلم زيّن اهله 🔸مع الحلم في عين العدو مهيب 🔹و عرب گوید: «مَلَكْتَ فأَسْجِح» (و الإِسْجاحُ: حُسْنُ العَفْو) و بخشودن پروردگار جهان چنين است؛ زيرا در عين قدرت بر هر گونه انتقام و عدم فوت انتقام در تاخير، از گناه می‌گذرد. 🔹كاتب حروف گويد: 🔸كن بخشش و عفو را پسر جان تو شعار 🔸تا حفظ شوى ز جمله آفات و عثار 🔸مر قدرت تو ز عفو زينت يابد 🔸با قدرت بر زدن مزن دست بدار 📚شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام، ص ۱۱۸. 👉 @raveshsonnati
✔️ قال امیرالمؤمنین علیه السلام: 💥 الْعَدْلُ‏ قِوَامُ‏ الرَّعِيَّة 1⃣ ترجمه 🔹عدل و دادگسترى قوام رعيت است. 2⃣ اعراب 🔹العدل: بر وزن عقل مصدر عدل به معناى نهادن شی‏ء در محل خود ضد ظلم و او يكى از صفات پسنديده در خلق و خالق است و يكى از اسماء حق است و يكى از دو اصل مذهب ماست يعنى توحيد و نبوت و معاد اصول دينند، و عدل و امامت دو اصل مذهبند اگر چه از اصول دينند و امير در وصف عدل خداوند گفته: «التَّوْحِيدَ أَنْ‏ لَا تَتَوَهَّمَهُ‏ وَ الْعَدْلَ أَنْ لَا تَتَّهِمَه‏» به اين معنى كه خداوند هر چه می‌كند او را عين عدل بدانى و بر او اعتراضى نكنى، و خلاف او را در دل راه ندهى و هر چه خلاف پندارى بر جهالت خويش حمل كن نه بر خلاف عدالت. 🔹قوام: به فتح به معناى عدل در قرآن است: «وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً» و آنچه معاش به او بستگى دارد و به ضم به معناى دردى كه در دست و پاى‏ كوسپند پديد آيد، و به كسر به معناى نظام و ملاك كار مثل اين كه گويد توفيق قوام من است و در اين مقام معناى سوم مراد است. 🔹الرعية: مشتق از رعى شاعر گفته: 🔸چون نبى نيستى از امت باش 🔸چون كه سلطان نئى رعيت باش‏ 🔹و در حديث آمده: «كُلُّكُمْ‏ رَاعٍ‏ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِه‏» 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه نظام امر رعيت، و قوام كار امت بسته به عدالت است يعنى اگر در بين رعيت عدالت حكم فرما باشد امور معاد و معاش آنها منظم و مرتب و آسايش و امنيت آنها ميسر است و اگر ستم حاكم باشد امر معاد و معاش آنها مختل و راحتى و امنيت آنها غير حاصل، و هرج و مرج واقع خواهد بود؛ زيرا در عدل هر چيزى در محل خود قرار گيرد و قهرا كارها مرتب و منظم خواهد بود، و در ستم امور در غير موضع خود واقع می‌شوند و قهرا امور غير منظم می‌‏شود و از اين رو گفته شده: «بِالْعَدْلِ‏ قَامَتِ‏ السَّمَوَاتُ‏ وَ الْأَرْض‏» و از امير علیه السلام سؤال شد: جود افضل است يا عدل فرمود: «الْعَدْلُ‏ يَضَعُ‏ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا» 🔹و شيخ جام در سبحة الابرار در مناجات با پروردگار گويد: 🔸اى ز عدل تو سماوات بپاى 🔸نور عدلت ز زمين ظلم زداى‏ 🔸عدل شاهان كه بهر خير و شریست‏ 🔸از جهاندارى عدلت اثریست‏ 🔸نام تو عدل بود كار تو عدل 🔸آشكارا شده ز آثار تو عدل‏ 🔸ظلم‌هائى كه به عالم پيداست‏ 🔸همه عدلند ولى ظلم نماست‏ 🔸همه از تست بلی كى شايد 🔸كز تو كارى كه نه عدلست آيد 🔸نسبت ظلم به تو نيست ادب 🔸ظلمت ماش نهد ظلم لقب‏ 🔹و در اين باب نيز رواياتى و حكاياتى است پاره‏اى از آنها را گفتم و درى از آنرا سفتم. 🔹كاتب حروف گويد: 🔸ويران شود از ظلم همه ملك جهان 🔸از ظلم شود مشوش اوضاع زمان‏ 🔸عدلست كه مايه قوام و نظم است‏ 🔸پس عدل گزين رسم ستم كن ويران‏ 📚 شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمومنین ص ۱۱۹ – ۱۲۲. 👉 @raveshsonnati