#شهیدشاپوربرزگر_گلمغانی
امروز ۲۲ آبان روز میلاد این شهید است
🌷...چهاردهم اردیبهشت سال ۶۲، در پادگان شهید پیرزاده، در حین آموزش به نیروهای بسیجی، یک نارنجک جنگی در دست راستش منفجر می شود. علت این انفجار، نامرغوبی نارنجک بوده است که به محض کشیدن ضامن، در دستش عمل می کند.شاپور را ظرف مدت سه ساعت، به بیمارستان امام خمینی(ره) در تبریز می رسانند. در اتاق عمل، به خاطر قوی بودن بدنش، آمپول بیهوشی در ابتدا به او اثر نمی کند. چون وضعیت دستش رو به وخامت می رفته، پزشک جراح مجبور می شود جلوی چشمان او، کار قطع کردن اضافات گوشت و استخوان دست را، از مچ به پایین شروع کند. آنها در کمال تعجب می بینند که این جوان هیچ ناله ای نمی کند تا اینکه به تدریج بیهوش می شود...
🌷شهید مهدی باکری می گوید: شاپور برزگر با یک دست در جبهه می جنگید. بنده به فرمانده تیپ گفتم: نگذارید این جوان با یک دست به جبهه برود، او که نمی تواند بجنگد. فرمانده تیپ گفت: بیا ببین که چگونه با یک دست جنگ می کند، او قبول نکرد که عقب برگردد....
🌷شاپور می گفت: مگر حضرت ابوالفضل(ع) با یک دست جنگ نکرد؟ چه شجاعت و شهامتی؟ با یک دست می جنگید و حمله ور می شد...شاپور یه دستش قطع شده بود ، اما دست بردار از جبهه نبود. بهش گفتند :«با یه دست که نمی تونی بجنگی ، برو عقب» می گفت: «مگه حضرت ابوالفضل(ع) با یک دست نجنگید؟ مگه نفرمود:«ولله ان قطعتمو یمینی ، انّی احامی ابداً عن دینی»»
🌷در عملیات والفجر ۴ مسئول محور بود. #حمیدباکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل(ع) رو از محاصره دشمن نجات بده. باعده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه ی مأموریت و از بالای تپه ای بچه ها را از محاصره نجات میداد. پس از چند لحظه ای گلوله ای به سمت چپش و روی قلبش خورد...
🌷...وقتی تیر به سمت چپ و روی قلب شاپور برزگری خورد، پس از چند لحظه فوران خون از میان قرآنی که در جیبش بود آغاز شد، یعنی خون از میان ورق های قرآن میزد بیرون، آنچنان صحنه ای برایم ایجاد کرد که تا آخر عمر یادم نمی رود...
🌷...لحظه های آخر که قمقمه رو آوردم نزدیک لبای خشکش گفت: «مگه
نمی بینی امام حسین کنار من نشسته است، لحظات آخر با انگشت دستم لبانش را خیس مردم و در همان لحظه جان دادن ، سه بار گفت صل الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)»
🌷بعدها که خدمت همسر محترم شهید رسیدم و راز این معرفت و شجاعت شاپور را از ایشان پرسیدم، ایشان فرمودند، شاپور تا موقع شهادتش، خواندن روزانه زیارت عاشورایش ترک نمی شد و هرچه دارد و بهش دادن، از مداوامت در زیارت عاشورا خواندنش بود،
🌷شاپور وقتی شهید شد ،هم تشنه لب بود هم بی دست و هم کنارش آنان حسین(ع)، نشسته بود
#کتاب_خاطرات_دردناک، #ناصرکاوه
راوی: مصاحبه #حاج_آقامحمدرئوف_احرابی و کتاب حماسه دو لاله ، زندگینامه و خاطرات #شهید_شاپور_برزگر
┄┅═✧❀💠❀✧═┅┄
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
🌸🌺🌸
https://eitaa.comraveyanpelak8]
#ویتوریو_اریگونی، ایتالیایی که به یاد فلسطین، کلمه "مقاومت" رو روی بازوی خود خالکوبی کرد
#شهید_ویتوریو_آریگونی: چطور میشه با دیدن ظلم، در آسایش و بیتفاوتی زندگی کرد؟👈 شرح زندگی پرفراز و نشیب شهید ویتوریو اریگونی از ایتالیا تا شهادت در غزه.
آریگونی ثابت کرد که یک نویسنده می تواند قلم را به بال فرشته تبدیل کند و با کمک آن بال ها به طرف خدا پرواز کرد و به لقاءااله رسید👈 جنازهی ویتوریو آریگونی، شهروند ۳۶ سالهی ایتالیا، در ساعات بامدادی جمعه (۱۵ آوریل / ۲۶ فروردین) در خانهای در شمال باریکهی غزهی پیدا شد. به گزارش شاهدان عینی، ربایندگان او را شکنجه کرده، دستبند زده و حلقآویز کرده بودند.
☀️وزارت خارجهی ایتالیا در رم این واقعه را به عنوان «جنایتی بربرمنشانه» بهشدت محکوم کرد و آن را «اقدام خشونتآمیز بزدلانه و بیهودهی افراطیانی» نامید که به حقوق بشر هیچ اهمیتی نمیدهند. به گفتهی این وزارتخانه، مقتول کسی بود که از مدتها پیش در این منطقه زندگی میکرد تا حوادث مربوط به اوضاع فلسطینیان در باریکهی غزه را از نزدیک دنبال کند و با احساس تعهد شخصی دربارهی آن گزارش دهد...
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصرکاوه
ویتوریو: چطور میشه با دیدن ظلم، در آسایش و بیتفاوتی زندگی کرد؟
https://mostazafin.tv/tags/article/8329
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
🌸🌺🌸
https://eitaa.comraveyanpelak8
#شهیدعملیات_کربلای_چهار
#سالگردشهادت
🌷حسن به خاطر موهای طلایی، قد بلند و تیپ خاصی که با عینک دودی داشت به "حسن آمریکایی" یا "حسن سر طلا" معروف بود.... به ظاهرش زیاد می رسید. در کل بچه خوش لباس و شیکی بود...جز حسن، در جبهه هیچ کسی نبود که شلوارش خط اتو داشته باشه. روزی هم که لباس ها و وسایلش را از جبهه آوردند، یک تافت مو هم داخل آنها بود ولی در عین حال مومن و متدین بود. لحظات آخر و قبل از عملیات گریه میکرد و میگفت: ای کاش چهرۀ زیبایی نداشتم!.. تویِ شهر شیطان بدجوری افتاده به جونم تا منو به گناه بندازه... ازم قول گرفت اگر شهید شدم با خون موهایش را خضاب کنم... حسن مقاومت کرد و اهل گناه نشد، تا اینکه شبِ عملیات کربلای ۴ تیر خورد توی سرش جنازه اش موند و نشد بیارمیش عقب. بعد از ۱۲ سال استخونهاش برگشت. درست چهل روز بعد از فوتِ پدرش... وقتی برای شناسایی رفتیم، استخوانهایش تیره رنگ شده بود؛ پلاکش همراهش بود؛ حتی موهای طلایی حسن روی لباسهایش...
#کتاب_خاطرات_دردناک,
#ناصرکاوه
خاطرهای از زندگی غواص شهید حسن فاتحی, برگرفته از روایتگری آقای محمد احمدیان
_ _ _ _ _ _ _ _ _
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
🌸🌺🌸
https://eitaa.comraveyanpelak8
🌷بمباران شیمیایی مناطق کُردنشین ایران و عراق از وحشتناکترین و در زمره غیرانسانیترین جنایت رژیم بعث عراق
به شمار میرود... در حمله شیمیایی به #سردشت ایران بسیاری از ساکنان غیر نظامی این شهر شهید شدند و
#هشت_هزار تن دیگر نیز در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و مسموم شدند. شدت بمباران های شیمیایی در #حلبچه عراق به اندازه ای بود که بیش از
#پنج_هزار_شهید و صدها تَن دیگر نیز بر اثر عواقب بیماریها و نقص عضو در هنگام تولد در سالهای پس از حمله کشته شدند. کشتار حلبچه به صورت رسمی بهعنوان نسل کشی مردم کُرد عراق شناخته شد و هنوز به عنوان #بزرگترین_حمله_شیمیایی مستقیم به یک منطقه شهرنشین در حافظه تاریخ باقی مانده است...
#کتاب_خاطرات_دردناک, #ناصرکاوه
#سالگرد_بمباران_شیمیایی_حلبچه
ادامه این #جنایت و عکسهای بی نظیر آن را در آدرس زیر مطالعه کنید👇
https://naserkaveh.ir/2023/03/17/halabche/
ارادتمند: #ناصرکاوه
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
زمین کارزار ما تلاویو است تهران نه
🌸🌺🌸
https://eitaa.comraveyanpelak8
12.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شیرمرد شلمچه جانبازشهید حسین اسماعیلی
☀️خودش باقی پاش رو میبره😇
....در عملیات کربلای هشت قبل از موعد درگیری به وجود آمد. شب توی تاریکی دیدم یکی داره خودشه روی زمین میکشه و جلو میاد دیدم حسینه. حسین اسماعیلی اشتباهی میره روی مین. پاش نصفه و نیمه با یه ذره گوشت وصل بوده. نیگا میکنه می بینه نیروها پشتش زمین گیر شدن. عراقی ها اومدن لب خاکریز تا درگیر بشن. کارد و در میاره باقی پا رو میبره پرت میکنه توی میدون مین که راه رو باز کنه. راه باز میشه و فریادی هم سر نیروها می زنه، که کنده بشن. نیروها رفتن و خط رو گرفتیم و ماجرا تمام شد...
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصرکاوه
راوی دکتر زاکانی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻زمین کارزار تل آویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8