eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
631 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥☝️ایشون احمدالحیدری، همان جوان عراقیه که ۲۲بهمن، تو سوییس تک نفره راهپیمایی کرد و به قصد کشت کتکش زدن. اولین بار که بصورت ویدئویی باهاش حرف زدم، دیدم به زبان فارسی مسلطه،پرسیدم چرا یاد گرفتی، گفت:"چون زبون نایب امام زمانه". حالا برای حذف نام شهدا از تابلوهای شهرهای ایران ابراز نگرانی کرده.... @raviannoorshohada
❤️ #دمی_با_شهدا ❤️ رفیقش می‌گفت : یڪ بار برای دقایقی وارد ڪانڪس او شدم .گرمای ڪشنده‌ای بود . گفتم : جناب نیاڪی تو چطور در این گرما در داخل این ڪانڪس بدون ڪولر زندگی می‌ڪنی ؟! با لبخند گفت : سربازهای من در خط ڪولر ندارند . چطور وجدانم را راضی ڪنم به داشتن ڪولر آنها وقتی به ڪانڪس من بیایند و ببینند من هم ڪولر ندارم با انگیزه‌ی بیشتری ڪار می‌ڪنند . امیر سرلشگر ... #شهید_مسعود_منفرد_نیاڪی #ڪجایند_مردان_بی_ادعا #ذخائر_واقعی_نظام @raviannoorshohada
همہ ی ما روزے غـروب خواهیم ڪرد ڪاش آن غـروب را بنویسند #شهادت... #اللهم_ارزقنا_شهـادة_فےسبیلڪ تصاویر کمتر دیده شده از پیکر های مطهر شهدا در #خانطومان 🕊🌹عاقبتتان حسینی raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از پویش مردمی همسنگران آسمانی من(یادواره شهیدان هادی خ)
سلام الله علی الإمام الحسین بن علی المظلوم الشهیدوعلی اصحابه به نیت سن مبارک ام الائمة النجباء حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها وباکسب اجازه ازاین مادرمهربان۱۸شب برای فرزندمظلوم وغریبش حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) بزم عزاوماتم برپانموده اییم ازدوشنبه۲۵شهریور(۱۶محرم) تا۵شنبه۱۱مهر(۴صفر)بمدت(۱۸شب) ساعت۲۰:۳۰الی۲۲:۳۰ زیارت عاشورا،سخنرانی،عزاداری مکان:بلوارجمهوری کوچه۱۶پلاک۲۹ بیت شهیدان میرقیصری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️توصیه‌ای از آیت‌الله بهجت به زائران کربلا 🔰مرحوم آیت الله بهجت خطاب به زائران کربلا می‌فرمایند: در حرم امام حسین (ع) ۱۰ ذکر مصیبت حضرت #علی_اصغر (ع) به صورت مختصر هم شده به جا بیاورید. @raviannoorshohada
°•|🍂🌹 #سلام_بر_حسین 🍂تک تيرانداز را صدا زدم گفتم: اوناهاش، اونجاست، بزنش! 🍂اسلحه اش را برداشت، نشانه گرفت، 🍂نفسش را حبس كرد، ولی ناگهان اسلحه اش را پايين آورد! 🍂گفتم: چرا نزدی؟ گفت: داشت آب می خورد.. #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم @raviannoorshohada
#خبر_شهادت🌷 🌹خبر شهادتش را #فردای روز شهادتش شنیدم، خونه بودم یکی از رفقا زنگ زد و پرسید "جواد کجاست؟" گفتم "چند شب پیش باهم بودیم؛ فرداش بازم رفت..." 🍃گفت "خبری ازش داری؟" گفتم نه گفت "انگار شهید شده" خندیدم... گفتم: "جواد و شهادت؟ " 🍃ظهر بود، خوابیده بودم، وقتی بیدار شدم، دیدم حسن محسن محمد .... ۸ نفر زنگ زدن😳 تعجب کردم! زنگ زدم به مسلم پرسیدم: "چه خبر شده؟" گفت: "جواد پرید... گفتم: "مگه کفتره که بپره؟" گفت: "شهید شد" 🌹وا رفتم...😔 از خونه رفتم بیرون، اما اصلا نفهمیدم چطوری رفتم خونه حج اقا، دیدم همه #دمق نشستن... شب شد... رفتیم کوه سفید، جزءخوانی با #گریه قرآن گذاشتیم با گریه برداشتیم کلا دیوانه بودیم 🍃تا حدود بیست روز هم که نبود نمیومد تو این چند روز که نبودش حالمان خوش نبود... عصبی بودیم، میگفتم نمیاد دیگه تا جواد بیاد، مُردیم و زنده شدم دیگه ببین خانوادش چی کشیدن؟!!! 🌹بیقرارےها بود.... تا اینکه اومد #بخوابم، میگفت: " نترس حواسم بهت هست دلم به همین حرفش خوشه فقط همین"... #داغ_رفیق #شھید_جواد_محمدی🌷 #شهید_مدافع_حرم @raviannoorshohada
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ🎥 ماجرای مدافع حرمی که جاروکش حرم شد و شهادتش را از امام رضا گرفت🕊🕊 🌸قسمتی از مصاحبه همسر شهید مصطفی بختی از شهدای مشهدی مدافع حرم، که از ارادت خاص این شهید به امام رضا گفت.🌹 #شهید_مصطفی_بختی @raviannoorshohada
📩 #ڪــــــــلام‌شهـــید 🌷شهـید علی صــیاد شــیرازی: طلبه های شـیراز اومدند خـــــدمتِ آیت الله بهاءالدینی(ره) و از ایشان درس #اخـلاق خواستند این عارف بــزرگ بهـــشون فـــرمود: بــروید از #صیاد_شـــــیرازی درسِ زندگی بگـــــیرید اگر صیاد شیرازی شدید هم دنیا را دارید هم آخرت را. @raviannoorshohada
عادت داشتم سرهنگ صداش کنم،یه بار بهم گفت اتیکتمو بخون چی نوشته؟گفتم:سید جلال؛گفت از این به بعد سید صدا کن منو تا یادم بیفته پسر حضرت زهرا(س)هستم... سردار جاويدالاثر 🌷سيدجلال حبيب الله پور🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 🍃شهدای سادات🍃 @raviannoorshohada
👌از خاطرات ناب تفحص شهدا👇 ما به منطقه طلائیه رفتیم. مدتی بود که هر چه تلاش می کردیم بی فایده بود. شهدا خودشان را نشان نمی دادند. شب در مقر سوره واقعه را خواندیم و خوابیدیم. صبح روز بعد در مکانی که محل نگهداری شهدا بود نماز را خواندیم. سپس در حضور شهدا یکی از برادران با حال عجیبی خواندن #زیارت_عاشورا را شروع کرد. وقتی به سلام پایانی رسید با حال خاصی گفت: "السلام علیک یا اباعبدالله و علی ارواح التی..." که یکباره پیکر یک شهید به زمین افتاد! حال همه بچه ها تغییر کرده بود. بعد از اتمام برنامه با توکل بر خدا و با روحیه ای عالی مشغول کار شدیم. باورش سخت است. اما اولین بیل که به زمین خورد یکی از بچه ها فریاد زد: الله اکبر ... شهید... شهید... به اتفاق بچه ها با دست خاکها را کنار زدیم. شور و حال عجیبی در بین بچه ها بود. همه می گفتند: #زیارت_عاشورا کار خودش را کرد. پیکر شهید کاملا از خاک خارج شد. اما هر چه گشتیم از پلاک او خبری نبود! او یک شهید گمنام بود. ما پس از پایان زیارت عاشورا همگی شهدا را به حق سید و سالار شهیدان قسم داده بودیم. حالا به همراه پیکر این شهید گمنام به جز سربند زیبای یاحسین ع کتابچه ای بود که تعجب ما را بیشتر کرد. روی آن کتابچه نوشته شده بود: #زیارت_عاشورا @raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡🍃 | #امام_خامنه_ای | این حدیث تنم را لرزاند ،امام صادق(ع) فرمود : اگر یڪ نماز صبحت قضاشود، ڪل دنیاطلا شود و در راه خدا بدهی جبران نمی شود. @raviannoorshohada
خاطره ای از زبان دختر شهید🌹: به یاد می آورم : هنگامی که میخواستم به کلاس قرآن بروم،  فراموش کرده بودم پدرم تا چند دقیقه دیگر میخواهد برود؛ و فقط خدا حافظی کردم .💔 داشتم کفشم را می پوشیدم که پدر گفت: زهرا جان، عزیز بابا❤️،  بابا من که نبوسیدمت،  دارم میرم ماموریت. ✨🕊 گفتم :  ببخشید یادم رفته بود که شما میخواید برید ماموریت.  من را در آغوش گرفت و بوسید😘 برای همیشه . . . 💔😭 در آن لحظه اشک شوق پدرم را دیدم ؛ شوق به شهادت، ✨🕊 انگار می دانست که شهادتش نزدیک است و خود را برای شهادت در راه خدا آماده کرده است. 🌱 وقتی در سوریه بود هفته ای یکبار با ما تماس می گرفت، هفته ها به سختی می گذشت و انتظار کشیدن ، کلافه ام می کرد.😔 در آن هفته ، از روز تماس بابا دو سه روزگذشت... خیلی بی تابی می کردم...  به مادر گفتم: چرا بابا تماس نمی گیره؟ 😞 مادر که خودش هم چند روز بود سخت درگیر این موضوع بود بیشتر ناراحت شد ولی ما را آرام کرد. همان روز دایی من به جهرم آمد و ما را به هر بهانه ای بود به روستای پر زیتون بردند.  آنجا که رفتیم کم کم خبر شهادت پدر را به ما دادند.💔🕊   آری بابای عزیزم به آرزویش رسید. ...🌹🕊 شهید مدافع حرم جهانپور شریفی #سالروزشهادت @raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ👆👆 🔸 به دنبال بی تفاوتی مسؤولان بازگشت نام #شهدا بر تارک کوچه‌ پس کوچه‌های شهر توسط جوانان #شهید #شهدا @raviannoorshohada
♥️(شهیدابراهیم هادی)♥️ 🔰یک شب ابراهیم در جمع بچه ها مداحی کرد.🔈 صدای او به خاطر خستگی و طولانی  شدن مجلس گرفته بود! 🔰بعد از مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد.😔 🔰آن شب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند.😔 برای همین دیگر مداحی نمی کنم! 🔰گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، تو کار خودت را بکن، فایده ای نداشت.🙁 آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم! 🔰برای اذان صبح ابراهیم بیدارمان کرد.😴💜 بعد هم اذان گفت📢 و نمازجماعت... بعد هم مداحی #حضرت_زهرا_س 🔰اشعار زیبای ابراهیم اشک همه را جاری کرد.😭 من که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم خیلی تعجب کردم!😳♂ 🔰بعد از صبحانه دائم در فکر کارهای عجیب او بودم.🌱 ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: میخواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم⁉️ 🔰گفتم: آره، شما دیشب قسم خوردی که...☹️ پرید تو حرفم: چیزی که میگویم تا زنده ام جایی نگو؛ دیشب نیمه های شب خوابم برد. 😴❤️ 🔰یکدفعه دیدم حضرت زهرا تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم .🌸😭 هرکه گفت بخوان تو هم بخوان دیگر گریه امان صحبت به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی ادامه داد.👌 @raviannoorshohada
❤️ دوشهیدی که عقدشان در آسمان بسته شد🕊🕊 ❤️ شهیده صدیقه رودباری🌹 ❤️ شهید محمود خادمی🌹 #عقد_آسمانی @raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
❤️ دوشهیدی که عقدشان در آسمان بسته شد🕊🕊 ❤️ شهیده صدیقه رودباری🌹 ❤️ شهید محمود خادمی🌹 #عقد_آسما
🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️ 🌹شهیده صدیقه رودباری❤️  در روزهای حضورش در سپاه بانه، فرمانده اطلاعات سپاه بانه ،شهید محمود خادمی کم کم به او علاقه مند شد.محمود که قبل از آن در جواب به دوستانش که پرسیده بودند که "چرا ازدواج نمی کنی؟"  گفته بود:"هنوز همسری را که می خواهم برای خودم انتخاب کنم پیدا نکرده ام .من کسی را می خواهم که پا به پای من در تمام فراز ونشیب ها ،حتی در جنگ با دشمن هم رزم من باشد ومرا در راه خدا یاری دهد..."ولی محمود بعد از آشنایی با صدیقه رودباری تصمیم خود را گرفت وهمسر آینده خود را انتخاب کرد... 28 مرداد سال 59، روزی بود که صدیقه  ودوستانش خسته از مداوای مجروحین ودر حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند،در اتاقی دور هم نشسته واستراحت می کردند.در همین هنگام دختری وارد جمع 3 نفره شان شد.صدیقه او را می شناخت.گاهی او را در کتابخانه دیده بود.آن دختر به بهانه ای اسلحه صدیقه را برداشت ومستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد.پاسداران با شنیدن صدای شلیک گلوله به سرعت به سمت اتاق دویدند.محمود خادمی خود پیکر نیمه جان صدیقه را به بیمارستان رساند.او بیشتر از 3 ساعت زنده نماند و بالاخره به آرزوی خود که شهادت بود رسید.همانطور که در آخرین تماس تلفنی اش با خانواده اظهار داشت که "هیچ گاه به این اندازه به شهادت نزدیک نبوده است..." پس از چند ساعت که از ان اتفاق دلخراش می گذشت،محمود با چهره ای غمگین وبرافروخته به جمع سپاهیان برگشت وبا حالت خاصی خبر شهادت او را اعلام کرد ودر آن جمع اظهار داشت"بچه ها من هم دیگه عمری نخواهم داشت.شاید  خواست خدا بود که عقد ما در دنیای دیگری بسته شود..." 🌹شهید محمود خادمی❤️  حدود 2 ماه بعد،در 14 مهر سال 59 ،محمود خادمی فرمانده اطلاعات سپاه بانه در حالی که داوطلب شده بود که دوست بیمارشان را به بیمارستان برساند،ماشینش توسط ضد انقلاب مورد حمله قرار گرفت .او تا اخرین گلوله خود مقاومت کرد.افراد مهاجم، غافل از این که او راننده ماشین نیست ،بلکه محمود خادمی  فرمانده اطلاعات سپاه بانه است،پس از به شهادت رساندن وی برای خاموش کردن آتش خشم وکینه خود،قسمتی از صورت او رانیز با شلیک گلوله های تخم مرغی از بین بردند.وبه این ترتیب بود که محمود خادمی نیز پس از 2 ماه جدایی از صدیقه به او پیوست تا همانطور که خود گفته بود"عقدشان در دنیایی دیگر ودر آسمانها بسته شود..."  @raviannoorshohada
قلبی به رنگِ آسمان می گفت: «زیاد مجروح ها رو نگاه نکن» می گفت: «خون روی روح تاثیر می گذارد آدم رو قسی القلب می کند» خودش هم به رنگ قرمز حساس بود یکبار لباس قرمز پوشیده بودم، تا مرا دید حالش خراب شد گفت لباسم را عوض کنم از بس خون دیده بود می گفت: «از جبهه این قرمز برای من شده یک جور سمبل قساوت » سلیقه اش دستم آمده بود این که از چه لباسی خوشش می آید یا نمی آید به قول خودش لباس اجق وجق دوست نداشت لباس ساده و تمیز، کمی هم شیک رنگ های آبی آسمانی و سبز ✍ راوی: همسر شهید #شهید_مهدی_زین_الدین @raviannoorshohada
مولاجانم طالبِ خونِ خدا، مَتى تَرانا وَ نَراكَ يابنَ مِصباح الهُدي، مَتى تَرانا وَ نَراكَ چه شود با تو كنم گريه سرِ قبرِ حسين در مزار شهدا، مَتى تَرانا وَ نَراكَ 🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹 @raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری ✍سخنرانی حاج آقا دانشمند ⚫️حرمت محرم،نگه نمیداری حرمت زندگیتو میشکنن، چرا اینقدر جوان مرگی است @raviannoorshohada
من به آن عده مزدور جاه طلب که جز قبضه مسئولیت ها ، نه برای رضای خدا ، کاری دیگر ندارند ، شدیداً می تازم . من از آن عده منافق که در صدد نارضایتی در بین مردمند ، برای مسخ کردن انقلاب اسلامی ، شدیداً متنفرم . من به آن عده چهره به ظاهر سالم که کاری جز جاه طلبی ندارند ، شدیداً می تازم . من به آن عده ی از خدا بی خبران که اسلام را برای کسب منافع دنیایی خود می خواهند ، شدیداً می تازم . من به آن سرمایه داران خونخوار که قصدشان تکاثر ثروت می باشد ، شدیداً می تازم ... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 @raviannoorshohada
°•|🌿🌹 #شهید_حمید_محمودی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برگی_از_خاطرات #شهیدی_که_ساعت_روز_و_مکان_شهادتش_را_در_وصیتنامه‌اش_نوشته_بود ◽️یه نوجوان ۱۶ ساله بود از محله‌های پایین شهر تهران، چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود ◽️خودش می‌گفت: گناهی نشد که من انجام ندم تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا (س) زیر و رویش کرد.. ◽️بلند شد اومد جبهه، یه روز به فرماندهمون گفت: من از بچگی حرم امام رضا (ع) نرفتم، می‌ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم؛ یک ۴۸ ساعت به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا (ع) زیارت کنم و برگردم ... ◽️اجازه گرفت و  رفت مشهد؛ دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه.. ◽️توی وصیت نامه‌اش نوشته بود: در راه برگشت از حرم امام رضا (ع) توی ماشین خواب حضرت رو دیدم؛ آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می‌برمت... ◽️یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود، نیمه شبا تا سحر می‌خوابید داخل قبر، گریه می‌کرد و می‌گفت: یا امام رضا (ع) منتظر وعده‌ام، آقا جان چشم به راهم نذار... ◽️توی وصیتنامه ساعت شهادت، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود ◽️شهید که شد، دیدیم حرفاش درست بوده؛ دقیقا توی روز ، ساعت و مکانی شهید شد که تو وصیتنامه‌اش نوشته بود...    ‌@raviannoorshohada