🕊🍃🕊
#بوےخوشصاحبالزمان(عج)⇩
🔻( روزی برای تمیز کردن اتاق محمدابراهیم به داخل اتاقش رفتم.
🔻 #عطر بسیار خوشی به مشامم رسید و احساس کردم نور خاصی در اتاق است محمد بسیار خوشحال بود و حال خاصی داشت.
🔻به او گفتم: «مادر چرا اتاق تو حال دیگری دارد؟» گفت: «چیزی نیست» خیلی اصرار کردم ولی چیزی نمیگفت، پس از کلی خواهش گفت: «به شرطی میگویم که تا زمانی که من زندهام به کسی نگویید.»↻
🔻من قول دادم و محمدابراهیم گفت: «همین الان #حضرتولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشریف آورده بود در اتاق من و با هم صحبت کردیم.
🔻اول خوشحالم که سعادت دیدار مولایم نصیبم شد، دوم اینکه آقا مرا به عنوان سرباز اسلام بشارت دادند و سرانجام کارم را شهادت در راه خدا نوید دادند و من در جبهه و خط مقدم همچنین صحنههایی را دیدهام.»)♡
▓سرداررشیداسلام ↯
#شھیدمحمدابراهیـمموسےپسندے🌹
@raviannoorshohada🌹
#شهید_خلبان_حسین_لشکری ⤵️⤵️
من وقتی اسیر شدم پسرم دندان نداشت وقتی از اسارت برگشتم دانشجوی سال دوم دندانپزشکی تهران بود.😍
و زمانی که مأمور سازمان رسیدگی به پروندهٔ جنگ ایران و عراق برای تعیین متجاوز من را به استخبارات عراق آورد
و افسر گفت ما یک پیشنهاد به شما میدهیم که در قبال آن تا آخر عمرتان در هر کشوری از دنیا میخواهید اقامت بگیرید
و ازلحاظ مالی تأمین هستید💰 و آن این است که باید مصاحبهای در مقابل تمام خبرگزاریها انجام دهید و بگویید قبل از 31 شهریور و شروع جنگ به عراق آمدم و عملیات انجام دادم که هواپیما سقوط کرد.✈️
در فکر فرورفتم و خانوادهام مقابل نظرم آماد و با خودم گفتم اگر بپذیرم عزت جمهوری اسلامی را معامله کردم 😓و اگر نپذیرم باید در همین سلول زندگیام را ادامه دهم و درنهایت پیشنهاد آنها را نپذیرفتم 😍و گفتند اگر نپذیری موهایت رنگ دندانهایت میشود و مانند تند گویان جنازهات ازاینجا بیرون میرود گفتم
من بیشتر عمر و جوانیام را دادم و عزت جمهوری اسلامی 💚را باکسی معامله نمیکنم💪 و آزادگان نگذاشتند عزت جمهوری اسلامی لگدمال شود.
@raviannoorshohada🌹
اخرین تماسی که گرفت به من گفت یه چیزی میگم قبول میکنی؟
بهش گفتم میخوای زن بگیری ❓خندید گفت نه..😅
دو سه باری ازم قول گرفت تا اینکه گفتم باشه قبول..😊
گفت وقتی شهید شدم برام گریه نکنی هااا..برای حضرت زینب گریه کن..😢
اشکهای این خواهر اروم اروم روی صورتش میومد..
گفتم خوابش هم دیدید❓
گفت خیلی وقته خوابش رو ندیدم..😞
اخرین بار خیلی گریه کردم دلتنگی کردم گفتم چرا به خوابم نمیای😭
تا اینکه خوابش رو دیدم:
یه جایی مثل صحرای سرسبز خیلی بزرگ دستم رو گرفته بود و خیلی سریع میدوید.😍.بهش گفتم اروووومتر ...الان میفتم...
خلاصه تند تند شاد و خندون دوید و دستم تو دستش بود.😊. رسید به یه تپه..
گفت پایین رونگاه کن چی میبنی؟
گفت دیدم یه برکه است ولی شبیه اسمون پر از ستاره است..✨✨
سید امین گفت این جای منه خیییلی بزرگ و قشنگه...😍
میگه بهش گفتم چرا اینقدر بی تابی میکنم به خوابم نمیای..خیلی دلتنگتم..⁉️
گفت خواهر ما اینجا کار داریم...فعلا نمیتونم به خوابت بیام☝️...ولی بدون جام خیلی خوب و راحته..."
🌹 #سید امین حسینی 🌹
از شهدای فاطمیون ...
🌹raviannoorshohada🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جشن پتو شهید مرتضی عطایی(ابوعلی) در سوریه
لبخند بزن دلاور
😃😃😃😃
@raviannoorshohada
°•|🍃🌸
°•{مدافــــع حــــرم
#شهید_ابراهیــم_عشریـــــه🕊🌹}•°
#فرازی_از_وصیتنامه
◽️حول محور قـــــرآن، نبوت و ولایـت، اتحـــــاد خود را حفـظ نمایند تا نگذارند دشمن زبـــــون با استفاده از منافقیـــــن داخلی (همانها که از همان ابتدا به دنبال خزیدن در آغوش استکبار بودند و فتنـه 88 را به وجود آورند و به وجود آورنده فتنـههای آینده نیز خواهند بود) فکـــــر تعدی به ایـــــران اسلامی را به خود راه دهد.
◽️توشـــــه آخـــــرت خود را از مجالس سوگواری حضرت اباعبدالله الحسیــــــن (علیه السلام) و شهـــدای کربلا و اسارت عمه ســـــادات خانم زینـــــب (سلام الله علیها) فراهم آورید و بدانید که بهشـــت حقیقـــــی را میتوانید در همین مجالس جست و جو کنید.
◽️حسیـن گونه و زینب وار زندگی کنید و با همین حال به دیدار خـدایتان بروید. ذکـــر و یاد مولایمـــــان حضرت بقیةالله ارواحنـــا فداه را هرگز فراموش نکنید و توسل به مادر سادات خانم زهـرای اطهر را کار هر روزتان قرار دهید.
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ
🌹@raviannoorshohada🌹
°•|🍃🌸
°•{ســردار والامقام
#شهید_حسین_خـــــرازی🕊🌹}•°
🔴 #بوسه_بر_پای_رزمندگان
◽️حاج حسين رزمندهها را عاشقانه دوست داشت و گاه اين عشق را جوری نشان میداد كه انسان حيران میشد.
◽️يك شب تانكها را آماده كرده بوديم و منتظر دستور حركت بوديم. من نشسته بودم كنار برجك و حواسم به پیرامونمان بود و تحركاتی كه گاه بچهها داشتند. يك وقت ديدم يك نفر بين تانكها راه میرود و با سرنشينها گفت و گوهای كوتاه میكند. كنجكاو شدم ببينم كيست.
◽️مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنار تانكی كه من نشسته بودم رويش. همين كه خواستم از جايم تكان بخورم، دو دستی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيد. گفت: به خدا سپردمتون!
◽️تا صداش را شنيدم، نفسم بريد. گفتم: حاج حسين؟
گفت: هيس؛ صدات درنياد!
و رفت سراغ تانک بعدی.
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ
🌹@raviannoorshohada🌹
قناعت پیشه بود. اهل بریز و بپاش نبود و در شرایط سخت میتوانست زندگی کند.👌 دروغ از او شنیده نمیشد❌. شب را خیلی دوست داشت. اگر مسافرت میخواست برود شب را برای حرکت انتخاب میکرد. اهل زیارت بود. بیش از بیست بار به زیارت امام رضا علیه السلام رفته بود☺️. و چندین بار کربلا رفته بود. گاهی خانواده را هم به زیارت قم و جمکران و شاه عبدالعظیم میبرد. خیلی عاشق امام حسین علیهالسلام و حضرت زهرا سلام اللهعلیها بود❤️. عاشق مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی بود و هرموقع ایشان سخنرانی🎤 میکردند فرمایشاتشان را پیگیری میکرد.
بسیار مهربان شوخ طبع و باصفا بود. هرکس با او معاشرت میکرد، از بودن با او لذت میبرد. . به همه احترام میگذاشت و برای خدمت به همه آماده بود.
اگر میدید کاری برای کسی از دستش برمیآید خودش به او پیشنهاد میداد که میخواهی فلان کار را برایت انجام دهم؟ همین اخلاق، مهر او را در دل اطرافیان میانداخت🙂. بسیار شجاع و غیرتی بود. گلزار شهدا زیاد میرفت. بیشتر شبها تپه نور الشهدا میرفت. سوریه هم که بود میگفتند مزار شهدای آنجا را زیاد میرفته است. کلا پاتوقش آنجا بود.
مرد عمل بود و فقط حرف نمیزد.💐
اولین پزشک مدافعحرم
#شهید_محمدحسن_قاسمی🌹
@raviannoorshohada🌹
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷
🌷
#یک_دقیقه_یک_روایت
❣رِوایَتی مُتَفاوِت از تّابوتِ شَّهیدِ گُمًنامّ
🎬#روایت#حاج_حسین_یکتا
🌹🍃
@raviannoorshohada