eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
644 دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
3هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
#وصیت_شهید در این مقطع زمـانی که همگـی استکـبار و گردن کشان ستمـگر کمـر به همت تضعیف و تسلیم ساختـن انقلاب و نـظام اسلامـی با تمـامی شیوه هـای فرهنـگی ، تبلیـغی ، جنگ نـرم و تسخیر کـردن فکر و ذهـن جـوان مـا دارند ، همگی مـا باید در فتنه‌ ها از مسیر حـق منحـرف نشویم و چشم به چـراغ بان و روشنای راه این مسیر ، مقـام عظمـای ولایـت باشیم ..... مدافع حـرم #شهیدمسلم_نصر « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج @raviannoorshohada
باز بوی شهادت نمی دانم چه رازیست، که عاشقانه پرمیکشند وداغ رفتن رابدل بازمانده گان میگذارند اللهم ارزقنی...... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 #محمد_جعفر_حسینی با نام جهادی «ابوزینب»، از رزمندگان افغانستانی لشکر فاطمیون و مسئول سابق معاونت نیرو انسانی این لشکر، صبح امروز (شنبه) به همرزمان شهیدش پیوست. وی متولد سال 1363 و از نیروهای قدیمی فاطمیون بود که اولین بار پیش از تشکیل لشکر فاطمیون برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) به همراه نیروهای ایرانی به سوریه رفت، بعد از تشکیل لشکر فاطمیون به همت #ابوحامد عضو این لشکر شد و از همرزمان #شهید_مصطفی_صدرزاده ، ابوحامد، حجت و دیگر فرماندهان شهید این لشکر بود. و از فعالین عرصه جهادی و فرهنگی در حوزه مهاجرین بود که با تشکیل ستاد ویژه خادمین در حماسه #اربعین_حسینی خدمت می‌کرد و با تشکیل هیأت شهدای گمنام افغانستانی و دوره‌های آموزشی ویژه مهاجرین قدم‎های اثرگذاری را در جهت توانمندسازی دانشجویان و جوانان افغانستانی در ایران برداشت. وی در سال 96 در اثر اصابت موشک به شدت مجروح شد که این سال‌ها را با درد و رنج ناشی از مجروحیت سپری کرد تا سرانجام در سن 35 سالگی به شهادت رسید. از وی دو فرزند به یادگار مانده است. نثار روح مطهر همه شهدا صلوات #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @raviannoorshohada
18.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویری از شهید مدافع حرم محمد جعفر حسینی (ابوزینب) 🌹 فرمانده لشکر #فاطمیون✌️ #تل_اذان #ابوکمال #سوریه @raviannoorshohada
🌿 ارادت خاصی به اربابش امام حسین (علیه السلام) و حضرت عباس( علیه السلام) داشت. تاکید بسیار زیادی بر خوندن "زیارت عاشورا" با ذکر صد لعن وسلام داشت.👌 میگفت امکان نداره شما با اخلاص کامل زیارت عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه. دستمال کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم عزاداری ائمه▪️، گریه هاشو با اون پاک میکرد و میگفت: این اشکها و این دستمال روز قیامت برام شهادت میدن. 💔 شهید عباس آسمیه تاکید بسیار زیاد بر حفظ و قرائت قرآن "با معنی" و همچنین احادیث نبوی داشت👌 و این در حالی بود که خود نیز احادیث را بصورت کتبی یادداشت و همچنین بصورت صوتی و با صدای خودش ضبط میکرد 🎼 #شهید_جاویدالاثر💔 #مدافع_حرم عباس آسمیه @raviannoorshohada
نوروز سال🗓۱۳۶۵ از راه رسید.مراسم چهلم احمدآقا نزدیک بود.برا همین به همراه سعید رفتیم برای سفارش سنگ قبر.عصر یکی ازروزهای وسط هفته باماشین🚙 راهی بهشت زهرا(سلام الله علیها)شدیم. سنگ قبر و تابلوی آلمینیومی بالای مزار را تحویل گرفتیم.بعد کمی سیمان ومصالح خریدیم وسریع به قطعه ی ۲۴رفتیم. کسی بهشت زهرا(سلام الله علیها)نبود🚫نم نم باران🌦 هم آغازشده بود. باخودم گفتم:کاش یکی دونفردیگه برای کمک می آوردیم.همان موقع یک جوان👱,که شال سبزرنگ به گردن انداخته بود,جلوآمدوسلام ✋کرد!بعدگفت:اجازه می دید من هم کمک کنم? ما هم خوشحال شدیم و گفتیم :بفرماید. من همین طورکه مشغول کاربودم خاطراتی که با احمدآقا داشتم را مرور کردم. من پسرعمو و دامادخانواده ی آنها بودم. از زمان کودکی هم با هم بودیم. هر بار که به روستای آیینه ورزان می رفتیم شب و روز با هم بودیم.... احمد در دوران کودکی خیلی جنب وجوش داشت و به راحتی ازدیواربالا می رفت.فوتبال⚽️ خوبی داشت و....امّاوقتی نوجوان شد درمسیرمعنویات قرار گرفت. حاج آقاحق شناس به خوبی به زندگی احمد جهت داد واو را به قله های معنوی رساند💯 کار نصب سنگ قبرانجام شد.برای اینکه تابلوی بالای مزار را نصب کنم باید کمی از بالای قبر را گود می کردیم تاپایه های تابلو در زمین قرارگیرد. باران شدید🌨شده بود.لحظات غروب🌄 بود.خاک آنجاهم سُست بود.من روی زمین نشستم وبادست مشغول کندن شدم. گودال عمیقی درست شد.دست من تا کف توی گودال می رفت وخاک هارابه بیرون می ریخت.امّادیدم 👀یک سنگ جلوی کارمراگرفته.اینقدرفکرم مشغول شدکه فکرنکردم گودال خیلی عمیق شده وممکن است به محل قبربرسم😱 دورسنگ راخالی کردم وآن رابیرون کشیدم درآن لحظات غروب یکدفعه دیدم زیرسنگ خالی شد😲باتعجب سرم راپایین آوردم دیدم سنگی که دردست من قراردارد ازسنگ های بالای لحداست واکنون یک راه به داخل قبرایجادشد!رنگم پریده😨 بود.چرامن دقت نکردم?برای چی اینجارواینقدگودکردم?من که خواستم سنگ رابه سرجایش قراردهم آن چنان بوی خوبی به مشامم خوردکه تاامروزهنوزشبیه آن راحس نکرده ام😍می خواستم همین طور سرم را داخل گودال نگه دارم.سرم رابالاگرفتم بیرون گودال هیچ بوی عطری نبودآن موقع اطراف قبر گل🌹 کاری نشده بود.فقط بوی نم باران به مشام می آمد.باخودم گفتم:احمدچهل روزپیش شهیدشده مگرنمی گویندکه جنازه بعداز چند روز متعفن می شود⁉️ دوباره سرم را داخل قبر کردم گویی یک شیشه معطرخوش بوراداخل قبراوخالی کرده اند😳سنگ راسرجایش قراردادیم.تابلو را نصب کردیم ومزار احمدآقا برای مراسم چهلم آماده کردیم. وقتی می خواستیم برگردیم دوباره ایستادم وبه قبرخیره👀 شدم.من اطمینان داشتم که پیکراحمدآقا مانند بقیه اولیاءالله سالم ومعطرمانده است✅باران شدیدشده بود من ایستاده بودم وحسابی خیس شدم.آقاحمیدصدایم🗣 کردوبه سمت ماشین بر گشتم.امّافکر🤔آن بوی خوش ازذهنم خارج نمی شد.بوی خوشی که باهیچ یک ازعطرهای دنیاقابل مقایسه نبود👌 شهید احمدعلی نیری @raviannoorshohada
“کفن خلبان لباس پروازشه”🕊 👈این جمله رو اولین بار در آخرین دیدار با شهید علیرضا کریمایی شنیدم؛ چندماه بعد هم لباس پروازش کفنش شد و پیکر پاکش برای همیشه تو خلیج فارس آروم گرفت.✨ تکه‌ای از لباس پرواز خلبان شهید محمدرضا رحمانی💔 #شادی_روحشون_صلوات @raviannoorshohada
📸 حجت الاسلام پناهیان و دکتروحید یامین‌پور با حضور در منزل شهید والامقام مدافع حرم سیدجعفر حسینی، با خانواده ایشان دیدار کردند. @raviannoorshohada
#شهادت اجر کسانی است که درزندگی خود مدام درحال درگیری با نفسند و زمانی که نفس #سرکش خود را رام نمودند، خداوند به مزد این #جهاد_اکبر #شهادت راروزی آنان خواهد کرد. #شهید_محمدمهدی_لطفی التماس دعا @raviannoorshohada
#عاشقانه_شهدا💚 🌸بعد از هیئت رایه العباس، با لیوان چای روی سکوی وسط خیابان منتظرم می‌ایستاد. 🌸وقتی چای و قند را به من تعارف می‌کرد، حتی بچه مذهبی‌ها هم نگاه می‌کردند. 🌸چند دفعه دیدم خانم‌های مسن‌تر تشویقش کردند وبعضی‌هایشان به شوهرشان می‌گفتند: حاج آقا یاد بگیر! از تو کوچیک تره! 🌸ابراز محبت های این چنینی و می‌کرد و نظر بقیه هم برایش مهم نبود. حتی می‌گفت: دیگران باید این کارا رو یاد بگیرن! ‌ 🌸ولی خیلی بدش می‌آمد از زن و مرد هایی که در خیابان دست در دست هم راه می‌روند. می‌گفت:مگه اینا خونه و زندگی ندارن؟ ‌اعتقادش این بود که با خط کش اسلام کار کن. 👌 ‌ 📚قصه دلبری ‌#شهید_محمدحسین_محمدخانی @raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا