•
جاهلان شما پرتلاش،
و آگاهان شما تنپرور و
اهل کوتاهیاند!
_ علل سقوط جامعه را میفرمود!
#امیرالمؤمنینِ_قلبم 🫀 | حکمت ۲۸۳
💠 @shagerde_ostad
•
🔰ای سند غربت آل علی!
▪️وقتی میگوییم حضرت علی اصغر سند غربت آل علی است، تعارف نداریم! قصدمان حرفهای قشنگ و ذوقی زدن نیست!...
▪️حضرت علی اصغر علیهالسلام به معنای واقعی کلمه تمام کرده حجت را!
آشکار کرده مظلومیت اباعبدالله را!
▪️دشمن شاید بعد از اباعبدالله، توان این را داشت که بگوید:
_ جنگ است دیگر! مردها کشته میشوند و زنان و کودکان اسیر؛ همه جای دنیا همین است!
▪️اما دشمن، هیچ گاه نتوانسته و نخواهد توانست به یک سوال پاسخ بدهد:
_ پس علی اصغر چه؟!
مرد جنگی بود؟
شمشیر کشیده بود؟
رجز خوانده بود؟
اصلا گیریم که قصد آب دادن نداشتید؛
دیگر قتل چرا؟!
سه شعبه چرا؟!
توی آغوش پدر چرا؟!... 💔
#محرم
#حضرت_علی_اصغر
________
💠 شاگرد استاد ﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
Kashani-13940728-Nafahmi-ThaqalainSite.mp3
12.39M
🎙نفهمی عمدی (بررسی مردم کوفه)
جلسه هفتم
• چرا نفهمی عمدی؟ 1:25
•برای کسی که تعلقی دارد، حتی اگر معجزه هم بیاورند، کار درست را انجام نخواهد داد! 7:41
•خوب است گاهی برای خودمان روضه شخصی داشته باشیم ولو یک دقیقه 12:50
•چهل روز، تنها اسرای کاروان کربلا، نوامیس سید الشهدا بودند! 13:56
•عزم، یا دل و جرأت نداشتن هم انسان را از همراهی امام زمان باز میدارد! 16:21
#سخنرانی
#حجت_الاسلام_کاشانی
∞ شاگرد استاد ﴿؏﴾ بشید 👇
💠 @shagerde_ostad
Javad Moghadam - Lalala Gol Baba (128).mp3
8.55M
مداحی شب هفتم محرم
کربلایی #جواد_مقدم
@shagerde_ostad
•
و خدا میخواست امشبی را دل سنگِ ما
هم ببارد برای علی اصغرِ امام حسین،
باران فرستاد... 💔
📍 #مشهد
🏴 #محرم
💠 @shagerde_ostad
•
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا می دهد بی تابیِ گهواره پیغامی
غریبیِ پدر را می زدی فریاد با گریه
گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی
گلویت از زبانت زودتر واشد، نمیبینم
سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی
تو در شش بیت، حق مطلب خود را ادا کردی
چه لبخند پر از وحیی! چه اشک غرق الهامی!
علی را استخوانی در گلو بود و تو را تیری
چهتضمینی، چهتلمیحی، چهایجازی، چهایهامی!
تورا از واهمه در قامت عباس می بیند
اگر تیر سه شعبه کرده پیشت عرض اندامی
الا یا قوم ان لم ترحمونی فارحمو هذا....
برید این جمله را ناگاه تیرِ نا به هنگامی
چنان سرگشته شد آرامش عالم که بر میداشت
به سوی خیمهها گامی... به سوی دشمنان گامی...
برایت با غلاف از خاکها گهواره میسازد
ندارد دفنت ای شش ماهه غیر از بوسه احکامی
چه خواهد کرد با این حلق اگر ناگاه سر نیزه...
چه خواهد کرد با این سر اگر سنگ از سر بامی...
کنار گاهواره مادر چشم انتظاری هست
برایش میبرد با دست خون آلوده پیغامی
| سید حمیدرضا برقعی
#رضیع_الحسین 💔
#محرم
________
💠 شاگرد استاد ﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
•صَلَیاللهُعَلَیْکیَاأَباعَبدِالله
امام صادق علیهالسلام میفرماد:
اگه نزد کسی از مصیبت ما یاد بشه
و چشمان اون فرد
از غمِ داغِ ما پر از اشک بشه،
خداوند چهرهاش رو بر آتش جهنم حرام میکنه!
| بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۵
#محرم
#عزیزم_حسین
💠 @shagerde_ostad
•
حاج محمد رضا طاهری، تو برنامه #معلی یه
بچه رو گرفتن تو بغلشون و روضه میخونن؛
مدام حواسم به سر بچه است که به عقب
خم شده..
هی تو دلم میگم کاش یکم سر بچه رو
بالاتر بگیرن گردنش درد میگیره...
الهی بمیرم برای رباب 😭💔
💠 @shagerde_ostad
•
علی جان!
کاش دشت رو به رویت لااقل یک مرد داشت
یک سوال مادرانه: تیر خیلی درد داشت؟! 😭💔
💠 @shagerde_ostad
•
▪️بالاخره پیش روی ما خالی و خالیتر شد آن چنان که من به حسی غریزی وحشت کردم. این سکوت ناگهانی در میانه معرکه هیچ گاه مقدمه خوبی نبوده است!
▪️و ناگهان رگبار تیرها که به سمت ما هجوم آورد، معنای شوم این سکوت ناگهانی را دریافتم. من چگونه میتوانستم ببینم که یکی از این تیرها به گلوی سوار من نشسته است و حلقش را پاره کرده است؟ من فقط احساس کردم که افسار در دستهای سوارم آرام آرام شل میشود تا آنجا که عنانم به اختیار خودم درآمد، اما دیدم که سوارم با سینه بر پشت من فرود آمد و از بیم افتادن، دست در گردنم انداخت.
▪️از انتهای تیرها که بر پشتم فرو میرفت، تازه فهمیدم که چقدر تیر بر بدنش نشسته است و تیر حلق، تیر خلاصی او از هجوم درد بوده است.
کاش یکی از آن تیرها بر جگر من مینشست و آن سوار دلاور را این چنین خمیده و افتاده نمیدیدم! به خصوص که تازه حمله کرکسهای بیمروت آغاز شده بود! کدام نخلی است که بیفتد و کودکانی که در حسرت صعود از آن بودهاند دورهاش نکنند و شاخ و برگهایش را به لجاجت نشکند؟!
▪️التماس نکن لیلا! من این جای ماجرا را تا قیام قیامت هم نخواهم گفت! چه فایده که اشکهای مرا با دستهای لرزانت پاک کنی؟ مگر این اشکها به ستردن تمام میشود؟ و اصلاً یک نفر باید اشکهای مقدس تو را بروبد که خاک حیاط این چنین بیمحابا آنها را به دامن میگیرد و در خود فرو میبرد.
▪️نه لیلا! یقین داشته باش که اگر خدا را هم پیش چشمم بیاوری این بخش ماجرا را از من نمیشنوی. همین قدر بگویم که اگر خون فرزندت چشمهای مرا نپوشانده بود، من اسبی نبودم که سوارم را به میانه سپاه دشمن ببرم آخر چه توقعی است از کسی که چراغ چشمهایش خاموش شده؟!...
📚 #پدر_عشق_پسر
👤 #مظفر_سالاری
________
💠 شاگرد استاد﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
ولی کاش یه وقتهایی
از جوونیِ علی اکبرِ امام حسین
خجالت بکشیم و
برای گناهانمون
جوونی رو بهونه نکنیم!...
#محرم
💠 @shagerde_ostad
نفهمی عمدی 8.pdf
164.4K
سلام علیکم و رحمت الله
متاسفانه صوت جلسه هشتم سخنرانی حجتالاسلام کاشانی، تو سایت اشتباه بارگذاری شده و صوت جلسه هشتم در دسترس نیست.
امشب برای دوستانی که جلسات رو دنبال میکنن، متن جلسه رو گذاشتم تا خدایی نکرده از مباحث عقب نمونن.
حلال کنید 🌷
💠 @shagerde_ostad
Mahmoud Karimi - Tanet Roy Khak Hay Sahra.mp3
8.72M
مداحی شب هشتم محرم
حاج #محمود_کریمی
@shagerde_ostad
•
پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا
پدر خون خدا اما، پسر مجنون، پسر لیلا
به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر
به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا
پسر دور از پدر میشد، مهیّای خطر میشد
پدر هی پیرتر میشد، پسر میبُرد دلها را
در اين آشوب طوفانی، مسلمانان مسلمانی!
مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیر دست و پا
پسر زخمی،پدر افتاد،پسر در خون،پدر جانداد
پسر ناله، پدر فریاد، میان هلهله، غوغا
پسر از زخم آکنده، پسر هر سو پراکنده
پدر چون مرغپرکنده، از اینصحرا بهآن صحرا
کهدیدهاینچنین گیسو چنینزخمیشود پهلو
و خاکآلودهتر از او به غیر از چادر زهرا؟...
✍ سید حمیدرضا برقعی
#شهزاده_علی_اکبر
________
💠 اینجاازعلیبخوانیدوآلعلی﴿؏﴾ 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
میگن حضرت امام، پسرشون آقا مصطفی رو عجیب دوست داشتن!
خودشون هم میفرمودن من مصطفی رو به خاطر آینده اسلام دوستش داشتم.
وقتی آقا مصطفی از دنیا رفت، امام محکم ایستاد! نه گریهای، نه نالهای، نه بیقراریای...
یه عده گفتن این طوری قلب امام خیلی تحت فشاره! باید یه کاری کنیم پیرمرد از پا در نیاد..
یه مداح خبر کردن که برای امام روضه حضرت علی اکبر بخونه؛
اونجا بود که امام بالاخره گریه کرد...
یه طوری که میگن شونههاشون از شدت گریه میلرزید!
خواستم بگم:
اگه خیلی از ماها، تو هیئت سینه میزنیم،
امام تمام زندگیشون هیئتی بود و وقف اباعبدالله!
این شبها، از حضرت امام خیلی یاد کنید؛ که اگه با این آرامش میریم هیئت و عزاداری میکنیم، بدون ترس از حملهٔ ساواک و شهربانی و غیره، اگه روزنه امیدی داریم به کربلای اربعین، از صدقهسر این نوکر واقعی اباعبدالله بوده و هست.
#محرم
#امام_خمینی
________
💠 شاگرد استاد﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
•صَلَیاللهُعَلَیْکیَاأَباعَبدِالله
روزگار فرصت نداد که در کنار تو باشیم و
برای تو بمیریم. ولی روزگار ما را از اینکه
امروز با اسلامِ تو باشیم باز نمیدارد. 🖤
📚 #سفر_شهادت
👤 #امام_موسی_صدر
💠 @shagerde_ostad
•
▪️مغیرةبنشعبه، ارادت عجیب و غریبی به معاویه داشت؛ پسرش میگه: من ندیدم یه بار پدرم از پیش معاویه بیاد خونه و از هوش و سیاستمداری اون تعریف نکنه!
▪️یه روز که پدرم اومد خونه، دیدم خیلی عصبانیه! پرسیدم: باباجان چی شده؟ مگه پیش معاویه نبودین؟ چرا اینقدر عصبانی هستین؟
▪️مغیره گفت: آره پیش خود ملعونش بودم مردک فلان و بهمان!... پسرش شاخ درآورد! گفت: همهی اینا رو با امير معاویـه بودین؟! مغیره گفت آره فلان فلان شدهی ملعون رو!
▪️پرسید: حالا مگه چی شده؟ شما که همیشه ازش تعریف میکردین! مغیره جواب داد:
▪️امروز که رفتم پیشش، بهشگفتم شما که به خواستهتون رسیدین، دیگـه سنتون هم زیاد شده، کاش یکم عدالت و محبت بیشـتری به خرج بدین؛ مخصوصا با بنیهاشم که دیگه تقریبا همه بزرگانشون از دنیا رفتن.
▪️معاویه گفت: هعی مغیره... ابوبکر اومد مهر و محبت داشته باشه، وقتی مرد، اسمش هم مرد؛ عمر همین طور.. عثمــان
همینطور... ولی محمد رو ببین! این همه سال گذشته، هنوز که هنوزه روزی پنج بار اسمش رو روی مأذنهها میگن! من تا این اسم رو محو نکنم دلم آروم نمیشه!...
⁉️حالا چرا این ماجرا رو تعریف کردم،
در #ادامه میگم...
#روایت_من
💠 @shagerde_ostad