•
ابوالفتح گفت:
به خدا پناه میبریم از «خود محوری» به جای
«خدا محوری»!
خود محور اگر میتوانست، خدا را هم نابود
میکرد تا سد راهش نباشد!
📚 #مرا_با_خودت_ببر
👤 #مظفر_سالاری
💠 @shagerde_ostad
•
▪️بالاخره پیش روی ما خالی و خالیتر شد آن چنان که من به حسی غریزی وحشت کردم. این سکوت ناگهانی در میانه معرکه هیچ گاه مقدمه خوبی نبوده است!
▪️و ناگهان رگبار تیرها که به سمت ما هجوم آورد، معنای شوم این سکوت ناگهانی را دریافتم. من چگونه میتوانستم ببینم که یکی از این تیرها به گلوی سوار من نشسته است و حلقش را پاره کرده است؟ من فقط احساس کردم که افسار در دستهای سوارم آرام آرام شل میشود تا آنجا که عنانم به اختیار خودم درآمد، اما دیدم که سوارم با سینه بر پشت من فرود آمد و از بیم افتادن، دست در گردنم انداخت.
▪️از انتهای تیرها که بر پشتم فرو میرفت، تازه فهمیدم که چقدر تیر بر بدنش نشسته است و تیر حلق، تیر خلاصی او از هجوم درد بوده است.
کاش یکی از آن تیرها بر جگر من مینشست و آن سوار دلاور را این چنین خمیده و افتاده نمیدیدم! به خصوص که تازه حمله کرکسهای بیمروت آغاز شده بود! کدام نخلی است که بیفتد و کودکانی که در حسرت صعود از آن بودهاند دورهاش نکنند و شاخ و برگهایش را به لجاجت نشکند؟!
▪️التماس نکن لیلا! من این جای ماجرا را تا قیام قیامت هم نخواهم گفت! چه فایده که اشکهای مرا با دستهای لرزانت پاک کنی؟ مگر این اشکها به ستردن تمام میشود؟ و اصلاً یک نفر باید اشکهای مقدس تو را بروبد که خاک حیاط این چنین بیمحابا آنها را به دامن میگیرد و در خود فرو میبرد.
▪️نه لیلا! یقین داشته باش که اگر خدا را هم پیش چشمم بیاوری این بخش ماجرا را از من نمیشنوی. همین قدر بگویم که اگر خون فرزندت چشمهای مرا نپوشانده بود، من اسبی نبودم که سوارم را به میانه سپاه دشمن ببرم آخر چه توقعی است از کسی که چراغ چشمهایش خاموش شده؟!...
📚 #پدر_عشق_پسر
👤 #مظفر_سالاری
________
💠 شاگرد استاد﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6