•
▪️بالاخره پیش روی ما خالی و خالیتر شد آن چنان که من به حسی غریزی وحشت کردم. این سکوت ناگهانی در میانه معرکه هیچ گاه مقدمه خوبی نبوده است!
▪️و ناگهان رگبار تیرها که به سمت ما هجوم آورد، معنای شوم این سکوت ناگهانی را دریافتم. من چگونه میتوانستم ببینم که یکی از این تیرها به گلوی سوار من نشسته است و حلقش را پاره کرده است؟ من فقط احساس کردم که افسار در دستهای سوارم آرام آرام شل میشود تا آنجا که عنانم به اختیار خودم درآمد، اما دیدم که سوارم با سینه بر پشت من فرود آمد و از بیم افتادن، دست در گردنم انداخت.
▪️از انتهای تیرها که بر پشتم فرو میرفت، تازه فهمیدم که چقدر تیر بر بدنش نشسته است و تیر حلق، تیر خلاصی او از هجوم درد بوده است.
کاش یکی از آن تیرها بر جگر من مینشست و آن سوار دلاور را این چنین خمیده و افتاده نمیدیدم! به خصوص که تازه حمله کرکسهای بیمروت آغاز شده بود! کدام نخلی است که بیفتد و کودکانی که در حسرت صعود از آن بودهاند دورهاش نکنند و شاخ و برگهایش را به لجاجت نشکند؟!
▪️التماس نکن لیلا! من این جای ماجرا را تا قیام قیامت هم نخواهم گفت! چه فایده که اشکهای مرا با دستهای لرزانت پاک کنی؟ مگر این اشکها به ستردن تمام میشود؟ و اصلاً یک نفر باید اشکهای مقدس تو را بروبد که خاک حیاط این چنین بیمحابا آنها را به دامن میگیرد و در خود فرو میبرد.
▪️نه لیلا! یقین داشته باش که اگر خدا را هم پیش چشمم بیاوری این بخش ماجرا را از من نمیشنوی. همین قدر بگویم که اگر خون فرزندت چشمهای مرا نپوشانده بود، من اسبی نبودم که سوارم را به میانه سپاه دشمن ببرم آخر چه توقعی است از کسی که چراغ چشمهایش خاموش شده؟!...
📚 #پدر_عشق_پسر
👤 #مظفر_سالاری
________
💠 شاگرد استاد﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
ولی کاش یه وقتهایی
از جوونیِ علی اکبرِ امام حسین
خجالت بکشیم و
برای گناهانمون
جوونی رو بهونه نکنیم!...
#محرم
💠 @shagerde_ostad
نفهمی عمدی 8.pdf
164.4K
سلام علیکم و رحمت الله
متاسفانه صوت جلسه هشتم سخنرانی حجتالاسلام کاشانی، تو سایت اشتباه بارگذاری شده و صوت جلسه هشتم در دسترس نیست.
امشب برای دوستانی که جلسات رو دنبال میکنن، متن جلسه رو گذاشتم تا خدایی نکرده از مباحث عقب نمونن.
حلال کنید 🌷
💠 @shagerde_ostad
Mahmoud Karimi - Tanet Roy Khak Hay Sahra.mp3
8.72M
مداحی شب هشتم محرم
حاج #محمود_کریمی
@shagerde_ostad
•
پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا
پدر خون خدا اما، پسر مجنون، پسر لیلا
به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر
به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا
پسر دور از پدر میشد، مهیّای خطر میشد
پدر هی پیرتر میشد، پسر میبُرد دلها را
در اين آشوب طوفانی، مسلمانان مسلمانی!
مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیر دست و پا
پسر زخمی،پدر افتاد،پسر در خون،پدر جانداد
پسر ناله، پدر فریاد، میان هلهله، غوغا
پسر از زخم آکنده، پسر هر سو پراکنده
پدر چون مرغپرکنده، از اینصحرا بهآن صحرا
کهدیدهاینچنین گیسو چنینزخمیشود پهلو
و خاکآلودهتر از او به غیر از چادر زهرا؟...
✍ سید حمیدرضا برقعی
#شهزاده_علی_اکبر
________
💠 اینجاازعلیبخوانیدوآلعلی﴿؏﴾ 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
میگن حضرت امام، پسرشون آقا مصطفی رو عجیب دوست داشتن!
خودشون هم میفرمودن من مصطفی رو به خاطر آینده اسلام دوستش داشتم.
وقتی آقا مصطفی از دنیا رفت، امام محکم ایستاد! نه گریهای، نه نالهای، نه بیقراریای...
یه عده گفتن این طوری قلب امام خیلی تحت فشاره! باید یه کاری کنیم پیرمرد از پا در نیاد..
یه مداح خبر کردن که برای امام روضه حضرت علی اکبر بخونه؛
اونجا بود که امام بالاخره گریه کرد...
یه طوری که میگن شونههاشون از شدت گریه میلرزید!
خواستم بگم:
اگه خیلی از ماها، تو هیئت سینه میزنیم،
امام تمام زندگیشون هیئتی بود و وقف اباعبدالله!
این شبها، از حضرت امام خیلی یاد کنید؛ که اگه با این آرامش میریم هیئت و عزاداری میکنیم، بدون ترس از حملهٔ ساواک و شهربانی و غیره، اگه روزنه امیدی داریم به کربلای اربعین، از صدقهسر این نوکر واقعی اباعبدالله بوده و هست.
#محرم
#امام_خمینی
________
💠 شاگرد استاد﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
•صَلَیاللهُعَلَیْکیَاأَباعَبدِالله
روزگار فرصت نداد که در کنار تو باشیم و
برای تو بمیریم. ولی روزگار ما را از اینکه
امروز با اسلامِ تو باشیم باز نمیدارد. 🖤
📚 #سفر_شهادت
👤 #امام_موسی_صدر
💠 @shagerde_ostad
•
▪️مغیرةبنشعبه، ارادت عجیب و غریبی به معاویه داشت؛ پسرش میگه: من ندیدم یه بار پدرم از پیش معاویه بیاد خونه و از هوش و سیاستمداری اون تعریف نکنه!
▪️یه روز که پدرم اومد خونه، دیدم خیلی عصبانیه! پرسیدم: باباجان چی شده؟ مگه پیش معاویه نبودین؟ چرا اینقدر عصبانی هستین؟
▪️مغیره گفت: آره پیش خود ملعونش بودم مردک فلان و بهمان!... پسرش شاخ درآورد! گفت: همهی اینا رو با امير معاویـه بودین؟! مغیره گفت آره فلان فلان شدهی ملعون رو!
▪️پرسید: حالا مگه چی شده؟ شما که همیشه ازش تعریف میکردین! مغیره جواب داد:
▪️امروز که رفتم پیشش، بهشگفتم شما که به خواستهتون رسیدین، دیگـه سنتون هم زیاد شده، کاش یکم عدالت و محبت بیشـتری به خرج بدین؛ مخصوصا با بنیهاشم که دیگه تقریبا همه بزرگانشون از دنیا رفتن.
▪️معاویه گفت: هعی مغیره... ابوبکر اومد مهر و محبت داشته باشه، وقتی مرد، اسمش هم مرد؛ عمر همین طور.. عثمــان
همینطور... ولی محمد رو ببین! این همه سال گذشته، هنوز که هنوزه روزی پنج بار اسمش رو روی مأذنهها میگن! من تا این اسم رو محو نکنم دلم آروم نمیشه!...
⁉️حالا چرا این ماجرا رو تعریف کردم،
در #ادامه میگم...
#روایت_من
💠 @shagerde_ostad
•
▪️همونطور که اینجا خوندین، معاویه آرزوش بود زودتر بساط اسلام رو جمع کنه؛ و خیلی هــم برای تحقق این هدفش تلاش کرد! در حدی که اگه یه نفر از مکه و مدینه وارد شام، مرکز حکومت معاویه میشد، فکر میکرد اسلامی که اینا دارن کلا یه دین دیگه است!
▪️هرکاری تونست برای تضعیف اسلام کرد، از سب و لعن اهلبیت بگیرید تا جلوگیری از نشر احادیث پیامبر و قتل اصحاب پیغمبر و دروغ و شکنجه و...
▪️بعد از خودش هم این وظیفه کثیف رو، به پسر ملعونتر از خودش سپرد!..
تو دوران یزید، کار اسلام، رسما به مو رسیده بود و چیزی نموندهبود که فاتحه اسلام خونده بشه!
یزید، تو جایگاه خلیفه مسلمین علنا شعر میگفت با این محتوا که بهشت و جهنم دروغه، نبوت دروغه، زنده باد لات و عزی
(اینا از بتهای مشرکین بودن) و...
دیگه شراب و رقاصه و بزن و بکوب که بچه بازی بود براشون!..
▪️به قول یه عزیزی، معاویه و یزید، تو این برنامهشون فقط در نظر نگرفتن که اباعبدالله هنوز زنده است و میتونه جلوشون رو بگیره! زینب کبری هنوز هست و مثل مادرش محکم پشت امام زمانش ایستاده!
▪️اومدن این تار موی باقی مونده از اسلام رو گذاشتن لای قیچی، تا خواستن آخرین فشار رو وارد، و کار اسلام رو تموم کنن، امام حسین ایستاد وسط تیغههای این قیچی! خودش و عزیزانش ارباً اربا شدن تا از اینتارموی باقی مونده محافظت کنن و به یه نقطهی امن برسوننش..
▪️و من هربار به این مأموریت و فداکاری عجیب و غریب فکر میکنم، وحشت میکنم از این که نکنه یه وقت به اسلامی که این طوری سرپا مونده آسیبی بزنم!
چطوری میخوام جواب اباعبدالله رو بدم؟...
چرا نمیمیرم از غصه؟! 💔
#محرم
#عزیزم_حسین
________
💠 شاگرد استاد﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
سلام علیکم و رحمت الله
محتوای هیئت امشب با حدود یک ساعت تأخیر بارگذاری میشه
التماس دعای فراوان 🌷
.
Kashani-13940730-Nafahmi-ThaqalainSite.mp3
14.73M
🎙نفهمی عمدی (بررسی مردم کوفه)
جلسه نهم
•یکی از علقههایی که انسان را با مغز به زمین میزند «خویشان!» 6:36
•پسر بزرگ امام حسن حاضر نشد با امام حسین به کربلا برود! 8:59
• همهٔ ماجرای کربلا این است: 14:56
•معاویه این طور برای یزید بیعت گرفت! 17:12
•از جمله افرادی که در فرار از علقه ویژهاند 20:17
•ویژگیهای خاص حضرت عباس علیه السلام 23:50
#سخنرانی
#حجت_الاسلام_کاشانی
∞شاگرد استاد﴿؏﴾ بشید 👇
💠 @shagerde_ostad
Haj Mahmood Karimi - Ye Ghalb Mobtala (320).mp3
15.48M
مداحی شب نهم محرم
حاج #محمود_کریمی
@shagerde_ostad
•
و ما چه خوب میشناسیم
روضهی «علمدار نیامد» را... 🥀
#تاسوعا
💠 @shagerde_ostad
•
مَنْ یَخافُ اللَّیلْ وَ أَنْتَ الْقـَمَــر؟!
چه کسی هراس دارد از شب،
وقتی ماه تو باشی؟!
#قمر_العشیره 🌙
#تاسوعا
💠 @shagerde_ostad
•
یزید با حیرت به عَلَم نگاه کرد؛
گفت: این علم دست کدوم یل و دلاورے بوده؟
پرسیدن: چطور؟
گفت: آخه همه جای علم تیر خورده،
الا جای دست علمدار!... 🥀
#تاسوعا
💠 @shagerde_ostad