eitaa logo
راویگپ | Ravigap
344 دنبال‌کننده
263 عکس
155 ویدیو
7 فایل
﷽ 🇵🇸🇮🇷🇱🇧 ما مؤمنانِ ذكـرُ علـیٍ عبادتیم 💚🕊️ لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/434196413 کانال اصلی : @Ravidin
مشاهده در ایتا
دانلود
• می‌گفت: _ تو مسجد جمکران، بین دعا و مناجات، یه آقا سید بزرگواری رو دیدم؛ با خودم فکر کردم حتما ایشون تازه از راه‌رسیده، خسته‌و تشنه است، یه لیوان آب براش ببرم. آب رو که بردم جلو گفتم سید این رو بگیرید به جاش برای ظهور آقای ما دعا کنید. اون آقا سید فرمودن: اگه شیعیان ما به اندازه همین لیوان آب مشتاق و منتظر ما بودن، ظهور ما اتفاق افتاده بود؛ حیف که نیستن... 💔 💠 @shagerde_ostad
‌ 🔸آخرهای شب بود که امیرالمؤمنین و جناب کمیل بن زیاد از جایی رد می‌شدن؛ یه صدا باعث شد جناب کمیل خشکش بزنه و دیگه نتونه قدم از قدم برداره! 🔹داخل یکی از خونه‌ها، یه نفر با یه لحن و صدای عجیب قشنگی داشت این آیه رو می‌خوند: - «أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا...» ✨ 🔸خلاصه‌ی معنی آیه این بود که آیا اون‌هایی که شب‌ها تا صبح مشغول عبادتن، با اونهایی که مشغول گناه هستن برابرن⁉️ 🔹امیرالمؤمنین که اشک شوق و حسرت کمیل نسبت به صاحب اون صدا رو دیدن، یه آهی از ته دل کشیدن و فرمودن: کمیل! زیاد غبطه این آدم رو نخور! این به اصطلاح قاری قرآن، اهل جهنمه!! 🔥 🔸کمیل باورش نمی‌شد مردی که اون موقع شب بیدار شده و با اون سوز و به اون قشنگی قرآن می‌خونه جهنمی باشه❗️ 🔹گذشت و جنگ نهروان، جنگ امیرالمؤمنین با خوارج اتفاق افتاد. بعد جنگ، امیرالمؤمنین همین طور که بین کشته‌ها راه می‌رفتن، نوک شمشیرشون رو گذاشتــن روی سـر یکی از کشتــه‌های سپــاه دشمن و رو به کمیل فرمودن: یادته اون شب چقدر به حال اون قاری قرآن غبطه خوردی؟ این آدم همون قاریه‼️... 🔸بدن کمیل از این حجم از عاقبت به شری شروع کرد به لرزیدن! همون جا خم شد دست امیرالمؤمنین رو بوسید و استغفار کرد... ♨️ به روایتِ راویدین 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676083905C89b2446185
• 🔸 پیام داد: شما شیعه‌ها مشرک و قبر پرستید! گفتم: چرا؟ گفت: مدام زیارت امام‌هاتون میرید، قبرهاشون رو می‌بوسید، حتی رو به حرمشون سجده می‌کنید!! 🔹گفتم: وقتی یه نفر میره سر مزار پدر و مادرش، و از شدت عشق و احترام و دلتنگی سنگ قبر اونها رو می‌بوسه، سرش رو به حالت سجده روی قبرشون می‌ذاره، یعنی مشرک شده؟ 🔸گفت: چه ربطی داره؟! 🔹گفتم: ائمه ما کسانی هستن که به دستور صریح خود خدا و پیامبرش، برامون از پدر و مادر عزیزترن. (قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی؛ أساس الإسلام حبّى و حبّ أهل بیتى و...) اگه ضریحشون رو می‌بوسیم، اگه سجده می‌کنیم، از سر عشقه نه عبادت❗️ 🔹ائمه‌ی ما به ما شیعه‌ها یاد دادن از قبل از این که وارد حرم‌هاشون بشیم، شروع کنیم به ذکر گفتن و دعا و زیارت نامه خوندن. تو تمام این اذکار و ادعیه و زیارت نامه‌ها مدام لااله‌الاالله رو تکرار می‌کنیم، الله اکبر رو تکرار می‌کنیم، مدام می‌گیم ما شما رو دوست داریم چون شما مؤمن‌ترین افراد نسبت به خدایید، چون شما عامل‌ترین مردم نسبت به دستورات خدایید، چون خدا ما رو امر به ولایت شما کرده و... عشق و ارادت ما نسبت به ائمه، اتفاقا در راستای اطاعت از خدا و رسولشه، نه در عرض اون! این کجاش شرکه؟ 🔸تو جوابم فقط دو کلمه نوشت: چی بگم؟... •
• امیرالمؤمنین قلبم 🫀 بی‌ارزش‌تر از زندگی هست مگر، آن گاه که بی عشق شما سر بشود؟ شوم‌تر از مرگ هست مگر، آن گاه که بی ولای شما سر برسد؟ متعفن‌تر از دل هست مگر، آن گاه که عطر شما را نداشته باشد؟ آقای من! ایها العزیز! شب اگر سر به بالین گذاشتیم برای فردایی که قرار است بی شما آغاز بگیرد و پایان، شما را به جان حضرت مادر «آن شب سحر مباد»! باشد عزیزم؟... ❤️‍🩹 •
• 🔸زمانی که امیرالمؤمنین حاکم جامعه اسلامی بودن، به مناسبت‌های مختلف برای فرمانداران خودشون نامه می‌فرستادن و اونها رو در روش حکومت‌داری و رسیدگی به امور مردم راهنمایی می‌کردن. 🔹وقتی جناب محمد ابی‌بکر که فرماندار مصر بود، به دست سپاه معاویه به شهادت رسید، عمروعاص نامه‌های امیرالمؤمنین به محمد رو پیدا کرد و برای معاویه فرستاد. 🔸معاویه با خوندن اون نامه‌ها هوش از سرش پریده بود! مدام اونها رو می‌خوند و ازشون نکات زیادی رو یاد می‌گرفت. 🔹یه روز که ولید بن عقبه حال و روز معاویه رو دید، بهش گفت دستور بده فورا اینها رو بسوزونن. 🔸معاویه گفت: ساکت شو ولید تو هیچی نمی‌فهمی! ولید گفت: این تویی که هیچی نمی‌فهمی! اگه مردم بفهمن تو این طوری چسبیدی‌به نامه‌های علی، ازشون چیزی یاد می‌گیری و با کمک اونها حکومت و قضاوت می‌کنی چی فکر می‌کنن؟ نمیگن اگه علی این‌قدر کار بلد بوده پس ما چرا باهاش جنگیدیم؟ 🔹معاویه گفت: تو دیگه چجور آدمی هستی؟! از من می‌خوای همچین علمی رو بسوزونم و از بین ببرم؟ به خدا قسم تا حالا علمی دقیق‌تر، جامع‌تر و حکیمانه‌تر از این علوم هیچ جا ندیدم! 💠 @shagerde_ostad
• آقای اباعبدالله! این روزها کارم به جایی رسیده که هر کس عازم کربلا میشه،چند دقیقه‌ای تو آغوشش، من از غبطه به حال اون گریه می‌کنم و اون از درد دوباره جاموندن من... ترسم آخر به مزارم بنویسند حسین، بی‌نوا مُرد، ولی کرب و بلا جور نشد 😭💔 •
• شب که می‌رسه، هر کسی دلتنگ یه نفر میشه، ما دلتنگ شما... همین قدر هم که داریمتون شُکر 💚 •
• 🔹پیامبر خدا، از همون اوایل بعثت ایشون رو به عنوان جانشین خودش معرفی کرد؛ 🔸بارها فرمود علی برای من، مثل هارون برای موسی است، با این تفاوت که بعد از من پیامبری نمیاد. 🔹بارها فرمود إِنَّ هَذَا (علی علیه‌السلام) أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا؛ 🔸در روز غدیر خم جلوی چشم هزاران نفر، ایشون رو ولی مردم و وصی خودشون معرفی کردند. 🔹هزاران نفر مرد و زن با ایشون بیعت کردن؛ هزاران نفر عهد بستن که این خبر رو به شهر و روستاهای خودشون ببرن. 🔸همه می‌دونستن حکومت مال امیرالمؤمنینه؛ اما ۲۵ سال فکر کردن حالا مگه چی میشه ما دخالت نکنیم و یکی دیگه به جای علی بیاد؟ 🔹مردم ۲۵ سال به امیرالمؤمنین رأی ندادن و حضرت تمام اون سال‌ها از حقشون چشم‌ پوشی کردن و سکوت! 🔸 بیست و پنج سال، مناصب حکومت بین آقازاده‌های نااهل دست به دست شد؛ بیست و پنج سال بیت المال، به از ما بهترون به اندازه کاخ و ویلاهاشون رسید و به فقرا اندازه سیر کردن شکمی، شاید! بیست و پنج سال اسلام مظلوم ما، اون‌قدر لگد خورد تا بیشتر از پوست و استخونی ازش نموند؛ مثلاً صاحب منصبی مست و مدهوش به نماز جماعت می‌رفت و می‌شد امام مسلمین! نماز صبح رو چهار رکعت می‌خوند، قاه قاه می‌خندید و می‌گفت حالم خوبه اگه می‌خواید براتون بیشتر بخونم! 🔹تا این که کاسه صبر لبریز شد و مردم به میدون اومدن؛ بالاخره علی علیه‌السلام با اکثریت آراء، خلیفه مسلمین شد! خلیفه‌ای که هنوز به کرسی ننشسته فرمود: خوب فکرهاتون رو بکنید! اگه قرار باشه من بشم حاکم جامعه، حق مردم رو از حلقوم نااهل‌ها می‌کشم بیرون؛ حتی اگه تبدیل به مهریه شده باشه برای همسرانشون! 🔸خلیفه‌ای که در چهار سال و نه ماه، زیر و رو کرد جامعه زهوار در رفته رو! جوری که تا پایان حکومتش در مرکز خلافت، کسی نمونده بود که شب رو گرسنه یا بی سرپناه بخوابه! 🔹حق رو خدا به حضرت داده بود، اما این مردم بودن که باید به اون حق، میدون می‌دادن. 🔸بین مشارکت و عدم مشارکت مردم، تفاوتی است به اندازه تفاوت اون بیست و پنج سال و حکومت امیرالمؤمنین علی علیه السلام... 💠 @shagerde_ostad
• چهار سال پیش، این ایام تو ستاد علامه مصباح فعالیت می‌کردیم. چنین شبی، خسته و کوفته از ستاد برگشتیم خونه و با استرس منتظر نتیجه انتخابات موندیم؛ خدا می‌دونه نتایج که اومد چقدررر خوشحال شدیم! همین روزها بود که علامه، بچه‌های ستاد رو دعوت کردن، با اون ادب و تواضع خاص جلوی دونه دونه‌ی ما که جای نوه‌هاشون بودیم دست ادب روی سینه گذاشتن و تشکر کردن.. اون روز فقط محو یه چیز بودم؛ این که مگه میشه آدمی با این سن، با این جایگاه و مقام، با این علم، اینقدر مؤدب و محجوب باشه؟ اینقدر متواضع باشه؟ از اون روز دل هممون یه جور خاصی بسته شد به دل علامه... امسال لیست کاندیداهای خبرگان رو که می‌دیدم ناخودآگاه چشمم دنبال اسم علامه محمد تقی مصباح یزدی می‌گشت.. و ناگاه بغض... اشک... 💔 رحمت الله علیه... 💠 @shagerde_ostad
• حاج قاسم فرمود: _ جمهوری اسلامی حرم است... پس «سلام بر مدافعان حرم» 🇮🇷✌️ 💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ _ من و تو امام زمان رو هفته به هفته یادمون رفت ولی... ❤️‍🩹 💠 @Ravidin | راویدین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• 🔻 رأی دادن ما به نفع کیه؟ 🔻رأی بدیم که چی بشه؟ 🔻من نظام رو قبول ندارم پس رأی نمی‌دم❗️ 🔻من معترضم پس رأی نمی‌دم❗️ و... 💠 @shagerde_ostad
‌ 🕣 و چنین است که در آخرالزمان، باطل به اوج شقاوت خود می‌رسد، و حق به نهایت پاکی و زیبایی و البته مظلومیتش... آن گاه مردم دو گروه می شوند: عده‌ای، آن قدر خوب‌اند که بعید نیست اگر ملائک نازل شوند، برای اقتدا به هر نمازشان! و عده‌ای آن قدر بد، که بوی گند خباثتشان، آزار می دهد مشام عالم را... هردو گروه با هرچه دارند و ندارند به مبارزه برمی‌خیزند؛ حق، با تمام خوبی‌هایش، و باطل با تمام پلیدی‌هایش! مدتی بعد، حق به تنگ می‌آید از آن حجم سیاهی! و بی قرار می شود؛ و در آن روز می‌فهمد که دست بزرگ‌تری لازم است برای باز کردن این گره! آن روز، تمام حق، نومید از هرآنچه در آستین داشته، جامه چاک می‌دهد، موی پریشان می‌کند، پابرهنه و مستأصل، خود را به آغوش صحرا می‌اندازد، و فریاد می زند: أین الطالب بدم المقتول بکربلا؟... أین صمصام المنتقم؟... أین صاحبنا؟... و آن روز، بعد از هزار و اندی سال بالاخره مسیحا نفسی می‌آید، و به خاک می مالد پوزه‌ی باطل و اهلش را.. و باز می‌شود گره از کار جهان و دنیا به آغوش می‌کشد پاره‌ی تن فاطمه را... ❤️🌱 ♨️ به روایتِ راویدین | عضو بشید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676083905C89b2446185
• دیـن‌دار آن اسـت که در کشاکــش بـلا دین‌دار بماند، و الا در هنگام راحت و فراغـت و صلـح و سِلـــم، چه بسیارنــد اهل دین!... 📚 👤 💠 @shagerde_ostad
‌ یه‌ روزی یه تصویری از خودمون نشونمون میدن؛ میگن فلانی تو قرار بوده همچیـن آدم بزرگی بشی و این شدی! بس که از زیر کار در رفتی، بس‌ که تنبلی کردی، بس که خودت رو دست کم گرفتی، بس که نشستی یه گوشه و فقط غر زدی، بس‌‌که امروز و فردا کردی... من از اون لحظه خیلی می‌ترسم!! خدایـا ماها عرضـه‌ی «باعرضه» شدن رو هم نداریم، اگه تو به دادمون نرسی... خودت کمک‌مون کن.. 💠 @Ravidin | راویدین
• 🔰هرگـاه پرچــم محمد رسول الله را در افق عالم زدی، حق داری استراحت کنی! 💠 @shagerde_ostad
• 🔸کنیز، خواست روی دست امام سجاد آب بریـزه که کوزه از دستـش افتـاد روی سر امـام سجاد و سر حضرت شکست! 🔹حضرت برگشتن به کنیز نگاه کردن؛ کنیز که نمی‌دونســت امـام چـه واکنـشـی نشـون میـدن، حسابی وحشت کرده بود! 🔸با نگرانی این آیه‌رو خوند: «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ» یعنی متقیــن افرادی هستن که خشــم خودشـون رو کنترل می‌کنن. 🔹امام سجاد فرمودن: خشمم رو کنترل کردم. 🔸کنیز ادامه داد: «وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ» یعنی از اشتباه مردم هم می‌گذرن. 🔹امام سجاد فرمودن: اشتباهت رو هم بخشیدم. 🔸کنیز باز ادامه داد: «وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» یعنی خدا نیکوکاران رو دوست داره. 🔹امام سجاد فرمودن: در راه خدا آزادت کردم! :)🦋 ______________ 📚 منبع: الارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 146 و 147 💠 @shagerde_ostad