انجمن راویان فجر فارس(NGO)
🚩 یافاطمه الزهرا سلام الله علیها 🚩 خاکهای نرم کوشک _ ٣٨ شهید عبدالحسین برونسی تالیف : سعید عاکف خاکه
🚩 یافاطمه الزهرا سلام الله علیها 🚩
خاکهای نرم کوشک _ ٣٩
شهید عبدالحسین برونسی
تالیف : سعید عاکف
خاکهای نرم کوشک و یادگار برونسی
راوی : سید کاظم حسینی
بنام خدا
در اثر تابش گرمای آفتاب بیدار شدم. تقریباً ۲ الی ۳ ساعتی بود خوابیده بودم. هنوز خسته بودم که عبدالحسین صدایم زد و من بیدار شدم. یکباره یاد دیشب افتادم؛ گویی برایم یک رویای شیرین اتفاق افتاده بود. یک رویای شیرین و بهشتی.
عبدالحسین داشت بلند میشد دستش را گرفتم، صورتش را به طرف من برگرداند. در چشمهایش خیره شدم و گفتم: راستش جریان دیشب برایم خیلی سوال شده.
به صورت خیلی عادی پرسید: کدام جریان؟.
گفتم: خودت را به آن راه نزن! اون ۲۵ قدم به راست ۴٠ متر به جلو جریانش چی بود؟.
گفت: حالا سید جان برویم دیر میشود برای اینجور سوال و جواب ها وقت زیاد داریم!.
خواهناخواه به دنبالش راه افتادم و دستش را گرفتم گفتم: نه همین حالا باید بدانم موضوع چی بوده.
در حالی که پا فشاری میکردم او جواب بدهد، در همان موقع حاج آقا ظریف رسید. ناگفته نماند آقای ظریف فردی روحانی و مسئول واحد زرهی تیپ بود که بعدها وجود شریفش به خیل شهیدان پیوست. آقای ظریف سلام و احوالپرسی گرمی کرد و گفت: حاج آقا برونسی دست مریزاد دیشب هم گل کاشتید.
رو به من کرد و گفت: آقا سید بیا برویم .
طبق معمول تمام عملیات های ایذایی، باید بعد از عملیات، ما دنبال مجروحان یا شهیدانی که احتمالاً جا مانده بودند میرفتیم.
عبدالحسین نگاهی کرد به من و گفت: سید جان بهتره که تو حتماً همراه گروه بروی زیرا تو این محل را بهتر یاد داری حتما خوبه که خودت همراه باشی!.
من گفتم: حاج آقا بهتره خودتون همراه آقای ظریف بروید. ظریف بین حرفمان پرید و به من گفت: سید جان تو خودت بهتر از من میدانی در حین عملیات وقتی نیروها به خطر می افتند حاج آقا خیلی حساس می شود و موقعیت محل در ذهنش نمیماند و همش حواسش به سلامتی نیروها است. بنابراین تا دیر نشده بهتره خودت راه بیفتی.
دیگر حرفی نزدم و راه افتادیم. ظریف پشت یک پی ام پی نشست من هم کنارش. دو سه تا پی ام پی دیگر هم برای کمک همراه ما شدند و به طرف منطقه عملیات حرکت کردیم. بعد از چند لحظه بجایی که شب قبل زمین گیر شده بودیم رسیدیم. من گفتم : همین جا نگه دار!.
از نفر بر پیاده شدیم. روبرویمان انبوهی از سیم خاردار های حلقوی و موانع دیگر خودنمایی می کرد. ناخودآگاه یاد دستور دیشب عبدالحسین افتادم؛ "۲۵ قدم می روی به راست" !.
حال چون هوا روشن بود همه چیز قابل رویت بود. سمت راست را نگاه کردم، برجا خشکم زد!.
کمی بعد بخود آمدم شروع کردم به قدم زدن و شمردن قدمها. ناخودآگاه شماره ها را بلند بلند می شمردم..........
درست ۲۵ قدم آنطرفتر، مابین انبوه سیم خاردار های حلقوی و موانع دیگر دشمن، میرسیدی به یک معبر که باریک بود و خاکی!. فهمیدم این معبر، در واقع کار عراقی ها بوده که برای رفت آمد خودشان و خودروهای شان درست کرده بودند. ما هم درست از همین معبر به طرف آنها رفته بودیم. بی اختیار انگشت به دهان گرفتم و زیر لب گفتم: الله و اکبر!.....
صدای ظریف مرا به خود آورد. با تعجب پرسید: سید طوری شده؟ چرا حاج و واج مانده ای؟. توجهی نکردم. به سمت جلو رفتم یعنی به طرف عمق دشمن و باز قدم هایم را میشمردم :
چهل پنجاه قدم جلوتر موانع تمام میشد و درست می رسیدیم به چند متری یک سنگر. جلوتر رفتم. نفربری که دیشب سید با آرپی جی آن را زده بود، نفربر فرماندهی؛ و آن سنگر هم سنگر فرماندهی بود. که بچه ها با چند تا گلوله آرپی جی، اول حمله،
آنرا منهدم کرده بودند. بعداً فهمیدم که هشت نه نفر از فرماندهان دشمن همان جا و داخل همان سنگر به درک واصل شده بودند.
ادامه دارد...
صلوات
کافیست صبــح که چشمانت را باز میکنی ،
به شهــدا سلام کنی...
صبــح که جای خودش را دارد ،
ظهر و عصر و شب هم بخیـر می شود . . .
📎#سلام_صبـحتون_شهـدایـی🌺
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢یادی از سردار بزرگ اسلام
در سالروز شهادت شهیدی که غریب و گمنام هست .....
🎙 #شهید_مرتضی_جاویدی
#اشلو
#کربلای۵
#شهدای_فارس
مادر گرانقدر شهید محمد دریساوی ، بسوی معبود و محمد شهیدش پرکشید و رفت...
مراسم سومین روز درگذشت این مادر بزرگوار ، یکشنبه ۹ بهمن از ساعت ۹،۳۰ تا ۱۱ صبح در مسجد الزهرا ( خیابان قبله) ، واقع در بلوار رحمت ، خیابان اقاباباخانی برگزار می شود.
شادی روح مطهر مادر شهید
فاتحه مع صلوات🤲
#انجمن_راویان_فجر_فارس
@raviyanfarss
انجمن راویان فجر فارس(NGO)
مادر گرانقدر شهید محمد دریساوی ، بسوی معبود و محمد شهیدش پرکشید و رفت... مراسم سومین روز درگذشت این
🌹یا شهید🌹
😭 مادر سردار شهید محمد دریساوی به فرزند شهیدش پیوست.
🌹چشم مادر درد می کرد. آقا گفت: دکتر گفته برای افزایش سوی چشمش، باید آب هویج بخوره.
محمـد رفت. ساعتی بعد با یک گونی پنجاه کیلویی پر برگشت. آقا گفت: این چیه!
محمـد با خنده گفت: هویج!
- این همه!
- خو خودت گفتی دکتر گفته مامان باید آب هویج بخوره!
- گفته روزی یه لیوان، نه پنجاه کیلو!
محمـد خندید و گفت: اشکال نداره، همش را میخوریم.
از آن روز تا یک ماه که آن پنجاه کیلو هویج تمام شود، هرروز برای مادر آب هویج میگرفت،بنده خدا مادر، صدایش در آمده بود. میگفت: ممد مو دیگه آب هویج نمیخواهم!
محمـد کوتاه نمیآمد. میگفت: دکتر گفته باید برای سوی چشمت هویج بخوری، پس باید بخوری.
🌹جنازه محمد بعد از 12 سال برگشته بود. مادر روی خاک های قبر محمد افتاد. بعد از چند دقیقه بلند شد. گفت محمدم اینجا بود. گفت مادر دیگه نگران نباش من آمدم.
گفتم مادر چشم هام درد می کنه!
گفت بذار دست بکشم روی چشمت تا خوب بشه. دست روی چشم هام کشید و گفت چشمت را باز کن.
وقتی باز کردم، محمد رفته بود.
از آن روز چشمان مادر کامل خوب شد و دیگر درد نداشت!
هدیه به سردار شهید محمد دریساوی و مرحومه مادرشان فاتحه مع صلوات. شهدای فارس
⭐️ستارگان فارس⭐️
هدایت شده از اینجا با هم باشیم⚘️
سلام
از امشب ۸ بهمن تا آخرهفته ۱۳ بهمن
ان شاالله مجموعه خاطرات ، پری غفاری و محمدرضاشاه ملعون را در کانال بارگزاری میکنم.
تا گوشه ای خیلی کوچک از فضائل😄! اعلیحضرت ناهمایونی را به منصه تبیین بیان شود.
و خواستگاه شعار 《زن ، زندگی ، آزادی 》بیش از بیش روشن گردد.
#اینجا_باهم_باشیم 👇👇👇
@hatef10012
به اعتقاد من، امروزه ذکر مستحبی بعد از نماز ما، کار فرهنگی و جهادی در فضای مجازی است.
۱_۹_۱۳۹۵
مقام معظم رهبری..🍃
#جهاد_تبیین
🛑 حمله ناموفق به یکی از مراکز وزارت دفاع در اصفهان/ انفجار ریزپرندهها در تلههای پدافندی
وزارت دفاع:
🔹شامگاه هشتم بهمن ۱۴۰۱ حوالی ساعت ۲۳:۳۰ حمله ناموفق با استفاده از ریزپرنده به یکی از مجتمعهای کارگاهی وزارت دفاع صورت گرفت و خوشبختانه با پیش بینی ها و تمهیدات پدافندی صورت گرفته یکی از آنها مورد اصابت پدافند هوایی مجتمع و دو فروند دیگر آنها در تله های پدافندی گرفتار و منفجر میشوند.
🔹خوشبختانه این تهاجم ناموفق تلفات جانی نداشته و آسیب جزیی به سقف کارگاه وارد نموده که به فضل الهی خللی در تجهیزات و ماموریت های مجموعه ایجاد نکرده است.
🔹وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به ملت شریف ایران اسلامی اطمینان می دهد اقدام برای تولید قدرت ، اقتدار و امنیت را با شتاب و جدیت ادامه خواهد داد و این اقدامات کورکورانه تاثیری در تداوم مسیر پیشرفت کشور نخواهد داشت. انشاالله