eitaa logo
انجمن راویان فجر فارس
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
793 ویدیو
72 فایل
کانال سازماندهی ، اطلاع رسانی و آموزشی انجمن راویان فجر فارس راویان عزیز هرگونه تبلیغ مراسمات و یادواره هایی که در آن ایفای ماموریت روایتگری را دارید به مدیران کانال ارسال تا انتشار یابد. همچنین گزارشات ماموریت ها واجرای برنامه های خود را نیز ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰برشی از وصیت: شما خواهرانم بايد راه زينب را طي کنيد و حفاظت از خودتان کنيد و با حجابتان که از خون من محکم تر و رنگين تر است مي توانيد اين کار را به آساني انجام دهيد. * * --🍃┅═ঊঈ🌹ঊঈ┅─🍃-
🌹عملیات کربلای ۵ بود. برای دیدنم آمد، وقت نماز شد، به نماز ایستاد. آتش عراق شروع شد. روی زمین خوابیدم. از شدت انفجارهازمین می لرزید اما هاشم نه. انگار نه انگار زیر باران ترکش است،تمام قامت ایستاده وقنوت نماز میخواند. بعد نماز وصیت کرد:نماز دفنم را فلانی یا فلانی یا فلانی بخواند.(نام سه روحانی شیراز که باهم اختلاف نظر داشتند را گفت) دوست داشت شهادتش عامل وحدت باشد،نه اختلاف! با من خداحافظی کرد و رفت. همان شب شهید شد.
🌷صبح 14 اسفند ماه بود. در سنگر تخریب بودیم که یکی سید صدرالدین را صدا زد. رضا ایزدی بود. سید که یک پایش قطع بود لی لی کنان تا جلو سنگر رفت. رضا چیزی در گوش سید گفت و رفت. سید که برگشت گفتم رضا چی می گفت. سید سری تکان داد و گفت، میگه سید دعا کن منم شهید بشم! 🌷با بچه های تبلیغات در منطقه دور می زدیم. چشممان به رضا ایزدی و بهاالدین مقدسی افتاد که با موتور بودند. اصرار کردیم کمی صحبت کنند. رضا فقط می خندید. زیر لباس خاکی اش، لباس سیاه عزای برادرش رسول بود،‌اما چهره اش مثل همیشه بشاش و خندان. بها الدین در مورد شهید و نقش شهید حرف زد. نوبت رضا شد. رضا با خنده می گفت چی بگم... ناگهان جدی شد. جدی گفت ما آرزویمان است مثل حاج شیرعلی سلطانی بی سر خدمت امام حسین برسیم... با خنده رفتند. شاید چند ساعت نشد که هر دو دوست کنار هم شهید شدند. بی سر... 🌹🍃🌹 هدیه به سرداران شهید رضا ایزدی و بهاالدین مقدسی صلوات 🔹🔹🔹🔹
بسم رب الشهدا درعملیات بدر ،شیمیایی زده بودند ومافوق دستور زدن ماسک و کوتاه کردن محاسن را داده بود. از سردار احمد رضوانی زاده، فرمانده گردان کمیل نیز خواسته می شود که محاسنش رو کوتاه کند . او دلش به این کار رضایت نمی دهد. ولی دستور ما فوق را می پذیرد ومحاسنش را کوتاه می‌کند . دست به دعا بر می دارد و می گوید :خدایا ،من خجالت می کشم با چنین رویی وصورتی به نزد مولایم امام حسین(ع) بروم . پس اگر قرار است با این صورت نزد مولایم حاضر شوم چه بهتر که سر در بدن نداشته باشم . درهمان عملیات ،گلوله تانکی به سر شهید رضوانی برخورد می کند و سر از بدنش جدا می شود . و او به آرزوی قلبی خود می رسد . وبدون سرنزد مولایش حاضر می شود.
قسمتی از وصيت نامه شهيد علي اصغر اعتمادي مهرنجاني اي پدر و مادر عزيزم ناراحت نباشيد،صبرپيشه كنيد كه ما حقيم،ما پيروزيم و به قول شهيد مظلوم آيت الله بهشتي ما راست قامتان جاودانه تاريخ خواهيم ماند. مادرم بدان كه در اين مقطع زماني كه اسلام مورد هجوم بيگانگان قرار گرفته و دشمنان بشر به هرطريق سعي مي كنند كه به طريقي آن را از بين ببرند لبيك گفتن به نداي پيامبرگونه امام و جبهه را انتخاب كردن و جنگيدن در راه حق و شهادت در راه حق از هر دامادي بهتر و شيرين تر است.
🗞️قسمتهائی از وصیت نامه پاسدار شهید حسین اسلامی منش: 📌خدایا تو را به خاطر حجتهای خویش در زمین برای اینکه بندگانت هرگز بی سرپرست نمانند سپاس می گوئیم. خدایا چه زبانی گویای لطف و کرم تو برای هدایت بشر است. این انسان سرگشته و وامانده که از فطرت خویش باز مانده چه کسی می تواند به سوی تو بازگرداند، خدایا امروز اسلام ما، امام ما، امت ما و میهن اسلامی ما در خطر است. خطر قدرتهای خارجی از یکسو و خطر منافقین و نیروهای ضد انقلاب از سوی دیگر. . . . خدایا جوانان فریب خورده و منحرف شده، آنانی که ناخواسته کمک به امپریالیسم و عُمالش می کنند به آغوش اسلام و امت باز گردان و مشت رهبران خائن آنها را بگشا و روسیاه گردان.   خدایا مسئولین مملکتی و همه آنهائی که در هر گوشه و کنار به اسلام و مسلمین خدمت می کنند در پناه خویش موفق و محفوظ بدار. . . .   شهادت۱۳۶۰/۰۷/۰۵ متولد۱۳۴۲/۱۰/۱۱ زرقان