🌐شورای صدور فتوای شرعی امارات: صلح با اسرائیل از اختیارات ولی امر است
راوی #سیاست_خارجی : اعلام رسمی برقراری رابطه سیاسی میان امارات متحده عربی و رژیم اسرائیل، شوک بزرگی به جهان اسلام وارد کرده است. این رخداد که محصول تلاشهای دولت ترامپ برای بهبود جایگاه اسرائیل در خاورمیانه است، پیروزی بزرگی برای رییسجمهور جاهطلب آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به شمار میآید؛ چراکه تا پیش از این فقط رؤسای جمهور دموکرات آمریکا یعنی کارتر و کلینتون توانسته بودند در کمپدیوید، مادرید و اسلو بین اعراب و اسرائیل صلح و رابطه برقرار کنند و اکنون نخستین بار است که یک رییسجمهور جمهوریخواه آمریکا به چنین موفقیتی دست یافته است.
این اقدام امارات با واکنش منفی برخی کشورهای مهم اسلامی از جمله ایران و ترکیه مواجه شده، ولی شورای صدور فتوای شرعی امارات به ریاست شیخ عبدالله بن بیه با صدور بیانیهای ضمن تبریک این رخداد به حاکمان امارات، اینگونه امور را شرعا بخشی از اختیارات ولی امر (رییس دولت امارات) دانسته و از تلاشهای حاکمان امارات برای برقراری صلح در منطقه تقدیر کرده است.
شیخ عبدالله بن بَیّه؛ مفتی 85 ساله امارات از علمای برجسته و بانفوذ اهل سنت در جهان اسلام است و حمایت وی از صلح امارات و اسرائیل میتواند به تسریع در مشروعیت یافتن این رخداد میان کشورهای اسلامی بیانجامد.
گفته میشود حدود یک میلیون ایرانی در کشور ده میلیون نفری امارات زندگی میکنند و رابطه اقتصادی مهمی بین دو کشور ایران و امارات برقرار است. باید دید که نزدیکی امارات و اسرائیل، تا چه اندازه بر روابط ایران و امارات سایه خواهد افکند، ولی چالشهای حضور رسمی اسرائیل در امارات برای ایرانیان بسیار جدی خواهد بود. پس از برقراری صلح میان اسرائیل و کشورهای مصر و اردن و سازمان آزادیبخش فلسطین، رابطه ایران با آنها یا قطع شد و یا به سردی گرایید.
📸عکس: شیخ بن بیه در کنار پاپ فرانسیس
@rawinews
2.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐انتشار بیسابقه فیلم دیدار آیتالله سیستانی با نماینده سازمان ملل
راوی #سیاست_خارجی: سایت اینترنتی دفتر آیتاللهالعظمی سیستانی پس از مدتها فیلمی از ایشان منتشر کرده که به دیدار صبح امروز ایشان با خانم پلاسچارت؛ نماینده سازمان ملل در امور عراق اختصاص دارد.
زعیم نجف در این دیدار بار دیگر بر برگزاری فوری انتخابات آزاد، جمعآوری سلاح گروههای غیر رسمی و عدم دخالت خارجی در امور عراق تأکید کرده است.
خانم پلاسچارت سال گذشته نیز با آقای سیستانی دیدار کرده بود. این نخستین فیلم و تصویر از دیدارهای رهبر شیعیان در شرایط کرونایی است.
@rawinews
🌐نفوذ چراغخاموش اسرائیل به مرزهای ایران
راوی #سیاست_خارجی : سرعت تحولات و اتفاقات عجیب و غریب در خاورمیانه به قدری زیاد شده که گاه از تحلیلکردن و شاید یافتن نخ تسبیحی که آنها را به یکدیگر متصل کرده عقب میمانیم؛ ترور سردار سلیمانی به دستور شخص ترامپ، اعتراضات گسترده و ادامهدار مردم عراق علیه سیاستهای اقتصادی و معیشتی دولت این کشور، ماجراجوییهای عثمانیگرایانه اردوغان (از حضور در سوریه تا تبدیل ایاصوفیا به مسجد)، انفجار مهیب بندر بیروت، روی کار آمدن دولتهای ناکام و مستعجل در عراق و لبنان و... .
آخرین و شاید مهمترین این تحولات توافق امارات و بهدنبال آن بحرین با اسرائیل در راستای عادیسازی روابط بود. در وضعیتی که جهان هنوز از میدان مبارزه با کرونا رها نشده و کشورها همچنان برای یافتن نوشدارویی برای این ویروس عالمگیر در تکاپو هستند، اسرائیل بهصورت چراغخاموش در قلب خاورمیانه ـ و کنار مرزهای جمهوری اسلامی ـ مشغول ایجاد عمق استراتژیک است.
جرد کوشنر داماد یهودی ترامپ و مشاور ارشد کاخ سفید که بهنظر میرسد با حمایت پدرزنش نقش فعالی در گسترش حوزه نفوذ اسرائیل در کشورهای اسلامی دارد پس از اعلام توافق بحرین و اسرائیل برای عادیسازی روابط گفت: «توافق عادیسازی روابط بین امارات و بحرین و اسرائیل زمینه را برای کشورهای اسلامی فراهم میکند تا منافع ملیشان را پیش از منافع فلسطینیها مدنظر قرار دهند». وی همچنین مدعی شده که بهطور حتم تمام کشورهای خاورمیانه به عادیسازی روابط با اسرائیل روی خواهند آورد. در پاسخ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیهای به حکام عربی هشدار داده که منتظر انتقام سخت باشند. وزارت خارجه ایران نیز در بخشی از بیانیهای که در واکنش به عادیسازی روابط میان بحرین و اسرائیل منتشر کرده نسبت به هرگونه ایجاد ناامنی رژیم صهیونیستی در منطقه خلیج فارس هشدار داده و عواقب هر اقدامی از این دست را متوجه دولت بحرین و دیگر دولتهای همراه برشمرده است.
از سوی دیگر گویا انگلیس و فرانسه (دو کشور پیشکسوت در تاریخ استعمار خاورمیانه) نیز بدشان نمیآید که به یاد گذشته از این آب گلآلود ماهی بگیرند. سفرهای اخیر امانوئل ماکرون رییسجمهور فرانسه به لبنان ـ پس از انفجار مهیب بندر بیروت ـ و عراق و فضای گفتوگوهای وی با مقامات این دو کشور و نیز توسعه پایگاه نظامی انگلیس در دریای عمان میتواند نشانههایی بر مدعای مذکور باشد. بن والاس، وزیر دفاع انگلیس در سفر اخیرش به منطقه اعلام کرد که وزارت دفاع این کشور ۸/۲۳ میلیون پوند برای توسعه پایگاه «الدقم» در عمان اختصاص داده است. وی همچنین در مصاحبه با الجزیره گفت که لندن در ائتلاف منطقهای امریکا برای مقابله با ایران مشارکت خواهد کرد.
🔺تاریخ روابط بینالملل نشان میدهد که معمولاً بههم خوردن بالانس قدرت در سطح منطقهای یا جهانی بسترساز تنش و جنگ است. آخرین تغییر وضعیت مهم در نظام بینالملل مربوط به پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق بود که جهان از وضعیت دوقطبی بلوک شرق و بلوک غرب عبور کرد. شرایط امروز جهان هم بهگونهای است که گویا با یک تغییر پارادایمیک دیگر مواجهیم (که علل و علائم آن موضوع این یادداشت نیست)؛ تغییری که بهنظر میرسد گرانیگاهش خاورمیانه باشد؛ منطقهای که از قدیم و حتی قبل از کشف نفت و گاز نیز اهمیت ژئوپولتیک بسیاری داشته و حتی از نظر برخی نظریهپردازان و سیاستمداران به قلب دنیا (Heart Land) معروف بوده است؛ از این نگاه هرکس بر خاورمیانه استیلا داشته باشد، گویا بر تمام دنیا استیلا دارد.
امروز و پیرو وضعیت جهانی، بالانس قدرت در خاورمیانه نیز به هم خورده است. اگر در دوره پهلوی ایران با حمایت امریکا ژاندارم منطقه بود، اکنون مدعیان دیگری مثل ترکیه و عربستان نیز اضافه شدهاند. همچنین شکستهشدن تابوی ارتباط با اسرائیل از سوی کشورهای مسلمان ـ بهویژه کشورهای عربی ـ و به رسمیت شناختن این رژیم شرایط را ملتهبتر و حتی خطر جنگ را محتملتر کرده است؛ مخصوصاً که دو کشور مسلمانی که عادیسازی روابط با اسرائیل را استارت زدهاند، مرز آبی مشترک با ایران دارند؛ به عبارت دیگر اگر تا امروز ایران در کنار مرزهای اسرائیل حضور نیابتی داشته (به واسطه حزبالله لبنان)، از امروز اسرائیل در کنار مرزهای ایران حضور آشکار و مستقیم دارد.
✔️در همینباره در اینجا بخوانید: صلح با اسرائیل از اختیارات ولی امر است.
📸عکس: ترامپ و کوشنر در کنار دیوار ندبه در بیتالمقدس
@rawinews
🌐به سیاهی زخم «قرهباغ»
راوی #سیاست_خارجی: گویا دعوای آذربایجان و ارمنستان نیز مانند دعوای فلسطینیان و رژیم اسرائیل پایانی ندارد. زخم کهنه قرهباغ دوباره سر باز کرده؛ منطقهای باستانی که از دیرباز عرصه تاخت و تاز و اشغالگریهای مختلف بوده و حاکمیتهای مختلفی را تجربه کرده است؛ از مادها و هخامنشیان گرفته تا دودمان آرتاشسی و امویان و سلجوقیان.
سرزمین سرسبز و خوش آب و هوای قرهباغ (به معنای باغ و جنگل سیاه و انبوه) از مناطقی است که در عهدنامه معروف گلستان در اکتبر ۱۸۱۳ میلادی (آبان ۱۱۹۲ شمسی) از ایران جدا و به روسیه واگذار شد.
اکنون حدود سی سال است منطقه خودمختار قرهباغ (قراباغ) که بخشی از خاک جمهوری آذربایجان در جنوب غربی این کشور است، در اختیار جداییطلبان ارمنی قرار دارد. در جنگ قرهباغ از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۴ حدود ۳۵هزار نفر کشته و ۸۰۰ هزار نفر آواره شدند. این جنگ مزمن، درواقع از ثمرات میراث منحوس مهندسی ملتها و مرزبندیهای تحمیلی شوروی سابق است؛ مرزبندیهایی که بدون توجه به ویژگیهای فرهنگی و تحولات تاریخی شکل گرفت.
گذشته از علل و عوامل بحران قرهباغ، ایران نیز به دو دلیل مهم داخلی و خارجی باید بهنحوی هوشمندانه در این منازعه شکلگرفته میان دو کشور همسایهاش رفتار کند:
1⃣شرایط حساس خاورمیانه: منطقه مدتی است مانند انباری از باروت شده و جرقهای کوچک میتواند آتش جنگی خانمانسوز را در سطح منطقهای روشن کند. ماجراجوییهای کشورهای مختلف مانند امریکا و روسیه در سوریه و عراق و نیز ترکتازیهای اردوغان در مدیترانه شرقی و بخشهایی از سوریه و عراق و در همین مسأله قرهباغ تأییدی است بر این مدعا. در منازعه قرهباغ بهطور سنتی روسیه از ارمنستان حمایت میکند و ترکیه از آذربایجان. همچنین برخی نیروهای شبهنظامی مخالف بشار اسد که مورد حمایت ترکیه هستند، وارد معرکه شده و به سود آذربایجان میجنگند. از نقطهنگاه قوانین و حقوق بینالمللی، شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامههایی در سال ۱۹۹۳ اشغال اراضی آذربایجان از سوی ارمنستان را محکوم و بر حق حاکمیت آذربایجان بر منطقه قرهباغ تأکید دارد.
2⃣وجود هموطنان آذری و ارمنی در ایران: مرزهای فعلی ایران در بسیاری از مناطق مرزی میان قومیتها فاصله انداخته است؛ مثلاً عربها در خوزستان یا بلوچها در بلوچستان که به ترتیب با عربهای عراق و بلوچهای پاکستان همزبان و همفرهنگاند و اشتراکات تاریخی دارند، اما مرز سیاسی میانشان فاصله انداخته است. کردها هم چنین وضعیتی دارند. درمورد دو استان آذربایجان شرقی و غربی و هممرزیشان با جمهوری آذربایجان شوروی نیزشرایط به همین شکل است. این نحوهمرزبندی پتانسیل بسیار مناسبی است برای فعالیتهای جداییطلبانه با گرایشات ناسیونالیستی؛ مسألهای که شرایط اقتصادی بیسروسامان داخلی نیز میتواند آن را تشدید کند. از سوی دیگر ارمنستان نیز بعد از استقلالش از شوروی روابط مستحکم و حسنهای با ایران داشته است. شایعه کمک ایران به ارمنستان که در بستر رقابت چند سال اخیر ایران با ترکیه باورپذیر جلوه میکند، موجب بروز ناآرامیهایی در شهرهای شمالغرب کشورمان شده است.
بیانیه مشترک نمایندگان ولی فقیه در چهار استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان و ورود برخی هیئات عزاداری در حمایت از جمهوری آذربایجان به پیچیدگی ماجرا افزوده است.
وانگهی از دیرباز هموطنان ارمنی نیز در ایران زندگی میکنند و حکمرانی عادلانه و عقلانیت سیاسی ایجاب میکند حکومت، رضایت تمام شهروندان را به دست آورد.
با توجه به این شرایط پیچیده، ایران اعلام بیطرفی کرده و از طرفین خواسته به قطعنامههای شورای امنیت عمل کنند. حمایت ترکیه، عزم حکومت و مردم آذربایجان را جزم کرده تا به اشغال سیساله قرهباغ پایان دهند.
این جنگ با هر نتیجهای پایان یابد، این زخم سیاه را عمیقتر خواهد کرد و حضور کشورها یا شخصیتهای مرضیالطرفین میتواند زخم را التیام بخشد.
📸عکسی از مناطق قدیمی قرهباغ
@rawinews
🌐شیعیان آمریکا و انتخابات ۲۰۲۰
راوی #سیاست_خارجی: چهار سال پیش در جریان رقابتهای انتخاباتی آمریکا بین ترامپ و هیلاری کلینتون، ناگهان تصویر یکی روحانی شیعه لبنانی در کنار ترامپ منتشر شد؛ این در حالی بود که بسیاری از شیعیان نگران پیروزی جمهوریخواه تندرویی مثل ترامپ بودند.
شیخ محمد حاج حسن؛ روحانی چهل سالهای که کنار ترامپ ایستاده و از او حمایت میکرد، یکی از اعضای سابق حزبالله لبنان بود که از این گروه جدا شده و به ائتلاف ۱۴ مارس (مخالفان سوریه) پیوسته بود. او گروهی به نام «جریان آزاد شیعی» را رهبری میکرد که یکی از اعضای ائتلاف حامیان سعد حریری و منتقد حزبالله و امل به شمار میرفت. حاج حسن همچنین مسؤول بخش خاورمیانه بنیاد «ایمان» است که از سوی ریبال اسد؛ پسرعموی بشار اسد تأسیس شده و با هدف مخالفت با افراطگرایی اسلامی فعالیت میکند. ریبال جزو مخالفان نظام سوریه است و از کودکی به دستور حاکمان دمشق از این کشور تبعید شده است. از این منظر، همکاری حاج حسن با مخالفان اسد و جمهوریخواهان آمریکا تقابل تبیین است.
شیخ محمد حاج حسن در شهر دیربورن ایالت میشیگان آمریکا زندگی و فعالیت میکند؛ شهری که به واسطه حضور پررنگ شیعیان، به عنوان قلب تشیع در آمریکا مطرح است. یک سوم جمعیت این شهر صد هزار نفری را اعراب و بهویژه شیعیان عراق و لبنان تشکیل میدهند و علمایی چون آیتاللهالعظمی سیستانی، حامیان مرحوم آیتالله سید محمدحسین فضلالله و خاندان حکیم اقدام به تأسیس مراکز دینی در این شهر کردهاند. بزرگترین مسجد آمریکا نیز در این شهر قرار دارد که یک روحانی برجسته لبنانی به نام شیخ محمد جواد شِرّی در سال ۱۹۶۳ با عنوان «مرکز اسلامی آمریکا» تأسیس کرده است.
پس از شیخ محمد حاج حسن، سال گذشته نیز در جریان رقابتهای درونحزبی دموکراتها یک روحانی شیعه دیگر به نفع برنی سندرز در کمپین انتخاباتی او فعالیت و سخنرانی کرد. او سید حسن قزوینی نام داشت که در آن ایام ۵۵ساله بود و ریاست مرکز اسلامی آمریکا در دیربورن را بر عهده دارد. وی متولد کربلا، دانشآموخته حوزه قم، فرزند آیتالله سید مرتضی قزوینی (امام جماعت حرم امام حسین علیهالسلام) و داماد مرحوم آیتالله سید محمد شیرازی (برادر ارشد آیتالله سید صادق شیرازی) است.
او نیز همچون حاج حسن در دیربورن فعالیت میکند و البته بر خلاف او، از نامزد دموکراتها حمایت میکرد. قزوینی در سخنرانیاش در کمپین انتخاباتی سندرز گفت که آمریکا به یک رییسجمهور منصف نیاز دارد.
سید حسن قزوینی همچنین با باراک اوباما و جان کری نیز روابط حسنه داشته و اوباما در زمان تبلیغات انتخاباتی سال ۱۳۸۷ به دیربورن سفر کرد و با قزوینی ملاقات خصوصی داشت. از آنجا که قزوینی مدیریت و امامت بزرگترین مرکز شیعیان آمریکا را پس از شیخ جواد شِرّی بر عهده دارد، برخی تصور میکنند که او رهبر شیعیان آمریکاست. از این رو همکاری با وی برای سیاستمداران آمریکایی اهمیت مییابد. همانگونه که جمهوریخواهان نیز به دنبال حمایت شیعیان هستند و شیخ حاج حسن را برای این تعامل برگزیدهاند.
پس از سقوط صدام و اهمیت یافتن نقش شیعیان در معادلات منطقهای، همکاری و تعامل با شیعیان برای سیاستمداران و حاکمان آمریکا اهمیت یافته است. شیعیان عراق و لبنان، بر خلاف شیعیان ایران به راحتی میتوانند با سیاسیون آمریکایی ارتباط بگیرند و تیره بودن روابط آمریکا و ایران، عرصه را از این نظر بر شیعیان ایرانی محدود کرده است. از این رو نمیتوان فعالیتهای این روحانیون را به حساب روحانیون شیعه ایرانی گذاشت.
@rawinews
🌐ترامپ، ترامپ است!
راوی #سیاست_خارجی : کمتر از سه هفته دیگر تا انتخابات سرنوشتساز آمریکا باقی مانده؛ رویدادی که نتیجه آن به دلیل اقتصاد قدرتمند ایالات متحده تأثیر جهانی دارد. در این میان، به دلیل رویکرد خصمانه ترامپ علیه جمهوری اسلامی، تأثیرپذیری ایران از این انتخابات بیشتر از دورههای قبل است. کشتی طوفانزده اقتصاد ایران در نتیجه امواج سهمگین تحریمهای یکجانبه امریکا خسارات فراوان و جبرانناپذیری دیده و از همین رو بسیاری از مردم و حتی مسؤولین بیآنکه اذعان کنند، منتظرند ببینند چهکسی سکان هدایت بزرگترین قدرت دنیای اقتصاد آزاد را بهدست خواهد گرفت.
طیفی از مخالفان جمهوری اسلامی که طرفدار ترامپ هستند، تصورشان این است که وی در دور دوم ریاستجمهوریاش با تشدید فشار بر روی ایران، یا جمهوری اسلامی را وادار به مذاکره با آمریکا میکند و یا نهایتاً موجب تغییر نظام سیاسی در ایران میشود. از سوی دیگر رقیب دموکرات ترامپ وعده داده که در صورت پیروزی و به شرط انجام تعهدات توسط ایران، به برجام بازخواهد گشت و به همین خاطر جو بایدن گزینه مطلوب این طیف از مخالفان جمهوری اسلامی نیست. با اندکی تأمل در شخصیت ترامپ احتمالاً امید این طیف از مخالفان جمهوری اسلامی چندان واقعی بهنظر نمیرسد.
دونالد جان ترامپ ۷۴ ساله را اگر پدیده سیاست بینالملل در قرن ۲۱ بنامیم احتمالاً اغراق نکردهایم؛ البته پدیده نهبهمعنای مثبت آن. او نسخه برابر اصل و آمریکایی احمدینژاد خودمان است؛ با این تفاوت که احمدینژاد رئیسجمهور ایران بود و ترامپ رئیسجمهور قدرتمندترین کشور دنیا. همانطور که احمدینژاد را که از پایگاه اصولگرایان برآمده بود، نمیشد در هیچکدام از طیفهای سیاسی ایران جای داد، ترامپ هم هرچند نامزد حزب جمهوریخواه است، اما او نه جمهوریخواه است و نه دموکرات؛ ترامپ، ترامپ است. یک تاجر غیرقابل پیشبینی که آمده قواعد دنیای سیاست را به چالش بکشد. او به راحتی از پیمانها و معاهدات بینالمللی که حتی با شرکای دیرینه اروپایی امریکا منعقد شده خارج میشود، از شعلهور کردن آتش نژادپرستی در این کشور ابایی ندارد، شخصیتی در تراز سپهبد سلیمانی را ترور و با افتخار و تحقیر به آن مباهات میکند و ... .
کسانی که با ساختار سیاسی آمریکا آشنا هستند میدانند از سال ۱۹۲۱ که شورای روابط خارجی امریکا (متشکل از بعضی سیاستمداران و نظریهپردازان قدیمی و کارکشته در حوزه دیپلماسی و نیز نمایندگانی از سازمانهای مهمی چون سیا و...) تشکیل شد، استراتژی کلان این کشور در حوزه سیاست خارجی از سوی این شورا تعیین میشود و دولتها ـ چه دموکرات و چه جمهوریخواه ـ با تاکتیکهای متفاوت، پیشبرنده آن استراتژی هستند. اما ترامپ بیتوجه به آن شورا، نه با تاکتیک جدید، که با استراتژی جدید و نامشخص آمده است. او اصولاً به مقوله شورا و مشورت باور ندارد. درست مانند احمدینژاد که به سند چشمانداز بیستساله بیتوجه بود و مسیر نامشخص خود را میرفت. ترامپ حتی در هیچکدام از رهیافتهای سهگانه تاریخی آمریکا در حوزه سیاست خارجی ـ یعنی هامیلتونیسم، جکسونیسم و ویلسونیسم ـ هم قرار نمیگیرد.
جهان با رهیافتی جدید، مبهم و بیقاعده بهنام ترامپیسم مواجه است. دقیقاً به همین خاطر است که دلخوشی مخالفان جمهوری اسلامی به منجیبودن ترامپ ممکن است نتیجهای کاملاً معکوس داشته باشد. درست است که او وعده داده ایران را به پای میز مذاکره میکشاند، اما فراموش نکنیم او تاجر ابنالوقتی است که اول به منافع خودش فکر میکند و منافع ملت ایران و حتی آمریکا برایش ارزشی ندارد. همچنین هرلحظه ممکن است تصمیم عجیب و غریبی بگیرد؛ تصمیمی که شاید به نفع ما باشد و شاید به ضرر ما. رفتارهای عجیب و غریب و غیرقابل پیشبینی او حتی جمهوریخواه تندرویی مثل جان بولتون را هم به ستوه آورد، تا حدی که افشاگریها و حملات تند وی علیه رئیس سابقش در کتاب جنجالی «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» باعث خشم رئیسجمهوری آمریکا شد.
فراموش نکنیم ترامپ در سال ۲۰۱۶ با شعار «آمریکا اول» به قدرت رسید، اما شعار مذکور ـ بهتعبیر غلامعلی خوشرو، نماینده اسبق ایران در سازمان ملل متحد ـ به تدریج تبدیل شد به «فقط آمریکا» و اکنون به «فقط ترامپ»! لذا اگر وی در انتخابات پیروز شد و با جمهوری اسلامی هم به توافق رسید تعجب نکنید. او ترامپ است.
@rawinews
🌐مرگ فرنگی تاریخساز
راوی #سیاست_خارجی: موج مرگ چهرههای مهم در اثر ابتلا به کرونا به قدری تند است که برخی از مرگها اصلا به چشم نمیآید.
والری ژیسکار دِستن که در زمان سقوط حکومت پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، رییسجمهور فرانسه بود، یکی از رجال تاریخسازی است که در پی ابتلا به کرونا در سن ۹۵ سالگی درگذشت.
دستن همان رییسجمهوری است که اجازه اقامت امام خمینی در نوفللوشاتو در حومه پاریس را صادر کرد و جیمی کارتر را به سمت قطع حمایت از شاه سوق داد.
آنگونه که از سخنان امام خمینی و خاطرات ابراهیم یزدی پیداست، روابط نزدیک صادق قطبزاده (به عنوان یکی از مشاوران نزدیک و متعمد امام خمینی) با حکومت فرانسه نقش مهمی در ناامید شدن ژیسکار دستن از حکومت پهلوی داشت. ژیسکار دستن به این نتیجه رسیده بود که ادامه حکومت شاه میتواند ایران را به آشوب کشیده و منجر به دخالت بیشتر شوروی شود.
همین نگرش سبب شد که وی در کنفرانس گوادلوپ میزبان جیمی کارتر؛ رییسجمهور آمریکا و رهبران انگلیس و آلمان غربی شده و کارتر را نسبت به پایان حمایت از شاه ایران قانع کند. حدود یک هفته پس از گوادلوپ، شاه برای همیشه ایران را ترک کرد.
📸عکس: کنفرانس تاریخی گوادلوپ
@rawinews
🌐چرا برکناری ترامپ در روزهای پایانی دولتش مهم است؟
راوی #سیاست_خارجی: اگرچه کمتر از ده روز به پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ باقی مانده، ولی نمایندگان دموکرات و برخی جمهوریخواهان کنگره آمریکا از طرح استیضاح دوباره وی خبر دادهاند؛ اتفاقی که در تاریخ ایالات متحده بیسابقه است؛ هرچند بعید است به سرانجام برسد. در لایحه استیضاح مجدد ترامپ، وی به «تحریک به شورش» متهم شده است.
❓اما برکناری قانونی ترامپ در روزهای پایانی ریاستجمهوریاش چه اهمیتی دارد؟ پاسخ را باید در قانون اساسی آمریکا و نیز عزم ترامپ برای شرکت در انتخابات دوره آتی ریاستجمهوری جست. طبق ماده سوم اصل اول قانون اساسی آمریکا، اگر رییسجمهور در پی استیضاح و محاکمه در کنگره و سنا از کار برکنار شود، دیگر نخواهد توانست به هیچ منصب دولتی دست یابد.
سال گذشته در جریان استیضاح ترامپ نوشتیم که تاکنون سه رییسجمهور آمریکا در کنگره و سنا استیضاح شدهاند ولی سنا در هر سه بار مانع برکناری رییسجمهور شده است. بنابر این با توجه به اعلام صریح ترامپ برای شرکت در انتخابات چهار سال بعد، دموکراتها و جمهوریخواهانی که از عملکرد عجیب او در جریان حمله خونین و مرگبار حامیانش به کنگره شوکهاند، میخواهند برای همیشه مانع از حضور مجدد ترامپ در قدرت شوند. آنها اکنون در حال فشار بر مایک پنس؛ معاون اول ترامپ هستند که با استفاده از اختیارات خود، ترامپ را برکنار کند. پنس تا پایان روز سهشنبه فرصت دارد. وی در وقایع شب حمله به کنگره، ضمن تایید پیروزی بایدن، در مقابل ترامپ قد علم کرد و گفته میشود که از آن شب، رابطه او با ترامپ قطع شده است. اما بعید است وی تن به خواسته دموکراتها بدهد.
البته انگیزههای دیگری نیز برای برکناری ترامپ وجود دارد:
🔺بعضی دموکراتها معتقدند اگر هرچه سریعتر علیه ترامپ اقدامی صورت نگیرد، ممکن است جسارت ترامپ و هوادارانش علیه بایدن بیشتر شود. آنها همچنین نگرانند که ترامپ در این چند روز، جنگی در مناطق مختلف جهان آغاز کند و هزینه پایان آن را به گردن دولت بعدی بیاندازد.
🔻اعاده حیثیت از ساختار دموکراتیک آمریکا نیز میتواند از انگیزههای دیگر حامیان برکناری ترامپ باشد. حمله مرگبار به کنگره؛ شوکی بزرگ به یکی از دموکراتیکترین و منسجمترین نظامهای سیاسی دنیا و اسباب مضحکهای برای بسیاری از مخالفین ایالات متحده شده است.
مخالفان ترامپ به دنبال آن هستند که او را تا ابد از مزایای این منصب یعنی دریافت حقوق ماهانه، کمکهزینه سفر و مسکن و از همه مهمتر شرکت دوباره در انتخابات و تصدی مناصب دولتی محروم کنند.
🔹با این حال آنها نمیتوانند منکر پایگاه مردمی قابل توجه ترامپ شوند. ترامپ اکنون میتواند با استعفای زودهنگام، همچون نیکسون از استیضاح و تبعات آن خلاص شود. همچنین او میتواند با رأی نسبتا قابل توجهی که کسب کرده، از جمهوریخواهان انشعاب کرده و حزب جدیدی تأسیس کند که این اقدام نیز رخداد مهمی در تاریخ آمریکا خواهد شد. باید دید ترامپ چه نقشهای برای روزهای آینده دارد.
@rawinews
🌐بایدن و دموکراسی «شکننده» آمریکایی
راوی #سیاست_خارجی: سرانجام پس از دو ماه و نیم کش و قوس بیسابقه، ترامپ از کاخ سفید رفت و حتی حاضر به شرکت در مراسم سوگند ریاستجمهوری جوزف بایدن نشد. او وعده داده که به قدرت برمیگردد و برخی رسانهها از احتمال جدایی ترامپ از حزب جمهوریخواه و تأسیس یک حزب جدید خبر دادهاند. چهرههای شاخص جمهوریخواه آمریکا از جمله جرج بوش دوم، مایک پنس و کالین پاول از اعلام پیروزی بایدن دموکرات حمایت کرده و همحزبی خود را تنها گذاشتند. شرکت بوش و پنس در مراسم تحلیف نشان داد که ترامپ راه دشواری برای جلب اعتماد جمهوریخواهان در پیش دارد.
🔺بایدن در اولین سخنرانی خود پس از ادای سوگند، کلمه مهمی گفت که کمتر مورد توجه رسانهها قرار گرفت. او با اشاره به رفتارهای ترامپ و هوادارانش، از «شکننده» بودن دموکراسی سخن گفت.
دو قرن پیش از آنکه دموکراسی آمریکایی با تجربه ترامپ مواجه شود و بایدن از شکنندگی دموکراسی در کشورش سخن بگوید، الکسی دو توکویل (Alexis de Tocqueville)؛ متفکر برجسته و اثرگذار فرانسوی در کتاب «دموکراسی در آمریکا» از «صخرههای پراکنده و ویرانگر دموکراسی» سخن گفته بود (صفحه ۲۷۲ ترجمه مقدم مراغهای). او که این اثر درخشان را در سی سالگی و پس از مأموریت پژوهشی به آمریکا نوشته بود، نسبت به هیجانهای پست و حقیری که میتواند منجر به اغتشاش در یک جامعه دموکراتیک شود سخن گفته و هشدار داده بود که ساختار دموکراتیک قادر نیست برابری کامل را برای مردم تأمین کند و همین کاستی میتواند منجر به تحریک و هیجان و آشفتگی در مردم شود(همان، ص ۲۶۶). توکویل جوان همچنین نوشته بود که دموکراسی در مغلوب ساختن احساسات و خاموش کردن آتش نیازهای آنی همیشه دچار اشکال است و این مسأله در دموکراسی آمریکایی کاملا به چشم میخورد (همان، ص ۳۰۷).
با این حال، توکویل بر این باور بود که آمریکاییها به واسطه همین ساختار دموکراتیک، میتوانند به خودشان فرصت بدهند و اشتباهات را جبران کنند (صص۳۰۸ و ۳۱۹). او معتقد بود که دموکراسی دارای معایبی ذاتی است که در اولین برخورد و فوری به چشم میآید، ولی امتیازات آن به مرور زمان آشکار میشود و دموکراسی آمریکایی به خود زمان میدهد که این محاسن را آشکار کند. از نظر توکویل، منافع خصوصی مردم سبب میشود قدرت قانون افزایش یابد و دموکراسی از گردنهها عبور کند(ص۳۳۱).
اما نکته مهمی که توکویل به آن توجه کرده، «استبداد اکثریت» است که منجر به تشدید معایب دموکراسی میشود: هرچه قدرت و اختیارات اکثریت بیشتر شود، معایب ذاتی دموکراسی تشدید خواهد شد(ص۳۴۵).
آنچه که تجربه ترامپ در تاریخ دموکراسی آمریکایی ثبت کرد، زیانهای غیر قابل جبران قدرت و اختیارات منتخب اکثریت بود که دستکم در پاندمی کرونا به مرگ صدها هزار شهروند و بیکاری میلیونها نفر انجامید. «شکنندگی دموکراسی آمریکایی» که امروز بایدن از آن سخن گفت، دو قرن پیش تحت عنوان «معایب ذاتی دموکراسی» «صخرههای ویرانگر و پراکنده دموکراسی آمریکایی» مورد توجه توکویل قرار گرفته بود. او به نکته مهم دیگری نیز التفات داده بود که امروز آمریکاییها بیش از هر زمانی به آن نیاز دارند: قانونمند کردن قدرت هر موجودی غیر خدا. او نوشته بود: «در نظر من، قدرت بدون قانون در هر حال ذاتا یک عامل مضر و نامطلوب است ... و به غیر از پروردگار، هیچکس نمیتواند بیآنکه بیم خطری برود قدرت بیقانون به دست گیرد»(ص ۳۴۹).
ساختار سیاسی آمریکا توانست با موفقیت نسبی، این مرحله را پشت سر گذاشته و «استبداد اکثریت» را مهار کند. این توفیق بیمدد محاسن ذاتی دموکراسی ممکن نبود و به گفته پوپر در کتاب «زندگی سراسر حل مسأله است» دموکراسی یعنی اینکه بتوان حاکمان را بدون خونریزی و از طریق صندوق رأی، از اریکه قدرت به زیر کشید و بدینگونه مانع از تکرار خطاهای آنان شد (صفحه ۱۵۸ ترجمه خواجویان). با این حال برای آنکه ساختار آمریکا مانع از تکرار تجربه تلخ ترامپ شود، باید اهرمها و ابزارهای قانونی مهار و تحدید قدرت رهبر خود را بازنگری کرده و به سود مردم آمریکا و جهان ارتقا بخشد؛ همان نکته مهمی که توکویل دو قرن پیش به آن التفات نشان داده بود.
@rawinews
🌐 ترور رهبر طالبان
راوی #سیاست_خارجی: برخی رسانههای افغانستان از قتل ملا هبتالله آخوندزاده در جریان یک انفجار در پاکستان خبر میدهند.
ملا هبتالله ۶۰ ساله که پس از مرگ ملا عمر (اولین رهبر طالبان) و ترور ملا اختر منصور، به عنوان سومین رهبر طالبان انتخاب شده بود، در طول پنج سال رهبری بر گروه طالبان، آن را احیا کرد و موفق شد بار دیگر کنترل بخشهای زیادی از افغانستان را به دست بگیرد. او همچنین آمریکا را وادار کرد که پای میز مذاکره بنشیند و موجودیت این گروه را به رسمیت بشناسد.
هبتالله که استاد حدیث بود، در سالهای حکومت طالبان بر افغانستان، منصب قاضیالقضاتی را بر عهده داشت و چهرهای مذهبی شناخته میشد.
ترور وی میتواند اوضاع افغانستان و منطقه را پیچیدهتر کرده و طالبان را به داعش نزدیک کند.
@rawinews
🌐واکنش علمای افغانستان به پیشرویهای طالبان
راوی #سیاست_خارجی: ظریف عزیزی؛ پژوهشگر مقیم افغانستان که مدرک کارشناسی جامعهشناسی خود را از دانشگاه هرات گرفته است، در یادداشتی که از این ولایت برای راوی نوشته، گزارشی از مواضع علمای شیعه و سنی افغانستان درباره پیشرویهای اخیر گروه طالبان ارائه کرده است:
✍🏻علمای افغانستان سالهاست که در حوزه سیاست نقش فعال دارند. با اینکه مذاهب مختلفی در این کشور وجود دارد، ولی پیروان دو مذهب حنفی و جعفری در این کشور اکثریت را تشکیل دادهاند.
درباره قضایای جاری افغانستان، علمای حنفی بهصورت عموم به سه گروه بزرگ تقسیم شدهاند؛
دسته اول به حکومت فعلی افغانستان وفادارند و این طیف بیشتر شامل کسانی است که در کنار دروس حوزه، تحصیلات دانشگاهی نیز دارند. طیف دوم بیشتر شامل علمای شهرهایی است که تحت تصرف دولت است و تحصیلات دانشگاهی هم ندارند. این گروه موضعگیریهای مشخصی تا چند ماه قبل نداشتند، ولی بعضاً متهم به طرفداری از گروههای تندرو و جهادی مخالف دولت بودند. گروه سوم نیز علنا از گروههای افراطی و مخصوصاً گروه طالبان (امارت اسلامی افغانستان) حمایت کردهاند.
بعد از اینکه قرار شد آمریکا و متحدانش افغانستان را ترک کنند، جبههگیریهای علمای افغانستان نیز بیشتر مشخص شد و کسانی که قبلاً جبههگیری مشخصی نداشتند، در این اواخر شروع به حمایت از طالبان کردند. در تازهترین مورد، موضعگیری مولانا مجیبالرحمن انصاری؛ خطیب مسجد جامع گازرگاه هرات درباره قضیه طالبان و دولت، واکنشهای زیادی را در پی داشته است. او که در روز جمعه تاریخ ۸ اسد(مرداد) در بین شهروندان هرات سخنرانی میکرد، علنا گفت که از دولت و خیزشهای مردمی تحت امر امیر اسماعیلخان ( رهبر خیزشهای مردمی در ولایت هرات) خواسته است که دیگر در مقابل امارت اسلامی افغانستان (طالبان) مقاومت نکنند و سلاحشان را به زمین بگذارند.
در مقابل، گروه دیگر از علمای اهل سنت افغانستان که بعضیشان در ادارات دولتی افغانستان نیز وظیفه دارند و یا قبلاً داشتند، از این موضعگیری انتقاد کرده و به این باورند که این نوع برخورد با حکومت جمهوری اسلامی افغانستان و خیزشهای مردمی درست نیست و نباید از منابر علیه دولت افغانستان سوءاستفاده شود. در رأس این گروه، وزیر حج و اوقاف جمهوری اسلامی افغانستان؛ مولوی محمدقاسم حلیمی قرار دارد که شنبه ۹ اسد(مرداد) در یک نشست رسمی در کابل به سخنان مولوی انصاری واکنش تندی نشان داد و او را متهم کرد که: «معاش از دولت من میگیرید و فعالیت برای طالبان میکنید؟!». مولوی حلیمی، مولوی انصاری را متهم کرد که جاسوس کشورهای بیگانه است و به او هشدار داد که دیگر چنین عملی را تکرار نکند.
با اینکه به نظر میرسد این گفتگوهای تند بین علمای اهل سنت کمسابقه است، ولی واقعیت آن است که در گذشته نیز چنین بوده، هرچند در این اواخر شدید شده است و دو طرف همزمان با شدت گرفتن جنگ جاری افغانستان، جنگ روانی و لفاظی را علیه یکدیگر تشدید کردهاند.
در تازهترین مورد نیز مولانا جلیلالله؛ یکی از برجستهترین علمای اهل سنت افغانستان بدون اینکه علنی از طالبان حمایت کرده باشد، از وزیر حج و اوقاف خواسته که دیگر جهتگیری تندی علیه روحانیان و ملّا امامان نداشته باشد. به باور او وزیر حج و اوقاف افغانستان (حلیمی) در بین شهروندان افغانستان جایگاه مردمی ندارد و هیچ عالم دینی هم به حرف او گوش نمیدهد.
علمای شیعه دوازدهامامی افغانستان نیز تا هنوز درباره این قضیه سکوت اختیار کرده و جهتگیری مشخص و روشنی نداشتهاند. شنبه ۴ اسد(مرداد) بعضی از شخصیتها و علمای شیعه هرات بیطرفی شیعههای این ولایت را اعلام کردند که البته این حرکت در بین کاربران شبکههای اجتماعی به حمایت از طالبان تعبیر شده است.
مراجع تقلید شیعه افغانستانی از جمله حضرت آیتاللهالعظمی فیاض نیز هنوز جهتگیری خاصی در این مورد نداشتهاند. آیتالله واعظزاده بهسودی که فعلاً دفاتر مرحوم حضرت آیتالله محقق کابلی زیر نظر اوست، در پیام عیدی خود فقط بیان کرده که «دولت با تمام قوّت و قدرت، صادقانه و مسئولانه از خیزشهای مردمی حمایت نماید تا نقشههای بدخواهان کینهدل در قبال کشور بیاثر گردد». درعینحال بعضی از علمای شیعه در سطوح پایینتر نیز جهتگیریهای شخصی داشتهاند که نمیشود دیدگاه آنها را به همه روحانیان شیعه تعمیم داد. بهصورت عموم دیدگاههای همه علمای افغانستان را نمیتوانیم در یک جهت خاص ثابت بدانیم و در عین حال به نظر میرسد این میدان جنگ است که نظرات آنان را در آینده مشخصتر خواهد کرد.
@rawinews
🌐انتقاد شیعیان از انحصارطلبی و عهدشکنی طالبان
راوی #سیاست_خارجی: گروهی از روحانیون و فعالان فرهنگی و اجتماعی شیعه افغانستان در نشستی که امروز به دعوت شورای علمای شیعه افغانستان (وابسته به جریان شیخ آصف محسنی) در کابل برگزار شد، از اقدام انحصارطلبانه در اختصاص وزیران کابینه جدید به جناحهای داخل طالبان انتقاده کرده و آن را بر خلاف وعدههای پیشین این گروه دانستند.
شیعیان افغانستان که حدود یک سوم جمعیت این کشور را تشکیل میدهند همواره مورد آزار و بیمهری پشتونهای حاکم (اعم از پشتونهای طالبان و پشتونهای غیر طالبان) بودهاند و از همین رو بیشترشان در جدال اخیر میان طالبان و عوامل دولت سرنگونشده، بیطرف مانده و دخالتی نکردهاند.
در بیانیه شورای علمای شیعه افغانستان آمده که کابینه طالبان، غیر عادلانه است و موجب بروز مشکلاتی برای جامعه و کشور خواهد شد.
در کابینه طالبان، قدرت میان جناحهای مختلف این گروه تقسیم شده و طیف وابسته به پاکستان نیز جایگاه مهمی دارد، اما شیعیان هیچ نمایندهای در این دولت ندارند.
@rawinews