🌐 علامه طباطبایی زیر ذرهبین روشنفکری
راوی #اندیشه : در آغاز چهلمین سال فقدان علامه طباطبایی، همچنان این استاد بزرگ تفسیر و فلسفه اسلامی به عنوان یکی از ارکان مهم این دو دانش مطرح است. او اگرچه رابطه نزدیکی با نواندیشان دینی عصر خود داشت، اما این رابطه توأم با وجه انتقادی نیز بوده است.
🔺محمد مجتهد شبستری؛ از برجستهترین نواندیشان دینی معاصر اکنون در ۸۴ سالگی اینگونه درباره علامه میگوید: «وقتی از من میخواهید درباره آن روح زیبا، عارف فیلسوف و معلم کل، علامه طباطبایی سخنی بنویسم، چگونه میتوانم این خواسته را نپذیرم و درباره او ننویسم و لذت یاد او را نچشم! من هنوز هم سخت تحت تاثیر شخصیت و رفتار و افاضات او هستم ... نگارنده این سطور که مدتی در جلسات تفسیر قرآن او با شوق فراوان حضور داشت و از آن بهره فراوان میبرد و گاهی نیز از لذت مصاحبت شخصی با او جرعه ای میچشید وقتی در گذشته خودم تامل میکنم میبینم طباطبایی بیش از هر شخص دیگری در مسیر زندگی فکری من اثر گذاشته است. در مدت ۱۸ سال که در حوزه علمیه قم تحصیل میکردم در میان آن همه لقبداران گوناگون، تنها طباطبایی بود که با تدریسها و منش و رفتار خود، جوانان در سن و سال مرا به اندیشیدن دعوت میکرد و از جمود در ظواهر و افتادن در خط کسب القاب و صدرنشین شدن و یک عمر ریاست کردن باز میداشت.»
مجتهد شبستری که پس از انقلاب، اندیشه متفاوتی برگزید، اکنون در تأملات خود در خصوص حقوق بشر، پای علامه طباطبایی را به میدان میکشد و استاد را نقد میکند. علامه در جایی عنوان کرده است که: «توحید اساس تمامی نوامیس و احکام اسلامی است. با این حال چطور ممکن است که اسلام آزادی عقیده را تشریع کرده باشد؟ چگونه ممکن است اسلام که شالودهاش بر توحید و نفی شرک است، مردم را در مخالفت با اصل توحید آزاد بگذارد؟!»(المیزان، ج۴، ص ۱۸۴).
شبستری در نقد این باور گفته است: «به نظر ما این مقایسه درست نیست. انسان قانونگذار، جزئی از اجزاء یک حکومت است و از آن نظر قانون میگذارد که به وسیله حکومت اجرا شود و هدفهایی را تأمین کند. واضح است که در این صورت جمع میان وضع قانون و آزاد گذاشتن مردم در مخالفت با آن قانون تناقض است. قانونگذاری و اجرای قانون اجزای یک حکومت هستند که در روی کره زمین به وسیله انسانها تشکیل میشود. اما درباره خداوند مطلب به گونهای دیگر است. خداوند نه خود، مجری قانون در روی زمین است و نه بخشی از حکومت است که آن حکومت مجری قانون است. خداوند میتواند قانونهای خود را به وسیله پیامبران به انسانها ابلاغ کند و بگوید اگر به آنها عمل کنید سعادت شما تأمین میشود و اگر نکنید از سعادت محروم میشوید. در عین حال بگوید کسی در روی زمین و در زندگی دنیوی حق ندارد شما انسانها را به عمل کردن به آن قوانین مجبور کند و به این معنا شما آزاد هستید و حق آزادی دارید. من به شما این حق را میدهم که سعادت خود را با اراده و میل خود انتخاب کنید و اگر نکردید وَاللهُ غَنیٌ عَن العالَمین. چرا ممکن نیست که خداوند در عین قانونگذاری، چنین حقی را که حقی است اخلاقی و غیر از آزادی تکوینی انسان در انتخابِ خیر و شَر است برای انسان قائل شود؟» (محمد مجتهد شبستری، نقدی بر قرائت رسمی از دین، ص۲۵۴).
🔻مصطفی ملکیان نیز که همانند مجتهد شبستری حدود ۱۸ سال در حوزه قم درس خوانده و شاگرد برخی شاگردان برجسته علامه طباطبایی بوده است، از علامه در سخنان خود یاد میکند. وی علاوه بر اینکه ویژگیهای ممتازی برای ایشان بر میشمرد معتقد است که او هم مانند دیگر متفکران، خطاهای بسیاری دارد، ولی عظمت روحی و معنوی او بسیار غبطهبرانگیز بوده است. او سادهزیستی و دوری از تجمل را یکی از دلایل مهم موفقیت علامه میداند.
یکی از نقدهای ملکیان بر روش تفسیری علامه این است که: «مرحوم علامه طباطبایی در ابتدای تفسیر المیزان میگویند قرآن برای تفسیرش به غیر قرآن نیازی ندارد. القرآن یُفَسِّرُ بَعضُه بَعضا. اما در المیزان شاهدیم که متأسفانه علامه طباطبایی مطلقاً این روش را اجرا نکرده است. اصلا و ابدا! علامه در مقدمهاش میگوید که این قرآن خودش گویا است و نیازی به استفاده از دیگر متون برای تفسیرش نیست. این قرآن خودش کتاب مبین است. کتابی که هر چیزی را روشن میکند، چطور نتواند خودش را روشن کند؟! پس ما نباید به غیر قرآن رجوع کنیم. اما به گمان بنده خودشان اجرا نکردند. در تفسیر المیزان، علامه از آنچه از یونان یاد گرفتند، از ابن سینا یاد گرفتند آنچه از صدرای شیرازی یاد گرفتند، همگی را در تفسیر قرآن دخیل میدانند و از آنها برای تفسیر خود استفاده میکنند» (کانال تلگرامی ملکیان).
📸عکس: علامه طباطبایی، آیتالله طالقانی و مهندس معینفر در جمع انجمن اسلامی مهندسین
@rawinews
🌐رحلت فقیه شیکاگو
آیتالله سید محمدحسین حسینی جلالی امروز در سن ۷۸سالگی در شهر شیکاگوی امریکا دار فانی را وداع گفت.
وی در نجف در محضر استادان بزرگی همچون حضرات آیات عظام خویی، سیدمحمد روحانی و سیستانی درس خوانده بود.
آیتالله جلالی در سالهای قبل از انقلاب، به دلیل فشار شدید بعثیها بر خانوادهاش که منجر به شهادت برادر بزرگش شد، پس از یک دوره اقامت کوتاه در انگلستان که به دعوت فرزند مرحوم آیتاللهالعظمی سید محسن حکیم بود، به ایالات متحده هجرت کرد. او بنيانگذار مؤسسه The Open School در شهر شیکاگو بود و به زبان انگلیسی تسلط کامل داشت.
آن مرحوم بیش از سیصد تأليف دارد که بعضی از آنها در ایران و بعضی دیگر در آمریکا منتشر شدهاند. «فهرس التراث» با دو چاپ قم و بیروت از آثار معروف ایشان است.
📸مرحوم جلالی در کنار برادر کوچکش آیتالله سیدمحمدرضا حسینی جلالی و آقایان مهدویراد و معراجی. این عکس در دهه هشتاد هنگام دریافت جایزه کتاب سال ولایت در ایران گرفته شده است.
@rawinews
🌐جنون دوباره مثلث ترور و تحریم
راوی #سیاسی: عصبانیت و روانپریشی ترامپ پس از شکست در انتخابات، عزل و نصبهای ناگهانی تیم دفاعی و امنیتی آمریکا و دیدار بیسابقه و مخفیانه نتانیاهو، پمپئو و بنسلمان در عربستان؛ همگی میتوانستند نشانههایی از اتخاذ تصمیمات جنونآمیز باشند. نگرانی هر سه محور از احتمال احیای برجام میتوانست قرینه مهمی برای خیرهسری آنها در آستانه انحطاط تندروها در آمریکا و اسرائیل باشد.
اقدام مجرمانه و غیر قانونی ترور محسن فخریزاده؛ رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع جمهوری اسلامی حتی از منظر رسانه نزدیک به حزبالله نیز به مثابه تلاش ترامپ و نتانیاهو برای جلوگیری از بازگشت بایدن به برجام تحلیل شده است. با همین رویکرد میتوان محکومیت این ترور از سوی اتحادیه اروپا را نیز درک کرد.
در حالی که هنوز پیکر شهدای عملیات تروریستی دیروز تشییع نشده است، برخی در حال تحلیل عملکرد نهادهای اطلاعاتی و تیم حفاظتی هستند؛ محسن رضایی نسبت به ضعف دستگاههای اطلاعاتی هشدار داده و فریدون عباسی (نماینده مجلس و رییس پیشین سازمان انرژی اتمی) نیز با اشاره به اینکه سابقه ترور فخریزاده به دهه هشتاد برمیگردد، تأخیر در ترور موفقیتآمیز او را نشانه قوت دستگاههای امنیتی دانسته است.
ساعتی پس از ترور نیز برخی کاربران شبکههای اجتماعی خواهان انتقام سخت شدند. سرلشگر باقری؛ رییس ستاد کل نیروهای مسلح و سرلشگر سلامی؛ فرمانده کل سپاه نیز وعده «انتقام سخت» دادند. حسن روحانی نیز در موضعگیری خود گفت که «ایران در موقع مناسب به این جنایت پاسخ خواهد داد».
اما پیام رهبری در این میان حائز اهمیت بود. آیتالله خامنهای در پیام خود بدون متهم کردن هیچ فرد یا کشوری، خواهان مجازات آمران و عاملان جنایت شده است.
دبیر کل سازمان ملل و اتحادیه اروپا نیز ضمن محکوم کردن ترور، خواهان حفظ خویشتنداری همه شدهاند. واکنش مقامات و چهرههای امنیتی غرب نیز حاکی از نگرانی آنها نسبت به تبعات ادامه چنین تصمیمات جنونآمیزی است.
به نظر میرسد همه بدون آنکه تصریح کنند، بر خیرهسری و جنونآمیزی عوامل این ترور اتفاق نظر داشته و آن را حاصل نگرانی مافیای ترور و تحریم و در راستای تضعیف ایران در مذاکرات احتمالی آتی میدانند. همه بر ضرورت حسابشده بودن هرگونه واکنشی متفقالقول هستند. محتمل است که مثلث ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان در هفت هفته باقیمانده از دولت ترامپ، تصمیمات جنونآمیز دیگری هم بگیرند تا کار را برای ماههای آتی بغرنجتر و دشوارتر کنند. عملکرد هماهنگ و هوشیارانه همه نهادهای سیاستگذار، قانونگذار، امنیتی و دفاعی میتواند تبعات هرگونه تصمیم مخرب و جنونآمیز این مثلث را خنثی کند.
@rawinews
🌐مرجعیت منحصر به فرد یک فقیه
🔻نقل است که میرزا احمد مُصلحی اراکی؛ پدرِ آیتاللهالعظمی محمد علی اراکی رفاقتی با آیتاللهالعظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی داشت. روزی شیخ عبدالکریم را به خانه دعوت کرد. مرحوم حائری با حضور در منزلِ میرزا احمد، متوجه فضل و کمالِ محمد علی شد و خطاب به میرزا گفت: پسرت جوانِ فاضل و عالِمی است. چرا لباسِ روحانیت نمیپوشد؟ این سخنِ شیخ مورد استقبالِ پدر و پسر قرار گرفت. فیالمجلس محمد علی اراکی به دست زعیم قم مُلبّس به لباس روحانیت شد. پدر، فرصت را غنیمت شمرده و با شیخ عبدالکریم مطرح کرد که پسرم با ازدواج هم مخالف است و میگوید با تحصیلش منافات دارد. شیخ عبدالکریم، پسر را تَنَبُّه داد که ازدواج کمک به تحصیل است نه مانعِ آن. حائری یزدی خود برای ازدواجِ شیخ محمد علی استخاره گرفت. با سخنانِ شیخ عبدالکریم و استخاره او، محمد علی هم ترغیب به ازدواج شد. وی دخترِ حاج محمد ابراهیم خوانساری را به همسری برگزید و با شیخ عبدالکریم حائری با جناق شد (رضا استادی، یادنامه آیتالله اراکی، ص۷۹)
🔺آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی از قول حاج آقا بهاء اراکی تفاوت درس امام خمینی و آیتالله اراکی را اینگونه بیان کرده است: «آقای خمینی مطلب دیگران را سر و پا شکسته نقل میکرد ولی وقتی میخواست مطلب خودش را بیان کند، با آب و تاب بیان میکرد. آقای اراکی برعکس بود؛ وقتی مطلب دیگران را نقل میکرد، خیلی با آب و تاب نقل میکرد، وقتی به مطلب خودش میرسید، میگفت حالا ما هم میتوانیم یک چیزی بگوییم، و خیلی دست و پا شکسته مطلبِ خودش را میگفت. حاج آقا بهاء میگفت: قاعدهاش این است که مطلب دیگران را آقای اراکی نقل کند و مطلب خودش را آقای خمینی، تا حق هر دو ادا بشود». (آیتالله شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۲، ص ۶۹۱)
🔻آقای اراکی در جلسات درس مرحوم آیتاللهالعظمی سید محمدتقی خوانساری (صاحب نماز معروف باران) هم شرکت میکرد و شدت علاقه او به این استادش آنقدر بود که دو دخترش را یکی پس از مرگ دیگری به عقد استاد درآورد.
🔺مرجعیت آقای اراکی منحصر به فرد بود. او در سن ۹۴ سالگی و پس از وفات امام خمینی از سوی شاگردان امام و مسؤولان نظام به عنوان مرجع تقلید جایگزین به مقلدان امام معرفی شد. افرادی همچون مرحوم آیتالله یوسف صانعی از همان روزهای نخست بعد وفات امام، نقش مهمی در ترویج مرجعیت مرحوم اراکی ایفا کردند تا مرجعیت در قم به آیتاللهالعظمی گلپایگانی منحصر نشود.
آیتاللهالعظمی اراکی چند هفته پیش از آنکه به سن صد سالگی شمسی برسد، در اواخر روز ۸ آذر ۱۳۷۳ از دنیا رفت و پس از او مرجعیت در قم متکثر شد. او آخرین مرجع تقلید شیعه است که در عزای درگذشت او سراسر کشور تعطیل اعلام شد. پس از وی مرجعیت به شاگردان آیات عظام بروجردی و خویی انتقال یافت.
📸عکس آیات عظام محمدتقی خوانساری و محمدعلی اراکی در اواخر دهه بیست شمسی
@rawinews
🌐مرگ فرنگی تاریخساز
راوی #سیاست_خارجی: موج مرگ چهرههای مهم در اثر ابتلا به کرونا به قدری تند است که برخی از مرگها اصلا به چشم نمیآید.
والری ژیسکار دِستن که در زمان سقوط حکومت پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، رییسجمهور فرانسه بود، یکی از رجال تاریخسازی است که در پی ابتلا به کرونا در سن ۹۵ سالگی درگذشت.
دستن همان رییسجمهوری است که اجازه اقامت امام خمینی در نوفللوشاتو در حومه پاریس را صادر کرد و جیمی کارتر را به سمت قطع حمایت از شاه سوق داد.
آنگونه که از سخنان امام خمینی و خاطرات ابراهیم یزدی پیداست، روابط نزدیک صادق قطبزاده (به عنوان یکی از مشاوران نزدیک و متعمد امام خمینی) با حکومت فرانسه نقش مهمی در ناامید شدن ژیسکار دستن از حکومت پهلوی داشت. ژیسکار دستن به این نتیجه رسیده بود که ادامه حکومت شاه میتواند ایران را به آشوب کشیده و منجر به دخالت بیشتر شوروی شود.
همین نگرش سبب شد که وی در کنفرانس گوادلوپ میزبان جیمی کارتر؛ رییسجمهور آمریکا و رهبران انگلیس و آلمان غربی شده و کارتر را نسبت به پایان حمایت از شاه ایران قانع کند. حدود یک هفته پس از گوادلوپ، شاه برای همیشه ایران را ترک کرد.
📸عکس: کنفرانس تاریخی گوادلوپ
@rawinews
🌐زعیم قم
راوی #حوزه: پس از درگذشت آیتاللهالعظمی بروجردی، تعدد مرجعیت بهوجود آمد. برخی مدعی بودند که مرحوم بروجردی فردی را مشخص کرده که در احتیاطات فتوایی به ایشان رجوع شود. آیتالله گرامی میگوید که آیتاللهالعظمی سید محمدرضا گلپایگانی (۱۳۷۲-۱۲۷۸ش) فردی بود که مورد تأیید آقای بروجردی قرار گرفت و احتیاطات را به وی ارجاع میدادهاند. بنا به نقل آیتالله گرامی: «سند این مطلب هم وجود دارد. ابتدا ما فکر میکردیم که اطرافیانِ آقای گلپایگانی این مطلب را از پیش خود میگویند. یادم هست که یکی از دامادهای ایشان خیلی با شتاب و هیجان این قضیه را میگفت و ما اعتماد نمیکردیم ولی بعداً فهمیدیم یقینی است. متن نامه را بعدها تلوزیون هم نشان داد» (خاطرات آیتالله گرامی، ص ۱۳۹).
سید جواد پسر ارشد مرحوم گلپایگانی هم این ادعا را تایید کرده است. او میگوید که آیتالله بروجردی به نحو علنی این مسأله را مطرح نمیکرد اما به برخی افراد این سخن را گفته و نوشته بود و آقای گلپایگانی هم اجازه نداد این دستخط آقای بروجردی منتشر شود (شهروند امروز، ش ۵۳، تیرماه ۸۷).
آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی درباره منزلت علمی مرحوم گلپایگانی میگوید: «از نظر علمی، از بعضی افراد طراز اول از مراجع و غیر مراجع بلا واسطه و معالواسطه راجع به مقام بالای علمی ایشان مطالبی شنیده بودم. از حاج آقای والد و آقای شریعتمداری تمجید خاصی دال بر مقام والای علمی آقای گلپایگانی شنیدم. از آقای داماد که در علمیات سختگیر بود شنیدم که درباره گلپایگانی میگفت وی تا مسأله علمی برایش حل نمیشد خوابش نمیبرد. از آقای خمینی با واسطه معتبر مطالبی درباره ایشان شنیدم که از مقام علمی وی تمجید سطح بالایی کرده بود» (جرعهای از دریا، ج ۳، ص ۶۸۰).
آیتالله شبیری معتقد است که درایت و اعتدال آقای گلپایگانی سبب شده بود که بتواند حوزه قم را به خوبی و بدون مشکل مدیریت کند و مدیریت او مورد قبول همه باشد (همان، ص ۶۸۵).
🔺یکی از فعالیتهای عمده مراجع، خدمات اجتماعی و عمرانی است. مرحوم گلپایگانی در این خصوص کارنامه درخشانی از خود باقی گذاشه است. ساختِ بیمارستان بزرگ گلپایگانی در قم یکی از آنهاست. گفته میشود که جرقههای تأسیس این بیمارستان در بحبوحه فعالیتهای سیاسی در سال ۴۲ زده شد. بعد از اینکه حاکمیت پهلوی به مدرسه فیضیه حمله میکند و مجروحین را در بیمارستانهای دولتی نمیپذیرفتند، برخی خیّرین با حمایت آیتالله گلپایگانی اقدام به تأسیس این بیمارستان میکنند. مرحوم گلپایگانی علاوه بر این بیمارستان، در سال ۵۳ اقدام به تأسیس شهرکی در قم کرده بود. فعالیت عمرانی آقای گلپایگانی به شهر قم محدود نبود. در قضیه جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، ایشان فرزندش مرحوم سید مهدی را به لبنان فرستاده و مکانی هفت طبقه را خریداری و در اختیار امام موسی صدر قرار میدهد تا ایتام در آنجا جمعآوری شده و مورد حمایت قرار گیرند. دارالایتام لبنان هم اکنون نیز فعال است و زیر نظر سازمان ملل به انجام فعالیت میپردازد.
@rawinews
🌐طلایهدار بوروکراتیزاسیون حوزوی
راوی #حوزه: درگذشت آیتالله محمد یزدی که در ۱۳سال گذشته، عالیترین مقام رسمی حوزههای علمیه کشور به شمار میرفت، بار دیگر سخن گفتن از بوروکراسی و دیوانسالاری حوزوی و آرمان «حوزه انقلابی» را که مورد تاکید وی بود، اهمیت بخشیده است.
اگرچه آقای یزدی در رسانهها و تصور عمومی، به روحانی بیپروا و صریحاللهجهای شهرت داشت که در راه تقویت نظام با هیچکس تعارف نداشت، اما لابهلای سخنان تند و جنجالی وی، مؤلفهها و مختصات مهم بوروکراسی کنونی حوزههای علمیه را که آقای یزدی در سیزده سال ریاست جامعه مدرسین و پیش از آن، طی بیش از یک دهه نایبرییسی این تشکل عالی حوزوی پیگیری میکرد میتوان ردیابی کرد.
بوروکراسی یا دیوانسالاری (Bureaucracy)؛ اصطلاحی است که بیش از هر کسی با نام ماکس وبر؛ جامعهشناس برجسته آلمانی اوایل قرن بیستم گره خورده است. وبر به بررسی و کاوش در بوروکراسی پرداخت و آن را صورتبندی کرد. از نظر او دوره معاصر حیات بشر با ملاحظه امکان بهرهوری و کارآیی بیشتر بوروکراسی، به سوی عمومیت یافتن آن گرایش یافت. افزایش جمعیت جهان، متنوع شدن مشاغل و گسترش نفوذ دولتها سبب شد که قدرتمندان به نظمبخشی و سازماندهی امور توجه بیشتری کنند و بوروکراسی به یک پدیده اجتماعی چشمگیر در جوامع بدل شد. در این پروسه، هرچند نظام امور سامان بیشتری مییافت، ولی بوروکراسی به تدریج پیامدهای منفی خود را نیز آشکار میکرد. جوامع به گفته وبر، به قفسی آهنی بدل میشدند که وظایفی برای آنان تعریف شده و در چارچوب این وظایف، مدارک و حقوقی به آنها تعلق میگیرد.
بوروکراتیزاسیون اگرچه در ظاهر به ساماندهی امور منجر میشود، ولی میتواند آزادیها و خلاقیتهای فردی را محدود کرده و روح و معنا را از همان وظایف سلب کند. این چالش مهمی است که پیش روی بوروکراسیهای مختلف جهان قرار دارد و ماکس وبر یک قرن پیش درباره آن هشدار داده است. با این حال این هشدارها مانع از آن نشده که قدرتها از فواید و منافع بوروکراسی چشمپوشی کنند.
حوزه علمیه قم نیز که از اوایل قرن بیستم، همسو با این روند جهانی تدریجا به سمت بوروکراسی پیش میرفت و نشانههایی همچون امتحان شفاهی و کتبی، اعطای گواهیهای علمی و تعریف نظام پرداخت کمکهزینه ماهیانه با عنوان «شهریه» را تجربه کرده بود، در دوره حضور پررنگ آقای یزدی در منصب نایب رییسی و سپس ریاست وی در جامعه مدرسین که بیش از دو دهه طول کشید، روند بوروکراتیزاسیون را شتاب بخشید. تفاوت مهم این دوره با دورههای پیشین در این بود که آقای یزدی از حمایت ویژه و همهجانبه نظام سیاسی در گسترش دیوانسالاری حوزوی برخوردار بود. این روند به افزایش اقتدار سیستم مدیریتی حوزه علمیه و گسترش تعداد کارمندان آن انجامید و یک بوروکراسی اداری تمامعیار را شکل داد.
از نشانههای مهم دیالکتیک قدرت و بوروکراسی در دوره آقای یزدی، که ماکس وبر نیز در قالب دوگانه قدرت و اقتدار از آن یاد کرده، تأکید آقای یزدی بر بیاعتبار بودن اجازات اجتهاد مراجع در فرایند تایید صلاحیت نامزدهای خبرگان و نیز تذکر بیسابقه وی به آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی در پی دیدار ایشان با آقای خاتمی؛ رییسجمهور پیشین در سال۹۷ است. آقای یزدی در جریان انتخابات خبرگان سال۹۴ گفته بود: «هر اجازهای که مراجع برای شاگردان خود بنویسند، برای امور حسبیه و به اصطلاح امور آخوندی معتبر است ولی برای قانون معتبر نیست». وبر نیز در تعریف بوروکراتیزاسیون، آن را فرآيندی میدانست که گونهای اقتدار قانونی را جایگزین اقتدار وابسته به فرّه و سنت میکند.
مرحوم یزدی همچنین دو سال پیش از «غیر انقلابی بودن برخی مراجع» انتقاد کرده و به آنها توصیه کرده بود کتاب ۱۵ جلدی «منشور حوزه و روحانیت؛ دیدگاهها و بایستههای حوزه و روحانیت از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای» را بخوانند. وی همچنین گفته بود: «عدهای نادان به اسم استقلال حوزه میخواهند حوزههای علمیه را به وضعیت قبل از انقلاب برگردانند». سخنان وی درباره «پایین آوردن تابلوی مرجعیت کسانی که بدون اجازه جامعه مدرسین اعلام مرجعیت کنند» نیز از همین سنخ بود.
این نشانهها از پیگیری مجدانه و بیپرده آقای یزدی برای استمرار الگوی بوروکراتیزاسیون حوزوی اجراشده در چند دهه اخیر حکایت دارد؛ الگویی که با مقاومت حامیان «استقلال متکی بر جامعه» همراه شده و از آن با عنوان «نگرانی از نفوذ سکولارها در حوزه» تعبیر میشود. فراز پایانی نامه بیسابقه مرحوم یزدی به آیتالله شبیری نیز گویای اهتمام وی نسبت به الگوی مطلوب دیوانسالارانه خویش بود:
«یادآور میشوم مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است. پس لازم است این احترام و شؤون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمایید اینگونه مسائل دیگر تکرار نگردد».
@rawinews
🌐درگذشت رییس تشکیلاتی انجمن حجتیه
راوی #اندیشه: مهندس سید حسین سجادی از قدیمیترین سران و مبلغان انجمن حجتیه امشب در تهران درگذشت.
آقای سجادی پس از درگذشت حجتالاسلام والمسلمین شیخ محمود حلبی؛ مؤسس انجمن در سال ۷۶ به همراه حجتالاسلام دکتر افتخارزاده سبزواری به عنوان دو چهره اصلی انجمن شناخته میشد. آقای افتخارزاده به عنوان مرشد معنوی و آقای سجادی به عنوان رییس تشکیلاتی، نقش مهمی در ماندگاری و گسترش فعالیتهای انجمن در دو دهه اخیر داشتهاند.
گفته میشود که مرحوم سجادی از ابتدای پیروزی انقلاب معتقد به همکاری با جمهوری اسلامی بود و تلاشهایی نیز برای ارتباطگیری با سران نظام انجام داد. او پس از درگذشت مرحوم حلبی، انجمن را به گونهای هدایت کرد که حساسیت سیاسی کمتری برانگیزد.
در سال ۸۴ پس از پیروزی احمدینژاد کتابی با عنوان «دهه هشتاد؛ دهه ظهور» در مشهد منتشر شد و از ربط میان ظهور احمدینژاد با نزدیکی ظهور امام عصر(ع) سخن گفت. نام نویسنده کتاب، «دکتر سید حسین سجادی» بود و همین تشابه اسمی به شایعه ارتباط دولت احمدینژاد با حجتیه دامن زد. هرچند این انتساب هیچگاه ثابت نشد و برخی اعضای انجمن، آن را تکذیب کردند.
@rawinews
🌐فقه؛ تغییرات زمانه و فقیه متطور
👈بازنشر به مناسبت یازدهمین سال وفات
راوی #حوزه : بارها از استادش مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی نقل میکرد: «إنّا کل یومٍ رجلٌ»: ما هر روز یک شخصیت جداگانه [و منطبق با اقتضائات روز] هستیم.
آیتاللهالعظمی حسینعلی منتظری (۱۳۸۸-۱۳۰۱ش) را میتوان از اثرگذارترین فقهای تاریخ شیعه دانست. تسلط کمنظیر او به دانشهای گوناگون حوزوی از قبیل فقه، اصول، فلسفه و تاریخ، از این مجتهد نجفآبادی، یک فقیه تراز اول ساخت که توانست نظام فکری استادش آیتالله بروجردی را بسط و امتداد بخشد. از دیگر سخنانی که او از آقای بروجردی نقل میکرد این بود که بزرگیِ بزرگان، نباید مانع فکر کردن ما شود.
❇️این ویژگیها در مرحوم منتظری تجسد ویژهای داشت و سبب شد او صریحتر از استادش به نقد و نقادی بنشیند و تغییرات را بپذیرد. چه زمانی که به عنوان مهمترین نظریهپرداز فقه سیاسی وارد عرصه شد و ماهیت بسیاری از احکام را «حکومتی» دانست، و چه زمانی که حقوق مردم و شهروندان را از فقه بیرون کشید و پررنگ کرد. امروز اگر کسی بخواهد درباره فقه حکومتی، انقلابی و نظامساز، فقه حقوق بشری و آزادیخواه و فقه معطوف به جامعه مدنی پژوهش کند، نمیتواند مرحوم منتظری را نادیده بگیرد. آثار او در این زمینه، دست اول و مرجع غیر قابل چشمپوشی است.
از دیگر اثرپذیریهای آقای منتظری از مرحوم بروجردی، اعتقاد به «تورم علم اصول فقه» بود. این استاد و شاگرد بر این باور بودند که دانش اصول نباید از ذوق و فهم عرفی بشری دور شود و نتیجه این تورم، اولویت یافتن برخی مقدمات کمتر کاربردی، و متروک شدن ذیالمقدمههایی است که در واقع، هدف اصلی دینپژوهی بودهاند. البته تفاوت این دو فقیه با برخی تحولخواهان حوزوی این بود که در کنار این انتقادها، راهکارهای مشخصی برای بهروزرسانی علوم حوزوی ارائه میکردند. به عنوان نمونه، آقای منتظری معتقد بود که بحث «تعادل و تراجیح» که از اهمیت کاربردی ویژهای برخوردار است، به دلیل آنکه در انتهای کتب و مباحث فقهی قرار گرفته، کمتر مورد اقبال طلاب و استادان واقع میشود و به حاشیه رفته است. در حالی که مبحث «مقدمه واجب» باید کمتر از زمان فعلی، وقت و انرژی حوزویان را اشغال کند.
دیگر اثرپذیری آقای منتظری از استادش، توجه ویژه به اقوال فقهای متقدم بود. به باور آقای منتظری، تا پیش از ورود آقای بروجردی به قم در زمستان سال 1323شمسی کمتر کسی به کتب روایی و فقهی قدیم شیعه اقبال داشت و اغلب به منابع جدید همچون جواهر مراجعه میکردند. همین نگاه در شاگردان آقای بروجردی نیز کموبیش دیده میشود که هنگام بررسی یک مسأله، نظرات فقهای ادوار مختلف و تطورات و تحولات فقهی را نیز در نظر میگیرند.
❇️با این حال، آیتالله منتظری اگرچه تأثیرات فراوانی از آیتالله بروجردی گرفته بود، اما شخصیت مستقل خود را در برابر استاد حفظ میکرد و در عین احترام، نقدهای صریح خود را به روشهای مرجعیتی آقای بروجردی میگفت. یکی از این نمونهها درخواست آقای بروجردی برای تعطیلی درس فلسفه آقای منتظری در مسجد امام حسن عسکری(ع) قم بود که حدود چهارصد شاگرد در آن شرکت میکردند. آقای منتظری در برابر درخواست استادش به او یادآور میشود که علم فلسفه در سطح دانشگاهها برای دفاع از اسلام در برابر مارکسیستها مورد نیاز است و نباید به بهانه فشار برخی علما یا فهم نادرست برخی طلاب از برخی مباحث فلسفه اسلامی، آن را به طور کلی رها و متروک کرد. رایزنی آقای منتظری اثر میگذارد و آقای بروجردی در صورت محدود شدن شاگردان و تغییر کتاب، با ادامه جلسات فلسفه علامه طباطبایی و آقای منتظری موافقت میکند.
❇️آقای منتظری اگرچه استاد و شارح مهم فلسفه اسلامی در حوزه قم بود، اما میکوشید مباحث فلسفه اسلامی را که حول مباحث انتزاعی و ذهنی شکل گرفته بود با مباحث اجتماعی که مبتنی بر «اراده و اختیار انسانها» و «شرایط جامعه» است، خلط نکند(ص ۹۷ خاطرات). همانگونه که فقه را نیز بیربط به فلسفه اسلامی و دانشی اجتماعی و عرفی میدانست(ص ۱۲۴ خاطرات). در عین حال، در درس اخلاق نیز میکوشید مبانی اخلاقی خود را بر اساس آرای حکمای یونان بنا نکند و از اشراف کمنظیر خود به میراث روایی مسلمین مدد میگرفت. در دانش کلام نیز با وجود تسلطی که به آرای قدما داشت، معتقد به تأسیس کلام جدید بود و تکرار دعواهای معتزله و اشاعره را بیثمر میدانست(ص ۱۹۷ خاطرات).
منتظری را باید فقیهی جسور و صریح در پذیرش تغییرات و شرایط زمانه دید. او این ویژگی را از دو استاد اصلیاش؛ آیتالله بروجردی و امام خمینی به ارث برد و با بیپروایی و خطرپذیری کمنظیر خود درهمآمیخت و آثار قابل توجهی در دوره گذار فقه شیعه از عصر سنت به دوران مدرن عرضه کرد. شاید برخی آرای او مورد مناقشه و تردید قرار گرفته است، اما پژوهشگران نمیتوانند روشمندی و دانش گسترده او را نادیده بگیرند.
@rawinew
🌐آیتالله سیستانی؛ ثبات در طوفان سیاست
راوی #سیاسی : بسیاری از صاحبنظران علوم سیاسی معتقدند که هیچ وضعیت خوب و ایدهآلی در سیاست وجود ندارد و سیاست، همیشه عرصه انتخاب بین بد و بدتر است. ندانستن قواعد پیچیده و چندلایه این بازی باعث میشود در تحلیل مسائل دچار کجفهمی شویم.
🔻در روزهای اخیر که آیتالله سیستانی آماج حملات و نقدهای برخی شخصیتها و گروههای سیاسی قرار گرفته، بیانیه مهم دفتر وی نشان داد که او همان سلوک سیاسی همیشگی خود را پیش میبرد و در عین آنکه نسبت به هرگونه سوءاستفاده از موقعیت مرجعیت هوشیار است، اما به دلایل متعدد میکوشد به نظارت بر امور عراق و بهبود وضعیت مردم این کشور اکتفا کند. سال گذشته نیز آقای سیستانی از سوی طیف دیگری از سیاسیون ایرانی متهم میشد که چرا همزمان از حضور نظامی ایران و آمریکا در عراق انتقاد میکند. در آن روزها نیز واضح بود که زعیم نجف، سیاست همیشگی خود را پیش میبرد و آرامش و ثبات عراق در اولویت تصمیمات سیاسی اوست.
این انتظار که «مراجع اگر در هر زمینهای دخالت کنند راهگشا و ثمربخش خواهد بود»، مثالهای نقض متعددی دارد. به راحتی با یک جستجوی اینترنتی میتوان به انبوه انتقادها و هشدارهای مراجع علیه جریمه دیرکرد وامهای بانکی اشاره کرد که هیچگاه مورد توجه مسؤولان اقتصادی قرار نگرفته است. آنها سیاستهای خود را به واسطه نظر مثبت شورای نگهبان و دیگر نهادهای مهم حاکمیتی، مشروع میدانند و از همین رو شاهدیم که هر از چندی، یکی از مراجع نسبت به این مسأله معترض میشود و مورد بیاعتنایی قرار میگیرد. همچنین به خوبی میدانیم که برخی فقهای عظام با هرگونه موسیقی مخالفند و آن را اساسا نامشروع میدانند، ولی این فتوای صریح نیز هیچگاه مورد عمل نهادهای رسمی قرار نگرفته است. سال گذشته نیز شاهد بودیم که یکی از مراجع بزرگ قم با افزایش قیمت بنزین مخالفت کرد و اعتنایی به بیانیه اعتراضآمیزش نشد. بنابر این انتظار بیهودهای است که از یک مرجع مقیم عراق که تمام تلاش خود را مصروف وضعیت عراق کرده و توانی بیش از این در خود نمیبیند، بخواهیم که در یک پرونده حساس امنیتی و جنجالبرانگیز داخل ایران دخالت کرده و بدون اشراف به جوانب پیدا و پنهان آن، سرمایه اجتماعی خود را بیهوده خرج کند. خوب میدانیم که فرد اعدامشده هیچگاه مقبولیتی در اصحاب حرفهای رسانه نداشت و نوع فعالیت او همواره مورد انتقاد اغلب روزنامهنگاران بود. با این حال در بیانیه دفتر آقای سیستانی بر این نکته تأکید شده که بارها از مقامات جمهوری اسلامی توضیح خواستهاند تا نحوه دستگیری روحالله زم مشخص شود و حتی نماینده تامالاختیار آقای سیستانی در ایران به همین منظور در هفتههای پیش از اعدام زم با رییس قوه قضائیه دیدار کرده است.
🔺آقای سیستانی چند سال پیش در دیداری که سال 90 با شیخ مسیح مهاجری؛ مدیر مسؤول روزنامه جمهوری اسلامی داشت، صریحا تکلیف خود را با مسائل داخلی ایران روشن کرده و گفته است: «من بنای دخالت در ایران را ندارم. ایران مهندسی شده است و سرمهندس هم دارد و من نباید دخالت کنم. شما که گفتید سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست، چطور میتوانید اینها را از همدیگر جدا کنید؟ همان آقای بهشتی که شما با ایشان رفیق بودید، قانون اساسی را تدوین کرده و آن را طوری ترتیب داده که برای مرجع فقط مسائل غسل و طهارت باقی مانده و بقیه چیزها مربوط به حکومت است. بنابراین، ما چه بگوییم؟! ما نمیتوانیم در ایران دخالت کنیم، وقتش را هم نداریم. کار مرجعیت و عراق و بحرین و خواندن آنهمه مطالب، زیاد است و دیگر وقتی باقی نمیگذارد که به این چیزها برسیم».
پیگیریهای یک ساله دفتر و نماینده آقای سیستانی برای روشن شدن نحوه دستگیری زم نشان میدهد که آقای سیستانی نه تنها قصد دخالت در امور سیاسی ایران را ندارد، بلکه هرگونه بهرهبرداری از نام و موقعیت خود برای دستگیری زم را نیز منافی سیاست همیشگی خود میداند و نفیا و اثباتا در چنین اموری مداخله نمیکند. به نظر میرسد این نه یک استراتژی و راهبرد، بلکه یک تاکتیک و راهکار است که ایشان بر اساس امکانات و تواناییهای محدود خود و ملاحظه ساختار سیاسی حاکم بر ایران برگزیده است. میتوان با چنین راهکاری مخالف بود، اما جوسازی و تحمیل راهکارهای دیگر بر ایشان نیز سود سیاسی خاصی ندارد و تلاشهای مثبت آقای سیستانی در ایجاد ثبات در عراق بحرانزده را دچار چالش و حاشیه میکند. شاید این راهکار، ایدهآل نباشد، ولی امر سیاسی غالبا به معنای انتخاب بین خوب و بد نیست و ما طبق امکانات خود مجبوریم بین بد و بدتر را برگزینیم و همراهی اغلب عقلا و مردم عراق با روش آقای سیستانی نشان میدهد که او راه درستتری را برگزیده است.
@rawinews
🌐آخوندزاده
راوی #حوزه: آخوند ملا محمدکاظم خراسانی؛ پیشوای دینی انقلاب مشروطیت (۱۲۹۰-۱۲۱۸ شمسی) چند پسر داشت که از علما و رجال مهم تاریخ معاصر محسوب میشوند؛ میرزا مهدی خراسانی، میرزا محمد آقازاده، میرزا احمد کفایی و سناتور حسن کفایی.
خاندان آخوند که اکنون به اعتبار کتاب کفایةالاصول (اثر مهم آخوند در اصول فقه) به نام خانوادگی «کفایی» شهرهاند، اغلب بر این باورند که آخوند و فرزندش میرزا محمد آقازاده در اثر مسمومیت به شهادت رسیدهاند.
میرزا احمد کفایی (۱۳۵۰-۱۲۶۱شمسی) از علمای شاخص حوزه مشهد در دهههای سی و چهل بود. گفته میشود که میرزا محمد تقی شیرازی (معروف به میرزای شیرازی دوم) رهبر جنبش ضد اشغالگری ۱۹۲۰ عراق به حدی او را امین میدانسته که مُهرش را به وی داده تا هر چه را صلاح میداند بنویسد و از طرف میرزا مُهر کند.
از مهمترین ویژگیهای رفتار سیاسی میرزا احمد کفایی، مخالفت شدید وی با فعالیت حزب توده و گسترش مارکسیسم بود. او دهها هیات مذهبی در خراسان تشکیل داد تا بتواند از جذب جوانان به مارکسیسم جلوگیری کند. حتی در زمان رضاشاه که برپایی مجالس روضه علنی دشوار بود، او به صورت علنی مراسم روضه برگزار میکرد. روابط حسنه او با محمدرضا شاه نیز از خوف تقویت کمونیستها بود. انقلابیون از این روابط حسنه خشمگین بودند و او را متهم به سازشکاری میکردند. مرحوم کفایی در پاسخ میگفت: «من چه حُسن ظنی به شاه دارم که این خانواده برادر مرا کشتهاند؟! لیکن تجربه سیاسی بعد از حوادث شهریور ۱۳۲۰ به من ثابت کرد که در ایران هر وقت حکومت مرکزی تضعیف میشود، تودهایها پر و بال میگیرند و با کمکهای مالی و تبلیغی شوروی، ایمانی برای مردم ایران که مرکز تشیع و خانه اهل بیت(ع) است باقی نمیگذارند. من هم برای حفظ اعتقادات دینی مردم با اینها مماشات میکنم (عبدالرضا کفایی فرزند میرزا احمد؛ نقل از شفقنا، ۱۹ مرداد۹۵). مارکسیسم در آن دوران، دشمن مشترک پهلوی و قشر مذهبی جامعه بود. در اسناد ساواک نیز گزارشی از دیدار مرحوم آیتالله مرعشی نجفی با میرزا احمد کفایی آمده که آقای مرعشی از مرحوم کفایی میخواهد با اعتراضات مخالفان شاه همکاری و همراهی کند (آیتالله مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۱۵).
حتی گزارش شده که جمعی از شاگردان امام خمینی در گعدهای با حضور ایشان، سخن از علمایی به میان میآورند که در وقایع ۱۵خرداد ۴۲ یا امام همراهی نکردند. یکی یکی آنها را نام میبرند و از آنها انتقاد میکنند. امام هم سخنی نمیگفته است. تا اینکه صحبت از میرزا احمد کفایی میشود. در اینجا امام خمینی سکوت را شکسته و گفته است: «حساب آقای حاج میرزا احمد کفایی را از بقیه افرادی که با دربار ارتباط داشتند جدا کنید. ایشان بر اساس اجتهاد و تشخیصشان برای تقویت حوزهها و رفع نیاز مردم با دربار مماشات میکنند و نه به جهت مصالح شخصی» (زندگی و زمانه آیتالله خامنهای، ص۱۰۳).
@rawinews
🌐چرا برکناری ترامپ در روزهای پایانی دولتش مهم است؟
راوی #سیاست_خارجی: اگرچه کمتر از ده روز به پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ باقی مانده، ولی نمایندگان دموکرات و برخی جمهوریخواهان کنگره آمریکا از طرح استیضاح دوباره وی خبر دادهاند؛ اتفاقی که در تاریخ ایالات متحده بیسابقه است؛ هرچند بعید است به سرانجام برسد. در لایحه استیضاح مجدد ترامپ، وی به «تحریک به شورش» متهم شده است.
❓اما برکناری قانونی ترامپ در روزهای پایانی ریاستجمهوریاش چه اهمیتی دارد؟ پاسخ را باید در قانون اساسی آمریکا و نیز عزم ترامپ برای شرکت در انتخابات دوره آتی ریاستجمهوری جست. طبق ماده سوم اصل اول قانون اساسی آمریکا، اگر رییسجمهور در پی استیضاح و محاکمه در کنگره و سنا از کار برکنار شود، دیگر نخواهد توانست به هیچ منصب دولتی دست یابد.
سال گذشته در جریان استیضاح ترامپ نوشتیم که تاکنون سه رییسجمهور آمریکا در کنگره و سنا استیضاح شدهاند ولی سنا در هر سه بار مانع برکناری رییسجمهور شده است. بنابر این با توجه به اعلام صریح ترامپ برای شرکت در انتخابات چهار سال بعد، دموکراتها و جمهوریخواهانی که از عملکرد عجیب او در جریان حمله خونین و مرگبار حامیانش به کنگره شوکهاند، میخواهند برای همیشه مانع از حضور مجدد ترامپ در قدرت شوند. آنها اکنون در حال فشار بر مایک پنس؛ معاون اول ترامپ هستند که با استفاده از اختیارات خود، ترامپ را برکنار کند. پنس تا پایان روز سهشنبه فرصت دارد. وی در وقایع شب حمله به کنگره، ضمن تایید پیروزی بایدن، در مقابل ترامپ قد علم کرد و گفته میشود که از آن شب، رابطه او با ترامپ قطع شده است. اما بعید است وی تن به خواسته دموکراتها بدهد.
البته انگیزههای دیگری نیز برای برکناری ترامپ وجود دارد:
🔺بعضی دموکراتها معتقدند اگر هرچه سریعتر علیه ترامپ اقدامی صورت نگیرد، ممکن است جسارت ترامپ و هوادارانش علیه بایدن بیشتر شود. آنها همچنین نگرانند که ترامپ در این چند روز، جنگی در مناطق مختلف جهان آغاز کند و هزینه پایان آن را به گردن دولت بعدی بیاندازد.
🔻اعاده حیثیت از ساختار دموکراتیک آمریکا نیز میتواند از انگیزههای دیگر حامیان برکناری ترامپ باشد. حمله مرگبار به کنگره؛ شوکی بزرگ به یکی از دموکراتیکترین و منسجمترین نظامهای سیاسی دنیا و اسباب مضحکهای برای بسیاری از مخالفین ایالات متحده شده است.
مخالفان ترامپ به دنبال آن هستند که او را تا ابد از مزایای این منصب یعنی دریافت حقوق ماهانه، کمکهزینه سفر و مسکن و از همه مهمتر شرکت دوباره در انتخابات و تصدی مناصب دولتی محروم کنند.
🔹با این حال آنها نمیتوانند منکر پایگاه مردمی قابل توجه ترامپ شوند. ترامپ اکنون میتواند با استعفای زودهنگام، همچون نیکسون از استیضاح و تبعات آن خلاص شود. همچنین او میتواند با رأی نسبتا قابل توجهی که کسب کرده، از جمهوریخواهان انشعاب کرده و حزب جدیدی تأسیس کند که این اقدام نیز رخداد مهمی در تاریخ آمریکا خواهد شد. باید دید ترامپ چه نقشهای برای روزهای آینده دارد.
@rawinews