🌐نابرادری با سلفیگری
راوی #اندیشه: شیخ حسن البنا (1949-1906) بنیانگذار جماعت اخوان المسلمین مصر بود و تأثیرات بسیاری بر جریان اسلامگرایی و سلفیگری قرن بیستم گذاشت، اما مورد غضب قرار گرفته و ترور شد. او اگر چه به ورود دین در سیاست باور داشت و حاکمیت دینی را طلب میکرد، اما به نظر میرسد که خانوادهاش پس از او، راه شیخ را دنبال نکرده و از منتقدان او محسوب شدهاند. طارق رمضان؛ نوه دختری اوست که استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه آکسفورد بود و به ورود اندیشههای مدرن در فرهنگ اسلامی باور دارد. او دموکراسی را راه نجات ممالک اسلامی میداند.
جمال البنا (2013-1920) برادر کوچکتر شیخ حسن البنا نیز راهی متفاوت از برادر خود در پیش گرفت.
جمال اگر چه روابط خوبی با برادرش حسن داشت اما به گروه اسلامگرای اخوان المسلمین نپیوست. وی گفته بود که اطاعت کورکورانه از هیچ سیستمی را نمیپذیرد. خواهرشان فوزیه نیز با جمال همرأی شد و به کمک ثروت فراوانی که از همسر فوزیه باقی مانده بود، مؤسسه «دارالفکر الاسلامی» را تأسیس کردند. جمال بیش از صد و پنجاه اثر را تألیف و ترجمه کرد. او منتقد اخوان المسلمین بود و رأی آنها در خصوص زنان، جامعه مدنی و چگونگی ورود به عرصه سیاسی را نمیپذیرفت.
جمال معتقد بود: «زمانی که کتابهای جنبش زنان را که بیشترشان به انگلیسی بود خواندم اندیشه و افکارم مدنی و مدرن شد و از اندیشه اخوان و به ویژه از نظراتشان درباره زن، آزادی و هنر دور شدم» (لماذا لم ینضم جمال البنا الی جماعه الاخوان المسلمین، حامد محمود، 11 مارس 2013). وی حجاب را تنها بر زنان پیامبر(ص) واجب میدانست و سهلگیریهایی درباره زنان داشت.
جمال البنا معتقد بود که هر گونه مقاومتی در برابر انسان یا مجبور کردن او به پذیرفتن اندیشهای، نتیجه عکس خواهد داشت و با طبیعت ناسازگار است و نباید کسی را برای پذیرفتن اندیشه خاصی مجبور کرد. یکی از مفاهیمی که جمال البنا به بازخوانی دوباره آن پرداخت، مفهوم جهاد بود. او معتقد بود که جهاد در راه خدا به معنای کشته شدن در راه خدا نیست. بلکه جهاد در زنده کردن راهِ خدا مفهوم پیدا میکند. در گذشته، جهاد برای مبارزه با پادشاهانی بود که مردم را به بردگی میکشاندند. مبارزه تنها یکی از جنبههای جهاد است و نمیباید جهاد را با مبارزه برابر دانست. در حالی که مبارزههای مسلحانه لزوماً بهترین وسیله برای نابودی رژیمهای ظالم در دنیای کنونی نیست. وی در نقدی به شیوخ وهابی عنوان کرده بود که ای کاش آنها در معنای جهاد اندکی تأمل میکردند و بین جهاد و کشتار مردم بیگناه تفاوت قائل میشدند (الجهاد، جمال البنا، دارالشروق 2009). وی حکم قتل مرتد را در صورتی که فردی از اسلام به یکی از ادیان توحیدی متمایل شود، قبول نداشت.
شیخ جمال اگرچه از اهل سنت بود، اما از برخی عقاید شیعی نیز در مقابل اهل سنت به دفاع پرداخت؛ وی در خصوص عصمت امامان شیعه که مورد انتقاد سلفیهای سنی است گفته بود که در مذهب سلفیون نیز عناصری وجود دارد که آن را مقدس میپندارند؛ از جمله کتاب صحیح بخاری. همچنین سلفیها اسلاف خود را مقدس میدانند و مذاهب چهارگانه اهل سنت به سخنان پیشوایان خود اکتفا میکنند و اسلام را منحصر در سخنان همین افراد میدانند. در حالی که خود چنین مقدساتی دارند، نمیتوانند مُنکر مقدسات شیعه باشند.
سید هادی خسروشاهی که در زمینه اخوان المسلمین به تحقیق پرداخته، زمانی به مصر رفته و وعده دیداری با شیخ جمال البنا میگذارد. در این دیدار که حسن حنفی و شیوخ الازهر هم حضور داشتهاند، بحثی جدی میان علمای الازهر و این دو متفکر مصری در میگیرد. خسروشاهی نقل کرده که با پا در میانی من مباحثه آقایان به منازعه بدل نشد و به خیر گذشت، ولی معلوم شد که دوستان الازهری هم تحمل دیدار دو دانشمند اسلامی دگر اندیش را ندارند (شیخ جمال البنا که بود؟، سایت رهیافتهها، کد خبر 11329).
شیخ جمال البنا خواستار ابداع فقه جدیدی در اهل سنت بود که فارغ از منابع فقه سنتی به اجتهاداتی در دنیای جدید بپردازد. این رویکرد وی همواره موجب اعتراض الازهر میشد. وی در ژانویه 2013 در قاهره درگذشت و همانند برخی منتقدان و دگراندیشان الازهر دچار مرگ در غربت نشد.
@rawinews
🌐آغاز جلسه استیضاح ترامپ در سنا
جلسه مجلس سنای آمریکا با حضور صد سناتور از ساعاتی پیش آغاز شده و طی دو روز به بررسی دو اتهامی خواهد پرداخت که مجلس نمایندگان علیه ترامپ تصویب کرده است:
سوء استفاده او از قدرت و تلاش برای پروندهسازی بینالمللی علیه رقیب انتخاباتی دموکراتش جو بایدن.
دموکراتها میگویند ترامپ تلاش کرده با فشار بر مقامات اوکراین، رقیب خود را یک مفسد مالی جلوه دهد.
تا این لحظه ۵۳ سناتور جمهوریخواه مخالف برکناری ترامپ و ۴۷ سناتور نیز موافق بیرون راندن رییسجمهور از کاخ سفید هستند و بسیار بعید است که دموکراتها بتوانند رأی لازم برای عزل ترامپ مهیا کنند.
ترامپ الان به اجلاس جهانی داووس رفته تا کارنامه موفق اقتصادی خود را به رخ جهانیان بکشد و خیالش راحت است که سناتورهای همحزبیاش مانع برکناری او خواهند شد.
دونالد ترامپ سومین رییسجمهور آمریکا و اولین رییسجمهور جمهوریخواه این کشور است که استیضاح میشود و اگر برکنار شود، این یک استیضاح تاریخی و بیسابقه خواهد شد. در صورت برکناری ترامپ، قانونا معاون وی تا پاییز آینده جانشین او میشود.
هر ایالت آمریکا دو نماینده در مجلس سنا دارد.
@rawinews
🌐دیدار صالح با ترامپ
با وجود هشدارهای جدی حشد الشعبی و گروههای اقماری آن (گردانهای حزبالله عراق و جنبش نجبا)، برهم صالح رییسجمهور عراق ساعتی پیش در حاشیه اجلاس جهانی داووس با ترامپ دیدار کرد.
این گروهها هشدار داده بودند که به انتقام خون ابومهدی المهندس و یارانش، صالح نباید با ترامپ ملاقات کند. حتی وی تهدید به اخراج از بغداد شده بود.
صالح و ترامپ در این دیدار بر ادامه همکاری نظامی عراق و آمریکا علیه داعش تأکید کردهاند.
صالح پس از بازگشت به عراق با دو چالش جدی روبهرو خواهد شد:
راهپیمایی ضد آمریکایی حشد و جریان مقتدا صدر در روز جمعه، انتخاب فوری نخستوزیر.
علاوه بر رییسجمهور کُرد عراق، نچیروان بارزانی رییس اقلیم کردستان عراق نیز در داووس با ترامپ دیدار کرده است.
@rawinews
🌐مقاومت مدنی در دفاع از حاکمیت ملی
راوی #سیاست_خارجی: عراق امروز هم خبرساز بود. صدها هزار نفر از حامیان مقتدا صدر و حشدالشعبی به خیابانها آمدند و خواهان خروج فوری نظامیان آمریکایی از عراق شدند.
مقتدا صدر که برای شرکت در این تظاهرات از قم به عراق بازگشته، در بیانیهای خواهان خروج همه نیروهای خارجی بهویژه آمریکاییها از عراق شده و از آمریکاییها خواسته که با بستن همه پایگاههای نظامی و دفاتر امنیتی خود در عراق، با عراقیها رفتار برتریجویانه نداشته باشند. مقتدا همچنین از کشورهای همسایه خواسته که در تنش میان عراقیها با اشغالگران آمریکایی دخالت نکنند.
همزمان با این تظاهرات، خطیب نماز جمعه کربلا بیانیه جدید آیتاللهالعظمی سیستانی را قرائت کرد که بار دیگر از آزادی بیان همه عراقیها در ابراز مسالمتآمیز آرای خود دفاع کرده و از هرگونه نقض حاکمیت ملی عراق به هر بهانهای نهی کرده است. آقای سیستانی هشدار داده که تأخیر در تشکیل دولت و انجام اصلاحات میتواند به افزایش بیثباتی امنیتی و سیاسی عراق منجر شود.
📸عکس از AFP
@rawinews
🌐فوری: حمله بیسابقه به سفارت آمریکا در بغداد
راوی #سیاست_خارجی: همزمان با ادامه دفاعیات نمایندگان ترامپ در جلسات استیضاح مجلس سنا، یک حمله موشکی به سفارت آمریکا در بغداد با بیانیه شدیداللحن نخستوزیر موقت عراق مواجه شده است.
ساعتی پیش اعلام شد که چند موشک به منطقه سبز بغداد شلیک شده و به داخل سفارت آمریکا خورده است. عادل عبدالمهدی به سرعت با صدور بیانیهای این حمله را محکوم کرده و هشدار داد: هدف قرار دادن سفارت آمریکا، عراق را به میدان جنگ تبدیل می کند.
ساعاتی پیش از این حمله که هنوز کسی مسؤولیت آن را به عهده نگرفته، مقتدا صدر خواستار تظاهرات در برابر سفارت آمریکا شده بود. به نظر میرسد تنش میان مقتدا صدر و آمریکا که از تظاهرات روز جمعه افزایش یافت، در روزهای آینده گسترش پیدا کند.
ترامپ که پس از حمله نیروهای حشد به سفارت آمریکا، سپهبد سلیمانی و ابومهدی المهندس را ترور کرد، تهدید کرده که هرگونه تعرض به سفارت، پایگاهها و سربازان آمریکا را به تندی پاسخ خواهد داد. هرچند وی از پاسخ دادن به حمله موشکی ایران به عینالاسد خودداری کرد.
@rawinews
🌐سفارتخانهها در خاورمیانه؛ بهنام دیپلماسی، به کام جنگ
راوی #سیاست_خارجی : در عرف روابط بینالملل معروف است که سفارتخانه یک کشور مانند خاک آن کشور است؛ یعنی اگر به سفارتخانه کشوری تعرض شود، گویی به خاک آن کشور تعرض شده. حتی حمله به تجهیزات جنگی یا پایگاههای نظامی نیز به اندازه حمله به سفارتخانه یک کشور حیثیتی و تنشزا نیست. شاید از این نظر، رفتار مرحوم آیتالله مهدوی کنی در جریان اشغال سفارت آمریکا در تهران قابل توجه باشد که گفته بود نماز خواندن دانشجویان تسخیرکننده در این مکان شرعا درست نیست، چون بخشی از خاک کشور آمریکاست و مکان غصبی محسوب میشود.
کنوانسیون وین درباره روابط کنسولی (مصوب ۱۹۶۳ میلادی که در سال ۱۳۵۳ شمسی به تصویب مجلس شورای ملی نیز رسیده) به وضوح بر مسأله امنیت سفارتخانهها تأکید میکند. در ماده ۲۲ این کنوانسیون چنین آمده:
1️⃣اماکن مأموریت مصونیت دارند و مأموران دولت پذیرنده جز با رضایت رییس مأموریت، حق ورود به این اماکن را نخواهند داشت.
2️⃣دولت پذیرنده وظیفه خاص دارد که کلیه تدابیر لازم را بهمنظور اینکه اماکن مأموریت مورد تجاوز و خسارت قرار نگرفته و آرامش و شؤون آن متزلزل نگردد، درنظر بگیرد.
3️⃣اماکن مأموریت و اسباب و اثاث و اشیای دیگر موجود در آن و همچنین وسایل نقلیه مأموریت، مصون از تفتیش و مصادره و توقیف و یا اقدامات اجرایی خواهد بود.
کشور عراق چندی است که صحنه اعتراضات گسترده مردمی است؛ ناآرامیهایی که تلفات جانی زیادی نیز داشته است. چندی پیش کنسولگری ایران در کربلا مورد تعرض تعدادی از معترضین قرار گرفت و به آتش کشیده شد. سفارت امریکا در بغداد نیز در یک ماه گذشته دوبار مورد حمله و تعرض قرار گرفته. در اولین حمله، معترضان به زور وارد ساختمان سفارت شده، خساراتی نیز وارد کردند. آنها همچنین بر روی یکی از دیوارهای سفارت نوشتند: «سلیمانی فرمانده من است». عکس این شعار بهطور گسترده منتشر شد و واکنش سریع و تند رئیسجمهور امریکا را بهدنبال داشت. وی در یک پست توییتری با این مفروض که گرداننده اصلی ماجرای حمله به سفارت امریکا در بغداد، ایران است نوشت: «ایران بهای سنگینی خواهد پرداخت؛ این یک هشدار نیست؛ یک تهدید است». دو روز بعد سپهبد سلیمانی و همراهانش در فرودگاه بغداد به دست نیروهای امریکایی ترور شدند. بنابر این ترامپ با بهرهگیری از همین عرف مقبول بینالمللی توانست اقدام تروریستی خود را مشروع جلوه دهد و تبعات اجتماعی این عملیات غیر قانونی را مدیریت کند.
حمله دوم به سفارت امریکا در عراق نیز دیشب انجام گرفت؛ اما این بار بدون دخالت مستقیم و با استفاده از راکت! حملهای که خساراتی را به ساختمان این سفارتخانه وارد کرده و حتی تعدادی نیز زخمی شدهاند. حساسیت موضوع ـ بهویژه با توجه به ذهنیتی که از عکسالعمل قبلی ترامپ در مورد مشابه وجود دارد ـ به اندازهای است که گروههای شبهنظامی عراق مانند حشدالشعبی و کتائب حزبالله بلافاصله اعلام کردند که این حملات کار آنها نیست. عادل عبدالمهدی نخستوزیر عراق نیز در بخشی از بیانیه فوری خود درباره این حادثه گفت: نتیجه این اقدامها تضعیف دولت و حاکمیت آن و مخدوشکردن حرمت مأموریتهای دیپلماتیک در خاک عراق است. بر این اساس به نظر میرسد که گروههای عراقی نیز اکنون متوجه حساسیت موضوع سفارت هستند.
همه این موارد نشاندهنده اهمیت و حساسیت مسأله سفارتخانه و حیثیتی بودن آن برای کشورهاست که میتواند تبعات مختلفی داشته باشد؛ از قطع روابط تا حتی جنگ. در جریان اشغال سفارت امریکا در ایران (سیزدهم آبان ۵۸) نیز این کشور یک عملیات نظامی با عنوان «پنجه عقاب» یا عملیات طبس تدارک دید تا بتواند ۵۳ نفری را که دانشجویان انقلابی از سفارتخانه این کشور به گروگان گرفته بودند نجات دهد؛ عملیاتی که البته شکست خورد و درنهایت روابط ایران و امریکا از همان زمان قطع شد.
در جریان حمله به باغ متعلق به سفارت انگلستان در تهران (۸ آذر ۱۳۹۰) نیز صالحی؛ وزیر وقت امور خارجه در گفتوگویی با ایرنا گفته بود: «ورود به سفارت که بهعنوان خاک یک کشور تلقی میشود را چگونه توجیه کنیم؟ دوستان بفرمایند تا ما همان حرف را بزنیم. البته حرف حقوقی و منطقی و اخلاقی».
شاید بد نباشد برای درک حساسیت موضوع علاوه بر حملات اخیر به کنسولگری ایران در کربلا، اشغال و گروگانگیری شش روزه سفارت ایران در لندن در اردیبهشت ۱۳۵۹، حمله به همان سفارتخانه در اسفند ۱۳۹۶ و کشتهشدن ۹ دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی در کنسولگری ایران در مزارشریف افغانستان را به یاد بیاوریم؛ حادثه دردناکی که در ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ در زمان اشغال این شهر از سوی طالبان رقم خورد و کام ایرانیان را تلخ کرد.
سفارتخانه، نماد گفتوگو، امنیت و دیپلماسی است و طبعاً تعرض و حمله به آن میتواند نماد پایان دیپلماسی و امنیت، و آغاز جنگ باشد.
📸عکس: سفارت آمریکا در بغداد
@rawinews
🌐فاطمیه چرا عاشورایی شد؟/بازنشر
راوی #دینی: سال ۱۳۷۹ بود که زمزمه سخنرانی مرحوم آیتالله سید محمدحسین فضلالله در قم غوغایی بهپا کرد. روحانی برجسته ضداسرائیلی لبنان در خطبه نماز جمعهاش در بیروت با لحن طعنهآمیزی امکان عقلی «ضرب و جرح» و «شهادت» را درباره حضرت فاطمه زهرا(س) اینگونه زیر سؤال برده بود:
«مردم از شخصیت حضرت زهرا(س) غافل شده و به مسأله شکستن پهلو مشغول شدهاند. این چیزی است که در عقل ما نمیگنجد. برخی از مردم میگویند سید به شکسته شدن پهلو ی زهرا اعتقاد ندارد و این از اصول دین است. بیاید کمی فکر کنیم. اگر به حضرت زهرا حمله کردند، نقش امام علی چه بود؟ امام علی ترسو بوده؟! شما همگی ازدواج کردید، اگر بر فرض کسی به همسرتان حمله کرد تا او را بکشد یا آسیب برساند سر جایت مینشینی و میگویی «لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم»؟! یا از همسرت دفاع میکنی؟ اگر دفاع نکنی مردم در مورد تو چه میگویند؟ ... آنطور که میگویند میخ زنگ زده بود. آیا این معقول است؟! برای من قانعکننده نیست. برای بسیاری از مردم فقط گریاندن مهم است و هر حدیث غیرعقلی را میپذیرند».
این سخنان که در یک جمع عمومی و بدون بیان استدلالهای علمی در تضعیف مستندات باوری که به اذعان خود فضلالله باور اغلب شیعیان است بیان شده بود، واکنشهای تند مراجع قم را در پی داشت؛ گروهی به صدور بیانیه اکتفا کردند، گروهی به تألیف کتاب در نقد سخنان فضلالله پرداختند و مرحوم آیتاللهالعظمی تبریزی نیز دسته عزاداری خود را در قم به راه انداخت و آیات عظام صافی گلپایگانی، وحید خراسانی و مرحوم فاضل لنکرانی از وی تبعیت کردند. میرزای تبریزی همچنین خواهان عاشورایی شدن فاطمیه در سراسر کشور شد تا مانع از فراموش شدن ظلمهای متعدد علیه دختر پیامبر شود.
مرحوم فضلالله در واکنش به انتقادات گسترده علمای شیعه کتابی به نام «الزهراءالقُدوَة» نوشت و در صفحه 109 آن گفت که منکر شکستن پهلو، سقط جنین و شهادت حضرت زهرا(ع) نشده و صرفا پرسشهایی درباره سند و متن روایتهای موجود مطرح کرده است. آقای فضلالله همچنین با اشاره به اینکه تشکیک وی کمتر از تشکیک شیخ مفید و شیخ محمد حسین کاشفالغطاء بوده، در صفحه 183 کتاب، معنای مرسوم درباره عبارت «الصدیقة الشهیدة» در حدیث امام کاظم(ع) را نپذیرفته و گفته بود که مراد از «شهید» در این روایت، نه «مقتول»، بلکه «گواه» است که مقامی برتر از شهید به معنای مقتول دارد. وی در سخنرانیهای دیگرش نیز گفت که فقط خواهان تحقیق درباره صحت این روایات شده و آنها را انکار قطعی نکرده است. وی البته در همان ایام در زیارت زینبیه دمشق به آیتالله سید فاضل میلانی؛ اسلامشناس برجسته مقیم لندن گفته بود: «هر چه در روایات شهادت نگاه کردم آنها را ضعیف یافتم و سند محکمی برای این موضوع پیدا نکردم». و پاسخ شنیده بود: «اگر ملاک شما ضعف سند است، دستگاه مرجعیتی هم که شما در لبنان به هم زدهاید، بند حدیث ضعیف عمر بن حنظله است».
یکی از منابع مورد استناد آیتالله فضلالله کتاب «جنة المأوی» نوشته آیتالله محمدحسین کاشفالغطاء بود که در صفحه 63 هرگونه ضرب و جرح حضرت فاطمه را از نظر وجدانی و عقلی غیر قابل قبول دانسته است. نحوه استدلال فضلالله نیز همانند کاشفالغطاء بود و هر دو میگفتند امکان نداشته که چند روز پس از وفات پیامبر(ص) چنین رفتاری با دختر ایشان صورت گیرد. کاشفالغطاء به روحیه عربی استناد کرده که ضرب و جرح زنان را خلاف شأن مردانگی میدانستهاند و حتی یکی از منصوبان ابنزیاد در سال 61 هجری به این روحیه ملتزم بوده است. با این حال آیتالله شهید قاضی طباطبایی که بر کتاب استادش پاورقی زده است، در پاسخ به این استدلال استادش یادآوری کرده که علاوه بر وجود روایات فراوان و صحیح در منابع شیعه و برخی منابع اهل سنت که دلالت بر ضرب و جرح دارد، نمیتوان به صرف اینکه در سخنان امام علی و حضرت فاطمه(ع) اشارهای به ضرب و جرح نشده، انبوه روایات شیعه و سنی را انکار کرد، چرا که بسیاری از افراد بزرگمنش در رفتارهای اعتراضی خود گلایههای شخصی را مطرح نمیکنند. لذا امام علی و همسرشان نیز صرفا به غصب خلافت و مصادره فدک که جنبه مهم اجتماعی و عقیدتی داشت اشاره میکردند.
به نظر میرسد که ایراد سید فاضل میلانی به سید فضلالله خدشهای جدی است، چراکه اگر قرار باشد روایات تاریخی را با عقلانیت فردی و امروزی بسنجیم، نباید یک بام و دو هوا رفتار کنیم و در نتیجه مجبوریم بخش مهمی از میراث فرهنگی خود را کنار بگذاریم. تا زمانی که منتقدان ضرب و جرح و شهادت دختر پیامبر(س) استدلالهای مشخص خود در تضعیف روایات را عرضه نکنند این جدال، بیثمر و تفرقهافکن خواهد ماند، چرا که با روش استدلال آنها میشود حتی در فاجعه عاشورا و بسیاری از فجایع قطعی تاریخی نیز خدشه نمود. اینجاست که میتوان منطق عاشورایی کردن فاطمیه را درک کرد.
@rawinews
🌐معامله قرن؛ متحدکننده فلسطینیها
راوی #سیاست_خارجی: تلاشهای ترامپ برای همراهی محمود عباس (ابومازن) در لحظه رونمایی از «معامله قرن» بینتیجه بود و رهبر 84 ساله فلسطینیها با وجود وعدهها و تهدیدهای آمریکا حاضر به شرکت در این نمایش پر سر و صدا نشد.
ابومازن را همه به عنوان عامل مؤثر در سازش یاسر عرفات با اسرائیلیها در جریان پیمان اسلو (1993) میشناسند. او همواره به عنوان یک چهره دیپلمات و اهل سازش و معامله مطرح بوده و بار سنگین روابط خارجی فلسطینیها در زمان رهبری عرفات را بر دوش میکشید.
اما در این روزهای اخیر، او صریحا از معامله قرن به عنوان خیانت به آرمان فلسطین و فروش قدس یاد کرد و گفت حتی اگر کشته شود، حاضر به چنین خیانتی نخواهد بود. او حتی پس از سالها قهر با رهبران حماس، امروز با اسماعیل هنیه گفتگو و از وی دعوت کرد به رامالله بیاید تا به همراه سایر رهبران فلسطینی درباره آینده فلسطین به گفتگو بشینند.
بیش از 15 سال است که عباس رهبری سیاسی فلسطینیها و هدایت دولت خودگردان فلسطین را با رأی فلسطینیها بر عهده دارد. او در سال 2011 در سازمان ملل سخنرانی پرشوری در دفاع از تشکیل کشور مستقل فلسطین ایراد کرد و دولت اوباما نیز با وی همراهی نسبی داشت. اکنون اما ترامپ و نتانیاهو عزم جدی برای به حاشیه بردن آرمان فلسطین نشان دادهاند. نتانیاهو آینده سیاسی متزلزلی دارد و ترامپ نیز در این سه سال نشان داده که علاقه فراوانی به این دارد که بحرانهای قدیمی جهان را به نام خود حل و فصل کند. تلاش او درباره کره شمالی و ایران تاکنون بیثمر مانده و اکنون به سراغ فلسطینیها رفته است. طرح معامله قرن، نامتوازنتر و غیر واقعبینانهتر از آن است که حتی درباره آن گفتگو شود. اینکه رقیب اصلی نتانیاهو و برخی سفرای عربی نیز در رونمایی حضور داشتهاند میتواند حاکی از این باشد که فشار بر فلسطینیها افزایش مییابد. ولی آنچه که مسلم است، مخالفت بیسابقه ابومازن و سخنان تند وی علیه رییسجمهور آمریکا میتواند نشانه بزرگی بر نافرجام بودن معامله ترامپ باشد.
یاسر عرفات در سن 75 سالگی پس از سالها تلاش مسلحانه و دیپلماتیک، سرانجام به بنبست رسید و به قیمت جان خود، حاضر به ادامه معامله با اسرائیلیها نشد، در اوج محبوبیت مسموم شد و مورد تجلیل همگان قرار گرفت. باید دید که آیا همان سرنوشت را برای محمود عباس نیز رقم خواهند زد یا اوضاع مبهم آینده، این برنامه جاهطلبانه ترامپ را هم نافرجام خواهد گذاشت.
@rawinews
🌐سید مرتضی جزایری؛ نواندیش هویتگرا
راوی #اندیشه : مجله «درسهایی از مکتب اسلام» را میتوان از نخستین جرقهها در مواجهه حوزه علمیه قم با جهان معاصر دانست که از بهار 1337 شمسی با تأیید آیتاللهالعظمی بروجردی و حمایت آیتالله سید کاظم شریعتمداری منتشر شد و تاکنون به انتشار خود ادامه داده است.
در ابتدای تأسیس مجله، دو نامزد برای مدیریت آن مطرح شد که هر دو از شاگردان شاخص آیتالله شریعتمداری بودند: آقایان شیخ ناصر مکارم شیرازی (متولد 1305شمسی) و سید مرتضی جزایری (1387- 1309شمسی). این دو محقق و نویسنده حوزوی، دارای مدرک معادل لیسانس از دانشکده معقول و منقول (الهیات) بودند و مرحوم شریعتمداری نیز آقای مکارم را به عنوان مدیر نشریه به دولت معرفی کرد.
سید مرتضی جزایری که متولد نجف و فرزند آیتالله سید صدرالدین جزائری (از علمای تهران) بود، از همراهان و نزدیکان آیتاللهالعظمی میلانی شمرده میشد. او به واسطه شهرت پدرش با علامه طباطبایی نیز مراوده داشت و علامه در نامهای به مرحوم دکتر معین گفته بود که شایسته است سید مرتضی جزایری به عنوان جانشین سید محمد کاظم عصار در دانشگاه تهران به تدریس بپردازد. همین توصیه سبب شد تا که جزائری در دانشگاه تهران مشغول به تدریس شود. همچنین وقتی که داستان تدوین دایرهالمعارف تشیع به پیشنهاد هانری کُربن پیش آمد، جزایری از طرف علامه طباطبایی مسؤول نظارت علمی بر آن شد.
جزایری در کسوت روحانیت بود اما برخی دیدگاههای نواندیشانه داشت. وی معتقد به مرجعیتِ شورایی بود. پس از درگذشت آیتاللهالعظمی بروجردی وقتی که بحث درباره آینده و کارکرد مرجعیت پیش آمد و کتاب «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت » نوشته شد، سید مرتضی جزایری مقاله «تقلید اعلم یا شورای فتوا» را نوشت و پیشنهاد کرد که افراد به جای آنکه از شخص معینی تقلید کرده و در مسائل دینی از نظریات و افکار فرد بهخصوصی پیروی کنند، مجمعی تشکیل شود که در آن فقهای مسلَّم عصر عضو باشند و تکتک مسائل در آنجا مطرح شده و مورد شور علمی تمام قرار گیرد. وی گفته بود که چون اتفاق نظر در تمام مسائل، بین همه افراد ممکن نیست، شورا موظف باشد نظر اکثریت را اعلام کند و به جای آنکه فتوای اعلم (فرد داناتر) ملاک عمل قرار داده شود، نظر اکثریت ملاک بوده و فتوای اکثریت باید مورد عمل قرار گیرد (بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، صص 282-296). مرحوم سید محمود طالقانی نیز تقریبا چنین رویکردی داشت.
مرتضی جزایری همچنین در خصوص رویکرد و نگاه قانونگذارانه نسبت به فقه و دین معتقد بود که قانون به معنای متعارف آن، از اعتبارات مابعدالاجتماع است و تا وقتی که اجتماع شکل نگیرد، نمیتوان برای آن از پیش قانونی وضع کرد. تا وقتی که اجتماع شکل نگیرد، مزاحمتها در راه دستیابی به مایحتاج، چندان مشخص و معین نیست و نمیتوان از پیش خود، قانونی را برای رفع مزاحمتها تصویب کرد. ابتدا میباید جامعهای شکل بگیرد و سپس قوانین آن وضع شود. از این رو، فقه و دین نیز نمیتوانند از قبل، قوانینی را برای همه جوامع وضع کرده باشند و جامعه را بر اساس آن مدیریت کنند. جزائری معتقد بود که حداکثر وظیفه دین در این زمینه، ترغیب و تشویق مردم به رعایت قانون است و نه وضع قوانین جزئی. دین باید مُبلِّغ رعایت قانون برای حفظ اجتماع باشد، نه چیزی بیش از این. با این رویکرد، وی دین را در قالب یک مرام اعتقادی و سلوک اخلاقی و در قالب یک نظام تربیتی مورد تعریف قرار میداد (نقل از وبلاگ سید مرتضی جزائری؛ به کوشش شاگردان وی).
🔺وصیتنامه این روحانی نوگرا نکات قابل توجهی داشت:
- پس از تکمیل غسل قدری تربت حضرت سیدالشهداء (علیه الصلوة و السلام) را در مختصر آبی ریخته حل کرده و بر سراپای من بپاشند.
- آگهی فاتحه را کمعنوان و ساده درج کنند و بیش از این ننویسند: غلام و غلامزاده حضرت امیرالمومنین (علیه صلوة المصلین) و خاک راه دوستانش سید مرتضی جزایری
- از تمام اولاد و اولادزادگانم استدعا میکنم که در زندگی شخصی خود از اسراف و تجمل بپرهیزند و از حد احتیاج و ضرورتهای آبرویی قدمی فراتر نگذارند تا اولاً دل مردم باآبرو و کمدرآمد شکسته نشود و ثانیاً از بدیهایی که لازمه تجملپرستی است دور بمانند و ثالثاً اگر خدا امکان مالی عطا فرمود، در کمک کردن به مردم محتاج و بهخصوص افراد صالح و آبرومند جسور باشند که بسیاری از محاسن اخلاق و فضائل روح بدون کمکرسانی به مردم میسر نمیشود.
- همسر عزیزم اقامه مجلس لعن و تبری از اعداء امیرالمومنین (علیهالسلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) را تعطیل نکنند حتی اگر متصل به روز معهود، فوت کنم.
@rawinews
🌐نخستوزیر جدید عراق و تداوم بحران و ابهام
راوی #سیاست_خارجی : سرانجام پس از چند هفته رایزنی و همانگونه که دو هفته پیش در راوی نوشته بودیم، محمد توفیق علاوی به عنوان نخستوزیر جدید عراق مأمور به تشکیل دولت شده است.
علاوی که همچون پسر عمویش ایاد علاوی (نخستوزیر اسبق عراق) به عنوان سیاستمدار شیعه متمایل به غرب و سکولار شناخته میشود، پیشتر در دولت نوری مالکی، وزیر ارتباطات بود و به دلیل اختلاف شدید از دولت کناره گرفت.
با وجود آنکه محمد علاوی به عنوان سیاستمدار نزدیک به ایران شناخته نمیشود، اما برخی معترضان عراقی از ساعاتی پیش که انتخاب وی قوت گرفته بود، او را «منتخب احزاب فاسد» دانسته و با وی مخالفت کردهاند. علاوی نیز متقابلا پس از اعلام نخستوزیری خود گفته که از حق اعتراض مردم حمایت کرده و از آنها میخواهد که تا رسیدن به اهداف خود به تظاهرات ادامه دهند.
باید دید که علاوی چگونه میتواند خواستههای معترضان را اجابت کند. آنها خواهان تشکیل دولت مستقل بدون وابستگی خارجی و بدون دخالت احزاب و ائتلافهای فعلی پارلمان هستند و علاوی نیز بدون حمایت آنها نمیتواند دولت جدید را تشکیل دهد. وی که مخالف خروج فوری نیروهای نظامی خارجی از عراق بود، اکنون برای رسیدن به نخستوزیری به سران احزاب اصلی تعهد داده که به مصوبه پارلمان مبنی بر اخراج نیروهای خارجی عمل کند.
قرار است علاوی مقدمات برگزاری انتخابات زودرس پارلمان را فراهم کند. در این انتخابات، رأیگیری دیگر به صورت لیستی نیست و باید به افراد رأی داده شود نه احزاب و لیستها. این یکی از خواستههای معترضان بود که چندی پیش مجلس با آن موافقت کرد.
@rawinews
🌐کشته شدن رهبر القاعده در شبهجزیره عرب
راوی #سیاست_خارجی: نیروهای آمریکایی به سیانان گفتهاند که قاسم الرّیمی؛ معروف به ابوهریره صنعانی را که در پنج سال اخیر فرماندهی عملیاتهای القاعده در عربستان و یمن را بر عهده داشت، عصر دیروز به قتل رساندهاند.
قاسم الریمی ۴۱ ساله از نیروهای سَلفی یمن بود که پس از کشته شدن رهبر پیشین القاعده جزیرةالعرب به رهبری آن انتخاب شد. این شعبه القاعده نزدیکترین شعبه به اسامه بنلادن به شمار میرفت و پرچم آن نیز شبیه پرچم داعش است.
گفته میشود که عملیات ترور قاسم الریمی با دستور شخص ترامپ انجام شده، اما دولت آمریکا هنوز این خبر را اعلام نکرده است. احتمال دارد که ترامپ پس از پایان ماجرای استیضاح در مجلس سنا، ترور قاسم الریمی را اعلام کند و از آن نیز برای مقاصد انتخاباتی خود بهره بگیرد. دولت آمریکا جایزه ده میلیون دلاری برای دستگیری این رهبر القاعده تعیین کرده بود.
برخی رسانههای عربی از جمله الحدث و العربیه نیز کشته شدن ریمی را تأیید کردهاند.
@rawinews
🌐افشای پنهانکاری چهل ساله آلسعود
راوی #سیاست_خارجی : ۱۶ روز پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران و در حالی که جهان سرگرم تماشای آغاز تنش میان ایران و آمریکا بود، ناگهان در صبح اولین روز از قرن پانزدهم قمری (برابر با ۲۹ آبان ۱۳۵۸ و ۲۰ نوامبر ۱۹۷۹) خبر گروگانگیری در مسجدالحرام منتشر شد.
مطبوعات ایران با دو رویکرد متفاوت به گزارش و تحلیل این واقعه پرداختند. روزنامه کیهان با تیتر «قیام مسلحانه ضد آمریکایی مسلمانان در عربستان» احتمال داد که این واقعه تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران رخ داده است. اما روزنامه جمهوری اسلامی که ارگان حزب جمهوری اسلامی بود، این واقعه را از توطئههای آمریکا و اسرائیل برای بدنام کردن شیعیان دانست و چنین تیتری برای صفحه نخست خود برگزید: «با افشای نقش آمریکا در فاجعه تجاوز مسلحانه به حریم مقدس بیتالله الحرام؛ وحشت، کاخ سفید را فراگرفت».
آن روزها امام خمینی هنوز در قم ساکن بود و دفتر ایشان با صدور بیانیهای ضمن محکومیت حمله مسلحانه به مسجدالحرام، آن را خلاف موازین اسلامی دانست و احتمال داد که این حمله به دستور آمریکا انجام شده تا بین مسلمانان اختلاف بیاندازد.
اکنون پس از چهل سال، شبکه الجزیره به نقل از اسناد فرانسوی اعلام کرده که تعداد قربانیان آن گروگانگیری، بیش از ۱۰ برابر رقمی است که سعودیها چهل سال پیش اعلام کردهاند.
صبح اول محرم سال ۱۴۰۰ قمری، دو هفته پس از پایان اعمال حج و اشغال سفارت آمریکا در تهران، ناگهان حدود هزار فرد مسلح به رهبری دو سَلَفی ۴۴ ساله به نامهای محمد عبدالله القحطانی و شوهر خواهرش جهیمان العتیبی اقدام به گروگانگیری حجاج و حاضران در مسجدالحرام کرده و اعلام کردند که محمد قحطانی همان مهدی موعود است که از کنار کعبه ظهور کرده است.
قحطانی و عتیبی از شاگردان بنباز؛ مفتی مشهور وهابی آلسعود در دانشگاه اسلامی شهر مدینه بودند و خود را «جماعت اهل حدیث» مینامیدند. بنباز نیز به پیروان خود «سَلَفیه محتسبه» لقب داده بود. آنان همچون دیگر وهابیها و سلفیها مدعی مقابله با انحرافات و بازگشت به اسلام اولیه و اصیل بودند. آنها تحت تأثیر تعالیم محمد بن عبدالوهاب؛ پیشوای وهابیها قرار داشتند و همچون سلفیهای مصری عضو اخوانالمسلمین خواهان مقابله با غرب و حکومتهای وابسته به آن از جمله آلسعود بودند.
آن روزها خالد بن عبدالعزیز به عنوان چهارمین پادشاه سلسله سعودی در عربستان سلطنت داشت و محمد قحطانی که از نسل سادات سنیمذهب بود و میگفت از طریق رؤیاها و الهام فراوان یقین پیدا کرده که مهدی منتظر است، با گروگانگیری خونین در مسجدالحرام اعلام ظهور کرد.
شورش این گروه ۱۴ روز طول کشید و آلسعود مجبور شد از کماندوهای فرانسوی و نیروهای پاکستانی برای سرکوب شورش و پایان گروگانگیری کمک بگیرد. آنها ابتدا با کسب جواز حمله به مسجدالحرام از علمای بزرگ سعودی و سپس مسلمان کردن کماندوهای فرانسوی از راههای مختلف به مسجد حملهور شده و مدعی مهدویت را به قتل رساندند.
با قتل محمد قحطانی پیروان او که طبق روایات اسلامی معتقد بودند مهدی موعود در کعبه کشته نمیشود، دچار تردید شدند و کار سرکوب شورش راحتتر پیش رفت. آلسعود در آن زمان اعلام کرد که این گروگانگیری با کشته شدن ۲۵۰ شورشی، ۱۲۷ مأمور و ۲۶ حاجی پایان یافته است. اما اکنون پس از چهل سال، شبکه الجزیره به اسناد فرانسویهای حاضر در عملیات دست یافته که از کشته شدن حداقل پنج هزار نفر خبر میدهد و حدود سه هزار تن از آنان از حجاج و زوار کعبه بودهاند.
اهمیت ماجرا در این است که سال ۹۴ در جریان حادثه منا، آلسعود تنها کشته شدن حدود ۸۰۰ حاجی را پذیرفت، ولی منابع میدانی و خارجی از کشته شدن ۲۴۰۰ تا ۸۰۰۰ زائر خبر دادهاند که ۴۶۴ تن از آنان حجاج ایرانی بودند و دولت عربستان نیز تاکنون از اعلام رسمی قربانیان این بیتدبیری فاجعهبار خود امتناع کرده است.
@rawinews