🍃 🍃 منم مثل اسمم بودم موهام بلوطی، چشام قهویی، ریزه میزه. باهم توی دارو خونه کار میکردیم.. 🩺 تا اینکه یه روز مامانم زنگ زد گفت زود بیایید خونه مهمان داریم. از اونجایی که میدونستم ماجرا خواستگاریه به بلوا گفتم گفت دکتر گفته امشب تا دوازده شیفتیم منم گفتم اوکی به مامانم پیام دادم گفتم. چند روز همینطوری گذشت با پیچوندنای ما. اینم بگم من هیچ وقت به بلوا حسادت نمی کردم ولی بلوا همیشه میگفت کاش من یه دختر قهویی بودم منم همیشه بهش می خندیدم. منو بلوا چادری بودیم. یه روز داییم اینا امدن داروخونه تا بلوا رو ببرن برن خونه ما خواستگاریش بلوا هم تو رو در وایسی گیر کرد و رفت. 👌خلاصه من تنها تو داروخونه بودم و هزار بار بلوا رو فش کش کردم چون اون روز خیلی شلوغ بود. ساعت فک کنم ده بود که دکتر درمانگاه دکتر جهانی امد خدافظی کنه انقدر سرم شلوغ بود که نتونستم باهاش خدافظی کنم. اومد بهم گفت بلوط هنوز نرفتی گفتم نه آقایی دکتر بلوا رفت بعد اظهر منم دست تنهام آقا قاسمی هم زنش زایمان داشت نیومد. خودش رفت فرم پوشید امد کمکم خدا خیرش بده.🥰🙏 داشتیم تعطیل میکردیم که یه لات امد گفت خانم تو دارو اشتباه دادی به من حالم داره بدتر میشه منم گفتم آقا شما خودت گفتی اینو بهم بده هرچی من گفتم این دارو به درد شما نمیخوره شما خودت گفتی بهم بده منم دادم. همون لاته داد کشید گفت تو غلط کردی اینو دادی به من😠🤬 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

ما تازه عروسي كرديم و شوهرم از همون روز اول هر شب بدون استثنا يكي دو ساعتي با دوستاش ميره بيرون و شب نشيني😭😔 حتي وقتي مهمون هستيم يا مهمون داريم هم يه جوري ميپيچونه ميره بيرون جدا از اينكه بهش مشكوك شدم خيلي دلم ازين كارش ميشكنه، نا سلامتي تازه ازدواج كرديم و من هر شب تا ساعت يك يا دو تو خونه تنهام خيلي بخاد لطف كنه بهم دوازده و نيم مياد خونه شغل همسرم خيلي سخته و مجبوره صبح تا شب شركت باشه، شبا هم كه ترجيح ميده با دوستاش باشه 👌ميخام بدونم من چيكار بايد بكنم؟ يه بار سر همين موضوع باهاش دعوا كردم ولي اصلا فايده نداشت☹️ الان فقط بي محلي ميكنم و تا بياد من ميرم تنها ميخابم واقعا تحمل اين شرايطو ندارم😔😔 برای ارسال پیام و کمک کردن به دوستمون به آیدی ما پیام بدید🌹❤️@hastammmm ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#سیاست_زنانه💓💄 🚫 این جملات را هرگز به همسرتان نگویید! مردها از زنان غرغرو خوششون نمیاد. این جملات چه از زن شنیده شود و چه از مرد، شکننده است: 🥺😔 👈 ما هیچوقت بیرون نمی رویم. 👈 همه به من بی محلی می کنند. 👈 می خواهم همه چیزرا فراموش کنم. 👈 خیلی خسته ام، هیچ کار نمی توانم بکنم. 👈 خانه همیشه کثیف است. 👈 هیچ کس دیگر حرف مرا گوش نمی دهد. 👈 من در این خانه ارزشی ندارم، فقط یه کارگرم. 👈 دیگر دوستم نداری. 👈 من که از تو خیری ندیدم. 👈 تو گولم زدی، خواستگاران زیادی داشتم. 👈 حرف هایت برای من دیگر ارزشی ندارد. 👈 زن زیاد است، از تو بترها هم وجود دارد. 👈 نمی خواهی برو طلاقت را بگیر. 👈حوصله ات را ندارم. 👈 من طلاق می خواهم، از تو متتنفرم. 👈 در خانه پدرت به تو چیزی یاد ندادن. 👈 عجب آدم زبان نفهمی هستی. 👈 خرت که از پل گذشت، دیگر ما را آدم به حساب نیاوردی. 👈 تو هیچی نداشتی، من تو را به اینجا رساندم. 👈 حیف خوبی، حیف از این همه زحمت و تلاش،👈 تو لیاقت نداری، لیاقت تو همین است. ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

🍃 قبل از اینکه چیزی بگم آقایی جهانی سرم دراومد حسابی باهاش حرف زد تا خودش فهمید،، ساعت نزدیک یک بود بهم گفت خودم میرسونمت وسط راه بودیم که بهش گفتم خیلی حوصله دارین جناب دکتر، اونم خندید گفت بخدا اگه یه کلمه دیگه حرف میزد با مشت میرفتم تو حلقش.👊 کلی خندیدم تا برسیم ازش خدافظی کردم رفتم خونه تا رسیدم کلی بلوا رو زدم بابام عصبانی زنگ زد آقایی جهانی گفت بلوط دیگه نمیاد درمانگاه. اونشب کلی گریه کردم. کارم شده بود این گریه میکردمو غذا نمیخوردم. راستش دلم واسه دکتر جهانی تنگ شده بود. فرداش مامانم گفت به خودت برس داره برات خواستگار میاد منم باشه رو گفتم و آماده شدم. خلاصه که دکتر امده بود خواستگاریم. بعد از یه مدت عقد کردیم روز به روز وضع بلوا بدتر میشد مانتو جلو باز، بی حیایی جلو آرشا و از اینجور رفتارها یه شب ازش پرسیدم داری راحتو کج میری بلوا. بهم گفت زندگی خودمه تینجوری دوس دارم شوهرمم راضیه به توچه بهش گفتم بلوا اینجوری نبودی تو گفتم میدونی چرا میخواستم مثل تو باشم چون آرشا همیشه بهت اهمیت میداد من آرشا رو میخوام شده بی آبروی به بار میارم ولی به دستش میارم این مو ضوع رو به مامانم گفتم بهم گفت که میفرستمون تهران ماهم بعد ازدواج رفتیم تهران یه سال بعدش قربانی اسید پاشی شدم بلوا که فهمید امد و کلی پیشنهاد وسوسه انگیز به آرشا داد ولی آرشا گفت من زنم رو دوست دارم و همه جوره واسه من زیباس 💥الان دوساله که ازدواج کردیم و به لطف عمل زیبای دوبار صورت قبلیم رو به دست آوردم و یه دختر چهار ماهه دارم و بلوا هم طلاق گرفت رفت اونور آب ✈️ ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

🌼🌹 ما مانند پروانه هایی هستیم که برای یک روز پر و بال می زنند 🌸🌷 و فکر می کنند که آن برای همیشه است. 🦋عصرتون بخیر رفقا🦋❣ ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#پاسخ_اعضا 🌻🌿🌷 سلام...من چند وقتیه عضو کانالتونم این مدت خیلی درمورد مسئله های بقیه فکر کردم ولی راه حلی نداشتم😎 💥اما برا این دوستمون که شوهرش تا دیر وقت با دوستاش هست و باهم دعوا داشتن میگم👇 منم شرایطی مثل تو داشتم دعوا کردم قهر کردم همه جوره بحث داشتم تا یک ماه هیچ حرفی هم نزدیم باهم ولی فایده نداشت... اما یه روز به خودم اومدم گفتم ایشون بعد این همه سال با دوستاش مجردی بودن و عادت کردن پس منم شرایط خونه رو عوض میکنم غر زدن هامو کنار گذاشتم وقتی میومد خونه با روی خوش استقبال میکردم حتی بعضی وقتا میگفتم نمیخوای بری بیرون پیش دوستات و اینکه رو پای خودم وایسادم تنهایی میرفتم بیرون و خرید و اینا کم کم آقامون دید من گیر نمیدم بهش دوستاش گذاشت کنار الان میگه نمیتونم تو ول کنم برم... بعد وجود بچه هام هم بی تاثیر نیست من دوقلو دارم و یه تک دختر که با فاصله سنی ۱سال از دوقلوها به دنیا اومد و یخ جورایی سه قلو هستن... 💥میخام بگم بیخیال باش تو هم مستقل باش وقتی میخاد بره بیرون توهم با دوستات قرار بزار برید خونه هم دیگه..ولی دعوا و مشاجره نه چون بدتر میشه از طرفی بهش حق بده کل روز سرکار و فقط شب برای خودش هست پس پیش دوستاش احساس راحتی میکنه که ترجیح میده بره اونجا .. اون آرامشی که دوستاش بهش میدن رو تو بهش بده ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#داستان_کوتاه_عاشقانه 💥یه روز مامانم اومد ،خونه گفت زود باش پرسیدم چی رو؟ گفت سورپرایزه مبلها و فرش و میز ناهارخوری و کلاً دکور خونه رو تو ده دقیقه عوض کرد، و زنگ در رو زدن هول شد از خوشحالی گفت چشماتو ببند چشمامو بستم دستمو گرفت برد دم در در رو باز کرد گفت حالا چشماتو باز کن، چشمامو باز کردم دیدم یه پیانو یاماها ،مشکی، همونی که ده سال قبلش هزار بار رفته بودم از پشت ویترین دیده بودمش، دم در بود حالا نمیدونم همون بود یا نه اما همونی بود که من ده سال قبل واسه داشتنش پرپر گفت زده بودم خیلی جا خورده بودم چی میگی؟ گفتم چی میگم؟ میگم حالا؟ الان؟ واقعاً حالا؟ بیشتر ادامه ندادم پیانو رو آوردن گذاشتن اون جای خالی ای تو خونه که مامان خالی کرده بود من هم رفتم تو اتاقم نمیخواستم بزنم تو .پرش ولی هزار بار دیگه هم از خودم پرسیدم آخه حالا پیانو به چه درد من میخوره؟🤷‍♀ من که خیلی سال از داشتنش دل .کندم ده سالی تو خونمون خاک خورد و آخرش هم مامانم بخشیدش به نوه عموم. یه روز اولین عشق زندگیم که چهارده سال ازم بزرگتر بود رفت ،فرانسه، اون جا با یه زن فرانسوی که چند سال ازش بزرگتر بود ازدواج کرد منم که نمیخواستم قبول کنم از دست دادمش شروع کردم واسه خودم داستان ساختن ته داستانم هم این طوری تموم میشد که یه روزی بر می،گرده وسط داستان هم اینجوری بود که داره همه تلاشش رو میکنه که .برگرده این وسطا هم گاهی به من از فرانسه زنگ میزد و ابراز دلتنگی میکرد...🥺 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

ادامه.. 💥بعد از هفت سال خیالبافی دیدم چاره ای ندارم جز اینکه با واقعیت مواجه شم. شروع کردم به دل کندن من هی دل کندم و هی خوابش رو دیدم که برگشته دوباره دل کندم و باز خوابش رو دیدم که ،برگشته تا اینکه بالاخره واقعاً دل کندم😅 چند سال بعدش تو فیس بوک پیدا کردیم همو اومد حرف بزنه گفتم حالا؟ واقعاً الان؟ من خیلی وقته که دل کندم یه دوستی داشتم کاسه صبرش خیلی بزرگ بود. عاشق یه پسری شده که بود که فقط یک ماه باهاش دوست بود. اون یک ماه که تموم شده بود پژمان رفته بود پی زندگیش و سایه مونده بود با حوضش بعد چند سال به روز بهش گفتم دل بکن خودت میدونی که پژمان برنمیگرده گفت ولی من صبر میکنم. هر کاری هم لازم باشه میکنم یک سال بعد رفت پیش یک دعانویس شش ماه بعدش با پژمان ازدواج کرد. اون روزا دوست بیچاره ام خیلی خوشحال بود. به خودم گفتم حتماً استثنا هم وجود داره دو سال بعدش شنیدم که از هم جدا شدن پیداش کردم خیلی عصبانی بود. پرسیدم چی شده؟ گفت پژمان اونی نبود من فکر میکردم گفتم پژمان همونی که بود که تو فکر میکردی ولی اونی نبود که که الان میخواستی پژمان اونی بود توی اون روزا همون چندسال قبل تو میخواستی که باشه و وقتی نبود، باید دل میکندی. ✍رخساره ابراهیم نژاد ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#پاسخ_اعضا برای خانمی که تازه ازدواج کرده 👇 سلام عزیزم به نظر من تا بچه دار نشدی واگر اصلا بهت اهمیت نمیده باید ازش طلاق بگیری چون که اگر بچه دار بشی مجبور میشی به خاطر بچه هات بسوزی و بسازی😭😔 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

سلام راهنمایی میخوام از اعضای کانال. من 13 سالمه حدود چهارسال پیش که اصلا از چیزی سر در نمیاوردم و اینا عاشق ی پسری شدم 👌جوری که نماز میخوندم میگفتم خدا قسمتم کنش و هزار کار دیگه تا توجهش بهم جلب شه ولی میدونستم هوسه و از سرم میپره ولی داشتم داغون میشدم گریه می کردم از خدا میخواستمش تا اینکه حدود 1 سال دو سال پیش از خدا و اماماش خواستم مهرش رو از دلم بیرون کنه و عوضش کسی که لایقم هست و عاشقم هست رو سر راهم قرار بده به طور عجیبی دیگه بهش فکر نمیکردم! دیگه برام مهم نبود از سال قبل عاشق ی پسر دیگه شدم که متوجه نگاه های زیر چشمی که بعضی وقتا بهم میکنه میشم همسایمون هست و پسر مذهبی و متدینی هست، بازم میگم هوسه ولی میگم شاید اون پاداشی باشه که از خدا خواستم به نظرتون چیکار کنم که مطمئن بشم عشقه یا هوس ممنون برای ارسال پیام و کمک کردن به دوستمون به آیدی ما پیام بدید🌹❤️@hastammmm ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#مادرم‌بخاطر‌برادر‌م‌بلایی‌سرم‌اوردکه... مهرداد دیگه باهام مهربون شد مثل سابق خیلی هم بیشتر ازم مراقبت میکرد🥰 ولی حیف که عمر خوشبختی ما کوتاه بود، دادگاه محسن داداشمو محکوم کرده بود و ماشینشو توقیف کرده بودن، محسن خیلی میسوخت ازینکه زندگیشو و اموالشو از دست داد.. مامانم ازون آتیشی تر بود، مدام بهم زنگ میزدو من جواب نمیدادم دو بارم اومد درخونمون ولی از ترسم جواب ندادم، خانواده من اگه میخواستن هر کاری میکردن.. دیگه رفته بودم تو ماه هفتم یروز مهرداد گفت فردا سمیرا میاد نهار، اگه نمیتونی درست کنی زنگ بزنم سفارش بدم، گفتم نه دستت درد نکنه قیمه درست میکنم، فرداش سمیرا با یه جعبه شیرینی اومد، بغلش کردم و بوسیدمش پژمرده شده بود.. گفتم چرا زحمت کشیدی!؟ گفت مهرداد بهم گفت هوس شیرینی میکنی گفتم بگیرم باهم حسابی بخوریم 😅 خیلی دلم میخواست بدونم چی شد که طلاق گرفتن، خواستم یجوری سر صحبت رو باز کنم که گفتم : سمیرا شرمندم بخدا 🥺😓 من هنوزم نمیدونم چی شد به اینجا رسید نمیدونم محسن چرا اینجوری کرد، روم هم نمیشد از خودت بپرسم😔 گفت دیوونه تو چرا، زندگی ما و شما هیچ ربطی بهم نداره، درسته بابامم همش غر میزنه و به مهرداد میگه تو مرد نیستی وگرنه دختر اونارو نگه نمیداشتی🤨 تازه فهمیدم چرا مهرداد کمتر خونه باباش میرفت بمیرم براش.. گفتم خوب از اول بگو برام محسن چیکار کرد، قبول دارم بداخلاق بود ولی خیلی دوست داشت، چی شد اون عشق آتشین!! ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#سیاست_زنانه👠👑 🔰جملاتی که مرد را جادو کرده و بی تاب دیدنش میکنه: 💐من بهت افتخار میکنم 💐بوجودت میبالم 💐باعث افتخارمه که همسر توام 💐چشم 💐سرور من 💐آقای من 💐مرد قدرتمند من 💐تو چقدر زور داری ماشاالله 💐تکیه گاهم 💐تنها پناهم 💐امیدم 🔴اشتباهی که خیلی از خانم ها انجام میدن اينه که شوهرشون با چنین کلماتی خطاب میکنن:جوجو،نازی،پیشی،و....،یا وقتی همسرشان آماده شده بره بیرون ميگه ((چقدر خوشگل شدی)) این جمله حالت زنونه داره، بهتره بگید چقدر خوشتیپ شدی😉 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══