#سوال_اعضا👇🍃
سلام به دوستان عزیز .امیدوارم حال دلتون خوب باشه.من یه مشکلی دارم اگه ممکنه راهنمایم کنید راستش شوهرم هرجا کار میکنه سخت بهش حقوقشو میدن روز اول صابکارا یجوره دیگه باهاش حرف میزنم که مثلا هفتگی تصویه میکنم اخرهفته که میشه نصف نیمه بهش میده البته به گفته شوهرم.دیگه راستو دروغش با خودش.واین باعث شده دیگه کم بیار م هزار جور فکرو خیال میکنم که چرا روز اول یچیزی میگن بعدش سرهفته نصف پولشو میدن.سر این همش باهم دعوا داریم که چرا تو یبار حرفتو ب صابکارت نمیزنی.همش میگه نداره اگه داشت میده.احساس میکنم شوهرم بهم دروغ میگه چون سابقه هم داشته.بخدا دیگه کلافه شدم نمیدونم این پولا چیکار میکنه هزار جور فکر میاد تو ذهنم.بعضی وقتا میگم بیخیال باشم ببینم میخاد چیکار کنه خب نمیشه مستاجری اجاره خونه خرج خونه اینا همه هستن.بهش فشار نیاری اینم بیخیاله.تورو خدا بگید چیکار کنم که بفهمم شوهرم داره چیکارمیکنه دروغ میگه بهم یا واقعا همچین چیزی هست البته اینم بگم شوهرم هرکی یبار احترام گذاشته دیگه میمونه رودربایسی که ب طرف فشار بیاره حتی باوجود اینکه شرایطمون خودش میبینه
برای ارسال پیام و کمک کردن به دوستمون به آیدی ما پیام بدید🌹❤️@hastammmm
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
#ارسالی_اعضای_کانال 😍🌷
سلام من اومدم از زندگی خودم بگم.
من ۱۸ سالمه.
۱۵ سالگی با پسری به اسم اشوان دوست شدم.
پسر خوبی بود. بهم دست درازی نمیکرد مگر اینکه خودم بخوام.
باهم دوست بودیم. همون دوست داشتیم. باهم در ارتباط بودیم.
تا اینکه اوایل ابان پارسال، باهم محرمیت خوندیم و بهم گفت برای خوردن قهوه، برم خونه نقلی خودش
اشوان ۲۰ سالش بود.
منم گفتم باشه و رفتم خونش. همه چی اوکی بود تا اینکه بهم گفت بیا بریم فیلم ببینیم.
وسط فیلم بود که شیطنتم و گل کرد و اتفاقی که نباید، افتاد.
دوماه بعدش از حالت تهوع هام، رفتیم آزمایش و متوجه شدم ازش باردارم. اونم دوماهه.
بهم گفت من دوست دارم و ترکت نمیکنم.
واقعا هم همه جا پشتم بود. وقتی به خانوادم گفتم، بر خلاف فکرم، منطقی کنار اومدن با موضوع.اصلا باورم نمیشد که اینجوری برخورد کنن.
بابام گفت باهم عقد کنید بعد برید سرپخونه زندگیتون. اما کسی متوجه نشه.
اما از شانس بدم زنداداشم همه جا پخش کرد موضوعو.
پیام ها و زنگهای فامیل، داشت داغونم میکرد.
اینکه انگ خرابی چسبیده بود به پیشونیم اذیتم میکرد.
من ۱۷ سالم بود همش.
اشوان هم پشتم بود و میگفت که حرف مردم برات مهم نباشه، من پیشتم.
من عاشق اشوان بودم. عاشقم بود.
مدرسه هم وقتی فهمید حاملم، اخراجم کرد.
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
#ارسالی_اعضای_کانال 😍🌷 سلام من اومدم از زندگی خودم بگم. من ۱۸ سالمه. ۱۵ سالگی با پسری به اسم اشوان
🍃
🍃
مراسم عقدمون برگذار شد. ولی بر خلاف رویاهام.
روز به روز افسرده از میشدم.
توی بهمن ماه بود که اشوان گفت پاشو بریم مسافرت، از این حال و هوا در بیایی.
بلند شدیم و رفتیم مسافرت.
👌خانوادم کم باهام ارتباط داشتن.
خونشون نمیرفتم و بهم زنگ نمیزدن.
توس سفر همه شهرا رو میگشتیم. همه جا باهم میرفتیم. تا اینکه اشوان گفت، بریم گیلان خونه بگیریم برای زندگی. منم گفتم باشه. دوری از خانواده بیخیالم که خبر ازم نگرفته بودن و فامیل برام مناسب بود.
با قرض و.. تونستیم یه خونه بگیریم.
خونه رو با پول اشوان، که به دروغ گفت بابات بهم پول داده، وسیله چیدیم.
۵ میلیارد زیر قرض و وام بودیم.
تا عید، که همه کارهای خونه تموم شده بود، تصمیم گرفتیم بریم جنسیت بچه رو مشخص کنیم.
بچم پسر بود. توی خونه براش اتاق آماده کردم. سیسمونی چیدم.
اشوان هم صبح تا شب سر کار بود.
بعضئ روزا هم میرفت دانشگاه توی هفته.
منم توی خونه تنها همدمم، پسرم بود.
اشوان با اینکه کار میکرد، همیشه هواسش بهم بود. مواظبم بود.
چون عاشقم بود...
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
🍃 🍃 مراسم عقدمون برگذار شد. ولی بر خلاف رویاهام. روز به روز افسرده از میشدم. توی بهمن ماه بود که اشو
🌿
ماه بعدش، یعنی اردیبهشت ماه، دیدم بچه دوروزه توی شکمم تموم نمیخوره.
رفتیم ازمایش که معلوم شد بچم سقط شده.
اونم بخاطر استرس زیاد من.
یه شکست سنگین بود برام.
یک هفته بیمارستان بستری بودم.
نمیتونستم با خودم کنار بیام. با بچم هفت ماه زندگی کرده بودم.
سخت بود برام. خیلی خیلی سخت.
اشوان توی این چند وقت کلی پیر شد. کار و درس و زندگی و...
یک روز که اشوان رفت سرکار، دست به خودکشی زدم.
وسط خرداد بود. وقتی به هوش اومدم، فقط چهره شکسته و موهای سفید اشوان جلو چشمام بود.
من یه هفته توی کما بودم. چون قرص خورده بودم.
اشوان فقط لبخند زد و قوربونم رفت.
تصمیم گرفتم، یکم با زندگیم کنار بیام. بچه رفت، اما دوباره برمیگرده.
زندگیم بره، دیگه برنمیگرده.
سعی کردم خودمو درست کنم.
دو هفتس میگذره از مرخص شدنم.
دارم خودمو درمان میکنم. پیش روانشناس میرم و سعی میکنم زندگی خوبی برا خودمو شوهرم بسازم.
درسته تا چهار سال آینده نمیتونم بچه دار شم، اما من شوهرم رو دارم.
توی تابستان کار میکنم و سعی میکنم کمک خرج شوهرم باشم تا قسط و قرض هاشو بده. و از اول مهر درسم رو شروع میکنم.
سخته برام، ولی من میتونم. شماهم برام دعا کنید.
درسته من اشتباه بزرگئ کردم، ولی با آدم درستش اشتباه کردم:)))
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶غم یار...
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
گفتم باشه ولی ته دلم بهش مشکوک بودم! 🤔 اون داشت یچیزی رو از من قایم میکرد وگرنه اینهمه دست و پاشو گم
مادرشوهرم از تو آشپز خونه جاری مو صدا کرد که بره میوه بشوره منم از فرصت استفاده کردمو رفتم کنار دختر عموش نشستمو خیلی صمیمی سلام علیک کردمو گفتم چخبرا و اینا شنیدم راجب فاطمه حرف میزدین چخبر ازش
گفت سلامتی ازدواج کرده خداروشکر رفته شیراز
گفتم اوا اونکه بچه داشت، گفت تو کدوم فاطمه رو میگی من زن قبلی حمیدو میگم
اونجا بود که دوهزاریم افتاد
خودم زدم به اونراهو گفتم آهان، چه خوب خوشبخت بشه ایشالله!!
ادامه داد ببین یچیزی بپرسم ناراحت نمیشی!؟
_نه عزیزم بپرس منو تو نداریم که
با خجالت گفت حمید از وقتی با تو ازدواج کرده خوب شده نه، گفتم آره خداروشکر
چطور مگه!
_ یعنی العان بهت وفادار!؟
_سرمو تکون دادمو گفتم مردا همشون همینن کلا مرد خوب نداریم، منم کنار اومدم زیاد بهش گیر نمیدم
ابروهاشو برد بالا و تعجب کرد😳
گفت ولی فاطمه خیلی حساس بود،
یعنی اصلا طلاقشون هم سر همین بود
حمید بهت گفته!
گفتم آره، من تمام گذشته شو میدونم خیلی بیشتر از بقیه😏
داشتم دروغ میگفتم حمید چیز زیادی بهم نگفته بود ولی خوب دوس داشتم یچیزایی رو بدونم ولی کاشکی هیچوقت نمیفهمیدم،
👌تو گذشته آدما چرخیدن زندگی هارو به نابودی میکشونه شاید آدما العنشون با خیلی قبل فرق داشته باشه،
خلاصه دختر عموش شروع کرد و همه چی رو برام گفت اونم تمام چیزهاییکه شنیده بود میپرسید راسته یا چیز دیگس،
داشت از فضولی میمرد،
انقد که نفهمید من هیچی نمیدونستم که بخوام دانسته هاشو اضافه کنم!!
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
💐🌸🍃🍂❄️🍃🌻🍁🍃❄️🍂
🌼🌿
🌺
سه واژه ي مهم و تاثير گذار در زندگي
"انتخاب" "فرصت " تغییر"
باید "انتخابی" درست
داشته باشی تا "فرصتی"
مناسب پیدا کني؛
وگرنه زندگیت هیچگاه
"تغییر" نخواهد کرد...
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
💐🌸🍃🍂❄️🍃🌻🍁🍃❄️🍂
🌼🌿
🌺
در علم تاثیر کلام میگویند:
اگر شما بگویی انجام کاری سخت است،سخت میشود
اگرشما بگویی راحت است!راحت میشود.
اگر شما بگویی نمیشود!نمیشود!
شما اگر بگویی حالم عالیه،تمام عوامل متافیزیکی دست به کار میشوند تا حال شما عالی شود
اگرشما بگویی امروز چه روز عالییه!میبینی که کائنات چقدر سریع به این فرمان شما جواب مثبت میده.
اگر بگویی من گیجم! کائنات شمارو به سمت حواس پرتی و گیجی میبرد.
در انتخاب کلمه ها حتی به شوخی هم دقت کنید
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
باسلام لطفا درکانال بگذارید!! من ۱۸سالمه وبامردی۲۵ساله اشنا شدم ک دوتا بچه داره وزندگی خوبیو ندا
#پاسخ_اعضا 🌼🌿
سلام به ادمین عزیز واعضای محترم کانال، روزتون بخیر🌺
میخواستم درمورد دختر خانم هیجده ساله ای که عاشق مرد متاهل شدن صحبت کنم
دختر خانم گل، دوستان عزیز گروه جوابهای خوب ومنطقی فرستادن ومن نمیخوام تکرار مکررات کنم ولی دوست دارم اتفاقی که برای یکی از اقوام دور ما افتاده رو براتون بگم
چند سال پیش دختر این خونواده که تقریبا هم سن وسال شما بود شاید یکی دو سال ازشما بزرگتر، مثل شما عاشق یه مرد زن وبچه دار شد وباهاش ازدواج کرد بچه دار هم شد ولی بعد یه مدت زن اول شوهرش که طلاق گرفته بود دوباره برگشت سر خونه زندگیش شوهره هم که اصلا دیگه کار نمیکنه ودرآمدی نداره الان چند ساله که این خانم کارمیکنه هزینه زندگی شوهر وزنو بچه اولش رو هم میده😔
یه خورده بیشترفکرکنین، کمی هم به خونوادتون فکر کنین ببینین این فرد اونقدر ارزش داره که به خاطرش خونوادتون رو برنجونین وازدست بدین چون مسلما پدرومادرتون راضی به این کار نمیشن، ۱۸ سال باخون دل شما رو بزرگ کردن وبراتون کلی آرزو دارن....
امیدوارم اسیر احساسات نشی وعاقلانه تصمیم بگیری
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
♥️🌿🌷🌲
🌿
🌷
🌲
♥️
💙تکنیک فن بیان درست با همسر بد دهان
١_ اگر همسر بددهانی دارید اولین توصیمون بهتون تکنیک "در و دروازس"
یعنی باید یاد بگیرید که بعضی چیزهارو نشنیده بگیرید ازش و اجازه بدید تا عصبانیتش فروکش کنه!
پس👇
اکیدا جواب دادن و خدای نکرده متقابلا بددهانی درمقابل بددهانی ممنوع❌
٢_ سعی کنید خودتون رو آروم اما ناراحت نشون بدید که متوجه بشه آروم هستید و قصد مقابله ندارید و از طرفی هم ناراحت بخاطر شنیدن حرفهاش هستید!
٣_ روش آخر که اکثر روانشناسها پیشنهاد میکنند هم اینه که : بهش بگید " عزیزم من میدونم الان عصبانی هستی و چند ساعت بعد بخاطر حرفات کاملا پشیمون میشی ؛ بخاطر همین ترجیح میدم برم تو اتاق هروقت حالت بهتر شد میام.
مطمعن باشید ترک محل موثر از موندن و مشاجرس.
🌿
🌷
🌲
♥️🌲🌷🌿♥️
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
کار خوبه خدا درست کنه.mp3
3.67M
#پادکست
#قرار_دوم
🔰لحظاتی یاد آوری زندگی...🌸😍
🔰سعی کن با این راهکار ها حالتو بهتر کنی😊🙏
🔰کار خوبه خدا درست کنه، سلطان محمود خر کیه!؟
...............................................
💠به گویندگی : علی شرفی
...............................................
❇️سلسله پادکستهای آرامش بخش رو هر شب ساعت 21 از کانال ما دنبال کنید.😊❤️
رازِدِل 🫂
باسلام لطفا درکانال بگذارید!! من ۱۸سالمه وبامردی۲۵ساله اشنا شدم ک دوتا بچه داره وزندگی خوبیو ندا
#پاسخ_اعضا 🌼🌿
سلام ؛ در پاسخ به دوستمون که گفتند عاشق ی مرد متاهل شدم خواستم بگم ؛
👌 اشتباه میکنی این راه ، راه درستی نیست پشیمون میشی و آخر خوشی نداره ،
اولا زندگی اون خراب میشه بعدشم فک میکنی میتونی کنار بیای ؛
وقتی وارد زندگی اون شدی مشکلاتی که الان اصلن به ذهنت نمیرسه پیش میاد و اون وقت دیگه دیره.
الان تو اون موقعیت نیستی
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══