من دختری هستم ۱۵ سالمه و یه مشکل جدی دارم اینه که من تا حالا پریود نشدم ماه رمضون یه روز چند تا لکه برای اولین بار داشتم ولی بعدش نه س ی ن ه هام هم رشد متوسطی داشته و موهای ز ا ئ د هم رشد کردن ولی خیلی میترسم و ناراحتم همه اطرافیانم که هم سال خودم هستن شدن ولی من نه 😔 مادرم هم اصلا باهاش راحت نیستم و اونم اهمیت نمیده و حتی با این که س ی ن ه هام بزرگ شدن حتی یه نیم تنه برام نگرفته و همش عرق سوز میشم 😔 حتی یه بار رفت برای یکی از بچه های فامیل که ۳ سال از من کوچیک تره گرفت و اون هنوز نیاز به نیم تنه هم نداشت ولی برای من نه 😔 راستی ۳ ساله ت ر ش ح دارم ولی باز هم پریود نشدم لطفا کمکم کنیددددددد چکار کنم پریود بشم 😔 واقعا دارم عذاب میکشم 🙏 برای ارسال پیام و کمک کردن به دوستمون به آیدی ما پیام بدید🌹❤️@hastammmm ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#پاسخ_اعضا 🌸🌿 سلام ب همگی. خدمت دختر گلم سارینا جون و اون دختر گل 12 ساله. عزیزانم چ اشکالی داره ک شما همه چیز رو بلد باشید. این طرز تفکرات مال قدیم بود ک دخترا رو چشم و گوش بسته نگه میداشتند و پیامدش هزارتا مشکل بوجود میومد الان زمانه طوری شده ک دخترخانمها باید همه چیز رو در مورد خودشون و آینده شون بدونند شما همش تو سن 12 سالگی ک نمیمونید بالاخره بزرگ میشید، باید همه چیزو بلد باشید ک بتونید و آگاه باشید ک چطوری از خودتون و داراییهاتون محافظت کنید و من خودم دخترم 14 سالشه همه چیزو خودم یا دوتا خواهر بزرگش ک ازدواج کردن براش گفتیم و میدونه. چون من معتقدم از خودمون بشنوه بهتره تا اینکه از دوستاش بشنوه خیلی راحتیم ب همینخاطرم اصلا دور مسایل عشق و عاشقی نمیگرده از پسرا متنفره شیطون هست ولی تو خانواده و با دوستاش ولی چیزی رو از من پنهان نمیکنه با جنس مخالف هم کاری نداره. مامانهای گلم تو رو خدا زمونه مث قدیم نیست دقیقه ب دقیقه و ثانیه ب ثانیه تغییر میکنه و داره رو ب بدتر شدن میره برا دختراتون همه چیز رو بگید ک اگه خدایی نکرده یوقت ناخاسته تو شرایطش گیر کردند بلد باشند، چطوری از خودشون و عفتشون مراقبت کنند. نگید اگه ما براش توضیح بدیم چشم و گوشش باز میشه بزارید بشه بواسطه شما باز بشه نه اینکه خدایی نکرده ی جایی گیر کنند ک بخاند امتحان کنند. تو رو خدا مواظب دسته گلهاتون باشید، خودمونم ی روزی هم سن و سال بچه هامون بودیم چشم و گوش بسته بعدش هزار مشکل برامون پیش اومد من خودم تو سن 16 سالگی ازدواج کردم و تو اوج شیطنت چیزی از زناشویی نمیدونستم شب زفاف لباس عروسم رو دراوردم و رفتم تخت خابیدم! نصف شب مادر شوهرم اومد تو اتاق گفت پس کو همه پشت در منتظرند نمیدونید اونشب چی بر من گذشت و تا صبح گریه کردم و ب زور انجام شد میترسیدم ب همینخاطر برا شب زفاف دخترام همه رو بیرون کردم از خونه و نذاشتم کسی بمونه و اصلا هم نه ازشون نشونه خاستم نه چیزی چون بهشون اعتماد داشتم، خدا رو شکر مادر شوهراشونم خیلی فهمیده بودن ک چیزی نپرسیدن نزارید برا دختراتون چنین اتفاقایی بیفته. ممنون از همگی 🙏🙏🙏💕💕 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#پاسخ_اعضا 🌸🌿 سلام وقتتون بخیر. در مورد اون دختر خانم ۱۵ ساله که عاشق پسر عموشه خواستم بگم دخترم! شما هنوز خیلی کوچیکی... اصلا سنی نداری که به این چیزا فکر کنی. عاشقی به این سادگی نیست که تو فکر میکنی. مگه ازدواج بچه بازیه آخه که تو توی ۱۲ سالگی فهمیدی عاشقشی!!؟ اصلا الان تو معنی درست عشق رو نمیدونی و درگیر یه سری هیجاناتی... با من قهر میکنه یعنی چی؟ اصلا یه جوری صحبت میکنی انگار یه بچه ی ابتدایی درمورد همکلاسی اش صحبت میکنه. نمیدونم والا چرا ازدواج الان به این سادگی ها شده! ازدواج خیلیییی چیز سختیه که کلی فکر کردن و بلوغ فکری، جسمی، روانی و یادگیری مهارت های اجتماعی و زناشویی لازمشه، همه ی اینا هم سن مناسب طرف رو می طلبه، همونطور که نمیشه به یه بچه ی ۷ ساله مباحث انتگرال ریاضی رو یاد داد، بچه هایی که سن کمی دارن هم نمی تونن هنوز این مسائل رو درک کنن! ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

[عزیزم هیچ‌وقت به کمتر از لیاقتت راضی نشو این خیانت به خودته..🌻 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#قسمت_سی_دوم همش میترسیدم، بلایی به سر بچه هام بیاد ولی محسن میگفت بخدا توکل کن، انشالله سالم و سلامت دنیا میان هنوز دو هفته مونده بود به زایمانم که دردام شروع شد میگرفت و ول میکرد! محسن منو سریع رسوند بیمارستان، صدای قلب بچه هارو شنیدن و گفتن ضعیفه و خطرناک معاینه کردن گفتن دهانه رحم 5 سانت باز شده!! با درد شدید گفتم آخه دکترم گفته باید سزارین بشه ولی گفتن نه طبیعی میشه! خیلی ترسیدم نکنه بچه هامو به کشتن بدن، گوشیم که تو جیب مانتوم بود رو درآوردمو زنگ زدمو به محسن گفتم 🙏😰 تروخدا زنگ بزن دکتر خودش بیاد اینا میگن باید طبیعی بدنیا بیان، اونم بیشتر از من ترسید گفت نزار بهت دست بزنن تا دکتر بیاد، تلفن کرد به دکتر که اونم تو مطبش بود خودش رفت دنبالش و برش داشت آورد، بیمارستان، دکترم آماده شدو اومد داخل اتاق زایمان مانتو شو گرفتم گفتم دستم به دامنت خانوم دکتر نزار بچه هام بلایی سرشون بیاد خواهش میکنم 🙏🙏 با آرامش گفت خیالت راحت استرس نداشته باش همکاری کن با من☺️ معاینه ام کرد و گفت چند تا حرکت انجام بدم بعد از نیم ساعت خیلی حرفه ای دو تا بچه رو طبیعی دنیا آوردم، خداروشکر هر دو سالم و سلامت بودن🥰😍 یکی از پرستارا پرید رفت به محسن که تو سالن نشسته بود خبر داد و دو تا 50 تومنی ازش مشتولوق گرفت رفتیم تو بخش، خداروشکر بچه ها خوب بودن و نیاز نبود بستری بشن و برن تو شیشه محسن خوشحال اومد تو بچه هارو که ندید ذوق زده با گریه بغلشون میکردو میبوسیدشون😘😭 بعدشم اومد منو بغلم کردو دستمو بوسید گفت منو به آرزوم رسیدی نازنینم ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

❤️‍🔥حسین جان، من از کودکی عاشقت بوده ام😭 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

سه چیز را نگه دار: گرسنگیت را سر سفره دیگران... زبانت را در جمع... و چشمت را در خانه دوست . .🌷 •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈• ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

Eyes so transparent that through them the soul is seen✨ چشم ها آنقدر شفاف هستند که از طریق آن ها روح دیده می شود.✨ -تئوفیل گوتیر ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

هنگامی که ناخن ها🌴🎀 بلند می شوند، ناخنها را کوتاه میکنیم نه انگشتان را پس وقتی سوء تفاهمی پیش می آید غرورمان را زیر پا بگذاریم نه رفاقتمان را...🌻🌸 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

اول از همه شروع کردم رفتارمو اصلاح کردن با محبت و مهربونی با همه حرف میزدم، سعی میکردم بیشتر با دخترم وقت بزارم، باهاش میشستم و حرف میزدم، خیلی کم جوابمو میداد ولی بالاخره باید از یجایی شروع کرد! تو درس هاش کمکش میکردم و بهش کلی کار میسپردم، باهم کیک میپختیم هرچند همه جا کثیف میشد ولی دیگه برام مهم نبود، باهم تمیز میکردیم، رفته رفته خانوادمون گرم تر شد شوهرم مهربون تر، پسرا رو بهش میسپردمو با دینا میرفتیم پارک دو تایی کم کم دینا هم بهتر شد، از یطرف هم پول جمع میکردم ب رای جراحیش که وقتی بزرگ شد، درستش کنن، روز ها گذشت و من واقعا عبرت گرفتم که با بچم رفیق باشم، هرچند هنوزم بخاطرش گریه میکنم، دو سال بعد باردار شدمو یه دختر دیگه دنیا آوردم اسمشم گذاشتم دیانا🥰 سالها گذشت و تولد 16 سالگی دینارو گرفتیم، دخترم خانم شده بود، رفتم پیش یه دکترو با دیدن دینا راضی شد جراحی کنه، چند میلیون تومن ازم پول گرفت تا طبیعی دربیاره جوری که معلوم نشه و بعدا برای بچم حرف در نیارن! یروز قبل جراحی نشستمو با دینا خیلی جدی حرف زدم بهش توضیح دادم که قراره دکتر چیکار کنه! سکوت کرده بود و فقط گوش میداد بهش گفتم، تو هیچوقت بهم نگفتی کدوم بيشرفی اون کارو باهات کرد، ولی دیگه مهم نیس خداروشکر دکتر درستش میکنه و این یه راز بین خودمون هیچ کسی نباید خبر دار بشه، بعدا هم که ازدواج کرد اصلا نباید به شوهرش بگه چون زندگیش از بین میره!! باشه ای گفت و منم پاشدم برم، عادت داشتم به سکوتش! یهو برگشت گفت مامان اگه بگم کار کی بود دعوام نمیکنی!؟ ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#پادکست #قرار_شانزدهم #لحظات_یادآوری_زندگی❤️‍🔥 🔰محرم امسال هم شروع شد🏴 🔰بیاین همه یک دل بگیم عجل لولیک الفرج 🙏😭 ............................................... 💠به گویندگی : علی شرفی ............................................... ❇️سلسله پادکستهای آرامش بخش رو هر شب ساعت ۲۱ از کانال ما دنبال کنید.😊❤️

#استاد_دانشمند 🎥مهربانترین همسر.... ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══