#پاسخ_اعضا 🌻🌿🦋 سلام خدمت اون دوست عزیزی که گفتن یه دعایی بگید برای رزق و روزی فراوان عزیزم من خودم ده سال در زیرزمین مادرشوهرم زندگی کردم و شوهرم بیکار بود وقتی ازدواج کردم. بهترین کار اینه که مداومت کنی به خواندن سوره مبارکه واقعه و معجزه رو در زندگیت ببینی مخصوصا اگه چله بگیری یعنی چهل روز بخونی انشالله همه مشکلات حل میشود و از اونجا هم با دل خوش میری منزل خودت🙏🙏 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#پاسخ_اعضا 🌸🌿 سلام خواستم به اون خانومی که گفتن طلاق گرفتن مادرشون ازیتشون میکنه بگم الهی به حق امام حسین واین شبهای عزیز خوشبخت بشی عزیزم خیلی دلم برات سوخت چقدر خوب خوشم اومد ازت که باوجود مشکلات آبرو داری میکنی ایشالا موفق باشی در پناه حق ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

♥️♥️♥️♥️ #سیاست_زنانه👗👠 با حالت گِله خواسته هامونو به همسرمون نگیم; مثلاً نگیم:👇 -تو منو خیلی وقته بیرون نبردی...😒 -تو خیلی وقته واسه من کادو نخریدی...😠 -تو از اونموقع که بچه دار شدیم رابطه ت با من کم شده...☹️ -تو وقتی مامانت اینا یه چیزی به من میگن چرا هیچی بهشون نمیگی؟😡 و... ✅به جاش خواسته هاتونو با حالت طرح نیاز و آرزو بگید:👇 -خیلی دلم میخواد باهم بریم بیرون یه تابی بخوریم...👫💞 -انقدر دلم تنگ شده واسه اونموقع ها که در رو که باز با یه شاخه گل وارد میشدی!😍 -من خیلی به آغوشت نیاز دارم...نمیخوام بچه باعث جداییمون شده باشه💏 -دوست دارم وقتی کسی به ناحق چیزی بهم میگه تو پشتم باشی.. ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

🌻فراموش نڪن 💠از دشمنے تا دوستے،یڪ لبخند 💠از جدایے تاپیوند،یڪ قدم 💠از توقف تا پیشرفت یڪ حرڪت 💠از ڪینه تا بخشش،یڪ گذشت 💠و از نفرت تا علاقه،یڪ محبت است #مواظب‌این‌یڪ‌هاباشیم ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#پاسخ_اعضا ❣🌻 سلام ادمین محترم. در پاسخ به دخترخانمی که پانزده ساله هستند و به پسرعمویشان دل بسته اند... دخترم، نوشته بودی که در یازده سالگی حس کردی او را دوست داری! خوب عزیزم در این محدوده سنی احساساتی که بروز میکند احساساتی کودکانه است همانطور که ممکن است از دیدن یک اسباب بازی خوشحال شوی و بعد از مدتی آن اسباب بازی برایت عادی شود و به وسیله ای دیگر دل ببندی. به تدریج که کودک رشد میکند احساساتش تغییر می کند و نگرش یا دیدگاه ایجاد میشود که البته هنوز خام است و تا پخته شدنش زمان زیادی باید سپری شود. دختر خوبم، احساساتی شدن و احتمالا دلباخته شدن در سنین کودکی و نوجوانی به معنای وارد شدن به فرایند ظریف و حساس عشق و عاشقی و بالاتر از آن وارد شدن به وادی زندگی مشترک نیست. بخشی از احساسی که به آن اشاره کردی، علاقه به خویشاوند است. بالأخره من به فرزندان عمو و خاله و دایی خود علاقه دارم. مگر اینکه از ایشان خطا و خلافی ببینم که محبتی نسبت به آنها نداشته باشم. اما باز این محبت به معنای انتخاب آنها بعنوان گزینه ازدواج نیست!! دخترم تو الان فقط پانزده سال داری و برای اینکه بعنوان شریکی برای زندگی مشترک قرار بگیری راه طولانی در پیش داری به تجربه بیشتر نیاز داری لازم است شناخت و آگاهی بیشتری پیدا کنی، بلوغ عقلی بیشتری داشته باشی، چون زندگی مشترک و شروع آن فقط قربان صدقه رفتن و ابراز احساسات داغ و آتشین نیست. و اینکه من بی تو هرگز و آه که تو را نبینم سیل اشک از چشم جاری می کنم. از این جهت دختر عزیزم به تو پیشنهاد میکنم بیشتر از پیش مطالعه کنی، به شناخت و آگاهی بیشتری برسی، با افرادی فهیم که اهل دانش هستند بیشتر نشست و برخاست داشته باشی، خودت را به هنرهایی که معمولا برای دختر خانمها امتیاز به حساب می آیند مجهز کنی مثل آشپزی، خیاطی، گلدوزی، و...و بگذاری تا گذشت زمانی معقول از تو فردی مسئولیت پذیر بسازد. آنگاه با معیارهایی بهتر به فکر تشکیل خانواده باشی.و اما آن آقاپسر... نوشته ای که بددهنی میکند ورفتارش تند است و... و تازه قرار است به سربازی برود. اول اینکه این رفتارها نشان از غلبه غرور جوانی بر اوست. ثانیا کسی که در نوجوانی و ابتدای جوانی به کلام ناشایست عادت میکند، باید آموزش ببیند تا رفتار زشت را ترک کند. ثالثا وقتی از سربازی برگردد، البته اگر در این مدت به کسی دیگر دل نبندد، با این شرط که به لحاظ فکری و روحی آمادگی تشکیل خانواده را داشته باشد، لازم و ضروری است که شغلی منجر به درآمد داشته باشد. چون عهده دار شدن مخارج زندگی فقط در قبال درآمدی مکفی میسر است و تنها با عشق ورزیدن به یکدیگر، این آسیاب نمی چرخد! دخترم،یکی از اشتباهاتی که عده ای از جوانهای بزرگتر از تو مرتکب میشوند این است که میگویند ما دو نفر همدیگر را دوست داریم و این کافیست مگر خانواده هایمان می خواهند با هم ازدواج کنند؟ دختر گلم پاسخ من آری است. بعد از ازدواج دو نفر این خانواده های آنها هستند که در ارتباط و تعامل با هم قرار می گیرند. یکی از بزرگان ما فرمودند برای تشکیل یک زندگی موفق سه توافق لازم است: توافق سنی، توافق از نظر شئون خانوادگی(هم کفو بودن خانواده ها) و توافق از نظر مسائل اعتقادی. من به تو این سه معیار را دادم تا بعدا که خواستی ازدواج کنی شرایط را بر آن مبنا بسنجی. اما الان، به فکر درس و تحصیل و آموزش خودت باش و سعی کن از فرصتهایت استفاده کنی. سعی کن بخوانی و بدانی و ببینی و بشنوی تا تجربه از این خشت خام، آجری سخت و محکم بسازد. خوشبخت باشی ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

ارزشمندترین مکان هایی که در دنیا میتوان حضور داشت ✨در فکر کسی... ✨در قلب کسی... ✨و در دعای کسی... ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#پاسخ_اعضا 🦋❤️ با سلام به ادمین محترم پاسخ خانمی که فرمودند دعایی می خواهند برای رزق و روزی و... خواهر محترم. ختم من یتق الله را بگیرید که بسیار مجرب است. این ختم چهل روز طول میکشد و فرمایش حضرت رسول است. دستور آن را عرض می کنم. صبح پنجشنبه یا دوشنبه غسل می کنید به نیت همین ختم و بعد دو رکعت نماز،می خوانید مانند نماز صبح، پس از آن صد صلوات می فرستید و شروع می،کنید به خواندن بخشهایی از آیات دو و سه سوره طلاق که شروعش .. و من یتق الله است و با لکل شیئ قدرا خاتمه می،یابد. روز اول تا سی و نهم 159 مرتبه و روز چهلم 172 مرتبه می خوانید. در ضمن نماز،و صلوات برای روز اول است و روزهای دیگر لازم نیست البته اگر توانستید انجام دهید مستحسن است. موفق باشید ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

سلام وقت بخیر میشه لطف کنید پیاممو بزارین تو گروه ممنون میشم❤️😊 من 17 سالمه قبل اینکه برم کلاس دهم مدرسه شبانه روزی و خوابگاه🥲 موهام تا پایین کمرم بود و سیاه بودن پرپشت😍 اصلا تو کلیپس جا نمیشدن من کم خونی دارم بعد رفتم خوابگاه به دلیل تغذیه ضعیف موهام همشون ریخت🥺😩 یهوی خود به خود کوتاه شدن و خیلی کم پشت شدن الان با اینکه حجم خیلی کمی دارن باز که شونه میکنم خیلی میریزه مشتم پر میشه 😤تا موهام هم نازک شده رنگشون کمرنگ شده پیشونیم هم رفته عقب😓 کسی میتونم کمکم کنه🙏 تجربه داره بهم بگه چکار کنم اخه من موهامو خیلی دوس دارم هر روز که میبینمشون گریم میگیره چکار کنم مث قبل پر پشت و بلند بشن تارهاشون کلفت تر بشه موخوره هم دارم 😭💔 یه صلوات براظهور اقا و عاقبت بخیری هممون بفرستین🙏🙏🙏 برای ارسال پیام و کمک کردن به دوستمون به آیدی ما پیام بدید🌹❤️@hastammmm ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

🟣‌ توصیه‌های مفید برای ابراز احساسات 🔻وقتی احساسات منفی خود را ابراز می کنید از جملاتی استفاده کنید که با «من» شروع می‌شود نه «تو». ←اگر به عوض استفاده از جملاتی مثل: «تو همیشه به پیامک‌های من جواب می‌دادی و حالا هیچ‌وقت این کار را نمی‌کنی»، از جملاتی نظیر این استفاده کنید: «من احساس تنهایی می‌کنم وقتی به پیامک‌های من جواب نمی‌دهی»، اوضاع خیلی بهتر می‌شود. ←وقتی همسر یا شریک عاطفی شما غمگین است، به او بگویید برایتان مهم است که بدانید او چه احساسی دارد. ←وقتی همسر یا شریک عاطفی شما احساسات منفی‌اش را بروز می دهد، نشان دهید که آنچه او می‌گوید را به دقت شنیده‌اید. ←به جای اینکه به سادگی بگویید: «متأسفم» می‌توانید بگویید «من متوجه شدم که می گویی ناراحتی چون... ». شیوه دوم همدلی بسیار بیشتری را نشان می دهد‌‌ ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

‌☘🌸☘ 🌸حتی در غم انگیزترین زندگی ها نیز به لحظاتی درخشان برمیخوریم و حتی در میان شن و سنگ هم گل های کوچک شادی می روید. ☘ 🌸☘🌹 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

#پاسخ_اعضا 🌸🌿 سلام گل دخترم چشم عضو خیلی حساسی هست به درمانهای خاله زنکی اکتفا نکن دکترت رو عوض کن، به یه چشم پزشک مجرب و حاذق مراجعه کن ان شاالله به حق جوان رعنای امام حسین علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام هر چه زودتر شفا بگیری از ائمه هم کمک بخواه🙏🌸 #پاسخ_اعضا 🦋🌻 سلام عزیزم عنبر نسا دود کن و چشماتو روش بگیر این کارو چند بار تکرار کن، گلاب اصل هم عالیه شبها موقع خواب بچکان تو چشم😍🌷 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══

بلند شد که بره، دستشو گذاشت رو دستگیره در ولی انگار پشیمون شد! برگشت آروم اومد سمتم رومو کردم سمت دیوار، خم شدو همونطوری بغلم کرد، دخترم خواب بود نمیتونستم جیغ بزنم گفتم: چیکار میکنی برو عقب بمن دست نزن ولی اون انگار بغض داشت همونطوری در گوشم پچ زد: لیلا من دوست دارم، بد کردم در حقت ببخش شرمندم تروخدا برگرد خواهش میکنم، از وقتی تو رفتی تازه فهمیدم کی رو از دست دادم ببخش منو بخاطر دخترا خواهش میکنم منم بغضم گرفته بود ولی خودمو جمع کردمو گفتم برو عقب تا داد نزدم صورتشو آورد جلو صورتمو بدون توجه منو بوسید! نمیتونستم از خودم جداش کنم با دستام دخترمو گرفته بودم! بوی تنش که بهم خورد یادم افتاد چقدر دلم براش تنگ شده بود🥺 ازم فاصله گرفت و رفت.. دیگه نیومد منم زنگ زدم به داداشمو گفتم چی شده رفتن موندن پیش مامانم تا من برگردم چند روری بیمارستان موندم، دیگه جواب شوهرمو نمیدادم ازش متنفر بودم نمیخواستم صداشو بشنوم اون حرف میزد ولی من سکوت میکردم! جراحی پیوند پوست کردن و گفتن باید تحت مراقبت باشه تا بهتر شه، اونجا مجبور شدم باهاش حرف بزنم گفتم میبرم خونم ازش مراقبت میکنم گفت نه نمیشه این دو تا خواهر بدون همو نمی تونن دیدم راس میگه ناچار گفتم باشه مراقبش باش، دخترمو بغل کردمو بوسیدم، با چشمای پر از اشک برگشتم خونه.. ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══