کتاب مثل خون در رگ های من...
نامه های احمد شاملو به آیدا... ❤️
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
پادکست_خلوت خدایی ۲.mp3
3.04M
#پادکست
#قرار_بیستم
🔰لحظاتی یاد آوری زندگی...🌸😍
🔰سعی کن با این راهکار ها حالتو بهتر کنی😊🙏
...............................................
💠به گویندگی : علی شرفی
...............................................
❇️ جهت شرکت در کلاس تخصصی استاد و یادگیری قشنگ صحبت کردن و صدا سازی حرفه ای به آیدی زیر پیام دهید👌 @kosar_98_z
.
سلام خوبی خانم گلی سوال داشتم ازتون ممنونم میشم بزارین کانال
ی هفته میشه
سرم مخصوصاً پشت گوشهام وپشت گردنم میخاره..
انقد خاروندم ک زخم شده😰😫
دیروز رفتم ب جاریم گفتم نگاه کنه شپش نزده باشه ب موهام
گفت نه تمیز تمیزه، اما همچنان میخاره
چکار کنم ب نظرتون خانم گلها، ممنون میشم اگه کمکم کنید
التماس دعا، یا علی مولا 🙏
برای ارسال پیام و کمک کردن به دوستمون به آیدی ما پیام بدید🌹❤️@hastammmm
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
چندروز میگذشت حالت تهوع هام زیاد تر شده بود با خودم گفتم حتما از استرسه و دوری شوهرمه.. اما نه ای
رفتم تو حیاط و خم شدم تمام محتویات معدمو بالا آوردم🤮
شوهرم همونطور 🤭 اومد بالا سرمو گفت چی شد، حالت خوبه!
بلند شدمو سرمو تکون دادم با انزجار نگاش کردم!
بوی تند الکل و مشروب میداد، مشخص بود حالت عادی نداره، بهش گفتم خیلی بی غیرتی بیشرف
خجالت نمیکشی... راه انداختی،
تو خونه زندگی من زنای خیابونی آوردی ریختی باهاشون حال میکنی کصافت
خاک بر سر من که اومدم بهت خبر بدم داری بابا میشی ولی تو اصلا لیاقت پدری هم نداری، تف کردم تو صورتش و چرخیدم که برم
دستشو انداخت و بازومو محکم گرفت، گفت چی تو حامله ای؟ 😳
سعی کردم بازومو از دستش در بیارم ولی ولم نمیکرد، یه سیلی محکم زدم تو صورتش انگار مستی از سرش پرید،
تلو تلو خورد و بازومو ول کرد
تو دلم ازش میترسیدم، که بلایی سرم نیاره! زود در حیاطو باز کردمو دوییدم تو خیابون
رفتم سر خیابونو دربست گرفتم،
حالم خیلی خراب بود، اشکام روی گونه هام جاری بودن ولی مغزم هنوز کار میکرد
به راننده گفتم جلوی یه کلانتری نگه داشت،
بدون فکر رفتم داخل و گزارش دادم،
گفتم من حالم خوب نیست میرم خونمون
فشارم افتاده بود😣
بزور خودمو کشون کشون بردم سمت در کلانتری و زدم بیرون
دربست گرفتمو رفتم خونمون، انقد حالم بد بود که همینکه رسیدم خونه تو بغل مادرم از حال رفتم..
یکی دو ساعت بعد که بیدار شدم یاد بدبختیم افتادمو شروع کردم به گریه کردن 😭😭
بلند بلند گریه میکردم، دست خودم نبود
مادرم اومد بالاسرمو گفت هلما جان چی شده مامان، نه به اون بدو بدو رفتنت نه به این حال اومدنت، چی شده دخترم!؟
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
به نام خداوند خورشید و ماه
که دل را به نامش خرد داد راه، آغاز
میکنیم پنجشنبه دوازدهم مردادماه را...
" آخر هفته تابستانی تون در پناه حق "
❖
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
#رازدل_اعضا 🌻🌿
تورو خدا هم این رو بزار تو گروه
هم کل اتفاق های بدی که برام افتاده وچجوری آسیب جدید تو زندگی خوردم بزاری که بشه درس عبرت برای این دختر ۱۶ سال بیفته.. 🙏
به خدا اگه بزاری اصلا ناراحت نمیشم .
اگه باعث بشه کسی از سرنوشتم عبرت بگیره ازتمام وجود خیلی خوشحال میشم
خیلی این دختر ذهنم رو دگیر خودش کرده
می خواستم کل زندگیم رو یه باردیگه بگم که چه اتفاقی های بدی افتاد که من با پسری دوست شدم وبعدش چی شد
بهش بگم چه صدمه های جبران ناپذیری به آدم میزنه
ولی نمیدونم چطوری بگم که تاثیر مثبت رو بزاره
به خدا من چیزهای مختلفی رو تجربه کردم.واقعا تجربه های خیلی وحشتنا ک بود که عواقبی خیلی بدی همراه داشت که حتی رو اخلاقم اثر خیلی بدی گذاشت .زندگیت ارزش این چیزها رو نداره که بخوای از رو بچگی خودت رو بازیچه دست اون پسر بدی .دختر ۳۵ ساله هستم در بعضی از چیزها به اندازه یه مادر تجربه های تلخی از زندگیم دارم
در مورد سرنوشت کاملا غلطی که داشتم و رو خدا چیزی بگو که بشه براش درس عبرت
که نشه یکی عین من ضربه نخوره وهیچ از زندگیش نفهمه
در مورد سرنوشت کاملا غلطی که داشتم و رو خدا چیزی بگو که بشه براش درس عبرت
که نشه یکی عین من ضربه نخوره وهیچ از زندگیش نفهمه
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
‹ چوگل ؛ لبِخندانتآرزوست . . !📽☁️ ›
-صبحتبهزیبآییخندههآت🫐🍓
\__/}
( • - •)
/つ🤍⤷
───• · · · ⌞🌻⌝ · · · •───
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
سلام بر همه ی دوستان عزیز من برادر شوهرم سال ۸۹ فوت کرد و اصلا با طائفه ی شوهرم رفت و آمد نداشتیم تا
#پاسخ_اعضا 💞🌿
خدمت خانم گلی که با جاریش رفت و اومد داره و دخترش با شوهرتون صمیمیه و توقع زیادی داره 😒🤨
شما با شوهرتون صحبت کنید و بگید هر ارتباطی هم حتی درصورت محرمیت درست نیست هر چیزی حد و حدودی داره
باید به جاریش هم از زبان دیگران بگه رفتار دخترت و دو سه نفر دیدن و گفتن رفتارش عادی نیست و به شیطنت میخوره وگرنه دختر از سن ۹ سالگی به بعد که برجستگی های بدنش مشخص میشه از افراد مذکر حتی پدر، یکم در هم آغوشی فاصله میگیره یعنی شرم و حیا دارن
ضمن اینکه خیلی راحت میتونه با شوهرشون هم صحبت کنه و حد و حدود ارتباطش و مشخص کنه
قرار نیست چون محرم هستن هر رفتاری خارج از عرف و انجام بدن
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
سلام بر همه ی دوستان عزیز من برادر شوهرم سال ۸۹ فوت کرد و اصلا با طائفه ی شوهرم رفت و آمد نداشتیم تا
#پاسخ_اعضا 🌻🦋
سلام در مورد اون خانمی که گفتن دختر 18ساله برادرشوهرشون بغل عموش میخوابه.شما چرا به شوهرتون اعتراض نمیکنین ؟
👌شوهرتون چرا اجازه میده دختر 18ساله برادرش کنارش بخوابه؟چرا اجازه میده که اون دختر بهش بگه جلوی زنت عکس عاشقانه بگیریم ؟
به نظرم جای بحث و فکرداره.شما چرا به جاریتون اینارو نمیگین یابه یک بزرگتر دیگه؟حواستون به زندگیتون باشه.
این دختر رو اصلا خونت راه نده به نظرم.لطفا هم در جواب ننویسین که چون باباش مرده و شوهرم بخاطر کمبود محبت کنارش میخوابه و بهش اجازه میده که جلوی شما عکس عاشقاته بگیره.🤨
شرمنده زیاد شد خیلی حرص خوردم...😡😡
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
لطفا پیام من رو داخل کانالتون بزارید
من یه دختر ۱۷ ساله هستم وقتی ۱۵ سالم بود با یک بازی آشنا شدم وقتی رفتم توی بازی خیلی خوب بود ولی بعدش فهمیدم چت جهانی داره، 🙃😏
رفتم توی چتش چند تا دوست هم سن خودم پیدا کردم و چند تا دوست پسر
یه پسری بود که اولین دوست پسری بود که داشتم و توی همون بازی باهاش آشنا شدم
ما دقیقا مثل هم بودیم و اون خیلی شوخ تب بود من عاشقش شدم هیچ وقت هم نتونستم بهش بگم، 😔
یه روز بازی رو برای درساش حذف کرد اون تنها کسی بود که پشتم بود و به هم همه چیز رو توضیح میداد
یه روز بعد اون که اون پسره بازی رو حذف کرده بود اسم پسره هم فیلیکس بود...
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
لطفا پیام من رو داخل کانالتون بزارید من یه دختر ۱۷ ساله هستم وقتی ۱۵ سالم بود با یک بازی آشنا شدم و
💥
یه پسری اومد به اسم ارشیا و ادعا کرد خیلی وقته عاشقمه اونجا واقعا بدترین لحظه زندگیم بود دو دل بودم 😔
ولی بعدش بازی رو حذف کردم بخاطر اینکه دو دل بودم بین فیلیکس و ارشیا
ولی هنوز به یاد فیلیکسم و هنوز عاشقشم عشق من به فیلیکس یه طرفس لطفا کمکم کنید من عاشق فیلیکسم ولی ارشیا ازم عکس خواست و منم بهش اعتماد کردم و دادم اما اون همه جا پخش میکنه و میگه ما با هم رابطه داریم اونم به دروغ الان حالم داره ازش به هم میخوره یک بار رفته بود به دوستم گفته بود که ما با هم سکس کردیم به دروغ
من هنوز اون موقع نمی دونستم و فکر میکردم دوست معمولیه با اینکه میدونستم عاشقمه
یه روز آدرس خونمو پرسید منم گفتم چی ازین
بهتر که دوستم بیاد پیشم موقعی که مامان بابام نبودن اومد خونمون و ما کلی با هم صحبت کردیم بعدش منم یک روز آدرس ازش خواستم و اون بهم آدرس داد ولی اونجا آدرس خونش نبود آدرس خونه دوستش بود ولی من نمیدونستم برام شربت درست کرد ولی توش دارو ریخته بود که من خوابم ببره منم از هیچی خبر ندارم وقتی بیدار شدم.. به تخت بسته شده بودم و اون با دوستش بهم...
و ازم عکس و فیلم گرفتن!!.
میگه اگه باهاش کات کنم یا به پدر مادرم بگم عکسامو همه جا پخش میکنه بعد اون روز همون دوستی که ارشیا بهش اون چرت هارو گفت بهم پیام داد و من همه چیز رو براش توضیح دادم
لطفاااااااا کمکمممم کنیدددد نمیتونم به پدر مادرم یا هر کسی بگم فعلا فقط دوستم میدونه
کمکمممم کنید چیکار کنمممم
دارم دیوونه میشم😭😭😭😭😭😭😭
اگر هم شکایت کنم عکس و فیلم هارو پخش میکنه😭😭
برای ارسال پیام و کمک کردن به دوستمون به آیدی ما پیام بدید🌹❤️@hastammmm
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
همسرانه عاشقانه
زوجین باید از همان ابتدای ازدواج انتظارات خود درباره مسائل مختلف زندگی را به طور واضح بیان کنند. جمله رایج «عزیزم هر چه تو بگویی» در ابتدای ازدواج برای زوجها سم است. شما باید تمام انتظاراتی که از همسرتان دارید را واضح و روشن بیان کنید و درباره آنها با همسرتان حرف بزنید. تقسیم کارهای خانه، خرج و برج و تربیت فرزندان و سایر کارهای مشترک باید بین دو نفر واضح باشد تا جلوی اختلافات بعدی گرفته شود. شما لازم است با هم حرف بزنید. اگر توقعی از همسرتان دارید آن را در مراحل اول به طور واضح و بدون عصبانیت بیان کنید حتی اگر فکر میکنید انتظارتان غیر منطقی است درباره آن با همسرتان حرف بزنید و اجازه دهید او شما را قانع کند.
══❈═₪❅💕❅₪═❈══
https://eitaa.com/raz_del
══❈═₪❅💕❅₪═❈══