eitaa logo
رازِدِل 🫂
15.7هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
2 فایل
اینجا همه چی واقعیت داره💯 سرگذشت زندگی مخاطبان کانال اینجا گذاشته میشه رازدل تو اینجا بگو تا هم کمک بگیری هم آروم بشی🥰 @setaraaaam اصلا هرچی دل تنگت میخواد بگو🥰💗 ❣️برای تبلیغات خصوصی به اینجا مراجعه کنید👇 https://eitaa.com/tabligat_poro
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام به عروس دارم خدا نصیب گرگ بیابون نکنه دوتا دختر دارم که پارسال هم زمان باهم حامله شدن و الان بچه کوچیک دارن😍❣ همیشه کارایی مثل ترشی رب سبزی سرخ کردن آب لیمو و آب غوره گرفتن با عروسم بوده منکه زانو درد دارم عروسم جوانه بچه هاشم بزرگ شدن راحته به قول معروف قبراقه! هفته پیش دخترام گفتن سبزی قرمه تموم کردن گفتم شما با بچه نگیرید سبزی سرخ کنید هر چقدر میخواید بگیرید بیاید میدم زهرا سرخ میکنه براتون عروسم گفتم بیا اونام نفری ۳۰ کیلو سبزی پاک شده و خرد شده گرفتن اومدن که فقط سرخ شه همین گفتم زهرا پاشو سبزی رو براشون سرخ کن اینا سختشونه بچه کوچیک دارن گفت ۶۰ کیلو گفتم آره دیگه به مدت راحت باشن تموم نشه گفت نمیتونم مامان واسه شماهم سرخ میکردم چون زانو درد داری و گرنه حمال بقیه که نیستم خیلی بهم برخورد گفتم مگه غریبه هستن چطور شوهر خوبه خواهرش عخه؟ مادرش عخه؟ همون باید خونه باباتون بمونید خوبه نونمون دست شما نیست به تریچ قباش برخورد رفت ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
سلام به عروس دارم خدا نصیب گرگ بیابون نکنه دوتا دختر دارم که پارسال هم زمان باهم حامله شدن و الان بچ
🌿🌿🌿🌸🌿🌸🌿 ادامه... سبزی رو دادن بیرون براشون سرخ کردن ولی از دست عروسم خیلی ناراحت شدیم و دخترام باهاش قهرن😤😒 پسرم دیشب گفت میخوان برای پسرش برن خواستگاری و من و دخترام و دعوت کرد، ولی ما نمیخوایم بریم چطور این زمان شدیم بزرگتر! گفت بدون عمه و مادربزرگ که نمیشه گفتم نمیایم گفت چرا بهش توضیح دادم گفت شما ببخشید ش نفهمی کرده خواستگاری بدون بزرگتر نمیشه ولی منو دخترام دلمون ازش شکسته💔 و نظرمون اینه نریم تا حساب کار دست عروس بیاد!! 😏 وقتی لازممون دارن بزرگ و فامیل میشیم تصمیم ما درسته؟ به نظرتون چکارکنم مشورت بدید منو دخترام پیج شما فالو داریم یک هفته قبل شب یلدا هم خواستگاری هست هم بله برون و میخوان محرمیت خونده بشه پسر دختر حرفاشونو زدن تا اونموقع، برای ارسال پیام و کمک کردن به دوستمون به آیدی ادمین محترم پیام بدید🌹❤️✨@hastammmm ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 🔹 آفَت خطرناکی که زوج‌های خوشبخت همیشه از آن دوری می‌کنند، غر زدن و بهانه‌جویی است. نالیدن فضای گفتگو را به سمت تشنج و درگیری می‌کشد. وقتی همسرتان به خانه می‌آید؛ مدام به او غر نزنید که خسته‌ام یا بچه‌ها اذیتم کرده‌اند یا درآمد تو اندک است و مسافرت‌های خوب نمی‌رویم. 🔸 محتوای این نالیدن‌ها حتی اگر درست هم باشد؛ به خاطر لحن آزاردهنده‌شان بر حجم مشکلات می‌افزاید و این حس را در همسرتان بیدار می‌کند که او فرد با ارزشی در زندگی شما نیست. زوج‌های خوشبخت تحلیل واقع بینانه‌تری از شرایط، چالش‌ها و مشکلات خود دارند، بنابراین به جای غر زدن و نالیدن، به سمت حل واقع بینانه مسئله گام برمی‌دارند ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 "شیـوه صحیـح انتـقاد کـردن از همسـر!!!" 1⃣ زمان انتقاد 👈 زمانی انتقاد کنید که همسر، آمادگی روحی و ذهنی لازم برای شنیدن انتقاد را داشته باشد. 2⃣ مکان انتقاد 👈 هیچگاه در جمع، انتقاد نکنید. 3⃣ زبان انتقاد 👈 با رویی گشاده و گفتاری دوستانه و لحنی مهربانانه، انتقاد کنید. 4⃣ انتقاد غیر مستقیم 👈 تا حد ممکن انتقادها را به صورت غیرمستقیم بگویید. 5⃣ میزان 👈 انتقادهای پشت سرهم موجب می‌شود که همسرمان احساس کند ما فردی عیب‌جو هستیم و فقط به دنبال نقص‌های او می‌گردیم. 6⃣ گفتن خوبی‌ها در کنار عیب‌ها 👈 باید، پیش و پس هر عیبی، خوبی‌های همسرمان را هم یادآوری کنیم. ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
#هدیه 💐 تا اینطوری ما رو تو درو همسایه و فک و فامیلسکه ی یه پول کنه و خودش رو انگشت نما کرد، بعد
💐 این وسط یه مشکلی هست ، گفتم بابا تو فقط ترک کن بخدا اگه مشکل جا به جا کردن کوهم باشه من انجامش میدم ، خندید و گفت مشکلم انقدر هم سخت و بزرگ نیست ،تو فقط با مامانت صحبت کن تا بده داده قااه دعوا و مرافعه رضایت به فروش خونه! هاج و واج نگاش کردمو😳🤯 گفتم: بابا ترک کردن شما چه ربطی به فروش خونه داره، این خونه رو حیف نیست بفروشیم!؟؟ بابا گفت من اگه از این محله نرم نمیتونم ترک کنم ، چون دوستام عادت کردن بیان اینجا و بساطشون رو پهن کنن اگه منم بخوام ترک کنم اونا نمیزارن، بخدا خودمم خسته شدم ولی حتی و سختی ترک رو هم تحمل کنم بازم برگردم میدونم که دوستام وسوسه ام میکنن😭 👌ببین چی میگم هدیه تو که میخوای بهم کمک کنی همین حرفها رو به مامانت بگو ، من دیگه حال و حوصله ی داد و قال ندارم، خودمم میگردم چند تا منطقه بالاتر یه خونه ی خوب پیدا میکنم بعد، اگه شماها پسندیدید ، اینجا رو میفروشیم و اونجا رو میخریم.. وقتی به حرفاش فکر کردم دیدم بدم نمیگه ، هم از شر دوستهای مُفنگیش خلاص میشدیم هم میتونستیم از اینجا بریم و یه زندگی بهتری بسازیم،! گفتم باشه با مامان حرف میزنم ولی تو رو خاک مامان بزرگ میدم روی حرفتون باشید و زیرش نزنید؛ خوشحال از مشت میز بلند شد یه استکان چایی ریخت و گفت صبحونه تو بخور کارت دیر نشه! منم ذوق زده از اینکه دارم به هدفم میرسم ازش تشکر کردم و دو سه لقمه سرپایی خوردمو رفتم دنبال مونا..😍 قبل از اینکه زنگشونو بزنم عرفان درو باز کرد ،هول شدم سلام کردم ، ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
ما امروز امتحان فیزیک داشتیم من جز بچه زرنگای کلاس خوب بعد امتحان شروع شد و من حدود ۲۰امتحان رو دادم، بعد من جوابارو تو چک نویس نوشته بودم بعد رفیق تنبلم گفت چک نویسو بده من از روش بنویسم معلم ته کلاس بود ما جلو بودیم هیچی دیگه ورقه رو دادم اونم تند تند داشت مینوشت😂 بعد من با معلم رفیقم بعد معلم اومد برگه منو دید گفت که فلان چیز میشه فلان بغد من سریع جواب رو درست کرم) یه غلط (بعد داشتم سوالاتو دور میکردم دیدم ای وای اینم فرمولش اشتباهه اونم درست کردم) دو غلط( 😂 بعد اون یکی رفیقم گفت که به منم برسون جوابارو نوشتم تو کاغذ براش فرستادم 😐😂 بعد کل اون ردیف داشتن جوابای اشتباه رو مینوشتن دلم براشون سوخت 😆😂 والا دیگه از من تقلب نخوان بعد دیدم الان کسی که داره اینو میخونه میگه این دیگه چه زرنگیه 😂😂 بعد سه سوال دیگه هم معلم کمکم کرد) سه غلط(بعد بهترین جوابارو شانس پشت سریم بهش گفتم یعنی با یه تقلب ۸۰درصد کلاس زیر ۱۰ شدن 😂😂😂 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎶حتی نخواستم که مثل تو پیداشه🌱 🎙فریدون_آسرایی ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾ ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
خاطره ‌من همسر حاج آقا هستم 18 سالمه ( لطفا شروع به فحش دادن و اینا نکنید بخدا من که دیگه خسته شدم پولشو گنده هاش میخورن فحششو ما خانواده های طلبه باور کنید به قرآن حقوق طلبگی که بهش میدن یک ملیون و دویست هزار تومنه😖😖که خرج هیچییی نمیشه و اگه در حال کار دیگه ای ببیننشون اونم قطع میکنن😕 باید یواشکی برن کارگری یا کار دیگه ای با ماسک که کسی نشناستشون ) خب بریم سراغ سوتیم یه هتلی داره مشهد هتل ولایت مخصوص طلبه هاست قیمتشم برای طلبه ها شبی نفری 130 تومنه خیلی جای خوب و عالی هست خدا خواست ما یه شب رفتیم اونجا معمولا خانم حاج آقا باید سنگین و سر به زیر و با حجاب باشه اومدیم بریم خرید از دم در پذیرش هتل داشتیم رد میشدیم پله بود و کلی حاج اقا با خانواده هاشون ایستاده بودن تو لابی همه با کلاس و مرتب و تمیز من اومدم کلاس بزارم دست همسرمو بگیرم تا اومدم بگیرم اونم خجالت کشید دستشو پس کشید من عصبانی شدم همون لحظه چادرم رفت زیر پام و از پله اولی خوردم زمین تق تق تق پنج تا پله رو با زانو رفتم پایین در نهایت با سر فرود اومدم تو زمین 🤣🤣🤣خیلی دردم گرفت🥲🥲 اما اینجور مواقع خندم میگیره چه خودم باشم چه کسی دیگه حالا من مونده بودم خدایا چه غلطی بکنم سرمو کردم زیر چادر شونه هام میلرزید همسرم فکر میکردم دارم گریه میکنم غش کرده بودم از خنده فورا دستشو گرفتم لنگون لنگون رفتم بیرون و دیگه نشستم یه گوشه به خندیدن وقتی برگشتم هتل دیدم اون آقاهه قسمت پذیرش تا منو دید زد زیر خنده😄😆😁 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 😍👇 ✔️خریدن طلا خوبه؛ اما نه وقتی که دندون خراب تو دهانت داری! ✔️ صمیمی شدن با مادرشوهر خوبه؛ اما نه وقتی که سالی یکبار از مادر خودت خبر نمیگیری! ✔️قناعت خوبه ؛ اما نه اونقدری که همسرت پولاشو جای دیگه ببره خرج کنه! ✔️ناز کردن خوبه ! اما نه اونقدری که اسمت رو بزارن ؛غرغرو ؛همیشه مریض؛ لوس؛ خوابالو خانم عزیز هرچیزی کم و زیادش دل رو میزنه ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
یه بار یه اشنایی رو تو خیابون میبینم که سالهاست با مادرم اینا رفت و آمد دارن اما شک میکنم خودشه یا نه خلاصه همینجوری نزدیک که میشه بازم نگاه میکنم ببینم خودشه یا نه بازم مطمئن نمیشم. حالا اونم همزمان زل زده به من رد که شد مطمئن شدم و کلی خجالت کشیدم پیش خودم که سلام نکردم😬😬😬😂 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
🤣🤣 خانواده همسری عروسی دعوت شدن وخب چون من تازه عروس بودم‌ قرارشد منم برم برای اشنایی با فامیل و کلاس گذاشتن اینکه ماعروس گرفتیم، ما آماده شدیم و رفتیم عروسی هم از اولش باهم بود و خانوم‌ و آقا جدا نبودن خلاصه تالار نزدیک دریا بود و بارون هم میومد وحسابی سرد بود من رفتم دستشویی و دیدم یکی از دستشوییا خرابه یکی هم فرنگی منم دلم نگرفت اخری هم پر بود منم چون همسری قبلش گفت میخوام برم دستشویی فکر کردم ایشونه با لگد زدم به در دسشویی و گفتم : حسین بدو ریخت 😰😓 فقط صدای اهم‌اهم مردونه‌ایی اومد😳😳 منم دسشویی و سرما بهم فشار و بازم کوبیدم به درو گفتم : کوفتو اهم‌اهم بیا بیرون ترکیدم از بس این داداش احمقت مسخره بازی درمیاره جیشم گرفت آخه یکی نیست بگه یه شماره گرفتن اینقدر مسخره بازی داره آخه شفتالو... همینطور غرمیزدم که در دسشویی باز شد و برادرشوهرم اومد بیرون و با خنده نگاهم کردو گفت : اخه دختره خواهر عروس بود زن داداش باید وقت میزاشتم حالا من😕😕😕😳😳😳 برادرشوهرم😂😂😂😁😁 دردسشویی😏😏😏😏 حالا یکی نبود به من بگه آخه خانوم باهوش اگه هرکس دیگه جز این برادر بود چی😭 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 ✍شخصی ﺑﺎ یک ﺟﻤﻠﻪ همسرش را ﺭﻧﺠﺎند و سپس ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺷﺪ. اﺯ ﺭاﻩ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮای ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺩﻝهمسرش ﺗﻼﺵ ﻛﺮﺩ. اﺯﺟﻤﻠﻪ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺮ ﺩاﻧﺎی ﺷﻬﺮ ﺭﻓﺖ. ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: برای ﺟﺒﺮاﻥ ﺳﺨﻨﺖ ﺩﻭ ﻛﺎﺭ ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺠﺎﻡ دهی؛ﺟﻮاﻥ ﺑﺎﺷﻮﻕ ﺩﺭﺧﻮاﺳﺖ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺭاﻩ ﺣﻞ ﺭا ﺑﺮاﻳﺶ ﺷﺮﺡ ﺩﻫﺪ ﭘﻴﺮ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪ ﮔﻔﺖ: اﻣﺸﺐ ﺑﺎلشتی اﺯ ﭘﺮ ﺑﺮﺩاﺷﺘﻪ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﺁﻥ ﺭا ﺳﻮﺭاﺥ ﻛﻦ ،ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺤﻼﺕ ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺧﺎﻧﻪ ای ﻳﻚ ﭘﺮ ﺑﮕﺬاﺭ ﺗﺎ ﭘﺮﻫﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﻫﺮﻭﻗﺖ اﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭا ﻛﺮﺩی ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺑﻴﺎ ﺗﺎ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﻭﻡ ﺭا ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺟﻮاﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺭا ﺑﻪ آن کار ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪ. اﻧﮕﺸﺘﺎﻧﺶ اﺯ ﺳﺮﻣﺎی ﺷﺒﺎﻧﻪ ﻳﺦ ﺯﺩﻩ ﺑﻮد تا بالاخره کار تمام شد. ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩی ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻭﻝ ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﺣﺎﻻ ﭼﻪ ﻛﻨﻢ ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ ﺣﺎﻻ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﺮﻫﺎ ﺭا ﺟﻤﻊ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ اﻭﻟﺶ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ. اﻭ ﺑﺎ ﺳﺮاسیمگی ﮔﻔﺖ: اﻳﻦ ﻏﻴﺮ ممکن اﺳﺖ ﺑﺴﻴﺎﺭی اﺯ ﭘﺮﻫﺎ ﺭا ﺑﺎﺩ ﭘﺮاﻛﻨﺪﻩ ﻛﺮﺩﻩ. ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻼﺵ ﻛﻨﻢ ﺑﺎﻟﺶ ﻣﺜﻞ اﻭﻟﺶ نمیشود ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭﺳﺖ اﺳﺖ!ﻛﻠﻤﺎتی ﻛﻪ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ میکنی ﻣﺜﻞ ﭘﺮﻫﺎیی ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎﺩ اﺳﺖ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﮔﺸﺖ... 🖋ﺩﺭ اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺩﺭﺑﺮاﺑﺮ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩاﺭی دقت کن! ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══