eitaa logo
رازِدِل 🫂
15.7هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
2 فایل
اینجا همه چی واقعیت داره💯 سرگذشت زندگی مخاطبان کانال اینجا گذاشته میشه رازدل تو اینجا بگو تا هم کمک بگیری هم آروم بشی🥰 @setaraaaam اصلا هرچی دل تنگت میخواد بگو🥰💗 ❣️برای تبلیغات خصوصی به اینجا مراجعه کنید👇 https://eitaa.com/tabligat_poro
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ی خاطره از پدر بزرگم بگم که در دوران آخر عمری خودش در صد سالگی در بستر مریضی بودندو بی حوصله ..تمام دختراش هم دورش جمع بودن و پذیرایی میکردن ازش و تابستون هم بود و همه دور هم جمع خلاصه حرف پیش میاد پدر بزرگم خیلی داستان تعریف میکرد( از جوونی تا پیری خودش واسه هر مطلبی ی داستان میاورد)..که یکی ازش پرسید زمان فلان پادشاه یادته؟؟ حالا به شوخی که ناگهان پیرمرد برگشت گفت آره باباجان زمانی که کوروش داشت لشکر کشی میکرد به فلان سرزمين من خودم اونجا حضور داشتم دیگه برگای تاریخ زیرو روشد 😁😁 ولی من همش با صدا بلند میخندیم بعد پیرمرد هم حوصله نداشت فکر میکرد خروس خونه شون داره آواز میخونه بعد به دختراش میگفت سرش ببرید خونش بریزد منو میگفت 😂 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
‌ی خاطره از پدر بزرگم بگم که در دوران آخر عمری خودش در صد سالگی در بستر مریضی بودندو بی حوصله ..تمام دختراش هم دورش جمع بودن و پذیرایی میکردن ازش و تابستون هم بود و همه دور هم جمع خلاصه حرف پیش میاد پدر بزرگم خیلی داستان تعریف میکرد( از جوونی تا پیری خودش واسه هر مطلبی ی داستان میاورد)..که یکی ازش پرسید زمان فلان پادشاه یادته؟؟ حالا به شوخی که ناگهان پیرمرد برگشت گفت آره باباجان زمانی که کوروش داشت لشکر کشی میکرد به فلان سرزمين من خودم اونجا حضور داشتم دیگه برگای تاریخ زیرو روشد 😁😁 ولی من همش با صدا بلند میخندیم بعد پیرمرد هم حوصله نداشت فکر میکرد خروس خونه شون داره آواز میخونه بعد به دختراش میگفت سرش ببرید خونش بریزد منو میگفت 😂 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══