eitaa logo
رازِدِل 🫂
15.7هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
2 فایل
اینجا همه چی واقعیت داره💯 سرگذشت زندگی مخاطبان کانال اینجا گذاشته میشه رازدل تو اینجا بگو تا هم کمک بگیری هم آروم بشی🥰 @setaraaaam اصلا هرچی دل تنگت میخواد بگو🥰💗 ❣️برای تبلیغات خصوصی به اینجا مراجعه کنید👇 https://eitaa.com/tabligat_poro
مشاهده در ایتا
دانلود
👸🏻 👗👠 اگر همسرتان بدقولى كرد يا دير به خانه آمد و توضيحى نداد بعد از رفع خستگى با ملايمت از او علت تاخيرش را بپرسيد و بگوييد كه براى او نگران شده ايد. ⭐️ 💍⭐️ 💞💍⭐️ ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
#ادامه👇👇 خیلی داغونم حتا دوست ندارم با کسی دردودل کنم یه دختر درون گرا شدم احساس میکنم هم دلم مثل ی
🌼🌿 *به نام خداوند بخشنده و مهربان* سلام. اگر راهکار بدهم، گوش می‌کنی؟؟. ببین دختر خوب، قحطی پسر نیست ‌که بخواهی از یکنفر، بت بسازی. در ذهنیت شما او، یک فرد فوق‌العاده به نظر می‌رسد‌. ولی او معمولی است. فقط یک بنی بشر است. همین. سعی کن با خدای متعال دوست باشی. نماز بخوانی، نیایش کنی. سوره‌هایی از قرآن کریم هر روز تلاوت کن. هر چقدر معنویات را در درونت تقویت کنی، آرامش بیشتری نصیبت می‌شود. پسرک هم تکلیفش با خودش معلوم نیست، هنوز به حد بلوغ عقلی نرسیده است. اگر واقعاً شما را می‌خواست، سرکارت نمی‌گذاشتند. احساس می‌کنم والدین محترم، یا شما را به حال خودتان گذاشتند، یا خیلی به حرف‌هایتان گوش می‌دهند. اگر یکی از این دو باشد، هیچ کدام خوب نیست. اگر بخواهی شوهر هم مانند بابا جان، برایت هر روز پادشاه عاقل باشد، و هربار با حالت رمانتیک بگوید: خانومم. زندگیم. نازنین..... کمی بزرگ شو مهربان خانم. رمانتیک بودن به جای خود، ولی می‌دانی زندگی یعنی چه؟!. زندگی یعنی اگر حتّی کسی به خواستگاریت آمد، و جواب بله دادی، باید بدانی، تبدیل به یک بانو خانه می‌شوی. دیگر مامان کنارت نیست، هر موقع خواستی برایت لقمه عسل و خامه بگیرد. در کانال سرگذشت‌ها را می‌خوانی؟؟، خون دل خانم‌ها حتّی در قالب کلمات هم، به سختی می‌تواند، زندگی آنها را بازتاب بدهد. ما در فضای مجازی، از پشت شیشه تار به کلمات هم نگاه می‌کنیم. هرکدام هم ویژگی‌هایی داریم گلم. شما هم مثل من، زیاد رویابافی کردید‌. آه. من دلم بیشتر از شما پر است. ولی هیچ وقت به خودم اجازه ندادم، دلم را به کسی از اقوام خوش کنم. چندتایشان میلیادر بودند، ولی کبوتر با کبوتر باز با باز. یکبار هم تصوّر نکردم، حتّی یکبار که پسر برای مثال شهلا خانم، بخواهد با یکی از ما خواهرها ازدواج کند. ما عقیده داریم هرکسی با همسطح خودش ازدواج کند، خوشبخت‌تر است. شهلا خانم هم بهترین زندگی را داشت، خدابیامرز فوت کردند.‌ میلیادر تهرانی بودند. بر اثر سرطان فوت شدند.‌ پس پول همه چیز نیست. سلامتی را همیشه نمی‌توان با پول خرید. پس به خودت ستم نکن. زندگی تصوّرات جادویی نیست. هرگز او از پشت در ظاهر نمی‌شود، تا مثل شاهزاده از اتاق شما را نجات بدهد. ولی گلم اینجا یک امّایی!!! هم وجود دارد. سلامتی. شما سلامتی خودت را به خطر ننداز. زندگی رمان مجازی نیست که، یک فرد دروغی به سمتت بشتابد و بگوید: - بلند شو گلم. عشق من!!. ولی خیال با واقعیت تفاوت دارد بانو. 😔 لطفاً بیدار شو.‌ بس است. رمان‌ها را رها کن. تنها عشق حقیقی خدای متعال است. با خواندن نماز آرام می‌شوی. صحبت بیش از حد با نامحرم، حرام است. خطرناک است. 🚫🚫⚠️⚠️ به هر حال خواستم کمک کنم. امیدوارم نرنجی. 🌸🌹 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
سلام به مدیر عزیز🌹 واعضای محترم 🌹 من یه سوالی داشتم خواهش نظر بدین کمکم کنین پسرم انتخاب رشته داره میخواد بره علوم انسانی خیلی بع این رشته علاقه داره به نظر شما کدوم یکی از شاخه های علوم انسانی بدردش میخوره آینده داشته باشه و در آمد خوبی داشته باشه!؟؟ برای ارسال پیام و کمک کردن به دوستمون به آیدی ما پیام بدید🌹❤️@hastammmm ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
باسلام لطفا درکانال بگذارید!! من ۱۸سالمه وبامردی۲۵ساله اشنا شدم ک دوتا بچه داره وزندگی خوبیو ندا
🌷🌸 سلام در جواب خانومی که ۱۸ سالشونه و با آقای متاهل ۲۵ ساله ارتباط دارن!! خیلی و متاثر شدم وقتی این پیام خوندم چرا به هم جنسای خودمون رحم نمیکنیم چی میشه که یه دختر مجرد یه زندگی رو از رو حرفای یه آقایی که دو تا بچه داره قضاوت میکنه شما از کجا میدونی اون بانو مشکل داره نکنیم این کارو با زندگی هم جنسامون هممون خانومیم شما دوست داری یکی وارد زندگیت بشه و شوهرت شما رو با اون مقایسه کنه به اون بچه ها رحم کنید چرا انقدر ساده اید مگه آقای مجرد چه مشکلی داره که وارد زندگی متاهلین میشین خدا به هممون رحم کنه نکن این کارو دخترم به فکر خودت باش حداقل چرا نباید یه زندگی عاشقانه و بدون درد سر رو شروع کنی. متاسفانه این روابط خیلی زیاد شده😔😔😔 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
🌺🌸🌿 سلام من چندوقت پیشا تیترای گوگل روکه بازمیکردم میبینم نوشته رابطه سیاه فلان زن بافلان مردباعث قتل وجنایت شد میرفتم واکثر خیانتا رومیخوندم🙄 یا مرد به زن خیانت کرده یازن ب مرد اکثر زنهایی ک به شوهراشون خیانت کردن باعث ی قتل وب راه افتادن خون میشن مثلا زنه میره به یه نامحرم ازبدیهای شوهرش گله میکنه بعدم بینشون حس واحساس بوجود میاد،بعدمانع شوهرزنه اس زن ودوست پسرش میزنن شوهره رومیکشن تامانع برداشته بشه،بعدم دستگیری ورسوایی و... یه مورددیدم برادره به برادرش خیانت کرده بودوزده بودبرادرشو کشته بود تا بازنش ازدواج کنه.توجیهشم اعتیاد برادرش بود الان خانمی ‌ک هوایی ترکیه شده وتیپ وهیکل پسرهمسایه چشمشو گرفته ،اگه بهش بگن یه روزی میشه توهم شاید توسط این پسره شوهرتو بکشی بگه نهههههه تا این حددیگه پست ولاشی نیستم ولی خب شیطون پله پله میاد اگرشما بااون پسر بری ابروی خانوادت نمیره؟؟؟ همسایه تون ک باشما صمیمی هستن نمیگن نگا جواب صمیمیتمونو بابی ابرویی ورسوایی داد؟؟ بعد روی برگشتن پیش خانواده تو داری؟؟ نگاه ها اذیتت نمیکنه؟؟ احساس بدی نداری که باداشتن شوهرو یه پسربچه میری با پسرمردم لب بازی میکنی؟؟ تواون لحظه هوای نفس بهت قالب میشه اما باید منطقی برخورد کنید بعدشم اگه باهاش رفتی وتو ترکیه برات مشکل بوجود اومد وحرفای پسره دروغ بود روی برگشتن داری؟؟ شمافقط اسیرهوای نفس شدید تلاش کنید زندگیتونو نجات بدید تا دوروز دیگه رسوایی وپشیمونی به بار نیاد.. ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
#ارسالی_اعضای_کانال 🌺🌸🌿 سلام من چندوقت پیشا تیترای گوگل روکه بازمیکردم میبینم نوشته رابطه سیاه فلان
ادامه... چرابعضی خانواده ها نمیزارن دخترعقدیشون دردوران عقدباشوهر رسمیش رابطه داشته باشه؟؟ خانواده ماهم مذهبی وتعصبی هستن ولی زمانی ک دخترعقدمیشه (کم کمش دوسه سال عقدهستن) پسره هفته ای چندشب یامیره پیش زنش یا زنشو میاره خونه خودشون ،خیلی هم عادیه کسی هم خرده نمیگیره بعضیاگفتن تا زمان عروسی رابطه ندارن تاباکره بمونن☹️ خب وقتی عقدشوهرشون شدن ب بقیه چ ربطی داره ک ایناتودوران عقدرابطه داشته باشن یابعدعروسی؟؟ اون دختربیچاره هم انقدخانواده اش سختگیری کردن ک رفتن توماشین خب اخه توماشین حتی اگ بظاهرهم کسی نبینه خیلی خطرناکه شایدپنهانی دارن شمارو میبینن (من خودم همیشه ازپنجره طوری ک کسی متوجه نشه بقیه رودیدمیزنم😂) من یه پیشنهادی واسه شون دارم ابروی همه دست خداست اگه خداچیزی نخاداتفاق نمیوفته فقط بایدباتضرع صداش بزنیم وبه ستارالعوب بودنش قسمش بدیم امام عصرماهم امام زمانه ،شماکارتون اشتباه بوده ولی حرام نبوده،پس امام زمان روخالصانه صداش بزنید ودرحدوسع خودتون یه مبلغ شده کم،ازطرف امام زمان صدقه بدید ومشکل تون روبسپاریدبهش مطمعن باشید کمکتون میکنه اگه امکانش هست شوهرتون شغلش روتغییر بده وبره جای دیگه ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
🌻از تمام دنیا ☕️در یک عصر گرم 🌻یک دوست خوب ☕️یک چـای داغ  🌻و یک عصر بخیر زیبا ☕️بـرای لذت بردن 🌻از زندگی کافیست ☕️بیخیال نداشتہ ها 🌻شکر گـــذار ☕️داشتہ هاتون باشید 🔥عصر داغ تابستون بخیر و زیبـا🍃🌼✨ ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
مثل دیروز تو را دوست ندارم دیگر متحول شده ام✨ دوست تَرت می دارم♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈• ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
👇🍃 سلام به دوستان عزیز .امیدوارم حال دلتون خوب باشه.من یه مشکلی دارم اگه ممکنه راهنمایم کنید راستش شوهرم هرجا کار میکنه سخت بهش حقوقشو میدن روز اول صابکارا یجوره دیگه باهاش حرف میزنم که مثلا هفتگی تصویه میکنم اخرهفته که میشه نصف نیمه بهش میده البته به گفته شوهرم.دیگه راستو دروغش با خودش.واین باعث شده دیگه کم بیار م هزار جور فکرو خیال میکنم که چرا روز اول یچیزی میگن بعدش سرهفته نصف پولشو میدن.سر این همش باهم دعوا داریم که چرا تو یبار حرفتو ب صابکارت نمیزنی‌.همش میگه نداره اگه داشت میده.احساس میکنم شوهرم بهم دروغ میگه چون سابقه هم داشته.بخدا دیگه کلافه شدم نمیدونم این پولا چیکار میکنه هزار جور فکر میاد تو ذهنم.بعضی وقتا میگم بیخیال باشم ببینم میخاد چیکار کنه خب نمیشه مستاجری اجاره خونه خرج خونه اینا همه هستن.بهش فشار نیاری اینم بیخیاله.تورو خدا بگید چیکار کنم که بفهمم شوهرم داره چیکارمیکنه دروغ میگه بهم یا واقعا همچین چیزی هست البته اینم بگم شوهرم هرکی یبار احترام گذاشته دیگه میمونه رودربایسی که ب طرف فشار بیاره حتی باوجود اینکه شرایطمون خودش میبینه برای ارسال پیام و کمک کردن به دوستمون به آیدی ما پیام بدید🌹❤️@hastammmm ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
😍🌷 سلام من اومدم از زندگی خودم بگم. من ۱۸ سالمه. ۱۵ سالگی با پسری به اسم اشوان دوست شدم. پسر خوبی بود. بهم دست درازی نمی‌کرد مگر اینکه خودم بخوام. باهم دوست بودیم. همون دوست داشتیم. باهم در ارتباط بودیم. تا اینکه اوایل ابان پارسال، باهم محرمیت خوندیم و بهم گفت برای خوردن قهوه، برم خونه نقلی خودش اشوان ۲۰ سالش بود. منم گفتم باشه و رفتم خونش. همه چی اوکی بود تا اینکه بهم گفت بیا بریم فیلم ببینیم. وسط فیلم بود که شیطنتم و گل کرد و اتفاقی که نباید، افتاد. دوماه بعدش از حالت تهوع هام، رفتیم آزمایش و متوجه شدم ازش باردارم. اونم دوماهه. بهم گفت من دوست دارم و ترکت نمیکنم. واقعا هم همه جا پشتم بود. وقتی به خانوادم گفتم، بر خلاف فکرم، منطقی کنار اومدن با موضوع.اصلا باورم نمیشد که اینجوری برخورد کنن. بابام گفت باهم عقد کنید بعد برید سرپخونه زندگیتون. اما کسی متوجه نشه. اما از شانس بدم زنداداشم همه جا پخش کرد موضوعو. پیام ها و زنگهای فامیل، داشت داغونم میکرد. اینکه انگ خرابی چسبیده بود به پیشونیم اذیتم میکرد. من ۱۷ سالم بود همش. اشوان هم پشتم بود و می‌گفت که حرف مردم برات مهم نباشه، من پیشتم. من عاشق اشوان بودم. عاشقم بود. مدرسه هم وقتی فهمید حاملم، اخراجم کرد. ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
#ارسالی_اعضای_کانال 😍🌷 سلام من اومدم از زندگی خودم بگم. من ۱۸ سالمه. ۱۵ سالگی با پسری به اسم اشوان
🍃 🍃 مراسم عقدمون برگذار شد. ولی بر خلاف رویاهام. روز به روز افسرده از میشدم. توی بهمن ماه بود که اشوان گفت پاشو بریم مسافرت، از این حال و هوا در بیایی. بلند شدیم و رفتیم مسافرت. 👌خانوادم کم باهام ارتباط داشتن. خونشون نمیرفتم و بهم زنگ نمیزدن. توس سفر همه شهرا رو می‌گشتیم. همه جا باهم می‌رفتیم. تا اینکه اشوان گفت، بریم گیلان خونه بگیریم برای زندگی. منم گفتم باشه. دوری از خانواده بیخیالم که خبر ازم نگرفته بودن ‌و فامیل برام مناسب بود. با قرض و.. تونستیم یه خونه بگیریم. خونه رو با پول اشوان، که به دروغ گفت بابات بهم پول داده، وسیله چیدیم. ۵ میلیارد زیر قرض و وام بودیم. تا عید، که همه کارهای خونه تموم شده بود، تصمیم گرفتیم بریم جنسیت بچه رو مشخص کنیم. بچم پسر بود. توی خونه براش اتاق آماده کردم. سیسمونی چیدم. اشوان هم صبح تا شب سر کار بود. بعضئ روزا هم می‌رفت دانشگاه توی هفته. منم توی خونه تنها همدمم، پسرم بود. اشوان با اینکه کار میکرد، همیشه هواسش بهم بود. مواظبم بود. چون عاشقم بود... ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
🍃 🍃 مراسم عقدمون برگذار شد. ولی بر خلاف رویاهام. روز به روز افسرده از میشدم. توی بهمن ماه بود که اشو
🌿 ماه بعدش، یعنی اردیبهشت ماه، دیدم بچه دوروزه توی شکمم تموم نمیخوره. رفتیم ازمایش که معلوم شد بچم سقط شده. اونم بخاطر استرس زیاد من. یه شکست سنگین بود برام. یک هفته بیمارستان بستری بودم. نمیتونستم با خودم کنار بیام. با بچم هفت ماه زندگی کرده بودم. سخت بود برام. خیلی خیلی سخت. اشوان توی این چند وقت کلی پیر شد. کار و درس و زندگی و... یک روز که اشوان رفت سرکار، دست به خودکشی زدم. وسط خرداد بود. وقتی به هوش اومدم، فقط چهره شکسته و موهای سفید اشوان جلو چشمام بود. من یه هفته توی کما بودم. چون قرص خورده بودم. اشوان فقط لبخند زد و قوربونم رفت. تصمیم گرفتم، یکم با زندگیم کنار بیام. بچه رفت، اما دوباره برمیگرده. زندگیم بره، دیگه برنمی‌گرده. سعی کردم خودمو درست کنم. دو هفتس میگذره از مرخص شدنم. دارم خودمو درمان میکنم. پیش روانشناس میرم و سعی میکنم زندگی خوبی برا خودمو شوهرم بسازم. درسته تا چهار سال آینده نمیتونم بچه دار شم، اما من شوهرم ‌رو دارم. توی تابستان کار می‌کنم و سعی میکنم کمک خرج شوهرم باشم تا قسط و قرض هاشو بده. و از اول مهر درسم رو شروع میکنم. سخته برام، ولی من میتونم. شماهم برام دعا کنید. درسته من اشتباه بزرگئ کردم، ولی با آدم درستش اشتباه کردم:))) ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══