eitaa logo
کانال مذهبی راز قرآن جواب تمام سوالات در کانال سنجاق شده است برای خوندنش حتماً کلمه تایید را بزنید👇
87.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
8.2هزار ویدیو
19 فایل
جهت رزرو تبلیغات تعرفه 👇 https://eitaa.com/joinchat/2613314037C39e1ac75c8 ❌ کپی پست برای اعضای کانال مجاز است.به شرط صلوات بر محمد و ال محمد و دعا برای ظهور اقا امام زمان عج. تبلیغاترایگان نداریم هزینه ارتفاع کانال بشدت بالاست.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 شیطان که بود و چگونه به محفل فرشتگان و آسمان راه یافت؟ نام اصلی وی حارث (حرث) بوده که به خاطر عبادتهای طولانی مدتش، او را عزازیل یعنی عزیز خدا، می‌گفتند. درمورد پیشینه او چنین گفته‌اند که : خداوند متعال قبل از آفرینش آدم، موجودات دیگری خلق نموده بود به نام جن که حارث یکی از آنها بوده و در زمین زندگی می‌کرد . تا اینکه این مخلوقات به سرکشی، فساد، قتل و خونریزی دربین خود و قوم نسانس (قوم قبل از وجود انسانها) پرداختند. وقتى که فتنه و فساد، کشت و کشتار در میان آنان برپا شد در این هنگام خداوند اراده کرد که آنان را نابود فرماید، بهمین خاطر عده اى از ملائکه را فرستاد تا با شمشیرهاى خود با آنها جنگیدند و همه آنها را کشتند. در این میان ، شیطان جان سالم به در برد و از مرگ نجات پیدا کرد و به دست ملائکه اسیر شد. به فرشتگان گفت : من ، از جمله مؤمنان هستم (و در فتنه و فساد شرکت نداشتم .) شما تمام خویشان و هم نوعان مرا کشتید و من تنها ماندم. مرا با خودتان به آسمان ببرید، تا در آن جا با شما باشم و خداى خود را عبادت کنم . فرشتگان از خداوند جویاى تکلیف شدند. خداوند به آنها اجازه داد که او را به آسمان ببرند. زمانى که به آسمان رسید به گردش در آسمان ها و بررسى پرداخت،در آن میان لوحى را دید که چیزهایى بر آن نوشته شده ؛ نوشته بود: « من پاداش هیچ عمل کننده اى را ضایع نمى کنم ؛ بلى ، کسى که کارى کند و اراده دنیا نماید، خدا دنیا را به او مى بخشد و کسى که آخرت را بخواهد، خداوند او را به آرزویش مى رساند. و کسى که پاداش آخرت را بخواهد به او برکت مى دهیم و بر نتیجه اش مى افزاییم و آنها که فقط مال دنیا را مى طلبند، کمى از آن به آنها مى دهیم ، اما در آخرت هیچ نصیبى ندارند» پیش خود فکر کرد که آخرت نسیه و دنیا نقد است. تصمیم گرفت دنیا را به وسیله عبادت هاى طولانى به دست آورد. لذا در میان ملائکه آن قدر عبادت کرد تا سرور و رئیس همه فرشتگان شد و طاووس ملائکه نام گرفت ! او اولین کسى بود که نماز خواند و یک رکعت آن چهار هزار سال طول کشید. در آسمان اول، مدتی بین ملائکه، خدا را عبادت کرد. بعد به آسمان دوم و سوم تا بالاخره به آسمان هفتم راه یافت. او در کنار عرش الهی منبری داشت، بالای آن رفته و ملائکه را اندرز می‌داد؛ و ملائکه در مقابل او با احترام مى ایستادند.. ... ١_كتاب_ابليس_ص٤ ٢ص٤٨ 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🌸🍃🌸🍃 به خاطر عبادتهای زیاد حارث در درگاه خداوند بود که به او مقامی عطا شد همانند فرشتگان و تا جائی بالا رفت که در زمره فرشتگان قرار گرفت. او از این جایگاه به قدری احساس غرور و خود بزرگ بینی میکرد که با خود فکر میکرد: اگر یک روز جایگاه من را به کسی دیگر واگذار کنند من از او اطاعت نمیکنم. در روایت آمده که این امتیاز و افتخار بخاطر آن به او رسید که شش هزار سال خداوند تبارک و تعالی را عبادت و بندگی کرده بود . ابلیس از جنس فرشتگان نبود اما فرشتگان او را فرشته میدانستند و نمیدانستند او از جنس آنها نیست، ولى خداوند متعال میدانست که چنین نیست. این جریان ادامه یافت تا در جریان سجده بر آدم، راز پنهان ابلیس آشکار گشت. روزی ملائکه در لوح دیدند که به زودی یکی از مقربان درگاه الهی به نفرین ابدی گرفتار خواهد شد... پس از حارث با اصرار خواستند که آنها را دعا کند که هیچ یک از ایشان به این بلا مبتلا نشود. وی در جواب گفت: این قضیه به من و شما مربوط نیست. ملائکه باز اصرار کردند. او نیز دعا کرد و گفت: خدایا! ایشان را ایمن گردان، ولی خودش را به سبب غروری که داشت، فراموش کرد. روزی وی دید بر در بهشت نوشته‌اند: « نزد ما بنده‌ای است که او را به انواع نعمتها، گرامی می‌داشتیم. اما اگر او را به کاری واداریم، سرپیچی می‌کند و به لعنت ابدی گرفتار خواهد شد.» حارث سالها او را لعن می‌کرد ولی نمی‌دانست که در حقیقت دارد خود را لعن می کند! حارث سالها در آن مدت هر جا سجده اى مى کرد و سر بر مى داشت در آن جا نوشته شده بود: لعنه اله على ابلیس - چون اسمش عزازیل بود - نمى دانست که خودش است . وی روزی دید در لوح نوشته است: « اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» پرسید: خدایا! این ملعون رانده شده کیست؟ خدای تعالی فرمود: بنده‌ای است که او را به انواع نعمتها مخصوص می‌گرداندم ولی نافرمانی‌ام خواهد کرد و خوار و بدبخت خواهد شد. گفت: او را به من معرفی نما تا هلاکش کنم. فرمود: زود است او را بشناسی. هنوز او تمرد و سرکشی نکرده است، تا مستوجب مجازات باشد. شیطان در میان فرشتگان مشغول عبادت بود تا وقتى که خداوند اراده فرمود براى خود در زمین جانشین خلق فرماید. به ملائکه خطاب نمود که من مى خواهم خلیفه اى در زمین قرار دهم و آنان را از مقصود خود آگاه نمود. در این هنگام ابلیس به وسط زمین آمد و فریاد زد که :اى زمین ! من آمده ام تو را نصیحت کنم ! خداوند اراده کرده از تو پدیده اى به وجود آورد که برترین خلایق باشد و من مى ترسم که خدا را معصیت کند و داخل آتش شود (و در نتیجه تو داخل آتش شوى و بسوزى ) وقتى ملائکه مقرب آمدند از تو خاک بردارند آنها را به خداى بزرگ قسم بده از تو خاک برندارند... ... ١ص١٦٣ ٢٩_٣٠ ٢ 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🌸🍃🌸🍃 از امیرالمؤمنین نقل شده که ایشان فرمودند: خداوند خطاب به جبرئیل فرمود: مقدارى خاک از زمین بیاور تا خلقى جدید به وجود آورم که افضل موجودات و اشرف آنها باشد. جبرئیل به زمین آمد تا خاک بردارد، (طبق تذکر شیطان ) زمین نالید و او را به خداوند قسم داد که از آن خاک برندارد. ایشان هم برگشت داستان را گزارش داد. بار دیگر میکائیل و بعد از او اسرافیل را فرستاد. باز زمین آنان را قسم داد، آنها هم با دست خالى برگشتند. براى بار چهارم ، عزرائیل را فرستاد که حتما از خاک زمین بردارد. او که خواست خاک بردارد، باز زمین ناله کرد و او را قسم داد و هر چه ناله و فریاد نمود، تاثیر نکرد. عزرائیل گفت : من از جانب خدا مأمورم تا کمى از خاک تو بردارم . او خاک را برداشت و برد که آدم را از آن ساختند. از این رو، خداوند قبض روح آدم علیه السلام و اولادش را به دست عزرائیل داد، از این جهت ناله و گریه آنها هنگام جان دادن آدم در دل او اثر نمى کند و او مأموریت خود را انجام مى دهد. وقتى آن خاک را با آب خالص و شور و تلخ و بى مزه ، مخلوط کردند و بعد از مدتى پیکر خاکى او را قالب زدند. شیطان قیافه او را مشاهده کرد و با خود گفت : این مخلوقى ضعیف است که از گل چسبنده به وجود آمده ، و توى او خالى است، چیزى که توخالى باشد احتیاج به غذا دارد و به این ترتیب مى توان او را گمراه و منحرف نمود. شیطان و قالب گلی آدم: بعد از آنکه خداوند قالب آدم (علیه السلام) را از خاک وآب ،سرشت واو را بوجود آورد ،آن قالب را مانند کوه عظیمی کناری گذاشت. شیطان وقتی وی آن قالب گلی را میدید از سوراخ بینی او وارد و از عقب او خارج میشد و بادست برشکم او میزد ومیگفت : خداوند تو را برای چه چیزی خلق کرده ؟ مدت هزار سال به این وضع بود بعد از این مدت خداوند متعال از روح خود در او دمید حضرت عبدالعظیم حسنی نامه ای به امام محمد تقی (علیه السلام) نوشت که پرسیده بود :به چه علت غائط انسان بوی بدی میدهد؟ آن حضرت در جواب فرمود : وقتی خداوند حضرت آدم را خلق کرد جسد او بوی خوشی داشت زمانی که هنوز روح دراو دمیده نشده بود ملائکه وشیطان از آن میگذشتند ملائکه میگفتند :او برای امربزرگی ساخته شده است. اما شیطان از دهان او وارد میشد واز عقب او بیرون می آمد از این رو هرچه داخل شکم انسان شود بدبو وخبیث میشود . شیطان سجده نمى کند: وقتى خداوند به ملائکه خطاب کرد و فرمود: مى خواهم در روى زمین خلیفه و جانشینى براى خود قرار دهم ، ملائکه موافق نبودند. به خدا اعتراض کردند اما بعد از آن که خداوند جواب آنان را داد، تسلیم شدند. به ایشان خطاب فرمود: وقتى من خلیفه خود (آدم علیه السلام ) را خلق کردم و از روح خود در آن دمیدم ، همه شما در برابر او سجده کنید. بعد از آن که خداوند او را خلق کرد و ز روح خود در او دمید و روح به دماغ آدم رسید، به حرکت آمد و نشست ، عطسه اى زد و گفت : الحمدلله خداوند در جواب او فرمود: یرحمک الله. تمام ملائکه فرمان بردند و به سجده افتادند و مدتى در حال سجده بودند؛ ولى شیطان که آن زمان در صف فرشتگان بود، از روى خودخواهى و غرور به خداوند عرض کرد: خدایا! مرا از سجده کردن بر آدم معذور بدار. خداوندا! من تو را چنان سجده کنم که تا به حال هیچ ملک مقربى و نه هیچ نبى مرسلى سجده و عبادت نکرده باشد. خداوند در جواب او فرمود: مرا حاجت به عبادت تو نیست ، من از تو مى خواهم ، آن چه را که دستور مى دهم انجام دهى ، نه آن چه را تو مى خواهى ! سرانجام قبول نکرد و حسدى را که در قلبش بود ظاهر نمود. خداوند هم در مقام بازخواست از او فرمود: چه چیز تو را باز داشت از آن که سجده نکنى بر مخلوقى که من او را با دست قدرت و عنایت خویش آفریدم ؟! ... ١ ٤ ٢ص_٤٨ 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🌸🍃🌸🍃 شیطان پاسخ داد: من از آدم برترم ،من از گوهر آتش آفریده شده ام و او از عنصر بى ارزش گل! پس روا نیست که مثل من در مقابل او سجده کند! خداوند هم به خاطر سرپیچى از دستور و سجده نکردن بر آدم فرمود: از میان ملائکه و بهشت پرنعمت من بیرون شو! هنگامی که دستور خارج شدن از بهشت براى وی صادر شد، ملائکه هم به او حمله کردند، او از ترس جان خود فرار کرد و خود را مخفى نمود. بعد از آن، این فرمان از طرف خداوند به آدم وحوا ابلاغ شد: «ای آدم، تو و همسرت در بهشت سکونت کنید و از نعمتهای بهشتی هر چه میخواهید بخورید، اما نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران خواهید بود» چگونه شیطان داخل بهشت شد؟ هنگامی که از جانب خدا خطاب آمد: اى اهل آسمان ها! من آدم و حوا را در بهشت منزل دادم و همه چیز را مباحشان کردم ، مگر بهشت جاودان را. اگر نزدیک درختان آن شوند و از آنها بخورند از ظالمان خواهند بود و از آن جا بیرون خواهند شد شیطان این خطاب را شنید و امیدوار شد پیش خود گفت : من آنها را از بهشت بیرون مى کنم!! شیطان که همه بدبختیهای خود را از ناحیه آدم میدانست و کینه او را به سختی در دل گرفته بود، در صدد بود به هر شیوه ای که ممکن است موجبات گمراهی آدم و فرزندانش را فراهم کند. از ابن عباس اینگونه روایت شده : بعد از آن که شیطان از بهشت بیرون شد، تصمیم قاطع گرفت که با هر نقشه و حیله اى که شده ، باز خود را به بهشت برساند و انتقام خود را از آدم بگیرد، فکر کرد که از راه معمولى و عادى وارد شود، دید نگهبانان بر در بهشت هستند مانع او مى شوند. رفت کنارى و به انتظار ایستاد. اول طاووس را دید، از او خواهش کرد که او را داخل بهشت کند، قبول نکرد. در این بین ناگهان چشمش افتاد بر بالاى دیوار، دید مارى بالاى دیوار قرار دارد. (تا آن روز مار یکى از حیوانات زیبا و خوش رنگ بهشت بود، و مثل سایر حیوانات دیگر چهار دست و پا داشت). شیطان جلو آمد و گفت :اى مار! مرا داخل بهشت کن ، تا اسم اعظم الهى را به تو تعلیم کنم . مار گفت : ملائکه ، نگهبان در بهشت هستند تو را مشاهده مى کنند و نمى گذارند داخل شوى . شیطان گفت ، مرا داخل دهان خود کن و آن را ببند و به این وسیله مرا داخل بهشت کن ، مار هم فریب او را خورد و همین کار را کرد و او را در دهان خود جاى داد ( این بود که در میان دندانهاى مار سم پدید آمد؛ چون جایگاه شیطان شد). وقتى مار به این وسیله او را داخل بهشت نمود، شیطان هم کار خود را کرد، آدم علیه السلام و حوا علیه السلام را وسوسه نمود تا فریب خوردند. مار گفت : اسم اعظم را که قول دادى به من تعلیم کن ، شیطان در جواب گفت : اى مار! من اگر اسم اعظم را مى دانستم ، احتیاج به تو نداشتم که مرا داخل بهشت کنى ،من با همان اسم اعظم داخل مى شدم !!! ... ٢ ذيل آيات سوره حجرمربوط به داستان آدم(ع)با اندكي تغييرات 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🌸🍃🌸🍃 ابلیس ملعون،به خوبى مى دانست خوردن از آن درخت ممنوعه باعث مى شود که آدم و حوا را از بهشت بیرون کنند. در این زمینه چند روایت وجود دارد : 1- روایتی میگوید که بعد از آن که شیطان به بهشت رفت ، در همان دهان مار، شروع کرد با آدم علیه السلام صحبت کردن - آدم هم خیال کرد سخن گو مار است. مى گفت :اى آدم ! خدا نمى خواهد که شما براى همیشه در بهشت بمانید و هر کس از این درخت بخورد جاوید مى ماند. آدم جواب داد:اى مار! این حرف که تو مى زنى،از غرور شیطان است. شیطان هر چه وسوسه کرد، آدم نپذیرفت و با او مخالفت نمود. وقتى شیطان از آدم مایوس شد پیش همسر آدم رفت، گفت:آیا مى دانى چرا خداوند شما را از میوه این درخت منع کرده و گفته است نزدیک آن نشوید؟ چون هر کس از آن بخورد یا فرشته مى شود و یا عمر جاویدان را به دست مى آورد. سپس براى حق به جانبى خود، قسم هاى شدیدى خورد و گفت : من خیر خواه و دل سوز هستم ، خود را موظف مى دانم که شما را نصیحت کنم !! حضرت آدم علیه السلام که هنوز تجربه کافى در زندگى را نداشت و تابه حال گرفتار دام هاى شیطان و خدعه و نیرنگ هاى دروغ او نشده بود، نمى توانست باور کند کسى این چنین قسم دروغ به خدا یاد کند، سرانجام تسلیم شد و فریب و نیرنگ شیطان در او اثر کرد و از میوه آن درخت خوردند. درروایتی دیگر داستان اینگونه نقل شده : که هنگامی که شیطان از آدم مایوس شد پیش همسرش حوا آمد و گفت :اى حوا! آیا مى دانى درختى که خداوند براى شما حرام کرده بود، اکنون برایتان حلال کرده ؟ اگر مى خواهى امتحان کن ، فرشتگانى که موکل بر آن درخت بودند دیگر با شما کارى ندارند. حوا گفت : من الان امتحان مى کنم. به سوى آن درخت رفت . وقتى ملائکه خواستند او را از نزدیک شدن به آن درخت منع کنند، خداوند به آنان وحى نمود و خطاب کرد: شما کسى را که عقل ندارد منع کنید، نه کسى را که به او عقل دادم و آن حجت است بر او. اگر مرا اطاعت کند مستحق ثواب و اگر مخالفت کند مستحق عذاب است . ملائکه هم او را رها کردند و آزاد گذاشتند. حوا هم بى آن که آنها مانع اش شوند، به درخت نزدیک شد. مقدارى از میوه درخت خورد و طورى هم نشد. پیش خود گفت : مار درست گفت!! بعد از آن رفت پیش همسر خود آدم علیه السلام و گفت : آیا مى دانى که خوردن از آن درخت بر ما حلال شده ؟ من نزدیک آن رفتم ، ملائکه هم مانعم نشدند، مقدارى از آن خوردم. آدم علیه السلام هم با حوا به راه افتاد، رفتند و از آن میوه خوردند! بعد از خوردن از آن درخت،ناگهان لباسهاى بهشتى از بدنشان ریخت و عورت ها و بدنهاى آنها تا آن موقع مخفى و پوشیده بود ناگهان ظاهر شد. ایشان در میان بهشت و جمع فرشتگان لخت و عریان شدند، حیران و سرگردان ماندند. وقتى لباسهاى بهشتى و آن تاج کرامت از اندامشان فرو ریخت و خود را در جمع ملائکه عریان دیدند، بلافاصله خود را به میان درختان رساندند و از برگ هاى درختان براى پوشیدن اندام کمک مى گرفتند ولى برگ ها هم اطاعت نمى کردند و از بدنشان پرواز مى نمودند و باز عریان مى ماندند. با استیصال گفتند: خدایا! ما بر نفس خودمان ظلم کردیم اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى از زیانکاران خواهیم بود. خداوند به آنها خطاب کرد و گفت : مگر من شما را از خوردن میوه آن درخت منع نکردم ؟ مگر به شما نگفتم که شیطان دشمن آشکار و سرسخت شما است . چرا فرمان من را اطاعت نکردید و فریب آن ملعون را خوردید؟... ... ٢ذيل_آيات_مربوط_به_آدم_عليه_السلام_شرح_نهج_البلاغه_خوئي_ج٢ص٦٣ 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🌸🍃🌸🍃 سپس خداوند فرمود: الحال چاره اى جز این نیست که باید از بهشت خارج شوید. و آنها را از مکان و مقام خود بیرون کردند و به زمین فرستادند. لازم به ذکر است که بعد از مجازات شیطان و آدم وحوا ، مار هم به دلیل گناهی که کرده بود از بهشت به صورت عریان ودست وپا قطع شده بیرون انداخته شد ودهانش را که شیطان را پنهان کرده بود پر از زهر شد وزیبایی خود را از دست داد. یک شبهه: وقتی گفته میشود که در بهشت سخنان لغو وبیهوده وجود ندارد پس چگونه شیطان بادروغ وارد بهشت شد وبا نیرنگ آدم وحوا رافریب داد؟ از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که بهشت حضرت آدم باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن میتابید و بسیار زیبا و آب و هوای خوبی داشت و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن رانده نمیشد». منبر خرابه شیطان روایت شده است که صبح آن شبی که پیامبر صلی الله علیه و آله به معراج تشریف بردند و همه جا را دیدند، شیطان خدمت پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله! شب گذشته که به معراج تشریف بردید، در آسمان چهارم، طرف چپ "بیت المعمور" منبری بود، شکسته و سوخته و به رو افتاده، آیا آن منبر را شناختی؟ آیا می‌دانی آن منبر متعلق به کیست؟ حضرت فرمودند: خیر، آن منبر متعلق به کیست؟ شیطان عرض کرد: آن منبر من بود، بالای آن می‌نشستم و ملائکه پای منبرم نشسته و من آنها را موعظه می‌کردم، ملائکه از عبادت و بندگی من تعجب می‌کردند. وقتی که تسبیح از دستم می‌افتاد، چندین هزار ملک برخواسته تسبیح را می‌بوسیدند و به دست من می‌دادند. اعتقاد من این بود که خداوند مخلوقی برتر از من خلق نفرموده است. اما امر بر عکس شد و رانده درگاه الهی شدم و الان از من بدتر و ملعون‌تر در درگاه احدیت کسی نیست.. امیر المومنین حضرت علی (علیه السلام) درباره عبادت شیطان و عاقبت او می فرماید: پس از کار خدا درباره ابلیس پند گیرید که کردار دراز مدت او را تباه و کوشش فراوانش را بر باد داد و این به سبب لحظه ای تکبر و سرکشی بود. شیطان مزد عمل مى گیرد بعد از آن که شیطان از سجده کردن بر آدم سرپیچى کرد و از بهشت بیرون شد.گفت : پروردگارا! حالا که مرا بیرون و از رحمت خود دور مى کنى ، عبادات من چه مى شود، هزاران سال عبادتت کرده ام که فقط چهار هزار سال آن را به دو رکعت نماز گذراندم ! علاوه بر آن خودت فرمودى ، عمل عمل کنندگان را ضایع نمى کنم ، آیا سزاوار است که با یک اشتباه ، مزد عمل چندین هزار ساله من به کلى از بین برود؟ خطاب از مصدر جلال خداوند رسید که مزد هیچ کس در پیش من ضایع نمى شود؛ ولى کسى که قابلیت نداشته باشد پاداش کارش را در آخرت دهم، در دنیا هر چه بخواهد، مى دهم . شیطان عرض کرد: من هم مزد عمل خود را در دنیا از تو طلب مى کنم . چون به واسطه آدم جهنمى شدم حاجات خود را درباره آدم و فرزندان او قرار مى دهم ! خطاب شد: حاجات خود را بگو تا به تو ببخشم... ... ١ص٦٢ 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
(قسمت اول) ‌• دارالسلام‌ • دارالجلال‌ • جنت المأوی • جنت خلد • بهشت عدن، • جنت فردوس‌ • جنت نعیم نام بهشت‌های هفت گانه‌ای است که در منابع روایی و تفسیری ما آمده است.[1] در این جا با بهره گیری از آیات و روایات و دیدگاه‌های مفسران به معرفی هر یک از این بهشت‌ها می‌پردازیم: خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: و خداوند به سرای صلح و سلام دعوت می‌کند.[2] برخی معتقدند منظور از سلام در اینجا، همان خدای متعال است چرا که خداوند دعوت می‌کند به سوی خانه خود و خانه‌ی خدا همان بهشت است.[3] برخی گفته‌اند مقصود از دارالسلام، جایی است که، ساکنانش از هرگونه آسیب‌ها در امانند. از جبائی نقل شده است که بهشت را بدین جهت دارالسلام نامیدند، چون که ساکنانش از دست هم در أمن و سلامت هستند، ملائکه بر آنان سلام می‌کنند، پروردگارشان بر آنها سلام می‌رساند، در آنجا جز سلام چیز دیگری نمی‌شنوند، همچنین به غیر از سلام و سلامت چیزی نمی‌بینند. این دیدگاه مورد تأیید قول خدای متعال است که می‌فرماید: "گفتار و دعای آنها در آنجا سلام است"[4]،[5] همچنین از ابن عباس نقل شده است: دارالسلام همان بهشت است، ساکنانش از هرگونه آفت، آسیب، نقص، مریضی و بیماری در امان هستند، ساکنان دارالسلام از پیری، مرگ، تغییر و تحول فیزیکی مصون و محفوظ اند. آنان کسانی هستند که در آنجا گرامی‌اند و هرگز مورد اهانت واقع نمی‌شوند. آنان همیشه عزیزند و هرگز ذلیل و خوار نمی‌شوند. ساکنان دارالسلام همیشه غنی‌اند و هرگز فقر به سراغشان نخواهد آمد. آنان سعادت یافتگانند و هیچ وقت شقی نخواهند شد، در قصرهای دُرّ و مرجان که درهایش به سوی عرش رحمان گشوده می‌شود، ساکن‌اند، در آنجا ملائکه از هر سو بر آنان وارد می‌شوند و می‌گویند سلام بر شما به آنچه بر آن صبر کردید، پس خوشا به این عاقبت [6]  علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در تفسیر قول خدای متعال که می‌فرماید: "لهم دار السلام" می‌نویسد: منظور از سلام همان معنای لغوی آن است که از ظاهر سیاق آیه بر می‌آید و آن در امان بودن از آفات و آسیب‌های ظاهری و باطنی است. دارالسلام همان جایی است که هرگونه آسیبی نظیر مرگ، پیری مریضی، فقر، حزن و اندوه و .... در آن راه ندارد، و این همان بهشت موعود است[7] هم‌چنین گفته شده است که بهشت را دارالسلام نامیدند، بدان جهت که آنجا، خانه‌ی خداوند است که همان صحت و سلامتی است.[8] منابع: [1] اعانة الطالبین، جلد۴، صفحه۳۸۵ [2] یونس، آیه ۲۵ [3] این نظر از حسن و قتاده نقل شده است. [4] یونس، ایه ۲۰ [5]  بعض ما ورد فی الدنیا والاخرة، صفحه۳۲، نشر دار المصطفی [6] بحارالانوار، جلد۸، صفحه۱۹۴ [7] المیزان، جلد۷، صفحه۳۴۵ [8] همان، جلد۱۰، صفحه۳۹ 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🌸🍃🌸🍃 (قسمت دوم) دومین بهشت نامش دارالجلال است. در روایت از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که آن حضرت فرمود: هر کسی که در راه خدا با صدای بلند بگوید: "لا اله الاّ الله" خداوند به این سبب رضایت خویش را برای او مقرر می‌کند و کسی که به مقام رضوان الهی برسد، خداوند او را همنشین حضرت ابراهیم علیه‌السلام و حضرت محمد صلی الله علیه و آله در دارالجلال می‌کند. از حضرت سؤال شد؟ یا رسول الله دارالجلال کجاست؟ حضرت فرمودند: بهشتی است که خداوند به نام خود، نام‌گذاری کرد. در آ نجا ساکنانش هر صبح و شام نظاره‌گر خدای صاحب جلال و اکرام هستند.[9]   جنت المأوی بهشتی است که ارواح شهداء به آنجا می‌رود.[10]  از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فضیلت ماه رمضان نقل شده است که فرمود: خداوند روزه‌داران را در جنت المأوی هزار قصر ساخته شده از طلا مرحمت می‌کند.[11] "بهشت جاودان" بهشت جاودان، همان بهشتی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در وصف آن فرمود: کسی که دوست دارد زندگی‌اش مانند زندگی و حیات من باشد و در جنت خلدی که پروردگار به من وعده فرموده ساکن شود، آن بهشتی که خداوند به دست خویش ستون‌ها و عمودهایش را درست کرده، باید ولایت علی علیه‌السلام را پذیرفته باشد.[12] منابع: [9] بغیة الباحث، صفحه۱۹۶ [10] تاج العروس، جلد۱۰، صفحه۲۶ [11] شیخ صدوق، فضائل الاشهر الثلاثة، صفحه۸۵ [12] مناقب امیرالمؤمنین، جلد۱، صفحه۴۲۶ 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🌸🍃🌸🍃 (قسمت سوم) علامه حلی می‌گوید: جنت عدن را از آن جهت عدن نامیدند که آن جا محل اقامت دائمی و جاودانه است.[13] در روایتی از پیامبر صلی الله علیه آمده است که آن حضرت فرمود: من درختی هستم که فاطمه شاخه آن، علی بارور کننده، حسن و حسین میوه‌های آن و شیعیان و محبان ما برگ‌های سبز این درخت هستند. اصل این درخت در بهشت عدن است.[14] کاشف الغطاء می‌گوید: بهشت عدن وسط بهشت است.[15] در روایتی دیگر آمده است: بهشت عدن آن بهشتی است که خداوند با دست خویش آن را ایجاد کرده و تاکنون کسی آن را ندیده است.[16]  جنت فردوس آن بهشتی است که خدای متعال آن را از طلا و نقره بنا کرده و در لابلای آن مشک و عنبر خوش بو قرار داده است. در روایت می‌خوانیم: خداوند بهشت را از مشک و عنبر ساخته و در آن بهشت از بهترین میوه‌ها و بهترین ریحان‌ها کاشته است.[19] ‌و بهشت فردوس بالاترین درجات بهشت است.[20] این همان بهشتی است که حضرت زهرا سلام الله علیها در گریه فراق پدرش پیامبر گرامی اسلام در توصیف آن می‌گوید: ای پدر تو دعوت پروردگارت را اجابت کردی، هنگامی که تو را دعوت نمود. ای پدر جنت فردوس جایگاه تو است. بنابراین، فردوس نام آن بهشتی است که پیامبر صلی الله علیه و آله در آنجا ساکن است.[21] این بهشت "فردوس" سقفش عرش پروردگار است و در آن دو قصر سبز و سفید از جنس مروارید ساخته شده است. ‌ دارای هفتاد هزار واحد (غرفه) است که ساکنانش پیامبر و اهل بیت علیهم‌السلام هستند.‌ نیز دارای هفتاد هزار واحد است که ساکنان آن نیز حضرت ابراهیم و آل ابراهیم علیه‌السلام هستد.[22]   در روایت دیگر آمده است: جنت فردوس، دیوارهایش از نور و نور غرفه‌ها و واحدهایش از نور پروردگار است.[23] منابع: [13] منتهی المطب، جلد۱، صفحه۵۴۴ [14] شهید اول، ذکری، ص 6. [15] کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ج 2، ص 302. [16] وسائل الشیعة، 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•