.
روایتی دیگر از دختران زیتون؛
روایتی از «دارین ابوعیشه»، دختر ارتش استشهادی.
@razan_radio 🎧
1_8030510866.mp3
10.28M
📻 قسمت شانزده:
| دختر ارتش استشهادی؛ دارین ابوعیشه |
آرزو کرده بود که بعد از «وفاء»، دومین زن استشهادی باشد. یاد خانوادهاش افتاد و وصیتنامهای که برایشان نوشته بود.
دلش میخواست با صدای بلند آن را برای شارون بخوانند:
«هر زن فلسطینی، ارتشی از استشهادیون را متولد خواهد کرد. اگرچه شارون بزدل همه تلاش خود را بکند تا در دلهای مادران مرگ بنشاند. بدانید که نقش زن فلسطینی به گریه بر همسر و برادر و پدر ختم نمیشود، بلکه ما با جسم خود به بمبهایی انسانی مبدل خواهیم گشت که در هر نقطه منتشر میشوند تا خیال واهی امنیت ملت (اسرائیل) را از بین ببرند».
✍🏼 نویسنده: مریم فولادزاده
📝 ویراستار: نعیمه موحدی
🎙 گوینده: سما سهرابی
🎚 تنظیم صدا: روحالله دهنوی
💻 گرافیست:زهرا پناهی
کست باکس | شنوتو | اینستاگرام
@razan_radio 🎧
.
Hace años que en Palestina cada persona es un ejército.
Uno de esos ejércitos fue: Razan Nayar.
@razan_radio 🎧
1_8193589180.mp3
10.31M
📻 Capítulo 17:
| Soy un ejército |
Razan Ashraf Nayar, fue la más joven y por supuesto la única mujer voluntaria en las protestas a favor de la recuperación de Palestina.
Ella, el día viernes, primero de junio del año 2018, mientras alzaba sus manos para ir a llevar las medicinas con la intención de sanar las heridas de un lesionado, fue herida por la bala de un francotirador israelí llegando así al martirio.
Éste acto, revivió el deseo de lucha entre las mujeres palestinas y su madre mostró al mundo la inocencia de su hija.
Están invitados a escuchar un capítulo de la vida de la mártir paramédica palestina Razan Ashraf Nayar, a través de Radio Razan.
✍🏻 Escritora: Fatemeh Moradi
📝 Traductora: Sujey Hinojosa Colín
🎙 Locutora: Sujey Hinojosa Colín
🎚 Encargado del sistema de refuerzo de sonido: Ruhollah Dehnavi
💻 Grafísta: Zahra Panahi
Casbtox | Shenoto | Instagram
@radio_razan 🎧
Bazatoalrasoul_mixdown.mp3
14.52M
📻 قسمت ۱۸:
| بضعة الرسول |
فقط داغ فاطمه (س) آن قلبهای سنگی را ذوب میکرد و تکانشان میداد، وجدان خفتهشان را بیدار میکرد و به هوششان میآورد، اما با مزار بینشان.
آنهایی که حرمتش را شکستند و حقش را گرفتند و با نفاق، جای حق و باطل را عوض کردند و برای نبی، وصی انتخاب کردند، چه به مزار فاطمه(س)؟
✍🏻 نویسنده: مريم فولادزاده
📝 ویراستار: نعیمه موحدی
🎙 گوینده: علیرضا توحیدیمهر
🎚 تنظیم صدا: استودیو آوایم
💻 گرافیست: زهرا پناهی
کست باکس | شنوتو | اینستاگرام
@razan_radio 🎧
.
کل شخص هو جیش فی فلسطین، منذ سنوات کثیرة.
"رزان النجار" کانت إحدی من هذه الجیوش.
@razan_radio 🎧
1_8494664656.mp3
9.04M
📻 الحلقة تسعة عشر:
| أنا الجیش نفسی |
«رزان أشرف ألنجار» کانت أصغر سناً وبالطبع المرأة المسعفة المتطوعة الوحيدة فی مسیرات العودة الفلسطین.
وفی یوم الجمعه، 1 جوان 2018، وبینما کانت ترفع يديها وتذهب لإنقاذ أحد الجرحى، لكن إستهدفها قناص إسرائيلي وإستشهدت.
لقد نفخت إستشهاد رزان، روح النضال في حياة المرأة الفلسطينية، وأوصلت والدتها مظلومیتها إلى آذان العالم.
أنتم مدعوون لإستماع جزءا من قصة «رزان أشرف ألنجار» الشهيدة المسعفة الفلسطينية، مِن رادیو رزان.
✍المؤلف: فاطمه مرادی
📝المترجم: نفیسه ترابی
🎙الراوي: زهره شریعتی
🎚إعداد الصوت: روح الله دهنوی
💻 مصمم جرافيك: زهرا پناهی
کست باکس | شنوتو | اینستاگرام
@razan_radio 🎧
.
دختری دیگر از دختران سرزمین زیتون.
در این روزهای سرد، از دختر بهار بشنوید.
از عندلیب طقاطقه.
@razan_radio 🎧
Dokhtare Bahar_mixdown.mp3
9.85M
📻 قسمت بیست:
| دختر بهار؛ عندلیب طقاطقه |
دلش میخواست امروز به جای آن همه تانک و سرباز اسرائیلی خشمگین، دویدن و فریاد خوشحالی بچههای قدونیمقد را بشنود. دلش میخواست که دوباره «ایمان حَجو»ی چهار ماهه را ببیند که به جای آن تن پارهٔ بیحرکت از زخم موشکهای انتفاضه دوم، پاهای سرخ و سفیدش را از لای قنداق بیرون بیاورد و بخندد. میخواست در آن هوای بهاری، بهار آزادی وطنش را دو روز مانده به تولدش جشن بگیرد.
✍🏻 نویسنده: مريم فولادزاده
📝 ویراستار: نعیمه موحدی
💻 گرافیست: زهرا پناهی
🎙 گوینده: فاطمه رمضانی
🎚 تنظیم صدا: استودیو آوایم
کست باکس | شنوتو | اینستاگرام
@razan_radio 🎧
.
بشنوید از بانو خدیجه میرشکار که یکی از پاسدارن خمینی کبیر است.
@razan_radio 🎧
Pasdare Khomeini_mixdown.mp3
11.51M
📻قسمت بیست و یک:
| پاسدار خمینی |
چشمش افتاد به نفربری که نزدیک میشد. به حبیب گفت: «نیروی کمکی رسید...» جملهاش تمام نشده بود که گلولهای پهلویش را شکافت. با گلولۀ بعدی استخوان قلم پای حبیب بیرون زد. خون مثل ناودان از بدنشان میریخت. بعثیها دورهشان کردند. از ماشین پرتشان کردند بیرون. چشمشان که به مهمات ماشین و اسلحه توی دستش افتاد، داد زدند: «زن نظامی!»
✍🏻 نویسنده: مریم فولادزاده
📝 ویراستار: نعیمه موحدی
💻 گرافیست: زهرا پناهی
🎙 گوینده: سیده لیلا موسوی
🎚 تنظیم صدا: استودیو آوایم
کست باکس | شنوتو | اینستاگرام
@razan_radio 🎧
.
راز اطمینان این بانو به برآورده شدن حاجتش را میدانید؟
راز چشمها را...؟
@razan_radio 🎧
1_8521346066.mp3
5.74M
📻 قسمت بیست و دوم:
| راز چشمانش |
خانم «ملوک محمدعلی» را علم و سواد به این درجه از معرفت نرسانده بود بلکه یک عمر خودش را با عملش خرج دستگاه امام حسین (ع) کرده بود.
برای همین هنگام خاکسپاری پسرش مستجابالدعوه شد و چشمان پسرش که برای زیارت مادر باز شده بود را نظاره کرد.
وقتی از او میپرسند: «مادر شما باور داشتید که امام حسین (ع) حاجت شما را اجابت میکند؟»
میگوید: «من تمام عمر به امام حسین (ع) چشم گفتهام حالا از او چیزی میخواستم، این که چیزی برای او نیست، مطمئن بودم.»
✍🏻 شاعر: فاطمه عارفنژاد
💻 گرافیست: زهرا پناهی
🎙 گوینده: سما سهرابی
🎚 تنظیم صدا: روحالله دهنوی
کست باکس | شنوتو | اینستاگرام
@razan_radio 🎧
1_8546034333.mp3
8.42M
📻 قسمت بیست و سه:
| قصه شیرزن اهوازی |
یکی از مادرانی که دوران سخت، غمبار و محنتانگیز جنگ را به فضای حماسه، ایثار و مقاومت تبدیل کرد، سیده بتول جزایری، مادر شهید حسین علمالهدی بود.
او آنقدر شجاع بود که علاوه بر برگزاری ختم صلوات در جلسات قرآن در حمایت از امام خمینی (ره) به شاه نیز تلگراف زد که: «اگر مسلمانی پس چرا آقای خمینی را دستگیر کردی و اگر مسلمان نیستی بگو تا من تکلیفم را بدانم.»
در میانهٔ جنگ، خانهاش را پایگاه کمکهای مردمی به رزمندهها کرد. بعد از شهادت سید حسین، از تقلا نیفتاد و برای پشتیبانی از جنگ، چراغ چایخانهٔ اهواز را روشن کرد و با کمک پانصد نفر از خانمها اقتصاد جنگ را مدیریت کرد.
دستآخر با شنیدن خبر شهادت هر رزمنده، به همراه چهل، پنجاه نفر از خانمها راهی خانهٔ شهید میشد تا تسلایی بر دل غمدیدهٔ خانوادهاش باشد.
سیده بتول جزایری میگفت: «بعد از سید حسین، انگار روح تازهای در من دمیده شد. خون حسین، خون من را به جوش آورد! پسران ما کار حسینی کردند و ما هم باید کار زینبی کنیم.»
و اینگونه کاوراندار کاروان زینب (س) شد و با قدرت کلام زینب گونهاش از خانوادهٔ شهدا رضایت گرفت و یادمان شهدای هویزه را بنا کرد تا تاریخ ایران را به خط مادرانش بنویسند. یاد و خاطرش زنده و گرامی باد.
✍🏻 شاعر: دکتر عارفه دهقانی
💻 گرافیست: زهرا پناهی
🎙 گوینده: سما سهرابی
🎚 تنظیم صدا: روحالله دهنوی
کست باکس | شنوتو | اینستاگرام
@razan_radio 🎧
.
از خانهی نبی خبر شعف رسیده است.
تولد کسی است که مادری امت نبی را به تنهایی به دوش کشید.
@razan_radio 🎧
Madare Ommate Nabi_mixdown0.mp3
13.85M
📻 قسمت بیست و چهار:
| مادر امت نبی |
سهم ما، دختران این جزیره، چیزی جز حنجرهای پر از خاک نیست. اگر پدرم نمرده بود، من هم زندهزنده زیر خاک رفته بودم؛ اما در خانهٔ نبی، نوزاد سفیدپوش همه را به وَجد آورد.
نبی میگوید که او وارث رسالتش است و اوست که نَسلش را نگه میدارد. حرفهای نبی برایم عجیب است. ما دختران و زنان این جزیره جز تازیانه و مرگ و بردگی و پیشکش شدن به مردان حقی نداریم.
✍🏻 نویسنده: مریم فولادزاده
📝 ویراستار: نعیمه موحدی
🎙 گوینده: فاطمه رمضانی
💻 گرافیست: زهرا پناهی
🎚 تنظیم صدا: استودیو آوایم
@razan_radio 🎧
.
او کسی بود که شهادت در راه آزادی وطنش را که سالها زخمی جنگ و بیعدالتی بود، حق خود میدانست.
@razan_radio 🎧
1_8664459108.mp3
8.48M
📻 قسمت بیست و پنج:
| دختر صبح؛ ریم صالح الریاشی |
به دستگاه بازرسی الکترونیک رسید. دستگاه هشدارِ وجودِ فلز داد. او را به اتاق ویژه بردند. کوچکترین اضطرابی نداشت و همانطور که خودش در وصیتنامهاش گفته بود «برای رضای خدا و برای کشیدن انتقام از یهود» ضامن کمربند انفجاریاش را کشید.
✍🏻 نویسنده: سمیه شهبازی
📝 ویراستار: نعیمه موحدی
💻 گرافیست: زهرا پناهی
🎙 گوینده: سما سهرابی
🎚تنظیم صدا: روحالله دهنوی
@razan_radio 🎧
.
«خدایا! در هنگام شهادت، در هنگام رفتن و از دنیایِ زشتیها بریدن، در هنگام دل کندنْ از این بودنها، یادم باش.»
@razan_radio 🎧
1_8799664116.mp3
6.67M
📻 قسمت بیست و شش:
| آوای فرشتگان؛ وصیتنامه شهیده صدیقه رودباری |
«خدایا! در هنگام شهادت، در هنگام رفتن و از دنیایِ زشتیها بریدن، در هنگام دل کندنْ از این بودنها، یادم باش.
خدایا! در این شبِ تنهایی با تو میگویم با تو که تنهاییهایم را پُر، دردم را درمان و هر نبودنی را با بودنی پُر میکنی، با بودنی که بهترینِ بودنهاست.»
💻 گرافیست: زهرا پناهی
🎙 گوینده: سما سهرابی
🎚 تنظیم صدا: روحالله دهنوی
کست باکس | شنوتو | اینستاگرام
@razan_radio 🎧
.
مثل اینکه خودش را از قاب پنجرهی نقاشیاش، در آن بوستان پر از گل دیده است...
@razan_radio
Ghabi baraye Tahere0_mixdown1.mp3
9.88M
📻 قسمت بیست و هفت:
| قابی برای طاهره |
میخواهم برگردم و به قابسازی برِ خیابان سر بزنم. یکی از جوانهای بسیجی محل من را میبیند. کسی زیر بغلش را گرفته. از جای تیری که به بازویش خورده، خون شرّه میکند.
میگوید: «خواهرتو دیدم سید. با ما جلو بود. تیر که خورد، فرستادنش عقب.» و زود میبرندش. زانوهایم خالی میکند. صدای خنده و کلکشیدن زنها توی گوشم میپیچد.
✍🏻 نویسنده: فاطمه طوسی
📝 ویراستار: نعیمه موحدی
💻 گرافیست: زهرا پناهی
🎙 گوینده: سیده لیلا موسوی
🎚 تنظیم صدا: استودیو آوایم
کست باکس | شنوتو | اینستاگرام
@razan_radio 🎧
هدایت شده از جشنواره مردمی رزان
🔶درباره ما
🔷این روزها کتابها، فیلمها ،سرودها و هزاران هزار محصول برای زنان و دختران ما تولید شده است. محصولاتی که هر کدامشان یک «زن» را به تصویر میکشند. تصویری که به جامعه ما القا میکند «زن» اینگونه است.
🔷ما می خواهیم این تصویر ها را دقیق نگاه کنیم و با هم درباره ی آنها گفتگو کنیم .از بهترین ها بگوییم و بشنوییم!
می خواهیم با هم بهترین محصول«روایت زن » را انتخاب کنیم .
🔷روایتی که تصویر یک زن مستقل و قدرتمند را نشانمان میدهد و انگیزه ساختن به زنان میدهد و آنان را برای رسیدن به رویای حقیقییشان به حرکت در میآورد.
💠«جشنواره رزان» از دل ایدههای دغدغهمندان حوزه «زن »روییده است و قرار است با کمک مردم و نخبگان از بهترینها تقدیر کند!
https://eitaa.com/razaan_festival