📸 تشییع پیکر مطهر #شهید محسن مهاجر قوچانی در حرم مطهر رضوی
🔹شهید مهاجر قوچانی در سال ۱۳۶۱ در عملیات "مسلم بن عقیل" در شهر "مندلی" عراق به شهادت رسید و پیکر مطهرش ۳۷ سال مفقود بود که سرانجام بر اساس آزمایش DNA بر روی پیکرهای تازه تفحص شده رزمندگان دفاع مقدس تعیین هویت شد
▪️دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
کانال حرم امام رضا علیه السلام
┄┅─═◈═─┅┄
@razavi_aqr_ir
انقلابی بود انقلابی ماند
🔹سالروز شهادت #شهید جوانمرد
آیت الله سید عبدالکریم هاشمینژاد گرامیباد
🔸۷ مهر ۱۳۶۰ش هم زمان با شهادت امام جواد(ع)، سید عبدالکریم هاشمینژاد در حال خروج از کلاس درس توسط یکی از منافقان با عملیات انتحاری ترور شد و به شهادت رسید. پیکر ایشان در «دارالزهد» حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد
دوستانتان را نیز مهمان کنید
🏴 کانال حرم امام رضا(ع)
═◈═
@razavi_aqr_ir
به مشهد خوش آمدید🌹
زیارت قبول✨
پیکر مطهر #شهید فخری زاده دانشمند هستهای کشورمان دیشب بر گرداگرد حرم مطهر رضوی به طواف و زیارت آمد و سپس به تهران منتقل شد.
🔰کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
زانوهای او همیشه خاکی بود.
همیشۀ خدا.
روزی راز این زانوهای خاکی را از سیدمجتبی پرسیدم.
چیزی نگفت. اصرار هم که کردم فایده نداشت.
مجبور شدم خودم تحقیق کنم🤔 و ببینم چرا زانوهای سید همیشه خاکی است.
بعد از چند روز تحقیق متوجه شدم که او هر روز صبح، مُصِر است در برابر پدرش زانو بزند
و دست های او را ببوسد.
این کار راهم آنقدر با طول و تفصیل
انجام می داد که زانوهایش خاکی میشد.
عجیب احترام پدر و مادر✨ را داشت.
در خانه ، دیگر از آن چریک مبارز خبری نبود.
آنجا دیگر سراسر جاذبه می شد.آخرِ مهربانی....
#شهید سید مجتبی هاشمی
#یادش_گرامی 💐💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
صداقت و اخلاص و وفای او راهمه میدانند.
او یک شخصیت از همه نظر ممتاز بود و من احساس میکنم برادر عزیز و گرانبهایی را که قلباً و روحاً به
او خیلی متکی بودم و همواره به او دلخوش و امیدوار بودم از دست داده ام.
🖋بیانات رهبر انقلاب درباره #شهید هاشمی نژاد 💐💐
📚کتاب طلایه داران نور، انتشارات آستان قدس رضوی
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
☑️ #شهید حاج قاسم سلیمانی
🔺تا کسی شهید نبود، شهید نمیشود...
#در_نبود_او
🏴کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
میدانستم روح حاجی بزرگوارتر از این حرفهاست که از من نگذرد؛
ولی خودم حاضر نبودم از گناه خودم بگذرم.😔
همیشه توی فکر و خیالم،
خانهی آقای حسینی را با فرشهای مجلل و مبلمان گران قیمت و تشکیلات آنچنانی تصور میکردم.
برای تصور این زندگی اشرافی، توجیه هم داشتم، میگفتم:« بالاخره فرماندۀ تیپ است، آن هم تیپی که موقعیتش از لشکرهای عملیاتی هم حساستر✨ است!
معاون اطلاعات عملیات قرارگاه هم که هست!»
آن روز، خیلی گریه کردم؛ اما نمیدانم چقدر طول کشید.
بنا شده بود وسایل شهید را من بفرستم مشهد.🍃
فرشهای مجللش، چندتا پتو بود.
وسایل اشرافی و آنچنانیاش هم یخچالی کوچک بود و گازی رنگ و رو رفته و کمی ظرف و ظروف.
دو سه تا صندوق خالی مهمات هم کمد وسایلش بود!
📕کتاب طلایه داران نور، انتشارات آستان قدس رضوی
#شهید سید علی حسینی
#یادش_گرامی 💐💐
📸امیرحسین قاسمزاده
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🔺به رنگ حماسه:
یادی از #شهید غلامرضا سمائی
#راه_روشن
🤚 در حرم باشید❣️
❤️ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🔺به رنگ حماسه:
یادی از #شهید غلامرضا سمائی
#راه_روشن
🤚 در حرم باشید❣️
❤️ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🔺به رنگ حماسه:
یادی از #شهید بابامحمد رستمی رهورد
#راه_روشن
🤚 در حرم باشید❣️
❤️ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🔺به رنگ حماسه:
یادی از #شهید حسن آقاسیزاده شعرباف
#راه_روشن
🤚 در حرم باشید❣️
❤️ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🔺به رنگ حماسه:
یادی از #شهید حسین آستانهپرست
#راه_روشن
🤚 در حرم باشید❣️
❤️ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🔺 به رنگ حماسه:
یادی از #شهید سید رضا کامیاب
#راه_روشن
🤚 در حرم باشید❣️
❤️ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🔺 به رنگ حماسه:
یادی از #شهید جواد اسدالله زاده
#راه_روشن
🤚 در حرم باشید❣️
❤️ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🔺به رنگ حماسه:
یادی از #شهید سید محمد تقی رضوی
#راه_روشن
🤚 در حرم باشید❣️
❤️ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
یادم هست در یکی از سفرهایی که
به روستاها میرفت، همراهش بودم داخل ماشین هدیهای به من داد.🎁
اولین هدیهاش به من بود و هنوز ازدواج
نکرده بودیم.
خیلی خوشحال شدم و همان جا بازش کردم.
دیدم روسری است.
یک روسری قرمز با گلهای درشت.
جا خوردم، اما او لبخند زد و به شیرینی گفت:
بچهها دوست دارند شما را با رو با روسری
بببنند.
از آن وقت روسری گذاشتم.
او مرا مثل بچه ای کوچک قدم به قدم جلو برد و به سمت اسلام آورد.
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطره ای از #شهید مصطفی چمران
💐 #یادش_گرامی 💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
در همان زمان که به جبهه رفت و آمد می کرد،
درصدد ازدواج برآمد و موضوع را در میان گذاشت،
ولی ما گفتیم:
«ازدواج را به بعد از جنگ موکول کن.»
گفت: « برای تکمیل ایمان باید ازدواج کنم.»
می خواست از خانواده ای زن بگیرد که عفت و حیا
و حجاب را به درستی مراعات می کنند.
در نوزده سالگی ازدواج کرد.
برخوردش با همسر و خانواده ی همسر،
بسیار خوب و با مهربانی و احترام کامل بود.
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطره ای از #شهید حسین زارع کاریزی
💐 #یادش_گرامی 💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
انگار نه انگار از جبهه رسیده است. از در که وارد شد آستینها را زد بالا و نشست کنار تشت لباسها.
گفتم: « کار شما نیست.کار من است.»
خیلی جدی گفت: «یعنی می خواهی بگویی این قدر دست و پا چلفتیام؟»
گفتم: « نه بابا! می گویم این وظیفه من است»
زُل زد توی چشم هایم:
« خانم جان! اسیر که نیاورده ام توی خانه ام.
حالا بگذار این دو تکه رخت را هم ما بشوییم.»
📕کتاب طلایهداران نور
🖋️خاطره ای از #شهید حاج رضا شکری پور
💐 #یادش_گرامی 💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
شبها که خانه بود، کاغذی را دست میگرفت و علامت میزد.
شبی صدایم زد و گفت:
«عیال، این کاغذ را دیدهای؟»
گفتم: «نه. چه هست؟»
گفت: «نامهٔ عملم است. حساب و کتاب کارهایم!
میخواهم بدانم هر روز، دل چند نفر را شکستهام.
با چند نفر خوب بودهام و چه کارهایی کردهام.
همهٔ اینها را مینویسم. گفتم نشان تو هم بدهم؛ شاید دوست داشتی برای خودت درست کنی.»
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطرهای از #شهید محمد علی خورشاهی
💐 #یادش_گرامی 💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
شاید علاقهاش را زیاد به من نمیگفت،
ولی در عمل خیلی به من توجه میکرد،
با همین کارهایش غصه دوری از خانوادهام یادم می رفت.
حقوق که می گرفت، می آمد خانه و تمام پولش را میگذاشت توی کمد من.
میگفت: « هر طور خودت دوست داری خرج کن.»
خرید خانه با من بود.
اگر خودش پول لازم داشت میآمد و از من میگرفت.
هر وقت هم که دلم برای پدر و مادرم تنگ میشد آزاد بودم.
یکی دو هفته بروم اصفهان اصلا سخت نمیگرفت.
از اصفهان هم که برمیگشتم میدیدم زندگی خیلی مرتب و تمیز است لباس هایش را خودش میشست و آشپزخانه را مرتب میکرد.
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطره ای از #شهید یوسف کلاهدوز
💐 #یادش_گرامی 💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
تمام کسانی که به خانه ما رفت و آمد داشتند
میدیدند که او در خانه چقدر به من کمک میکند.
وقتی مهمانی داشتیم پا به پای من در آشپزخانه
کار میکرد. اعتقاد داشت که مرد باید در خانه
به زنش کمک کند،
و همیشه به دوستانش توصیه میکرد
که در خانه به همسرانشان کمک کند.
چه در ظرف شستن، چه در جارو کردن و پاک کردن سبزی و....
📕کتاب طلایهداران نور
🖋️خاطرهای از #شهید حاج محمد جعفر نصر اصفهانی
💐 #یادش_گرامی 💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
بالاخره مادرم راضی شد و او مرا با خودش برد.
بعدها دوستانش گفتند:
آقا عبدالله چه راحت خانمش را بدون سور فقط با گز و شیرینی برداشت و رفت...
شیراز که رسیدیم رفتیم مهمانسرایی که عدهای از روحانیان دیگر هم با خانوادههایشان آنجا بودند.
زندگیمان با یک اتاق کوچک که دستشویی و حمام داشت بدون آشپزخانه شروع شد.
وقتی رسیدیم وسایل اتاق را کمی جابجا کردم.
ریخت و پاشها که جمع شد، گفت:
«زن داشتن عجب چیز خوبی است! من اصلا فکر نمیکردم همین وسایل را اگر جور دیگری بچینیم بهتر میشود.»
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطره ای از #شهید عبدالله میثمی
💐 #یادش_گرامی 💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
هرچه سختی بود. با یک نگاهش می رفت!
همین که جلوی همه می گفت:
« یک موی خانم را نمی دهم به دنیا. تا آخر عمر نوکرش هستم.»
خستگی هایم را می برد.
می دیدم محکم پششتم ایستاده است.
هیچ وقت بودنِ با منوچهر برایم عادت نشد.
گاهی یادمان می رفت چه وضعیتی داریم.
بدترین روزها را باهم خوش بودیم. از خنده و شوخی، اتاق را می گذاشتیم روی سرمان!
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطره ای از #شهید منوچهر مُدِق
💐 #یادش_گرامی 💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
دفترچهای داشت که آخرِ شب، اعمال خوب و بدش را در آن یادداشت میکرد و نفس را به محکمۀ وجدان میبرد.
شبی دیدم که در مقابل گناه چشم، علامت مثبت گذاشت.
گفتم: « کِی و کجا چشم تو مرتکب گناه شد؟» بعد هم به شوخی ادامه دادم: «حتماً به کلاغها نگاه کردی که آن هم گناه کبیره است!»
سرش را زیر انداخت و گفت: «نه خانم! ما ظاهرمان از باطنمان بهتر است.امروز که آمدم محل کارِ تو، یکی از همکارانت جلو آمد و احوالپرسی کرد که برای لحظهای چشمم افتاد توی چشمش.»
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطره ای از #شهید حمیدرضا شریف الحسینی
💐 #یادش_گرامی 💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
به زحمت جارو را از دستش گرفتم.
داشت محوطه را آب و جارو میکرد.
کار هر روز صبحش بود.
ناراحت شد و گفت: «بگذار
خودم جارو کنم. اینطوری
بدیهای درونم هم جارو میشوند!»
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطره ای از #شهید محمدابراهیم همت
▫️ #یادش_گرامی ▫️
❣ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir