ارتشی بود و بعد از عقد باید برای گذراندن دوره به اهواز می رفت، بنا بود بعد از دوره اش به تهران بیاید و مراسم عروسی را برگزار کنیم. دلم طاقت نمیآورد گفتم: من میروم اهواز، پدرم قبول نمیکرد؛ میگفت بدون رسم و رسوم؟ جلوی مردم خوبیت ندارد فامیل ها چه میگویند، گفتم: جشنکه گرفتیم چند بار لباس عروس وخنچه و چراغایی؟ مادر شوهرم گفت: خودم عروسم را می برم اصلا چه کسی مطمئن تر از مادر شوهر؟ اینطور شد که با اصرار من و حمایت مادر شوهرم زندگیمان بدون عروسی رسمی شروع شد
#شهید_حسن_آبشناسان
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌱ارتشی بود و بعد از عقد باید برای گذراندن دوره به اهواز می رفت، بنا بود بعد از دوره اش به تهران بیاید و مراسم عروسی را برگزار کنیم. دلم طاقت نمیآورد گفتم: من میروم اهواز، پدرم قبول نمیکرد؛ میگفت بدون رسم و رسوم؟ جلوی مردم خوبیت ندارد فامیل ها چه میگویند، گفتم: جشنکه گرفتیم چند بار لباس عروس وخنچه و چراغایی؟ مادر شوهرم گفت: خودم عروسم را می برم اصلا چه کسی مطمئن تر از مادر شوهر؟ اینطور شد که با اصرار من و حمایت مادر شوهرم زندگیمان بدون عروسی رسمی شروع شد
#شهید_حسن_آبشناسان
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
#برشی_از_خاطرات 📜
سن سربازی رفتن فرزندمون رسیده بود و پسرمون باید میرفت سربازی ...
گفتم: هوای بچه مان را داشته باش... گفت: اگر من پارتیش باشم، میفرستم اش بدترین و سخت ترین جائی که ممکن است. چون با سختی ، ادم ساخته میشه پس بهتر است پارتیش خدا باشه نه من ..
#شهید_حسن_آبشناسان
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌻جـــاي شـــُهـــدا خــالــی🌻
جای "#شهید_دقایقی" خالی که توی وصیت نامه خطاب به همسرش نوشت:
"اگر #بهشت نصیبم شد منتظرت میمانم...
((جای "#شهید_زین_الدین" خالی که میگفت:
در زمان #غیبت #امام_زمان به کسی #منتظر میگویند که منتظر #شهادت باشد... 😔😭))
جای "#شهید_همت" خالی که خانمش میگفت:
همیشه به شوخی بهش میگفتم اگه بدون ما بری گوشتو میبرم..
اما وقتی جنازه رو اوردن دیدم که اصلا سری در کار نیست...😔
جای "#شهید_حسن_آبشناسان" خالی که
همسرش گفت:
لباسهای خونی همسرم را گذاشته بودند داخل یک کیسه پلاستیک..
روز سوم که خانه خلوت تر شد رفتم کیسه را آوردم...
خون هم اگر بماند بوی مردار میگیرد. با احتیاط گره اش را باز کردم و لباسها را آوردم بیرون..
بوی عطر پیچید توی خانه...
عطر گل محمدی.
بوی عطری که حسن میزد..
جای "#شهید_علمدار" خالی که میگفت:
برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید
🕊ای شُهدا
برای مــا حمدی بخوانید که شُما زنــده ایــد و مــا مـُـرده ...!
شهادت یک لباس تک سایز است
هر وقت و هر زمان اندازه ات را به لباس شهادت رساندی،
هر جا باشی با شهادت از دنیا میروی...😔
"#شهید_آوینی"
❇شهدا را یاد کنیم با یک صلوات📿❤️
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم