#من_میترا_نیستم 🍓
#قسمت_پنجاه_و_چهار
همان روز خانم کچویی هم به خانه ما آمد او هم مثل رئیس آگاهی به منافقین سوءظن داشت. شب قبل در صحبت تلفنی با شهلا جرات نکرده بود این موضوع را بگوید.
از قرار معلوم طی چند ماه گذشته بعضی از مردم حزب اللهی که بین آنها دانشجو و دانشآموز و بازاری هم بودند به دست منافقین کشته شده بودند.
برای منافقین مرد و زن دختر و پسر پیر یا جوان فرقی نداشت کافی بود که این آدم ها طرفدار انقلاب و امام باشند تا منافقین آنها را ترور کنند.
از خانم کچویی شنیدم که امام جمعه شاهین شهر زینب را میشناسد و میتواند برای پیدا کردن او به ما کمک کند.
من چند بار از زبان زینب تعریف آقای حسینی را شنیده بودم ولی فکر میکردم آشنایی زینب با آقای حسینی در حد افراد معمولی شهر است که به نماز جمعه می روند.
اما بعد فهمیدم که زینب برای مشورت در کارهای فرهنگی و تربیتی مدرسه و بسیج و جامعه زنان مرتب با آقای حسینی و خانوادهاش در ارتباط است.
من همیشه زن خانهنشینی بودم و همه عشقم رسیدگی به خانه و بچههایم بود خیلی بلد نبودم که چطور حرف بزنم روی زیادی هم نداشتم همه جاهایی را که دنبال زینب میگشتم اولین بار بود میرفتم.
مادرم شهلا و شهرام در خانه ماندن و من با آقای روستا به خانه امام جمعه رفتم وقتی حجت الاسلام حسینی را دیدم اول خودم را معرفی کردم او خیلی احترام گذاشت و از زینب تعریف های زیادی کرد.
اگر مادر زینب نبودم و او را نمی شناختم فکر میکردم امام جمعه از یک زن ۴۰ ساله سرشناس حرف می زند نه از یک دختر بچه ۱۴ ساله.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌷سید با ارتش به سربازی اعزام شد. دوران آموزشیاش را تهران بود. آن دوران مصادف بود با ماه مبارک رمضان تقریباً سید تمام شبها را از فرمانده اجازه میگرفت و میرفت مراسمات حاج منصور در مسجد ارک. خوشحال بود و میگفت: الحمدلله سی شب ماه مبارک رمضان رفتم از فضای معنوی مسجد ارک استفاده کردم. روی دو تا نکته خیلی تاکید داشت. اخلاص و نمازشب، می گفت من الحمدلله تو سربازی نماز شبم قضا نشد!!
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
سر دو راهی گناه و ثواب...
به حب شهادت فکر کن...
به نگاه امام زمانت فکر کن...
ببین میتونی از گناه بگذری...؟!
از گناه که گذشتی از جونت هم
میگذری...
شهید محمودرضا بیضایی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
"حتی پیش از خوردن غذا وضو میگرفت"
دستهایش شیمیایی شده بود و زخمهای ناجوری داشت که باید همیشه آنها را چرب میکرد. موقع نماز میرفت تلاش میکرد، تا این چربیها را بشوید و وضو بسازد میگفت : نمیتوانم بیوضو باشم. حتی پیش از خوردن غذا وضو میگرفت
در محل کارش، میزش را بطرف قبله گذاشت و از دیگران هم خواست که میز خود را به طرف قبله بگردانند. او با اینکار نشان میداد که ما باید حتی نشستن خودمان را هم جهتدار کنیم
#سردار_شهید_عبدالمهدی_مغفوری
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
~🕊
🍁به قمر فاطمیون شهرت داشت
یکی از شروط عقدش این بود
که مدافع حرم باقی بماند..
🌿کلام شهید:
من حاضرم مثل علیاکبرِ امامحسین(ع)
اربا اربا بشم ولی ناموس شیعه حفظ بشه
🍁آخرش هم این شهید
در حالِ خنثی کردن بمب بود که
منفجر شد و بدنش تیکه تیکه شد! :)
#شهید_حسین_هریری
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
📖 ″برشی از خاطرات″ | شهید حبیبالله افتخاریان
#شهید #حبیب_الله_افتخاریان
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌷🕊
#معجزه_شهدا
#شهیدمحمدرضا_محمودزاده
خواب دیدم برای شادی روح شهدا مجلس گرفتهاند. همه جا پر از عطر و گلاب بود.🌹 محمدرضا همراه چند نفر در یکی از اتاقها بود. همه خوشحال بودند.😊
پرسیدم: «اینها دوستاتن؟» گفت: «آره!» اسم تک تک آنها را گفت. فهمیدم همه شهید شدهاند.🥀
گفت: «بیا! همه جا رو نشونت بدم.» با هم راه افتادیم. دور تا دور اتاقها را رحل قرآن گذاشته بودند. روی هر یک از رحلها، یک قرآن باز بود.
گفتم: «چرا قرآنها باز هستند؟» گفت: «صدای قرائت قرآن رو نمیشنوی؟» چند لحظهای گوش کردم و گفتم: «آره! میشنوم! عجب صوت قشنگیه!» 😍
گفت: «اینجا جشن ماست. آرامش مملکتمون هم از اینجاست.» نگاهش کردم. یک لحظه اخمهایش رفت توی هم و گفت: «بعضیها احترام ما رو نگه نمیدارن!» گفتم: «چرا؟» گفت: «حجابشون رو حفظ نمیکنن!»😔
(به نقل از بستگان شهید)
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
📜 فرازی از #وصیت سردار شهید رضا عباس زاده
✨ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
مپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد خدا روزی میخورند.
🔸به فرمان امامم اسلحه بر دوش گرفته و با کفر و صدامیان میجنگم تا به جهانیان نشان دهم که که فرزند اسلام از جنگ نمیهراسد میجنگم تا بفهمانم آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
🔺میجنگم تا به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان خمینی پاسخ گفته و بنیان حکومت کفر پیشگان را براندازم.
🔸میجنگیم تا به پیروی از حسین بن علی علیه السلام بگویم اگر بناست با مردن و کشته شدنم درخت اسلام بارور و آبیاری شود پس ای خمپارهها ای گلولهها سینهام را شکافته و بدنم را تکه تکه کنید که چه شیرین است چنین مرگی مرگی که در راه حق باشد.
🌹چه گواراست شربت #شهادت شهادتی که در راه اسلام باشد ولی ای جهانخواران این را بدانید که من اگر بمیرم صدها چو من زنده شوند.
🔺آری هر قطره قطره خون ما باعث مستحکم شدن اسلام و سرنگونی شماست دیگر روزگار چپاول گذشته دیگر تمام ملتها روش مبارزه را فهمیدند.
🔸دیگر جهانیان میدانند مکتب میتواند به این همه سلاحها که برای نابودیش تاختهاند مقابله کند.
🌹سالروز شهادت
#شهید_رضا_عباس_زاده
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🔘 ما هر جا برویم با هم هستیم و برای همیشه کنار هم ماندند دو برادر شهید مهدی و جابر مهدوی طبق روایت مادر شهید...
🌙روز اول #ماه_مبارک_رمضان بود او و برادرش جابر سحری خوردند و راهی کرمان شدند تا سَرِ کلاس درس حاضر شوند.
🔸چند ماه بیشتر به اخذ مدرک دیپلمش نمانده بود به محض اینکه اعلام شد دشمن فاو را گرفته هر کس می تواند به جبهه بیاید آنها از مدرسه خارج شدند تا به جبهه اعزام شوند.
‼️برای اینکه روزه شان باطل نشود قبل از ظهر به خانوک آمدند من که از دیدن آنها خیلی تعجب کرده بودم گفتم شما اینجا چه می کنید مگر درس نداشتید؟
🔸مهدی گفت قرار است به جبهه برویم آمدیم تا هم روزه مان باطل نشود و هم یکبار دیگر شما را ببینیم و خداحافظی کنیم.
🔅بلند شدم تا برایشان آینه و قرآن بگیرم گفتند می خواهیم برای خداحافظی نزد بی بی زهرا مشهور به چریک پیر برویم او برایمان آینه و قرآن می گیرد مرا بوسیدند خداحافظی کردند و رفتند.
🔸من آنها را که هر چند قدم یکبار به پشت سرشان نگاه می کردند و به من لبخند می زدند و برایم دست تکان می دادند با نگاه بدرقه کردم.
⚠️آنها بعد از نماز ظهر به کرمان رفتند موقع اعزام قصد داشتند تنها یکی از آنها را به جبهه بفرستند آنها قبول نکردند و گفتند ما هر جا که برویم با هم هستیم اگر قرار است اسیر شویم از هم جدا نخواهیم شد و اگر قسمتمان شهادت است در کنار هم خواهیم بود.
🔸به این ترتیب آنها با هم برای آخرین بار عازم جبهه شدند و برای همیشه کنار هم ماندند.
#شهید_مهدی_مهدوی
#شهید_جابر_مهدوی
@┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
#کتاب_گویا ی " عشق بازی امواج "
🔷 «شهید امیر طلایی» سال ۱۳۳۹ در همدان به دنیا آمد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کارهای بزرگی چون مسئولیت واحد اطلاعات و تحقیقات کمیتهی انقلاب اسلامی، ریاست هیأت تکواندوی همدان، مسئولیت پذیرش سپاه پاسداران در منطقهی کردستان، مسئولیت دایرهی سیاسی استانداری، مسئولیت دستهی غواصی گردان جعفر طیار (علیهالسلام) و تشکیل واحد مقاومت بسیج در گلتپه را عهدهدار بود.
🦋این شهید بزرگوار در تاریخ سوم دیماه سال ۱۳۶۵ ،در عملیات «کربلای ۴»، به درجهی رفیع #شهادت رسید.
#شهید_امیر_طلایی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 اگر از گناه #مطهری، #رجایی هست که #بهشتی باشی و اگر #باهنر #شهادت آشنایی، #مفتح درهای بهشت میشوی و اگر با #همت تقوا پیشه کنی #صیاد دلها می شوی ...
.
⚜۲۲ اسفند روز شهید گرامیباد 🌷🌷🌷
🎥 : #کلیپ زیبای اجرای حاج صادق #آهنگران و استاد #اسحاقی در خطه ی لاله خیز #مازندران ...
.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
▪️#شهدا سر سفره های افطارتون
مارو هم دعا کنید...
.
💢 افطاری فرماندهان _📆 سال ۱۳۶۲
محسن رضایی ، آقا سیدعلی خامنه ای،شهید حاج قاسم سلیمانی،شهید مهدی باکری...
.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
یکبار هم نشد حرمت موی سفید ما را بشکند یا بیسوادی ما را به رخمان بکشد.
هر وقت وارد اتاق میشدم، نیمخیز هم که شده از جا بلند میشد. اگر بیست بار هم میرفتم و میآمدم، بلند میشد.
میگفتم: علیجان! مگه غریبه هستم؟! چرا به خودت زحمت میدی؟! میگفت «احترام به والدین، دستور خداست.»
یک روز که خانه نبودم، از جبهه آمده بود. دیده بود یک مشت لباس نشُسته گوشه حیاطه، همه را شُسته بود و انداخته بود روی بند.
وقتی رسیدم، بهش گفتم: الهی بمیرم برات مادر، تو با یک دست، چطوری اینهمه لباس را شستی؟!
گفت «اگه دو دست هم نداشتم، بازهم وجدانم قبول نمیکرد من اینجا باشم و شما زحمت شستن لباسها را بکشی»
#شهید_علی_ماهانی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
#سبک_زندگی_عارفانه
روز اول
امام خمینی رحمه الله علیه:
❇️ چیزی که من میخواهم عرض کنم، راجع به یک فقره از این خطبهای است که رسول اکرم در ماه رمضان فرمودهاند.
یک جمله از او این است که خداوند شماها را مهمان کرده است، دعوت کرده است شما را به ضیافت،
👈🏼 شماها در ماه مبارک "مهمان خدا هستید"؛ مهماندار خداست و مخلوق مهمان او است.
البته این ضیافت نسبت به اولیاء کُمّل الهی به آن نحوی نیست که ما تخیل کنیم، یا دست ما به او برسد.
❇️ ما باید حساب کنیم ببینیم که این ضیافت چی بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت.
🌺 در عین حالی که همه عالم تحت رحمت الهی است و هرچه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است، لکن باب ضیافت، یک باب دیگر است، دعوت به ضیافت یک مسئله دیگری است....
💥 این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا میکند....
🔶 بر خلاف جاهای دیگه که وقتی مهمانی میریم پذیرایی میشیم خداوند در مهمانی خودش میگه باید ترک کنی عزیزم تا بزرگ بشی...
یه ذره بی خیال هوای نفست شو... یه ذره به خودت سخت بگیر.... بعد احساس میکنی چقدر بزرگ شدی...
#ماه_رمضان
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
#من_میترا_نیستم 🍓
#قسمت_پنجاه_و_پنج
آقای حسینی از دلسوزی زینب به انقلاب و عشقش به شهدا و تلاشش در کارهای فرهنگی حرفهای زیادی زد من مات و متحیر به او نگاه کردم.
با اینکه همه آن حرفها را باور داشتم و میدانستم که جنس دخترم چیست اما از این همه فعالیت زینب در شاهین شهر بی خبر بودم و این قسمت از حرفها برای من تازگی داشت.
امام جمعه گفت زینب کمایی شخصیت بالایی داره من به اون قسم میخورم بعد از این حرف زیرگریه زدم. خدایا زینب من به کجا رسیده که امام جمعه یک شهر به او قسم میخورد. زن و دختر آقای حسینی هم خیلی خوب زینب را می شناختند.
از زمان گم شدن زینب تا رفتن به خانه امام جمعه تازه فهمیدم که همه دختر من را میشناسند و فقط من خاک بر سر دخترم را آن طور که باید و شاید هنوز نشناخته بودم. اگر خجالت و حیایی در کار نبود جلوی آقای حسینی دو دستی توی سرم میکوبیدم.
آقای حسینی که انگار بیشتر از رئیس آگاهی و خانم کچویی به دست داشتن منافقین یقین داشت با من خیلی حرف زد و گفت به نظر من شما باید خودتون رو برای هر شرایطی آماده کنید.
احتمالاً منافقین تو ماجرای گم شدن زینب دست دارند شماا باید در حد دو لیاقت زینب رفتار کنید.
حس می کردم به جای اشک از چشم هایم خون سرازیر است هر چه بیشتر برای پیدا کردن دختر عزیزم تلاش میکردم و جلوتر می رفتم ناامید تر میشدم.
زینب هر لحظه بیشتر از من دور میشد...
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
میگفت :
همیشہبرای خدا بَنده باشید ..
كه اگر این چنین شد بدانید ،
عاقبت همہی شما بہخیر ختم
میشود ! .
#شھید_محسن_حججی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
👤 شهید محمد شفیعیخواه
💚 تنها و تنها کانالی که شما را به قرب الهی نزدیک میکند و موجب رضای حضرت مهدی (عجل اللهتعالی فرجه) میشود، اطاعت قلبی و عملی از ولایت فقیه است.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️بدون اینکه به کسی بگه هر هفته میرفت سر خاک شهدا و ازشون طلب شهادت میکرد(شهید #فائزه_رحیمی )
#معرفی_شهید
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🔖#معرفی_شهدا
نام : حسنعلی
نام خانوادگی : شمسآبادی
نام پــــدر : رجبعلی
تاریختولد: ۱۳۴۷/۰۴/۱۰ - سبزوار🇮🇷
دیـن و مذهب : اسلام ، تشیّع
وضعیت تأهل : متأهل
تعداد فرزندان : ۳ فرزند
شـغل : پاسدار
ملّیت : ایرانی
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۲/۱۷ - حلب🇸🇾
مزار : سبزوار ، گلزار روستای شمسآباد
توضیحات : رزمنده دفاع مقدس، بازنشسته سپاه پاسداران، سردار دیدهبان در حلب سوریه
🕊شهید #حسنعلی_شمس_آبادی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیجی واقعی همت بود و باکری
سخنان شهید همت درباره اهمیت پیروی و اطاعت محض از ولی فقیه
شهید #محمدابراهیم_همت
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب ساعات شخصی خود را چگونه سپری میکند؟
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#وقتی_از_شلیک_راکت_منصرف_شدم....
🌷قرار بود یک پمپ بنزین بزرگ را که در پشت جبهه به تانکهای عراقی سوخت میداد، بمباران کنیم. این هدف مهم نزدیک یا چسبیده به شهر العماره بود.... صبح زود توجیه انجام شد و طبق قرار با خلبان شماره دو کارهای قبل از پرواز را انجام داده و استارت زدیم. در همان اول کار شماره دو متوجه نقص فنی در هواپیما شد و به من اعلام کرد مشکل دارد. به او گفتم: «هواپیما را خاموش کند و برگردد گردان.» خودم به تنهایی بلند شدم و به سوی هدف پرواز کردم. از دور هدف مشخص شد و من برابر دستورالعملهای بمباران با زاویه در محل تعیین شده اقدام به اوجگیری و شیرجه کردم.
🌷همه چیز برای زدن هدف آماده بود و داشتم به سرعت و ارتفاع مناسب میرسیدم تا چهار پاد راکت (۷۶ تیر راکت) را شلیک کنم که متوجه شدم سمت شیرجه طوری است که ممکن است تعدادی از راکتها به خانههای مسکونی اصابت کنند. در آن لحظه از فشردن دکمه شلیک راکتها منصرف شده و بار دیگر از سمت مناسب آمدم و عملیات را با موفقیت انجام دادم، دود و آتش به هوا بلند شد. پدافندی که در حمله اول غافلگیر شده بود، حالا کاملاً آگاهانه به سمت من تیراندازی میکرد. ولی لطف الهی باعث شد سالم از مهلکه خارج شوم.
🌷در برگشت نزدیک هورالعظیم یک دستگاه تانک ایستاده بود و رانندهاش روی آن نشسته بود. وقتی تانک را دیدم از رویش رد شده بودم. تصمیم گرفتم برگردم و آن را با مسلسل نابود کنم. وقتی برگشتم متوجه راننده شدم که به ریشش دست میکشید و خواهش میکرد که او را نزنم. احساس کردم خداوند هنوز روزی او را قطع نکرده است. به همین دلیل از زدنش منصرف شده به پایگاه دزفول برگشتم. همیشه آن حالت فرد عراقی را در ذهن دارم. اگر چه نمیدانم حالا زنده است یا نه.
#راوی: آزاده و جانباز ۷۰ درصد سرافراز، سرلشگر خلبان غلامرضا یزد
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
جلوی ایوان بند پوتین هایش را بست و دست و پای مادرم را بوسید و سپس گفت حلالم کنید. مادر گفت: بمان، دو روز دیگه قرار است پدر شوی. حبیب الله گفت: وضع کردستان ناجور است صدام و گروهک ها خیلی بر مردم ظلم میکنند باید بروم. وقت رفتن گفت فرزندم دختر است اسمش را هم میگذاریم محدثه. در آخرین تماس تلفنی اش هم گفت: من دیگر برنمیگردم قنداقه محدثه را در تشییع جنازهام بگذارید بر روی تابوتم . مطمئنا من و دخترم هرگز یکدیگر را نخواهیم دید
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید #شهید_رضا_زارعی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا