هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
اگه هنوز عیدی تو نگرفتی سریع بیا این کانال 💝
https://eitaa.com/joinchat/209780762C65124f9303
#فروش_لوازم_خونه_اس_اینجا👆👆👆👆👆👆👆👆
کل جهیزیه دخترمو از اینجا خریدم قیمتاشون عالیههههه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬مراقب خوراکهای فکرت باش!
🎙️شهید #مطهری
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
#کلام_شهید :
«کاری کنید که وقتی کسی شما را
ملاقات می کند احساس کند که
یک شهید را ملاقات کرده است »
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
#فرمانده_لشکر۸نجف
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
-پِلاک را از گردنش در آورد . .
گفتم: از کُجا تو را بشناسند ؟!
گفت: آنکه باید بشناسد میشناسد . . !
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
غروب #ماه_رمضان بود.ابراهیم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسی قابلمه ای از من گرفت . .
و بعد داخل کله پزی رفت، به دنبالش رفتم و گفتم :
ابرام جون کله پاچه برای #افطاری عجب حالی میده!!
گفت : راست میگی ولی برای من نیست. یک دست کامل کله پاچه و چند تا نان سنگک گرفت و وقتی بیرون آمد ، ایرج با موتور رسید ،ابراهیم هم سوارش شد و خداحافظی کرد.
با خودم گفتم حتما چند رفیق باهم جمع شده اند و افطاری میخورند. و از اینکه به من تعارف نکرده بود ناراحت شدم . .
فردای آن روز که ایرج را دیدم
پرسیدم : دیروز کجا رفتید؟
گفت : پشت پارک چهل تن انتهای کوچه منزل کوچکی بود که در زدیم و کله پاچه را به آنها دادیم . .
آنها ابراهیم را شناختند و خیلی تشکر کردند
خانواده ای بسیار مستحق بودند. بعد هم ابراهیم را رساندم به خانه شان . .
🌷🍃#شهید_ابراهیم_هادی🌷🍃
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌱به همه اطمینان دهید که ایران اسلامی، هر میزان هم که فشارها افزایش یابد و محاصرهاش تنگتر شود، فلسطین این نگین جهان اسلام و قبله اول مسلمانان و محل معراج رسول خدا (ص) را تنها نخواهد گذاشت. هرگز در ازای زرق و برق و لاشه این دنیا، از این واجب دینی یعنی «حمایت از فلسطین» دست نخواهیم کشید. دفاع از فلسطین مصداق واقعی دفاع از اسلام و قرآن است و هر کس ندای شما را بشنود و به یاری شما نشتابد مسلمان نیست.
• شهید حاج قاسم سلیمانی •
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱از وقتی دست چپ و راست خودم را شناختم سرباز امام خمینی(ره) بودم و هستم...
سخنان سردار شهید زاهدی در جمع فرماندهان
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
❤️❤️❤️
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱سفر به خیر
جوونی که شدی عاقبت به خیر...
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱ما برای حفظ این پرچم از خونمون میگذریم...
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
🔴با توجه به ترور فرماندهان ارشد کشور و عدم پاسخ گویی مناسب مسئولین. کمپین انتقام سخت از اسرائیل در ایتا تاسیس شد
جهت حمایت از کمپین کلیک کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان✨🌙
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ فَضْلَ لَیْلَهِ الْقَدْرِ، وَ صَیِّرْ أُمُورِی فِیهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْیُسْرِ، وَ اقْبَلْ مَعَاذِیرِی، وَ حُطَّ عَنِّیَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ، یَا رَءُوفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ
خدایا در این ماه فضیلت شب قدر را روزی ام ساز، و کارهایم را از سختی به آسانی برگردان، و پوزشهایم را بپذیر، و گناه و بار گران را از گُرده ام بریز، ای مهربان به بندگان شایسته
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
💢 #نبرد_پایانی
✍ خاطراتی از آخرین روز #عملیات_بدر و لحظه شهادت فرمانده دلاور لشگر۳۱ عاشورا #شهید_مهدی_باکری
💠 قسمت شانزدهم ( پایانی ) _ شهادت فرمانده لشگر ، عقب نشینی
🖌... فرماندهان و همراهان سردار باکری هم عیناً وضعیت اسفبار و نابرابر میدان نبرد را می دیدند و وخیمت اوضاع سیل بند را خوب درک می کردند و برای همین هم مدام با بیسیم ها صحبت و از فرماندهان قرارگاه کسب تکلیف می نمودند. با ترس و نگرانی و کلی استرس مشغول تماشای مکالمات فرماندهان بودم که یکدفعه یکی از یاران آقا مهدی شروع به یا حسین (ع) گفتن کرد و دو دستی برسر کوبیده و خیلی مضطرب و گریه کنان ، فریاد زد که قایق آقا مهدی را زدند. طبق گفته ها کمی جلوتر ، حوالی پل الصخره ، قایق را زده بودند و نیمی از آن کاملاً متلاشی و نیمی دیگر هم آتش گرفته و سوخته بود.
شهادت ناباورانه و مظلومانه برادر باکری و همراهان پاکبازش ، تمام خط را به ماتم سرایی پر غصه و سوزناک مبدل کرده و صدای گریه و زاری و آه و واویلای رزمندگان و یاران و همراهان آقا مهدی از گوشه گوشه سیل بند به آسمان بلند شد. آنقدر هم طول نکشید که فرمان عقب نشینی از سوی قرارگاه فرماندهی صادر و توسط یکی از فرماندهان لشگر ابلاغ و بنا به دستور برای حساس نشدن عراقی ها رزمندگان چندنفر چندنفر با فاصله زمانی چند دقیقه ایی از داخل سیل بند خارج و شتابان و با احتیاط به سمت قسمت کیسه ای و پل شناور حرکت کردند.
طبق صحبت های فرماندهان میدان ، خط پدافندی صفین ۳ در جناح چپ منطقه در اولین تک دشمن سقوط و تعداد کثیری تانک و نفربر زرهی وارد منطقه عملیاتی شده و هم اکنون هم مشغول پیشروی و انهدام و پاکسازی مواضع رزمندگان حاضر در منطقه بودند. خط صفین همان خط پرحادثه و خونباری بود که رزمندگان دلاور گردان حضرت حر (ره) استان زنجان چندین شبانه روز متوالی مقابل صدها دستگاه تانک و هزاران نیروی پیاده و کماندوی دشمن با کمترین امکانات و تجهیزات و بدون کوچکترین آتش پشتیبانی هوایی و زمینی ایستاده و دلاورانه حسرت یک قدم عقب نشینی و داغ شکست را بر دل سیاه و زنگار گرفته دشمن بعثی نشانده بودند.
آری ! حقیقت آن روزها چیز دیگری بود ! در میدان نبرد حرف اول را کثرت نیرو و امکانات و تجهیزات نظامی نمی زد. این ایمان استوار و اراده راسخ سربازان صادق و پاکباز پیرجماران بود که با عنایات و امدادهای خداوند متعال قوی ترین و مجهزترین یگان های عراقی را به زانو درآورده و در هم می شکست.
با اعلام دستور فرماندهان میدانی لشگر ۳۱ عاشورا مبنی بر عقب نشینی ، به همراه برادران دلاور مهدی حیدری و اصغر کاظمی از سیل بند خارج و با شتاب و احتیاط کامل به سوی قسمت کیسه ای راه افتادیم. همه جا مملو از تانک و نفربر و نفرات پياده و کماندوهای عراقی بود و از آسمان هم یکسره آتش و تیر و ترکش بود که به سرمان می بارید. تعداد زیادی تانک و نیروی عراقی از سمت اتوبان به سرعت در حال نزدیک شدن به ساحل رودخانه و منطقه کیسه ای بودند. فاصله آنچنانی مابین مان نبود و مسیرمان هم درست از مقابل دشت صافی می گذشت که کاملاً در دید عراقیها بود و آنان هم با رگبارهای بی وقفه و شلیک پی در پی موشک آر پی جی مانع از حرکت سریع مان می شدند اما با این وجود خیز زنان و با سرعت به سمت پل شناور می دویدم.
🌀 #پایان
🖍 خاطره از بسیجی جانباز #عباس_لشگری
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹وداع خانواده شهدا با شهدای حادثه تروریستی راسک
♦️شهید «حامد عبدالهی» و شهید «محمدحسن بامری» از شهرستان دلگان در حادثه تروریستی اخیر حمله گروهک جیش الظلم در جنوب استان سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از #سردارشهیدحسین_بادپا
🔹فصل :اول
🔸صفحه: ۴۲-۴۳
🔻#قسمت_18
هنوز پیش خودم می گفتم «چون پیکر حسین رو نیاورده اند، شاید زخمی شده باشه؛ شایدشهید نشده باشه…».
خواب دیدم جایی شبیه حسینیه هستم.
یک ساختمان چند طبقه داشت.
عده ی زیادی از خانم ها، توی آن طبقات نشسته بودند.
یکی مرا صدا کرد.
گفت «مادر شهید حسین بادپا!».
به طرف صدا برگشتم.
خوشحال شدم که الآن پسرم را می بینم.
دیدم یک نفر ،مرا برد جایی که از بقیه ی خانم ها جدا بود.
بعد، چهارنفر، سر یک تابوت را گرفتند و جلوم گذاشتند.
با یک پارچه ی نخی سفید، سرتاسر این تابوت را پوشیده بودند.
از توی تابوت، صدای حسین را شنیدم.
فقط یه کلمه گفت «آخ…».
پیکری که توی آن پارچه ی سفید پیچیده شده بود، هم قد پسرم حسین بود.
کمی جلوتر رفتم.
دست کشیدم به پیکرش!
شروع کردم به درد دل کردن: «ننه، قربون قد بلندت برم! ننه، تنهام!
ننه، چرا تنهام گذاشتی؟!
چرا یادم نمیکنی؟!
چرا نیومدی؟!
چرا فراموشم کردی؟!
حسین، ننه، خسته شدم.
چرا جوابم رو نمیدی…».
تابوت رو از جلوم برداشتند.
نگاهم به تابوت بود.
جیغ زدم «پسرم، حسین…».
از خواب پاشدم.
دیدم تنهام و کسی کنارم نیست!
پاشدم، عکسش را بغل کردم و بوسیدم.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
در فتح المبین مجروح شد. به یک بیمارستان در تهران منتقل شد.
روزی که می خواست مرخص شود و به جبهه بازگردد، هیچ پولی نداشت! هیچ آشنایی در تهران پیدا نکرد بجز امام زمان عج الله
روز جمعه بود. به آقا متوسل شد...
جمعیت برای ملاقات با جانبازان و مجروحین از نمازجمعه به بیمارستان آمده بودند.
یک سید روحانی از لابه لای جمعیت خودش را به مصطفی رساند و یک کتاب دعا به او هدیه داد و گفت: این شما را تا جبهه می رساند و بلافاصله رفت!
مصطفی هرچه تلاش کرد نتوانست آن سید را ببیند.
وقتی مردم رفتند، کتاب دعا را باز کرد. چند اسکناس نو داخل آن بود.
وقتی به جبهه رسید، پول ها هم تمام شده بود!
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
گاهی یک تلنگر میتواند همین باشد،
که شهیدی بگوید:
ما از حلالش گذشتیم،
شما از حرامش نمیتوانید بگذرید؟!
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🤲 نجوای عاشقانه شهید احمد دادستان
✍️ پروردگارا!
هر چند گنهکار و با کوله باری پر از معصیت و با کوری چشم و با کری گوش در نزد تو دعا می کنم، ولی ...
#ماه_رمضان
#ماه_توبه
#شهدا
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌷🕊🍃
زیر چتر شهدائیم
باران می بارد
و ما نفس میکشیم
در این هوای پُر از طراوت...
#مدیون_شهداییم
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌱شهید حجت اللّٰه رحیمی :
آنچه تلخ و اسفبار است
این است که شیعه چه بد
با غیبت مولایش خو کرده است ..
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیادشهداءعملیات کربلای 8
عملیات #کربلای۸ در تاریخ ۱۳۶۶/۱/۱۸ و با رمز مقدس «#یاصاحبالزمان(عج)» به منظور پاسخگویی به شرارتهای عراق در حمله به تأسیسات و منابع اقتصادی کشور و برهم زدن امنیت خلیج فارس، انهدام ماشین جنگی و تحکیم مواضع به دست آمده در عملیات کربلای ۵، در منطقة بصره توسط نیروهای #سپاه_پاسداران آغاز میشود.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
ما از این خونههای ساده شهید میدیم تا یکی مثل عبدالحمید تو مسجد لاکچریش علیه امنیت و انقلاب خطبه بخونه و بعضیهام تو بالاشهر سرلخت بگردن و بگن آزادی نداریم!
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
زندگی به سبک شهدا
#اوجخونسردی
بچـههـای محـل مشغـول بازی بودند که ابراهیـم وارد کوچه شد. بازی آنقدر گرم بود که هیچکس متوجه حضور ابراهیم نشد. یکی از بچهها توپ را محکم به طرف دروازه شوت کرد؛ اما به جای اینکه به تور دروازه بخورد، محکم به صورت ابراهیم خورد. بچهها بیمعطلی پا به فرار گذاشتند. با آن قد و هیکلی که ابراهیم داشت، باید هم فرار میکردند! صورت ابراهیم سرخِ سرخ شده بود. لحظهای روی زمین نشست تا دردش آرام بگیرد. همینطور که نشسته بود، پلاستیک گردو را از ساک دستیاش درآورد؛ کنار دروازه گذاشت و داد زد: «بچهها کجا رفتید؟! بیایید براتون گردو آوردم».
#شهید ابراهیم هادی
📚کتــاب سلام بر ابراهیم، ص41-40
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌷🕊
#طلبهشهیدعابدینقائمی
#سالروزشهادت
۱۴تیرماه ۱۳۴۶درتهران به دنیاآمد..
طلبه علوم دینی بود...
به عنوان بسیجی به جبهه رفت
وسرانجام ۱۹فروردین۱۳۶۶
درمنطقه شلمچه براثراصابت ترکش به سرشهیدشد....
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی