eitaa logo
رضیع الحسین (نوحه)
3.3هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
14 فایل
جهت دسترسی و استفاده از اشعار مذهبی به کانال شعرمذهبی رضیع الحسین علیه السلام بپیوندید @raziolhossein @raziolhossein تبلیغات و تبادل ❌❗
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهی نیاد روزی مردی دستاش بسته باشه الهی نباشه مردی از دنیا خسته باشه دست خانمش... شکسته باشه اشکه تو چشم مردای عالم یعنی هزار تا حرف نگفته اگه ببینه غصه فراوون از پا میافته این خبر ورد زبانها افتاد حیدر از پا افتاد پشت در حضرت زهرا افتاد حیدر از پاافتاد در روی ام ابیها افتاد حیدر از پا افتاد اول مظلوم یاعلی یاعلی باغبون الهی یاسش رو تو آتیش نبینه دوسه ماهه میره تو کنج نخلستون میشینه محرمش شده... چاه مدینه از کی شکایت . کنه به این چاه اونی که کارش. دعای خیره قاتل مولاس. غلاف قنفذ دست مغیره باغ و گلهای علی پژمردن حیدرو میبردن حسنینشم کتک میخوردن حیدرو میبردن گفتنش سخت تره از مردن حیدرو میبردن اول مظلوم باعلی یاعلی @raziolhossein1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واسه سوز جگرم تو دعای بارون و بخون جون علی پیشم بمون میخوای اگه آروم میشی بگم بلال بده اذون آه خانم خونم میخوای صدام کنی علی توون نداری شبیه ابرای بهاری هی میباری جون علی داغتو رو دلم نذاری نفس نفس پُرِ آهی به غربتم تو‌ گواهی از وقتی که سیلی زدنت چشات میره سیاهی فاطمه جان فاطمه جان شده مثل چادرت پُرِ گرد و غبار آسمون سه ماهه با قدِّ کمون برات بمیرم که هنوز میکشی درد استخون آه خانم خونم روضتو باید که برای چاه بخونم کنار بسترت امین اللّه بخونم پشت در خونه رو قتلگاه بخونم زخمیه من تار و پودم فاطمه بود و نبودم سوختی ای گلستان خونمون دسته گل کبودم فاطمه جان فاطمه جان تو بده جواب سلام بی جواب حیدر و جون من از پیشم نرو بذار بگیرم انتقام در و این میخ در و آه خانم خونم مگه چه جوری زدنت سرت رو بستی؟؟ شیشه ی نازکم به پای من شکستی مرگتو خواستی تو قنوطای یه دستی سوخته با تو جا نمازت لحظه ی راز و نیازت پر از اشکای غربت منه تو چشم نیمه بازت فاطمه جان فاطمه جان @raziolhossein1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمیگم مفصل شد اون کوچه یک لحظه مقتل گرفت راهمون و سر مادرم داد زد اول اهانت به من کرد جسارت به زن کرد جلو چشمای من روی مادرم دست بلند کرد مادر زمین خورد-حسن مُرد می میرم به زودی حسین خوش به حالت نبودی چنان زد که دیگه نمی ره رد اون کبودی نشست و نشستم شکست و شکستم تا این طور نلرزم باید که چشامو می بستم مادر زمین خورد -حسن مُرد دلم خون ِ از بس بزارید بگم این رو هم پس یه روزم بلند شد به روی رقیه همین دس شب سرد تنهاس نه بابا نه عباس رسید زجر نامرد باهاش حرف زد هر جور دلش خواس زد بی هوا زد-با پا زد @raziolhossein1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا