#حضرت_زهرا_زمینه
واسه سوز جگرم تو دعای بارون و بخون
جون علی پیشم بمون
میخوای اگه آروم میشی بگم بلال بده اذون
آه خانم خونم
میخوای صدام کنی علی توون نداری
شبیه ابرای بهاری هی میباری
جون علی داغتو رو دلم نذاری
نفس نفس پُرِ آهی
به غربتم تو گواهی
از وقتی که سیلی زدنت
چشات میره سیاهی
فاطمه جان فاطمه جان
شده مثل چادرت پُرِ گرد و غبار آسمون
سه ماهه با قدِّ کمون
برات بمیرم که هنوز میکشی درد استخون
آه خانم خونم
روضتو باید که برای چاه بخونم
کنار بسترت امین اللّه بخونم
پشت در خونه رو قتلگاه بخونم
زخمیه من تار و پودم
فاطمه بود و نبودم
سوختی ای گلستان خونمون
دسته گل کبودم
فاطمه جان فاطمه جان
تو بده جواب سلام بی جواب حیدر و
جون من از پیشم نرو
بذار بگیرم انتقام در و این میخ در و
آه خانم خونم
مگه چه جوری زدنت سرت رو بستی؟؟
شیشه ی نازکم به پای من شکستی
مرگتو خواستی تو قنوطای یه دستی
سوخته با تو جا نمازت
لحظه ی راز و نیازت
پر از اشکای غربت منه
تو چشم نیمه بازت
فاطمه جان فاطمه جان
#علی_رضوانی
@raziolhossein1
#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه_زمینه
نمیگم مفصل
شد اون کوچه یک لحظه مقتل
گرفت راهمون و
سر مادرم داد زد اول
اهانت به من کرد
جسارت به زن کرد
جلو چشمای من
روی مادرم دست بلند کرد
مادر زمین خورد-حسن مُرد
می میرم به زودی
حسین خوش به حالت نبودی
چنان زد که دیگه
نمی ره رد اون کبودی
نشست و نشستم
شکست و شکستم
تا این طور نلرزم
باید که چشامو می بستم
مادر زمین خورد -حسن مُرد
دلم خون ِ از بس
بزارید بگم این رو هم پس
یه روزم بلند شد
به روی رقیه همین دس
شب سرد تنهاس
نه بابا نه عباس
رسید زجر نامرد
باهاش حرف زد هر جور دلش خواس
زد بی هوا زد-با پا زد
#علی_زمانیان
@raziolhossein1
#حضرت_زهرا_زمینه
پای همین جمله میمیرم جوان ننه
ان فلانا ضرب بطن فاطمه
مقتل مینویسه که سوزوندن درو
مقتل مینویسه که بردن حیدرو
مقتل مینویسه که کشتن مادرو
پشت در بود و همه جا دود و
دم خونه شون چه ازدحام شد
همه جا تارو دست به دیوارو
بهترین لحظه انتقام شد
مادر مادر مادر مادر
راه و بست و زود قباله رو مچاله کرد
فحش و لگد سمت مادرم حواله کرد
مقتل می نویسه که نامردی حسود
مقتل می نویسه که رحمی هم نبود
مقتل می نویسه که صورت شد کبود
حرف بد میزد با لگد میزد
اجر پیغمبر خوب ادا کرد
جوری زد نامرد راه شو گم کرد
حسن و زهرا ؛ حسین صدا کرد
مادر مادر مادر مادر
شعله ها رسیدن آخرش به خیمه گاه
با چه حالی مادرش رسید تو قتلگاه
مقتل مینویسه که زد با خنحرش
مقتل مینویسه که وای از حنجرش
مثتل مینویسه که برد انگشترش
شده تو گودال پیکرش پامال
توی قتلگاه برو بیا شد
بی حیا می زد با عصا می زد
سرش آخر از قفا جدا شد
ارباب ارباب ارباب ارباب
#حسین_فتحی
@raziolhossein1
#حضرت_زهرا_زمینه
ما زالت بعد ابیها واویلا واویلا اماه
مُعَصَّبَهَ الرَّأْسِ
آخه مادرم کجا خورده سرش
چقدر زخمی شده بال و پرش
رو میگیره از نگاه شوهرش
بَاکِیَهَ الْعَیْنِ
گریه هاش زیاده چشماش تاره
شایدم اینا همش آثاره
ضربه های بی رحمه دیواره
(گریمو در آورده مادرم جوون مرده)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا واویلا واویلا اماه
نَاحِلَهَ الْجِسْمِ
به خدا توون نداره بدنش
آخه با هر چی که میشد زدنش
چه خجالت میکشید از حسنش
مُنْهَدَّهَ الرُّکْنِ
میخوره زمین تا میخواد پا شه
بی رمق تر از همه پاهاشه
کنارش باید یه دیوار باشه
(گریمو در آورده مادرم جوون مرده)
کربلا روز عاشورا واویلا واویلا اماه
ذبیح العطشان
سر بریده از قفا یا مظلوم
تشنه لب به کربلا یا مظلوم
یا مرمل بالدماء یا مظلوم
مقطع الاعضاء
قطعه قطعه روی خاک افتادی
که اسیر خنجر صیادی
روی پای مادرت جون دادی
(گریمو در آورده خواهرت کتک خورده)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@raziolhossein1