#حضرت_امالبنین_زمینه
#زمینه
ای راحت جانم پسرم وای اباالفضل
از داغ تو خم شد کمرم وای اباالفضل
کارم شده هر روز--ای نور دو دیده
بنشینم و گریم --بر دست بریده
ای وای اباالفضل ای وای اباالفضل
چشمم به ره اما خبر از یار نیامد
با قافله عباس علمدار نیامد
سوغاتی زینب--اشک من در آورد
از چار پسر بر --من یک سپر آورد
ای وای اباالفضل ای وای اباالفضل
من هم چو رباب اشک غم از دیده ببارم
از حرمله و تیر سه شعبه گله دارم
ای کاش فقط تیر --بر چشم تو میزد
اما به گلوی ---شش ماهه نمیزد
ای وای اباالفضل ای وای اباالفضل
پرپر شدن باغ گل یاس مرا کشت
داغ غم بی دستی عباس مرا کشت
بر دیده اگر تیر --بنشست چه سخت است
از اسب بیفتی ---بی دست چه سخت است
ای وای اباالفضل ای وای اباالفضل
#عبدالحسین
@raziolhossein1
#حضرت_امالبنین_زمینه
#زمینه
کنج بقیع دلغمین نشسته روی زمین
مرثیه خوانی کند بهر "قطیع الیمین"
( سیدتی فاطمه حضرت ام البنین )
......
جام و سبو گریه کرد لاله بر او گریه کرد
ز گریه ی مادری چشم عدو گریه کرد
سیدتی فاطمه......
نمی شود باورش چه آمده بر سرش
دست علمدار عشق جدا شد از پیکرش
سیدتی فاطمه.....
دو چشم او شد زغم چشمه ی اشک و الم
یکی به یاد حسین یکی به یاد حرم
سیدتی فاطمه......
گریه کند بی حساب مادر سقای آب
خجل شد از تشنگان خجل بود از رباب
سیدتی فاطمه......
بر غم آن پاره تن سر جدا از بدن
به جای زهرا کند گریه بر آن بی کفن
سیدتی فاطمه...
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein1
#حضرت_امالبنین_زمینه
#زمینه
تموم غصه هاتونو خوندم //من از سر شکسته زینب
تیر و به چشم تو میبینم از //چشم به خون نشسته ی زینب
قطعتمو یمینی گفتی و //تو فکر فردای حرم بودی
دست بریدتو نشونم داد// زخمای دست بسته ی زینب
از غصه لبالبم چیکار کنم
با دردای زینبم چیکار کنم
برگشته مدینه اما بی حسین
جونم اومد به لبم چیکار کنم
_وای امون ای دل
بند دوم:
این آرزوم بوده ابالفضلم //فدای بچه های زهراشه
بهش میگفتم نکنه عباس//حسین من یه روزی تنهاشه
حالا شنیدم که تو میگفتی //وقتی به دندون مشکو میبردی
دست از امامم بر نمیدارم// حتی اگه دستم جدا باشه
با مشک بدون آب چیکار کنم
با اشک چشم رباب چیکار کنم
عباس ای کفیل زینب بگو با
روضه بزم شراب چیکار کنم
___
بند سوم:
لبای خشک اصغرو دیدم // وقتی نگاه من به مشک افتاد
صااااار کالقنفذو فهمیدم // تازینب سپرت رو دستم داد
برام همیشه روضه میخونه// میگه ازون سه تا زخم کاری
رباب بیهوش میشه تا حرفی از// تیر سه شعبه به میون میاد
میگه من یه مادرم چیکار کنم
از دستم رفت پسرم چیکار کنم
دستای خالیشو هی تکون میده
میگه لالا اصغرم چیکار کنم
#احمدجواد_نوآبادی
#مرتضی_کربلایی
@raziolhossein1