جمعیت رزما اصفهان
سلام. #درایت یا #خباثت ملتهای منطقه جنگ را انتخاب نکردهاند، بلکه جنگ دائما به شکلهای گوناگون به
سلام.
#خیانت
اثبات وجود نفوذ و خیانت، کار اطلاعاتی پیچیدهای نمیخواهد.
#اگر کشمیری و کلاهی، اقدام به بمبگذاری در دفتر نخستوزیری یا حزب جمهوری اسلامی نمیکردند، چه کسی خبر داشت که نفوذی هستند؟
#اگر وزیر ارشاد دولت مدعی اصلاحات، سال ۱۳۸۸ در لندن (زیر سایه دولت خبیث انگلیس) «اتاق فکر جنبش سبز در خارج از کشور» را تشکیل نمیداد و دعوت به آشوب نمیکرد، چند نفر باور میکردند که امثال او در نقشه MI6 و CIA نقشآفرینی میکنند؟
#اگر معاون وزیر ارشاد همان دولت، نقاب از چهره نمیانداخت و ننگ سردبیری شبکه صهیونیستی اینترنشنال را به جان نمیخرید، چند نفر میدانستند که مدیر سابق روزنامه زنجیرهای «آفتاب امروز»، جاسوس انگلیس و اسرائیل بود.
«اصلاحطلبان سياست دوگانهاي را مقابل پزشکیان در پيش گرفتهاند.
دست از سر او برنمیدارند، مگر مطمئن شوند چيزي به آنها نمیماسد.
آنها به پزشکیان مثل سانديسي نگاه ميکنند که تا زماني که آخرين قطره ممکن در او را ميک نزنند، لوله سانديس را از آن بيرون نخواهند کشيد.
احتمالاً باید چند نوبت هم حباب و هواي خالي مکيده شود تا مطمئن شوند که ديگر نمیتوانند استفادهاي کنند.
بعد همان کاري را که با هاشمي رفسنجاني کردند، با او مي کنند.
آنها از يک طرف بايد به پزشکیان بچسبند، چون تنها شانس بقا و حياتشان است...
از طرف ديگر مطمئن هستند که بخشهایي از جامعه که از ترس رقیب، يا بر مبناي انتظارات به پزشکیان رأي دادهاند؛ بهزودي از فضاي احساسي خارج شده و کمکم بازار انتقاد و اعلام برائت داغ خواهد شد. اصلاحطلبان ميخواهند از پزشکیان نهايت استفاده را بکنند، اما جوابگوي کارنامه او نباشند. براي همين به چشم سانديس به او نگاه مي کنند».
همانها که از خاتمی در سال ۱۳۷۶ قدّیس ساختند، بعدها او را هو کردند و خواستار استعفا و یا عبور از خاتمی شدند. همچنین، پس از اینکه آخرین سوءاستتفادهها را از دولت روحانی انجام دادند، ضرورت استعفای او را پیش کشیدند؛ چرا که بارها اذعان کرده بودند دولت روحانی از اواخر سال ۱۳۹۴ و با برجام تمام شده و دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارد.
فشار برای استعفا پزشکیان، تصادفا همزمان با فشار دولت ترامپ و سردرگمی دولت پزشکیان در تله مذاکره می باشد.
ادامه دارد.......
سلام.
#نکته
#مخالفان استیضاح چه پاسخی دارند؟
#اگر استیضاح مطرح نمی شد،آیا سکوت مجلس در برابر کاهش حدود ۴۰% ارزش پول ملی درست بود؟
اگر یک وزارتخانه چه در این دولت و چه در دولتهای پیشین، بعد از ۶ ماه از شروع به کار، اتفاقاتی ناخوشایند را رقم بزند، معمولا با پرسش و تذکر (خواه علنی و خواه غیرعلنی) مورد برخورد مجلس واقع میشود؛ اما زمانی که موضوع به حدی ابعاد بزرگی پیدا میکند که دیگر مسأله با سوال و تذکر حل نمیشود، یا باید وزیر را استیضاح کرد و رأی عدم اعتماد داد یا اگر رأی اعتماد میآورد، متوجه شود مجلس و کشور چقدر به موضوع حساس است.
حدود سه ماه پیش، در آستانه ورود ترامپ به عنوان یک فرد تندرو به کاخ سفید که معمولا مواضعی تنش زا علیه ایران دارد و در شرایطی که میدانیم ممکن است ترامپ مواضع تند اقتصادی در قبال ایران داشته باشد، ناگهان تیم اقتصادی دولت، نرخ ارز را که همه کالاهای وارداتی متاثر از آن خواهند بود، دستکاری میکند.»آن هم با وجود این که این دستکاری نرخ ارز، منجر به افزایش شدید ارز آزاد میشود و نوعی نگرانی و اضطراب و ناراحتی در عامه مردم به وجود میآورد و مستقیم و غیر مستقیم قیمت کالاها را بالا میبرد.
این اتفاق بسیار مهم بود و قاعدتا نباید مشمول این فرض شود که
#آیا استیضاح در اوایل کار دولت درست است یا نیست؟
ابعاد موضوع باید مورد توجه باشد. اگر ابعاد تاثیر یک موضوع کم باشد، با تذکر و فراخوانده شدن وزیر قابل حل است، اما اگر ابعاد موضوع از حد عادی بزرگتر باشد، شرایط متفاوت است و اینجا نیز نمایندگان اینطور تشخیص دادهاند که باید استیضاح انجام شود.
اگر مجلس در مورد موضوع به این مهمی، یعنی کاهش حدود ۴۰ درصدی ارزش پول ملی سکوت میکرد، آیا افکار عمومی در جامعه و نظر کارشناسان مختلف به این موضوع جلب نمیشد و مجلس را به باد انتقاد نمیگرفتند که این چه نوع مجلسی است که در برابر این اقدام دولت سکوت کرده است؟»