eitaa logo
رزمنده آنلاین ۱۴۰۳ کانال🌷
429 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
114 فایل
ارتباط مستقیم با محمد 🤵 @soore‭‭‭1348‬‬‬
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق باز! 😊💕 گر خون تازه می‌رود از ریش اهل دل دیدار دوستان که ببینند مرهمست دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست سعدی .. رزمنده آنلاین ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشهدا لیست ۲۸ شهید عزیز عملیات والفجر ۸ از استان مرکزی معرفی شده در این کلیپ: ⚘خسرو رفیعی ⚘عزت‌اله عابدی ⚘محمدحسین مرزیجرانی ⚘محمد کیانی ⚘مظاهر اکبری ⚘مصطفی درنگ‌پور ⚘صالح ملک‌حسینی ⚘محمد عزیزی ⚘اسماعیل علیمحمدی ⚘علی‌اکبر رجبی ⚘حسین سجادی ⚘ابوالفضل حسن‌بیگی ⚘علی‌رضا محمودی ⚘مصطفی مهاجرانی ⚘محمدحسین علیمحمدی ⚘نوراله علیمحمدی ⚘محمدعلی ده‌سفیدی ⚘جلیل عبدی ⚘منصور خوشنواز ⚘محمدجعفر قائمی ⚘آیت‌اله فیروزی ⚘بیژن جلالی ⚘جعفر میکائیلیان ⚘محمدحسین کندی ⚘احمد تلخابی ⚘محسن نعیمی ⚘محمود عابدی ⚘سیدرضا میرکمالی شادی روح مطهرشان صلوات ۱۷_ع
سفر اراک.‌..🌷🚙🚕🚗🚒🚑🚓 دوستان عزیز سلام فردا بعد نماز ظهر از قم جهت شرکت در آیین رونمایی کتاب گرانسنگ خاطرات نادر" ی نوشته فرمانده خط شکن لشگر ۱۷ع حاج اسماعیل نادری جانباز با لای ۷۰ درصد به شهر خوبان" اراک سفر میکنیم. این بنده یه ماشین ساده دارم ۳ نفر جا دارم اگر دوستان اعلام حضور کنند چندتا ماشین بشیم بریم حق " حاج اسماعیل را بقدر وسع ادا کنیم . لطفا به محمد خبر بدهید نا تدارک افطاری انجام شود اگر کتاب میخای با امضای بگو بخرم برات فداتون محمد رزمنده آنلاین ✅
هدایت شده از Soori -m
مراسم گرامیداشت شهید عبدالله خسروی - جمعه 22 مهرماه از ساعت 15:30 - اراک، کانون امام علی (ع)
هدایت شده از Soori -m
اعلان اولین دورهمی " بعد کرونا دیدار دوست"❤️ رزمندگان واحد اطلاعات عملیات ل۱۷ع چهارشنبه های آخر هرماه متزل یک دوست ۲۵ آبان ۱۴۰۱ میزبان : حاج حمید واحدی 🔆قم " زنبیل آباد انتهلی کوچه ۱ سمت چپ منزل دوم 🔆هدف دیدار احوالپرسی و حال خوب در منزل برادر حاج حمید واحدی از ساعت ۸ تا ۱۱ شب رزمنده آنلاین ✅
خاطرک..‌‌..✍ هم آغوش مرگ روایت شب خین از برادر مهندس کریم باستان عزیز کربلای۴. ..سلام و دورود بر آسمان وجود حاج اسماعیل نادری فرمانده دلهای مخلص رزمندگان دلاور و شجاع پیرو فرمان و درخواست شما مقام محترم مکتب عشق و شهادت نوشتاری کوتاه از خاطرات شب عملیات کربلای چهار به کتابت و به عرض می رسانم . . واجب دانستم از شهید نورانی و مظلوم نصرالله راستگردانی یاد کنم . این حقیر در گروهان سه به فرماندهی این شهید سرتا پا اخلاص و دلاور و پاک در به عنوان یک نیروی بسیجی در معیت این شهید بزرگوار بودم . به طور خلاصه عرض کنم که گروهان سه اگر اشتباه در زمان نکنم بین حدود ساعت 9 و یا 10 شب وارد منطقه شدیم و از محل باتلاقی عبور کرده و وارد آب شدیم سیم مخابراتی و یا همان طناب که مسیر را برای ما مشخص و معین میکرد هدایت گر ما بود . اما زمانی وارد آب شدیم به یکبار ه آسمان توسط منور های ارتش منحوس عراق مثل روز روشن شد و آتش سنگین دشمن بر سر ما باریدن گرفت با یاران و هم رزمان تصمیم گرفتیم پخش شویم و این کار عملی کردیم و سرعت عمل بالایی داشتیم شهید مومن و با اخلاص مجتبی تاجیانی به عنوان امداد گر در تیم ما بود که پهلو بنده ایستاده بود و بنده به یکباره به ایشان گفتم حرکت کن و ایشان فقط توی آب به بنده نگاه میکرد و فاصله ما از همدیگر کمتر از یک متر بود و ایشان کنارم ایستاده و در یک لحظه حس کردم صدای گلوله ها و انفجار های پی در پی به حدی در منطقه عملیاتی زیاد بود که شاید صدایم به گوشش نمیرسد سریع به سمت او رفتم بغلش کردم و توی گوشش داد زدم و بهش گفتم مجتبی حرکت کن و در یک آن دیدم فقط نگاهم میکند در اون لحظه متوجه شدم که مجتبی شهید شده است چقدر این لحظه برایم سخت بود و بر بنده سخت آمد که داشتم سر یک شهید واقعا نورانی و واقعا به تمام معنا مومن که در فاصله کمتراز یک متر کنارم ایستاده و بی خبر از شهادت او بر سرش فریاد میزدم مجتبی حرکت کن . مسیر را ادامه دادم و بین مسیر به نخل هایی رسیدم . شهیدی دیگری که بر روی نخل بریده شده ای افتاده بود از دور نظرم را جلب کرد دیدم که نوری از آن شهید بزرگوار در حال ساطع شدن است و این تشعش نوری باعث شد تا خودم را به ایشان برسانم به سمتش رفتم و دیدم تیر در شکم این شهید خورده و روده این شهید والا مقام بیرون ریخته و در اثر انعکاس نور منور از دور میدرخشد آتش خیلی سنگین بود و طناب هدایت گر هم در اثر آتش سنگین دشمن قطع شده بود. لذا از روی آتش دهنه دشمن مسیر را ادامه دادم و به جلو رفتم ،،،،مسیر را را ادامه دادم وبه جلو پیش رفتم یاران هم رزم را از دست داده بودم نزدیک خین شدم یک دفعه متوجه شدم کسی در کنار نیزارها در آب ایستاده و خودم رابه ایشان رساندم آری شهید نصرالله راستگردانی بود به بنده گفت پس نیرو ها کجا هستند بهش گفتم نصرالله بیشترشون شهید شدند ایشون گفت برو بقیه را جمع کن و بیار جلو . گفتم نصر الله بقیه ای وجود ندارد در لحظه بعد بهش گفتم روی سطح آب را خوب دقت کن آنجایی که رو سطح آب را سیم خادار بسته اند و او را متوجه کردم به پیکر های شهدای عزیز که کنار هم روی آب جمع شده بودند که در یک آن در قسمت انفجار شدیدی رخ داد و سطح آب به آتش کشیده شد و بنده و نصرالله شاهد این آتش مهیب بودیم نمیدونم این کار با چه مواد انفجاری و شاید هم بشکه های فوگاز و یا چیزی دیگر بود به آتش کشیده شد خدایا چه خبر بود چقدر آتش گلوله و غیره سنگین بود نصرالله گفت برو نیروها بیار جلو خلاصه درگیر لفظی بنده نادان بی ادب با این شهید مومن و مودب بالا گرفت و از هم جدا شدیم دقایقی بعد که فکر کنم توی فاصله ده متری این شهید بزرگوار بودم نمیدانم خمپاره و یا گلوله توپ و چه بود باز نمیدانم داخل آب خورد که بنده را از آب به بیرون پرتاب کرد و دوبار روی آب و باتلاق فرود آمدم . حالا دیگر از زیر سینه و جفت پا فلج شده بودم و فقط دست هایم کار میکرد و بی خبر از شهادت نصر الله بود ادامه خاطره را فردا شب خواهم گفت با سپاس سرباز همیشه گوش به فرمان https://eitaa.com/joinchat/4113236001Ccc7cb0b3fa گروه جدید رزمنده آنلاین
29.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محل تقریبی شهادت شهیدان علی نجفی و سید اسدالله قریشی . دهکده @razmandehonline
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۸ اسفند یادواره شهدای والامقام عملیات بدر برگزار می گردد. مکان و زمان متعاقبا اعلام خواهد شد.