🍉 #یک_قاچ_کتاب 📘
لواشک و قرهقروت دوست داشتم. تا اسمش میآمد هوس میکردم و در دهنم آب جمع میشد. پدر و مادرم میگفتند:
نخور فشارت میافته!
محمدحسین برایم میخرید؛ داخل اتاق صدایم میزد که بیا باهات کار دارم.
لواشک و قره قروت ها را یواشکی به من میداد و با خنده میگفت:
زنِ ما رو باش! باید مثه معتادا بهش جنس برسونیم!😅
قصه دلبری (شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر)
🖋محمد علی جعفری
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3