eitaa logo
فَاسْتَقِمْ
269 دنبال‌کننده
835 عکس
947 ویدیو
31 فایل
مسئله اول زندگی شما چیست ؟ @razmavar_irr
مشاهده در ایتا
دانلود
enc_16552485494718341913787.mp3
2.61M
خبرداری که از دوری دارم دق میکنم هرشب با عکس کربلا یه گوشه هق هق میکنم...💔
عوض شو دیگه.mp3
1.17M
به رگ های بریده های حسین بن علی کسانیکه بعد از فرمان نائب امام زمان ساکت و تماشاچی باشند،در عصر ظهور تماشاچی نیستند،دشمنی میکنند با (عج)... 🎙استاد فخریان @khodayashahidamkonn🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴وقتی سرود و همایشی آخرالزمانی می شود. ▪️سرود ترکیبی با زبان های فارسی،عربی،اردو، ترکی،آذری، هندی، انگلیسی بامضامین جدید/حتما ببینید.😍 @khodayashahidamkonn
هدایت شده از بی نهایت
هدایت شده از بی نهایت
🌅چرا عصرای جمعه، این همه دلگیره؟ - به امید روزی که جای «هعی» کشیدن های مدامِ دمِ غروب «آخیشِ» پیدا کردنِ یه گمشده حال دلمون باشه! 🍃 ♾️ @binahayat_ir
🔆 چرا حجاب؟ 🔻 آیا منطق اسلام را در مورد می‌دانید؟ هدف اسلام از واجب کردن حجاب چیست؟ اصلا چرا حجاب؟ 🔸 اسلام از می‌خواهد که در محیط خانه [برای شوهرش] آراسته و جذاب باشد و نسبت به زیبایی‌اش بی‌اعتنا نباشد. وقتی مردِ مقابل او شوهرش است، باید نقش زن را بازی کند و آراسته و دلربا و خوشایند و آرامش و آسایش شوهرش باشد. اما وقتی برای کار و خرید و فروش و درس و ایفای وظایف خانوادگی و اجتماعی از خانه خارج می‌شود، باید خود را بازی کند، نه نقش زنانه و جنس مؤنث را. 🔺 برای اینکه زن بتواند به‌عنوان انسان [و نه فقط زن و جنس مؤنث] در جامعه حضور پیدا کند، باید راه رفتن او تحریک‌آمیز نباشد و با ناز و عشوه حرف نزند و اعضایی را که زینت محسوب می‌شوند، مثل سینه و موها و پاها و... بپوشاند؛ به‌گونه‌ای که وقتی با خانمی روبه‌رو می‌شویم، خود را مقابل یک انسان ببینیم، نه یک جنس مؤنث. مطلب روشن است؟ من مجبورم تکرار کنم و از این بابت معذرت می‌خواهم. اگر زن، اعضای زینت خود را نپوشاند و در هنگام راه رفتن زیبایی‌هایش را آشکار کند و به‌طور کلی، اگر وضع تحریک‌کننده و وسوسه‌انگیزی داشته باشد، هر اندازه هم عالم و بااستعداد و فداکار و بافضیلت باشد، در اولین برخورد با ، همان زیبایی‌ها و جذابیت‌هایش جلب توجه می‌کند و قابلیت‌های دیگرش نادیده گرفته می‌شود و تنها یک نگاره‌ی هنری است! 👤 📚 از کتاب «زن و چالش‌های جامعه» 📖 ص ۷۳ تا ۷۶ ❤️ @khodayashahidamkonn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ یه بحث منطقیه فقط نیاز داره دقیقه ای بهش فکر کنیم! مباحثه علی زکریایی با یک @khodayashahidamkonn🌱
هدایت شده از KHAMENEI.IR
❓در تير ماه۱۳۶۰؛ چه کسانی آیت‌الله خامنه‌ای را ترور کردند؟ 🔍بخوانيد👇🏻 ‏http://farsi.khamenei.ir/memory-content?id=30030
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | ماجرای کمترشنیده شده از روز ترور آیت‌الله خامنه‌ای در ۶تیر۱۳۶۰ @khodayashahidamkonn🍃
فَاسْتَقِمْ
📹 #کلیپ | ماجرای کمترشنیده شده از روز ترور آیت‌الله خامنه‌ای در ۶تیر۱۳۶۰ #رهبر_انقلاب @khodayashah
۱۳۶۰/۰۴/۰۶ بیانات در جلسه پرسش و پاسخ در مسجد تهران و مجروحیت شدید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، این سخنرانی را ناتمام گذاشت. بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم امیدواریم که این دیدار با شما برادران و خواهران، یک دیدار مفید و ثمربخشی باشد و بتواند ما و شما را به هدف‌های اسلامیمان نزدیک کند. قبلاً لازم است عذرخواهی کنم از نیامدن هفته‌ی قبل. با این که چنین قراری ما داشتیم، همان ‌طوری که میدانید، هفته‌ی گذشته روز شنبه مجلس به کار مهمی سرگرم بود و تا ساعت یک بعد از ظهر یا یکونیم جلسه ادامه داشت؛ نمیتوانستیم ما مجلس را ترک کنیم. وقتی هم که آمدیم بیرون، وقت گذشته بود و امکان آمدن نبود. حالا ان‌شاءاللَّه این هفته با کمکی که خواهرها میکنند از بالا، یعنی سکوت را در آن‌جا رعایت میکنند، ما میتوانیم کارمان را انجام بدهیم. خواهش میکنم برادرها دخالت نکنند، من وقتی از پشت بلندگو دارم با خواهرها حرف میزنم، صدایم از شما بیشتر به آن‌ها میرسد، شماها که شلوغ میکنید خودِ این بدتر میکند. خواهرهایی که بالا نشسته‌اند، خواهش میکنم توجه بکنند که همهمه‌ای که در آن‌جا هست، محیط ساکت ما را از آرامش می‌اندازد. سکوت کنید و بگذارید ما با فراغت یک ساعتی در این‌جا به پرسش و پاسخ بپردازیم. یک مقدمه‌ای قبلاً درباره‌ی سؤال و جواب بگویم. «سؤال» چیز خوبی است. دستور شرع هم این است که انسان چیزهایی را که نمیداند، بپرسد. و بر کسانی که میدانند، واجب است که سؤالِ سؤال‌کننده را پاسخ بدهند، مگر این که در آن پاسخ دادن مفسده‌ای مترتب بشود. در روزگار ما سؤال زیاد است و این سؤال‌ها سه نوع است؛ نوع سؤال‌های فکری و ایدئولوژیک است راجع به اسلام، راجع به مقررات و احکام دینی. چون شعور مردم و فکر مردم پیش‌رفت کرده، برای آنها سؤال مطرح میشود، میخواهند از اسلام چیزهای زیادی را بدانند نوع سؤالات مربوط به مسائل جاری کشور یا کلاً مسائل سیاسی است. میخواهند بدانند که سیاست دولت در زمینه‌های اقتصادی یا رفاهی یا تولیدی چیست، سخن‌گویان دولتی سرگرم کارند، نمیرسند همه‌ی سؤال‌های مردم را پاسخ بدهند. ضد انقلاب هم به شدت مشغول کار است؛ از کاهی کوهی میسازد و سؤال ایجاد میکند. در ذهن مردم ما -که خدا این مردم ما را یعنی همین شماها را حفظ کند و خیر بدهد و توفیق بدهد و از شما راضی باشد- این سؤال‌ها در ذهنشان مینشیند؛ لذاست که سؤال میکنند. نوع سؤال‌های مربوط به افراد است.آقا شما بابت نماز جمعه هر ماهی چهل هزار تومان میگیرید؟ هر هفته‌ای، یک روایت این است، چهل هزار تومان میگیرید؟ آقا آقای فلانی تو خانه‌ی عَلَم مینشیند؟ آقا آقای فلانی شرکت تولیدی دارد؟ کارخانه‌دار است؟ آقا آقای کلانتری وزیر راه داماد آقای موسوی اردبیلی است؟ و از این قبیل سؤال‌ها که بنده که اصلاً دختر ندارم تا حالا، چند تا داماد برای خود من فقط پیدا شده و هر کسی که یک جایی پیدا میشود، اگر دختر است میگویند این دختر فلانی یا فلانی یا فلانی است، چند تا را اسم می‌آورند. اگر مرد جوانی است میگویند این داماد آنهاست، در حالی که خدای متعال نه به ما دختر داده و نه هم داماد. این سؤالات هم زیاد است، پس سه نوع ما سؤال داریم. وظیفه‌ی شما چیه؟ وظیفه‌ی ما چیه؟ وظیفه‌ی شما دو چیز است؛ ، قبل از تحقیق قضاوت نکردن و منتظر روشن شدن بودن. این یک. وقتی که درباره‌ی فلان مسأله راجع به امور سیاست اطلاع ندارید، کسی را هم پیدا نکردید دم دستتان که بیاید بایستد این‌جا و جواب بدهد، یا نامه نوشتید و جواب نگرفتید، از روی حدس و گمان قضاوت نکنید. این یک. و سؤال کنید تا روشن بشود. ، وظیفه این است که اگر راجع به اشخاص، افراد یا مسائلی که ارتباط به اشخاص و افراد پیدا میکند، چیزی شنیدید که باز هم برای شما محقَّق و ثابت نیست، این را دهن به دهن نگردانید. چون میشود شایعه و از قول پیغمبر اکرم،‌صلیاللَّه‌علیه‌واله‌، نقل شده است که فرموده‌اند: «کَفَی المرءُ کِذْباً أنْ یحدثَ بِکُلّْ ما یَسْمَعُ» برای دروغ‌گو بودن یک آدم همین کافی است که هر چه میشنود، نقل کند. این است دیگر. فرض بفرمائید که یک مرد سالم نجیبی کاسب سر این محل است. یک نفر می‌آید میگوید آقا خبر داری چی شد؟ میگوید، ها چی شده؟ میگوید آره، جوادآقا مثلاً شکر قاچاق میفروشد. خب [نامفهوم‌] شما میگوئید نه بابا، او هم میگوید نخیر این‌جوری است. شما میگوئید نه. آخر هم باور نمیکنید. بعد از او که جدا شدید، میرسی به رفیقت، میگوئی آره فلانی آمده بود میگفت جوادآقا شکر قاچاق میفروشد. به دومی میرسی، میگوئی شنیدم جوادآقا شکر قاچاق [میفروشد]. دست سوم و چهارم و پنجم که رسید، مسلّم میشود که جوادآقا شکر قاچاق میفروشد. یعنی شما به دست خودتان، بدون سوء نیت، بدون دشمنی با جوادآقا یک جرمی را بار گردن یک مسلمانی کردید. این هم وظیفه‌ی دوم.
فَاسْتَقِمْ
۱۳۶۰/۰۴/۰۶ بیانات در جلسه پرسش و پاسخ در مسجد #ابوذر تهران #انفجار_بمب و مجروحیت شدید حضرت آیت‌الله
را ضد انقلاب درست میکند، افراد ساده‌لوح و بیتوجه آن را این جا آن‌جا منتقل میکنند. مثل بلاتشبیه مگس که میکروب را از جایی به جای دیگری منتقل میکند. گناه آن مگس از گناه آن میکروب مختصری کم‌تر است؛ خیلی کمتر نیست. (آقا این اگر آمپلیفایر است، خاموشش کنید. یک بلندگوی رو راست بگذارید صدا ندهد.) این وظیفه‌ی شماست. اما وظیفه‌ی ما چیه؟ وظیفه‌ی ما این است که تا آن جائی که میتوانیم سؤال را گوش کنیم تا مطلع بشویم که چه سؤالی شما دارید. که خب ما برای این کار [...] حالا این کار را بنده کردم. هفته‌ای یک مسجد. الان مدت‌هاست که من این مسجد و آن مسجد رفت و آمد میکنم. روزهای شنبه برای برادرها و خواهرها یک ساعت صرف وقت میکنم تا به سؤال‌های آن‌ها پاسخ داده بشود. دیگران هم کارهایی مشابه این، کم و بیش انجام میدهند. دوم این که آن‌چه در آن مفسده‌ای نیست، با کمال صداقت گفته بشود و بیان بشود. برای این که مردم بدرستی بفهمند.
فَاسْتَقِمْ
#شایعه را ضد انقلاب درست میکند، افراد ساده‌لوح و بیتوجه آن را این جا آن‌جا منتقل میکنند. مثل بلاتشبی
خب، حالا شما ذهنتان آماده شد. سؤال شما و پاسخ من اگر برای خدا باشد، عبادت است و ما بین دو نماز یک ساعت در این‌جا اگر با این نیت باشیم، مشغول عبادتیم. پس به عنوان پاسخ دادن به یک تکلیف الهی این وظیفه را انجام میدهیم و پاسخ میدهیم. در ضمنی که من سؤال میکنم، اگر از این سؤال‌هایی که این‌جا آمده وقت زیاد آمد، باز برادرها یا خواهرها سؤال‌های دیگری بدهند تا من پاسخ بدهم. سؤال اوّل یک سؤال فقهی-اجتماعی است. البته سؤالی هم هست که ممکن است میانه‌ی ما و خانم‌ها را به هم بزند. آیا زن میتواند قاضی و مجتهد بشود؟ اگر نه، چرا؟ و طبق حدیث «زن ناقص‌العقل است»، آیا با آزادی زن منافات ندارد؟ اوّلاً این کسی که این سؤال را کرده، خیلی بیسلیقگی کرده. این حرف اوّل. توی این همه سؤال، توی این همه حرفِ لازم، یکهو چسبیده به این که زن میتواند قاضی بشود یا نه؟ خب، حالا بفرمائید ببینم توی این خانم‌های تحصیل‌کرده، تحصیلات حقوق عالیه کی دارد که برود قاضی بشود؟ توأم با عدالت کامل که شرط قاضی است، کی دارد؟ یک وقت شما پنجاه تا زن تحصیل‌کرده‌ی حقوق‌دان دارای شرائط دیگرِ قاضی آن‌جا قطار دارید، ردیف کرده، بعد میپرسید آقا این‌ها چرا نمیتوانند قاضی بشوند؟ خب، این یک جای سؤال [دارد]. بنده هم جوابش را میدهم، اما وقتی چنین چیزی زمینه ندارد، موضوع ندارد، این چه سؤالی است که این‌طور این سؤال‌کننده‌ی عزیز ما بیسلیقگی به خرج دادند این را مطرح کردند. اما در عین ‌حال، به قول امیرالمؤمنین «[اما بعد] فَلَکَ حَقُّ الْمَسْألَةِ» سؤال کردید، بنده باید جوابش را به‌هرحال بدهم. اگر هم وقت گرفته میشود، به گردن آن برادر یا خواهری که این سؤال را به من داده. نه آقا. زن قاضی و مجتهد نمیتواند بشود. هر مردی هم قاضی و مجتهد نمیتواند بشود. مجتهد چرا، مرجع تقلید نمیتواند بشود. مجتهد یعنی کسی که درس خوانده قدرت استنباط پیدا کرده، این چه مرد، چه زن اشکالی هم ندارد برود بشود، اما مرجع تقلید نمیتواند بشود. یعنی دیگران از او تقلید نمیتوانند بکنند. هر مردی هم نمیتواند بشود. قاضی چندین شرط دارد. مرجع تقلید چندین شرط دارد. صدی هشتاد نود مردها هم این شرط‌ها را ندارند، صدی نودوپنج هم ندارند. اما اگر جائی فرض کردیم که کسانی این شرائط را داشته باشند، اما جزو خانم‌ها و زن‌ها باشند، آن وقت نمیشود. چرا؟ ها. نکته‌اش [نامفهوم‌] در یک کلمه‌ی کوتاه عرض میکنم.
فَاسْتَقِمْ
خب، حالا شما ذهنتان آماده شد. سؤال شما و پاسخ من اگر برای خدا باشد، عبادت است و ما بین دو نماز یک سا
نکته‌ی این حکم الهی این است که قضاوت، یک منصبی است که احتیاج دارد به این که انسان خشک و قاطع باشد. خشک بودن و تحت تأثیر عواطف قرار نگرفتن، چیزی است که به طور معمول زن‌ها این را ندارند و این نقطه‌ی قوت زن است نه نقطه‌ی ضعف زن. این را توجه داشته باشیم. زن اگر عواطفش جوشان و احساساتش پرخروش نباشد، عیب است. کمال زن در غلبه‌ی عواطف اوست و این به دلیل این است که شغل اوّل زن تربیت فرزند است. نمیگوئیم شغل دیگر نداشته باشد، داشته باشد. میتواند، هیچ مانعی ندارد داشته باشد. اسلام مانع نیست، اما اوّلین و اساسی‌ترین و پراهمیت‌ترین شغل زن، مادری است. اگر رئیس جمهور هم بشود، اهمیتش به قدر اهمیت مادری نیست. من اگر بتوانم تشریح کنم، وقت میبود و میگفتم که مادر بودن چقدر اهمیت دارد؛ یک مادر خوب بودن، قبول میکردید که از ریاست جمهوری هم بالاتر است اهمیت و ارزشش. برای این کار عاطفه لازم است. خدا این موجود را با این عواطف خروشان آفریده تا مادری لنگ نماند. اگر مادری لنگ بماند، نسل انسان منقطع میشود. یا انسان‌هائی که به جامعه وارد میشوند، انسان‌های کامل و درست و حسابی و معتدلی نخواهند بود. برای این منظور خلق شده. حالا شما میخواهید این موجودی که خدا برای خاطر همین موضوع او را عاطفی آفریده، بگذارید در رأس یک شغلی که بی عاطفه‌گی میخواهد؟ قاطعیت و خشونت میخواهد؟ خشک بودن میخواهد؟ این را خدای متعال قبول ندارد. مجتهد جامع‌الشرائطی که مرجع تقلید میشود نیز همین‌طور. مرجع تقلید باید تحت تأثیر هیچ احساس و عاطفه‌ای قرار نگیرد و این چیزی است که به طور متوسط و معمول در مردها بیشتر است از زن‌ها به این دلیل
فَاسْتَقِمْ
نکته‌ی این حکم الهی این است که قضاوت، یک منصبی است که احتیاج دارد به این که انسان خشک و قاطع باشد. خ
اما آنی که گفتند زن ناقص‌العقل است، این نخواستند بگویند که زن خدای نکرده قوه‌ی ادراک ندارد، هرگز. بسیاری از زنان از بسیاری از مردان سطح شعور و درکشان به مراتب بالاتر است؛ نه یک ذره دو ذره. من در تفسیر این جمله در نهج‌البلاغه یک بیانی کردم که این بعد هم منتشر شده. شاید هم شماها بعضیتان دیده باشید. دو احتمال درباره‌ی این هست که یکی از این دو احتمال را من این‌جا ذکر میکنم و آن این است که نظر امیرالمؤمنین در «هن ناقصات العقول‌[ان النساء نواقص الایمان نواقص الحظوظ نواقص العقول/128نهج‌البلاغه/ خطبه 80]» به طبیعت زن نیست، بلکه به زنی است که تحت تأثیر فرهنگ ستم‌آلود تمام طول تاریخ که نسبت به زنان این فرهنگ، همیشه توأم با ظلم و ستم بوده، ناقص بار آمده. در زمان امیرالمؤمنین زن در همه‌ی جوامع بشری، نه فقط در میان عرب‌ها، مظلوم بود. نه میگذاشتند درس بخواند، نه میگذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا کند. نه ممکن بود در میدان‌های... []...
🔺 خواستند با ترورِ ۶ تیر حذفش کنند ولی خدا خواست از انفجارِ ۷ تیر حفظش کند ▪️حکمت خداست دیگه ...✨ @khodayashahidamkonn
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
37.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌شایعه [فیلم] فوری: هشدار رهبر ایران به سران قوا: جمهوری اسلامی لبه پرتگاه است و یه تکانی بخوره نابود میشه ✅ واقعیت این ویدئو بخشی از سخنرانی رهبر انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۴۰۰ است که در آن می‌فرمایند: یک حزب فرسوده قدیمی و پر مدعا در سال ۶۹ بیانیه‌ای داد و اعلام کرد که جمهوری اسلامی در لبه پرتگاه است... 🔻فیلم تقطیع نشده که حاوی تحلیل بسیار زیبایی از حضرت آقا درباره خطای محاسباتی دشمنان است را حتما ببینید 🆔 @shobhe_shenasi
فَاسْتَقِمْ
❌شایعه [فیلم] فوری: هشدار رهبر ایران به سران قوا: جمهوری اسلامی لبه پرتگاه است و یه تکانی بخوره نابو
وقتی ما بیانات ولیِ جامعه رو گوش نمیدیم دشمن میاد از این غفلت ما سو استفاده می کنه و بیانات آقارو تقطیع و بر علیه نظام و انقلاب استفاده میکنه زشت نیست ما که اسم خودمونو گذاشتیم انقلابی،بیانات ولی فقیه مون رو گوش نمیدیم اما دشمن ما گوش میده ؟ جدی بگیریم خوندن و گوش دادن بیانات آقا رو!🌱 ♦️ إن شاءالله از فردا در راستای فهم هرچه دقیق‌تر بیانات مقام معظم رهبری و عملیاتی‌کردن آن در مسیر احیای تمدن نوین اسلامی به صورت می‌پردازیم🌱
-212394237_-1277480236.mp3
15.21M
🎙 | صوت کامل بیانات صبح امروز در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه 🌱 @khodayashahidamkonn
فَاسْتَقِمْ
🎙 #صوت | صوت کامل بیانات صبح امروز #رهبر_انقلاب در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه 🌱 @khodayashahida
۱۴۰۱/۰۴/۰۷ بیانات در دیدار رئیس و مسئولان بسم الله الرّحمن الرّحیم و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین. خیلی خوش ‌آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، شخصیّت‌های اثرگذار در مسائل مهمّ کشور ــ که یکی از شئون قوّه‌ی قضائیّه همین است که اثرگذار در مهم‌ترین مسائل کشور است؛ شماها چنین نقشی دارید ــ ان‌شاءالله که موفّق باشید. این توفیقی است؛ خوشحالم که بحمدالله یک مقداری تخفیف شد در این گرفتاری بیماری همه‌گیر و این توفیق پیدا شد که شما را از نزدیک زیارت بکنیم. اوّلاً یاد شهید عزیز مرحوم آیت‌الله بهشتی (رضوان‌ الله ‌تعالی ‌علیه) را گرامی میدارم؛ همچنین همه‌ی شهدائی که با ایشان شهید شدند و همچنین همه‌ی شهدای قوّه‌ی قضائیّه. خدا ان‌شاءالله درجات همه‌ی آنها را عالی کند. خب، شهید بهشتی (رضوان ‌الله ‌علیه) شخصیّت برجسته‌ای بود؛ حقّاً و انصافاً آدم برجسته‌ای بود. این سالهایی که ــ از پیش از پیروزی انقلاب، از وقتی ایشان از خارج آمد تا وقت شهادتش ــ ما با ایشان همکاری‌های نزدیک و مستمر داشتیم، حقّاً و انصافاً انسان میدید که ایشان یک شخصیّت برجسته است. در مجموعه‌هایی هم که با هم کار میکردیم همین جور بود؛ در شورای انقلاب، جمع، مرحوم آیت‌الله طالقانی را به ریاست شورای انقلاب انتخاب کردند، ولیکن همان جمع متّفقاً معتقد بودند که ایشان یک نایب‌رئیس لازم دارد و آن نایب‌رئیس آقای بهشتی است و ایشان را انتخاب کردند؛ اداره‌ی شورای انقلاب حتّی در زمان حیات مرحوم آقای طالقانی به عهده‌ی مرحوم آقای بهشتی بود. یک شخصیّت برجسته‌ای بود؛ خدا ان‌شاءالله درجاتش را عالی کند. به این مناسبت بنده مایلم یک نیم‌نگاهی بکنیم به شرایط آن روز که این یک نگاه معرفت‌آموز است برای ما؛ در نظر آوردن شرایط آن هفتم تیری که ۴۱ سال قبل اتّفاق افتاد، راهگشا است. اوّلاً در آن روزها جنگ تحمیلی در سخت‌ترین و بدترین شرایط خودش بود. رژیم صدّام نیروهایش را تا نزدیک شهرهای بزرگ ما در جنوب و غرب آورده بود. بعضی از شهرها را که تصرّف کرده بودند، بعضی شهرها مثل اهواز و دزفول و بعضی شهرهای دیگر کشور در غرب را هم نیروها تا نزدیک [آن] شهرها آمده بودند. در همین ماه‌های اوّل سال ۶۰ ــ همین فروردین و اردیبهشت و خرداد ــ بنده منطقه‌ی غرب بودم؛ فراموش نمیکنم، یعنی واقعاً همین الان که دارم با شما حرف میزنم، آثار آن غمی که بر فضا گسترده بود در آن روز، هنوز در دل من هست؛ یک ابر غمی تمام منطقه‌ی غرب را پوشانده بود؛ هر جا انسان میرفت. از کنار این ارتفاعات معروف به برآفتاب که نزدیک کرمانشاه است با ماشین که میرفتیم تا برویم یک نقطه‌ای، هیچ قدمی از این راه طولانی امن نبود، هر آن احتمال داشت که توپخانه‌ی دشمن یا خمپاره‌ی دشمن آنجا بیاید؛ این جور احاطه کرده بودند. واقعاً همه‌ی فضا غم‌افزا بود؛ نیروهای دشمن مسلّط، نیروهای ما ناآماده؛ امکانات ما در نهایت ضعف، امکانات او فراوان. تیپ ارتشی ما در اهواز که مثلاً فرض کنید بایستی حدود ۱۵۰ تانک میداشت، به نظرم حدود سی و چند ، بیست و چند ــ درست یادم نیست ــ در این حدود تانک داشت؛ وضع ما این جوری بود. این مال جنگ است.
فَاسْتَقِمْ
#بیانات_نور #قسمت_اول ۱۴۰۱/۰۴/۰۷ بیانات در دیدار رئیس و مسئولان #قوه_قضائیه بسم الله الرّحمن الرّحیم
در داخل کشور، در خود تهران جنگ داخلی بود؛ در خود این خیابانهای تهران جنگ داخلی بود. منافقین ریخته بودند با هر چیز که دستشان می‌آمد ــ از تیغ موکت‌بُری بگیرید تا هر چیز دیگری که در اختیارشان بود ــ افتاده بودند به جان مردم و پاسدار کمیته و پاسدار سپاه و ...؛ جنگ بود دیگر، تهران جنگ بود. ایّام هفتم تیر وضع این جوری بود. وضع سیاسی کشور [این جور بود که] تقریباً یک هفته قبل از هفتم تیر، عدم کفایت رئیس‌جمهورِ وقت در مجلس احراز شده بود و برکنار شده بود. یعنی کشور بدون رئیس‌جمهور [بود]؛ وضع این جوری بود. کشور در یک چنین شرایطی، یک استوانه‌ای مثل بهشتی را از دست داد؛ بهشتی استوانه بود، واقعاً یک استوانه بود. استوانه‌های انقلاب که انقلاب را نگه میدارند، ارزش‌شان قابل محاسبه نیست؛ شهید بهشتی یکی از این استوانه‌ها بود؛ در یک چنین شرایطی بهشتی رفت. حدود دو ماه بعد، رئیس‌جمهور جدید و نخست‌وزیر ــ شهید رجائی و شهید باهنر ــ را با هم در یک جلسه شهید کردند. اینها را حالا خیلی‌هایتان شاید یادتان است امّا جوانهای عزیز این چیزها را ندیده‌اند، درست هم از تاریخ و جزئیّاتش مطّلع نیستند؛ روی اینها فکر کنید جوانهای عزیز، فرزندان عزیز ما!‌ تقریباً حدود دو ماه فاصله با این وضع، شهید رجائی و شهید باهنر ــ رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر وقت ــ در یک جلسه ترور شدند، از بین رفتند. اندکی بعد یا یک فاصله‌ی کوتاهی بعد از آن، چند نفر از فرماندهان ارشد جنگ از ارتش و سپاه، در حادثه‌ی هواپیما به شهادت رسیدند؛ شهید فلّاحی، شهید فکوری،‌ شهید کلاهدوز و امثال اینها.یعنی در ظرف کمتر از سه ماه این همه حادثه‌ی تلخ، این همه‌ حادثه‌ی وحشتناک، این همه ضربه‌ی مخرّب! خب شما کدام کشور را سراغ دارید، کدام دولت را سراغ دارید که بتواند در مقابل این همه حوادث بِایستد و از پا نیفتد؟ شما قوّه‌ی قضائیّه‌ی یک چنین نظامی هستید. مردم ایستادند، امام مثل کوه دماوند سربلند ایستاد، مسئولین دلسوز و جوانهای انقلابی ایستادند، اوضاع را ۱۸۰ درجه بعکس کردند؛ جنگ را از باخت پی‌درپی به بُرد پی‌درپی تبدیل کردند، منافقین را از سطح خیابانها جمع کردند، ارتش و سپاه را روز‌به‌روز منظّم‌تر و مرتّب‌تر کردند و کشور را به روال عادی و جاری انداختند. در این [قضایا]، نکته‌ای وجود دارد و آن، این است که وقتی این حوادث اتّفاق می‌افتاد ــ چه در شهادت شهید بهشتی، چه در حوادث بعدی ــ دشمن ذوق میکرد، دشمنان سر شوق می‌آمدند، امیدوار میشدند که دیگر بساط این نظام انقلابی جمع شد؛ ولی ناامید شدند. آن روز ناامید شدند، در این چهار دهه هم مکرّر این ناامیدی تکرار شده. دشمن در یک مقطعی به یک چیزی، به یک ضعفی، به یک کمبودی در نظام جمهوری اسلامی امید بسته و بعد ناامید شده؛ این بارها اتّفاق افتاده؛ منتها مشکل دشمن این است که نمیتواند سرّ این ناامیدی را بفهمد، نمیتواند تشخیص بدهد؛ نمیتواند بفهمد که چرا، علّت چیست که جمهوری اسلامی هر دفعه از زیر بار این همه فشار میتواند بلند بشود بِایستد، سینه سپر کند، راه خودش را ادامه بدهد؛ این را نمیفهمد. اینها نتوانستند بفهمند که در عالمِ بشر غیر از محاسبات و مناسبات سیاسی، یک محاسبات و مناسبات دیگری هم وجود دارد که آنها قادر به فهم آن نیستند؛ آنها سنّت‌های الهی است، که من حالا اندکی شرح خواهم داد ادامه دارد...