پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
♦ #گفتگوهای_مجازی_درباره_کرونا
🎙دکتر وحید یامین پور: تجربه همدلی کرونا می تواند به شخصیت اجتماعی ما بدل شود
اولین نشست از نشست های «بررسی ابعاد فرهنگی و اجتماعی پدیده کرونا» دوشنبه ۲۵ فروردین به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار شد.
♦️میثم مهدیار مجری کارشناس این نشست در ابتدای این گفتگو با اشاره به این که کارویژه علوم انسانی معنابخشی به پدیده های اجتماعی است گفت: پدیده ی کرونا در جهان وضعیت جدیدی را ایجاد کرده است، که هنوز بسیاری از ابعاد آن روشن نشده است و از این رو گفتگو درباره ی کرونا سهل و ممتنع است. سهل از این جهت که همه ی جهان درگیر آن است و ممتنع از آن جهت که برای اولین بار است که جهان مدرن درگیر چنین پاندمی ای می شود. ابتدا تصور می شد که تنها چین، ایران و چند کشور دیگر درگیر هستند و تحلیل های خاصی در این باره تولید می شد، اما در هفته های گذشته که بسیاری از دیگر کشورها درگیر این پدیده شده اند، ادبیات قبلی هم دچار چالش شده است.
♦️دکتر وحید یامین پور رئیس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در پاسخ به این سوال که آیا باید این پدیده را متمایز و خاص ببینیم یا مانند دیگر بحران ها مثل سیل و زلزله با آن مواجه شویم گفت: بین اندیشمندان جهان در حوزه علوم انسانی کسی را ندیدم که پدیده ی کرونا را ساده، زودگذر و قابل پیش بینی دانسته باشد. همه معتقدند جهان پساکرونا جهان دیگری است. دنیا در یک شوک و حیرتی فرو رفته است، که اگر همین فردا اعلام شود جهان با یک معجزه از این ویروس پاک شده همین ۳ ماه گذشته کافیست تا از آن به عنوان یک دوره عجیب در تاریخ یاد شود. برخی شخصیتهای سیاسی آن را با جنگ جهانی دوم قیاس کرده اند و اذعان داشته اند در 80 سال اخیر هیچ اضطراب و اضطراری جهانی که کل بشر را دچار کند، در این حد و اندازه وجود نداشته است. کرونا چون خطری است که در سر تا سر زمین وجود دارد و بیخ گوش تک تک افراد بشر است و می توان گفت تاریخ به قبل و بعد از کرونا تقسیم خواهد شد.
♦️وی افزود: عمده اندیشمندان معتقدند این ماجرا پروژه جهانی سازی بر اساس استانداردهای آمریکایی را تحت الشعاع قرار خواهد داد. نهاد علم و به ویژه نهاد بهداشت و درمان که گردش مالی بسیار بالایی دارد و شاخصه هزاره سوم هستند و به انسان مدرن ادعای خدایی داده بود و بشر جدید با آنها میخواست به بهشت زمینی دست پیدا کند امروز زیر سوال رفته اند. اگر سازمان ملل متحد و بقیه سازمان های جهانی را نتیجه تکامل فهم جمعی بشر بدانیم امروز این سوال مطرح می شود که در این بحران جهانی سازمان ملل کجاست و چه راهکاری برای حل آن دارد؟ چه همکاری و همگرایی مؤثر بین الملی در مبارزه با کرونا انجام گرفت؟ تنها کاری که شکل گرفت این بود که کشورها مرزهای خود را به روی یکدیگر بستند.
♦️دکتر یامین پور ادامه داد: بسیاری از کشورها با شیوع کرونا به درون گرایی و ملی گرایی و جدا شدن از فضای بین المللی سوق پیدا کرده اند.، با این اوصاف و با فروریختن ادعاهای گذشته درباره ی جهانی سازی یا جهانی شدن امیدوارم این مسائل بر درک روشنفکران ما از فضای جهانی هم تأثیر گذارد. اگر ما بپذیریم که در این پدیده ی جدید جوامع سرنوشت مشترکی پیدا کرده اند و مسیری که تاکنون رفته و ساختارهای موجود بر این سرنوشت جدید بی تأثیر بوده اند، از این جهت نگاه ها می تواند معطوف به مسیر جایگزین گردد و فرصتی برای طرح آلترناتیوهای جهانی شود.
♦️این استاد دانشگاه با اشاره به فعالیت های اجتماعی که حول کرونا در کشور شکل گرفته است افزود: یکی از اتفاقات منحصر به فردی که در کشور ما اتفاق افتاد، گشایش های جدیدی است که ما در حل این بحران به آن دست یافتیم و آن به طور مشخص «ترمیم آسیب ها با بازگشت به مردم» بود. مسئله کرونا دو لبه دارد از طرفی باهم بودن مردم را نشانه گرفته است و هر نوع اجتماعی را ممنوع می کند و از طرفی جز با همکاری و همگرایی مردم نمی توان بر آن غلبه کرد و در همین فضا بود که به توصیه رهبر انقلاب با «مواسات و همدلی» می توان این شکاف و بحران اجتماعی را جبران کرد و به عبارتی تهدید را به فرصت تبدیل کرد. در حالیکه بسیاری از روشنفکران ما در تحلیل ها صرفاً به نقش سیاست و دولت توجه کرده اند، این توجه دادن به نقش مردم بسیار مهم است و این جایگزینی است که ایده و اجرای آن در دیگر کشورها دیده نمی شود و حتی می توان به آنها پیشنهاد داد.
🔻#گفتگوهای_مجازی_درباره_کرونا
🎙دکتر سجاد صفار هرندی: بحران كرونا؛ از تأملات هستیشناسانه تا منازعات هویتی
دومین نشست از نشستهای مجازی «بررسی ابعاد فرهنگی و اجتماعی پدیدهی کرونا» ۲۸ فروردین ماه از سوی پژوهشکده فرهنگ و هنر
اسلامی برگزار شد.
🔶دکتر سجاد صفار هرندی مدیر گروه مطالعات اجتماعی و فرهنگی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، دومین مهمان گفتگوی مجازی در باب بررسی ابعاد فرهنگی و اجتماعی پدیدهی کرونا در مقدمهی این گفتگو بیان کرد: رسالت دانش و به طور اخص علوم انسانی معنابخشی به جهان انسانی و توضیح تجربهی زنده اوست. از این رو، در هنگامهی مواجهه با بحران حاد و خطیری چون کرونا، اهل نظر و اندیشه فضا را غنیمت میشمارند تا رنگ اندیشۀ خود را بر واقعیت جاری بزنند و وضعیت را بر حسب دستگاه خود معنا کنند. در عین حال، کارکرد و ویژگی چنین تجاربی فراهم آوردن مجالی است تا اهالی دانش در رویارویی با یک وضعیت بغرنج، ایدههای خود را به آزمون گذاشته و محدودیتهای آن را دریابند.
🔶وی افزود: در رابطه با مسئلهی کرونا جدای از جنبههای ژئوپلیتیک و اقتصادی که در جای خود مهم است، یکی از مهمترین ایدههای نظری که این روزها طنین آن بیشتر از قبل شنیده میشود و صرفاً از جانب منتقدین مدرنیته، سنتگرایان یا اهالی الهیات و متألهین نیست بلکه بسط و عمومیت بیشتری یافته، اذعان بر مسئلهی عجز و ناتوانی انسان در مقابل عظمت هستی و در معنای محدود این دنیایی آن در برابر طبیعت است. حتی یورگن هابرماس که خود را وارث سنت روشنگری میداند در خصوص این اپیدمی جهانی بر همین نکته دست گذاشته و ناتوانی و جهل بشر را متذکر میشود.
🔶صفار هرندی در ادامه بیان کرد: آنچه که ماهیت رویداد اخیر را با رنج و مشکلاتی که در گذشته بشر با آن روبرو بوده متفاوت میسازد، فراگیر و فراتر بودن از تجربههای فردی و محلی انسان است. مسئله عجز همیشه در تاریخ بشر بوده است و هر انسانی به صورت وجودی و درونی در موقعیتهای گوناگون رنج ، ناکامی، مرگ عزیزان و غیره را تجربه کرده است، اما امروز این عجز و ناتوانی به طور همزمان و فراگیر خود را بر آحاد بشر تحمیل کرده است. کل پروژهی مدرنیته به یک معنا تلاشی بود برای محافظت انسان در برابر این بلایا.
🔸️آن چیزی که مسئلهی کرونا را خاص میکند، از یک سو جهانشمول بودن و از سوی دیگر نسبت آن با کلیت مدرنیته و تمدن جدید غرب است. بعد از گذشت حدود ۳۰۰ سال از داعیههای نجاتبخشی علم و تاکید بر قدرت و سلطهی انسان بر جهان به واسطهی علم، شاهدیم که کرونا یک دهنکجی به همهی این داعیهها و دعاوی کرده و بار دیگر عجز و محدودیت وجودی انسان در برابر هستی را به او متذکر میشود. همان فقر وجودی انسان که در سنت عرفان و حکمت اسلامی خصوصاً حکمت صدرایی اشاره شده است.
🔸️مسئله اینگونه نیست که با پیشرفت علم و تکنولوژی مصائب انسان حل و فصل شود. انسانی که تا حد زیادی رخدادهای طبیعی را در جهت مقاصد، مطامع و منافع خود به تصرف در آورده است، به یکباره متأثر از ویروس کرونا، آگاه میشود که مسألۀ ناتوانی و انقیادناپذیری هستی نسبت به انسان نهایتاً لاینحل است. این چیزی نیست که با دانش بیشتر یا توسعه بیشتر یا امثال آنها حل و فصل شود. بلکه مسألهای هستیشناختی است. وضع انسان در نسبت با هستی است. البته تذکر به این به عجز و فقر به معنای نفی علل و اسباب، قدریگری و انفعال وجودی نیست، بلکه نگرشی است که کل این اسباب را فاقد اصالت می داند و با نگاه توحیدی آن را فاقد موضوعیت میداند.
🔶وی افزود: فقر وجودی انسان در مواجهه با بحران کنونی اتفاق مهمی است که حتّی بشر مدرن، سخنگویان مدرنیته و روشنفکران هم به آن اشاره میکنند. این نقطهای است که بحث فرهنگ و هنر هم میتواند به میان بیاید. تجربهی وجودی و لحظه یا آن خاصی از خلال این اپیدمی و پاندمی جهانی پیدا شده است. فرهنگ و هنر میتواند به این تجربهی جهانی عمق ببخشد وآن را از ساحت ناخوداگاه به ساحت خوداگاه بیاورد. به خصوص هنری که خود را در نسبت با مسئلهی امر قدسی و حقیقت توحید فهم و معنا میکند و از آن به هنر دینی تعبیر میشود.
🔸کارکرد و کارویژهی فرهنگ و هنر این است که این لحظه و آنِ خاص را به طور دائم، حتّی زمانی که ما از این تجربه عبور کردیم، متذکر شود و موقعیت بنیادین وجودی ما را در نسبت با آن تعریف کند.