بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
۱۳ دی ۱۴۰۱
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم
۱۳ دی ۱۴۰۱
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
۱۳ دی ۱۴۰۱
چو در دستاست رودیخوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
۱۳ دی ۱۴۰۱
سخندانیّ و خوشخوانی نمیورزند در شیراز
بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
۱۳ دی ۱۴۰۱
یکی از عقل میلافد یکی طامات میبافد
بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم
۱۳ دی ۱۴۰۱
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
۱۳ دی ۱۴۰۱
صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز
بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
۱۳ دی ۱۴۰۱
۱۳ دی ۱۴۰۱
•|بسمپروردگاربخشایندهـ ...🌿|•
۱۴ دی ۱۴۰۱
۱۴ دی ۱۴۰۱