سلام به دوستان عزیز امیدوارم حال دلتون خوب باشه شرمنده چند روز نتونستم پست بزارم انشاالله که فعالیت هامون رو پر انرژی شروع میکنیم 🌺
#تلنگر
تند بودن اخلاق رو با تندی نباید جواب داد❌
✍ اگه دیدی کسی باهات تند رفتار کرد ؛
۱- اینو یه فرصت بدون واسه رشد خودت ...
۲- با خدا معامله کن در مقابلش سکوت کن ...
۳- ممکنه قراره تو سنجیده بشی ...
۴- تلاش کن خودت توی اخلاقت درست بشی ...
#دل_نوشته
#استاد_عزیزی
🌸 خوندن این خاطره ی زیبا رو از دست ندین...
ابوریاض یکی از افسرای عراقی میگه:
توی #جبهه جنوب مشغول نبرد با #ایران بودیم که دژبانی من رو خواست. فرمانده مان با دیدن من خبر کشته شدن #پسرم رو بهم داد.خیلی ناراحت شدم. رفتم سردخانه ، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم. اونا رو چک کردم ، دیدم درسته. رفتم جسدش رو ببینم. کفن رو کنار زدم ، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم: اشتباه شده ، اشتباه شده ، این فرزند من نیست
افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه می زنی؟ کارت و پلاک رو قبلا چک کردیم و صحت اونها بررسی شده. هر چی گفتم باور نکردند.کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد.
من رو مجبور کردند که جسد را به #بغداد انتقال بدم و دفنش کنم.به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم تا توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم. اما وقتی به #کربلا رسیدم ، تصمیم گرفتم زحمت ادامه ی راه رو به خودم ندهم و اون جوون رو توی کربلا دفن کنم. چهره ی آرام و زیبای آن جوان که نمی دانستم کدام خانواده انتظار او را می کشید ، دلم را آتش زد. خونین و پر از زخم ، اما آرام و با شکوه آرمیده بود. او را در کربلا دفن کردم، فاتحه ای برایش خواندم و رفتم
... سال ها از آن قضیه گذشت.بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است . #اسیر شده بود و بعد از مدتی با اسرا آزاد شد. به محض بازگشتش ، ازش پرسیدم: چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟
وقتی داستان مربوط به کارت و پلاکش رو برایم تعریف کرد ، مو به تنم سیخ شد
پسرم گفت: من رو یه جوون #بسیجی ایرانی و خوش سیما اسیر کرد. با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم. حتی حاضر شد بهم پول هم بده. وقتی بهش دادم ، اصرار کرد که راضی باشم. بهش گفتم در صورتی راضی ام که بگی برای چی میخای. اون بسیجی گفت: من دو یا سه ساعت دیگه #شهید میشم، قراره توی #کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام دفن بشم، می خوام با این کار مطمئن بشم که تا روز #قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید...
📚منبع:کتاب حکایت فرزندان فاطمه 1 صفحه 54
دلخوشیفقطاونجاکهرفقامیگن
کیشهیدمیشیوتیکهتیکهبرمیگردیماراحتشیماز
دستت :) 🚶🏿♂
یه بنده خدایی می گفت :
خدایا مارو ببخش
که توی انجام کار خوب
یا جــار زدیم!!!!
یا جــا زدیم ... :)
#حواسمون_باشه:)
گفــت:
بنــظرت ما لیــاقت داریم؛
جزو ۳۱۳ نفر باشیم؟!
لبخــند تلخــی زدم و گفــتم: 🙂
ببا بــشین گــریه کنیم؛
ما جز ۳۰ میلیون زائر کــربلا هم نیستیم💔:)
هدایت شده از دختـــ🌸ــࢪان خاص
سریال ملڪه گدایان
سریال خوب بد جلف
سریال میخوام زنده بمانم
سریال مردم معمولی
برای سوپرایز کدوم بزارم؟