eitaa logo
「رِفـٰاقَــتِ شُهَدایی」
56 دنبال‌کننده
125 عکس
69 ویدیو
2 فایل
بسـم‌ربّ‌عشــق . . -پرسیدم‌لباس‌پاسدارےچہ رنگےاست؟ سـبز؟ یاخاڪے ‌+خندیدوگفـت: این‌لباس‌هاعـادت‌ڪرده‌اند یاخونےباشنـدیاگِلے: ●مُدیرِ کانال● @F_afsharr لینک کانال 👇👇👇
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دختـــ🌸ــࢪان‌ خاص
سریال ملڪه گدایان سریال خوب بد جلف سریال میخوام زنده بمانم سریال مردم معمولی برای سوپرایز کدوم بزارم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱| 🌿| 🌻به‌قول‌شهید‌ابراهیم‌هادے‌‌ : هرڪس‌ظرفیت‌ مشهور‌ شدن‌ رو‌ نداره، از‌ مشهور‌ شدن‌ مهم‌تر‌ اینه‌ ڪہ آدم‌ بشیم ... ♥️:) ؟😇
•﷽• °همہ‌مے‌گویند🗣: °خوش‌بحال‌فلانے☝🏻‌شهید شد💝 °اما‌هیچڪس⛔️ °حــواسش‌نیست‌ڪہ‌فلانے🙄 °براے‌شهید‌شدن🕶 °شهیدبودن‌را‌یاد‌ڱرفٺ😌♥️
Ꮺــیدانہ🥀📿 . ✍لذت زندگے بہ بندگے و لذت بندگے با کامل مے شود لایق نبودن معنے اش تلاش نڪردن نیست! تلاش کنیم شاید لایق شدیم🥀 .
.حساب🎈 بعضیا فکر میکنن حجاب فقط واسه خانوماست🧕 حجاب فقط چادره... آقایون رها و آزادن🙆‍♂ درحالی که هیچم این طور نیست❌ آقایون هم باید واسه چشماشون حجاب قائل بشن👀🚫 ✅خانوما با چادر حجاب دارن که هرکسی نگاهشون نکنه... ✅آقایونم با پلک هاشون حجاب دارن که هرکسی رو نگاه نکنن... درسته کار دوتاشونم سخته ولی خب جهاد همینه... بی خود نیست که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند جهاد با نفس .اکبر هست. ⭕️راستی یه حجاب مشترک هم هست... اونم حجاب دِله🛡❤️🛡 اگه دل رو رهاش کنی وابسته هرچیزی میشه... زن و مرد هم نداره❌ .واقعی 🌱
😁 ماجرای بیگودی های خواهر کاتبی حدودا ۱۸ یا ۱۹ ساله بودم ... من و چند نفر از خواهرا که پزشــکی میخوندیم، یشنهاد دادیم برای جبران نیروی پرستاری بریم بیمارستان های صحرایی ☺️ و ما چمدون رو بستیم و راهی جنوب شدیم 🚌 من تصور درستی از واقیعت جنگ نداشتم و کسی هم برای من توضیح نداده بود 🤓 و این باعث شد که یک کیف کااااملا دخترونه ببندم 💼 شبیه مسافرت های دیگه ام👌 و عضو جدانشدنی از خودم رو بذارم تو کیف 🎒 یعنی بیگودی هام 😉😌 و چند دست لباس و کرم دست و کلی وسایل دیگه ... غافل از اینکه جنگ، خشن تر از اینه که به من فرصت بده موهامو تو بیگودی بپیچم یا دستمو کرم بزنم ☹️ به منطقه جنگی و نزدیک بیمارستان رسیدیم ... نمیدونم چطور شد که کیف من و بقیه خواهرا از بالای ماشین افتاد و باز شد 😳😱🤯 و به دلیل باد شدیدی که تو منطقه بود 🌪 محتویاتش خارج شد و لباسا و بیگودی های من پخش شد تو منطقه 😩 ما مبهوت به لباسامون که با باد این ور و اون ور میرفتن نگاه میکردیم 😱🌪 و برادرا افتادن دنبال لباسا ما خجالت زده 🙈🙈🙈 برادرا بعد از جمع کردن یه کپه لباس اومدن به سمت ما دلمون میخواست انکار کنیم اما اونجا جنس مونثی نبود جز ما سه نفر که تو اون بیابون واساده بودیم 😶 بعد ... بیگودی هام دست یه برادر دیگه بود و خانما اشاره کردند که اینا بیگودی های خواهر کاتبیه 😰😤 از اون لحظه که بیگودی ها رو گرفتم، تصمیم گرفتم اونا رو منهدم کنم ... شب تو کیسه انداختم و پرت کردم پشت بیمارستان صبح یکی از برادرا اومد سمتم با کیسه بیگودی گفت در حال کیشیک بودن، این بسته ی مشکوک رو پیدا کردند، گفتن 😬😁😡 شب که همه خوابیدن ، تصمیم گرفتم چال کنم پشت بیمارستان صحرایی چال کردم و چند روز بعد یکی از برادرا گفت ما پشت بیمارستان خواستیم سنگر بسازیم، زمین رو کندیم، اینا اومده بالا گفتن اینا بیگودی های خواهر کاتبیه 😬🙃😩 و من  هر جور این بیگودی ها رو سر به نیست میکردم دوباره چند روز بعد دست یکی از برادرا میدیدم که داره میاد سمتم خواهر کااااااااتبی 📣 خواهر کااااااااتبی📣 بیگودی هاتون...
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱