eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
434 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرارمان این نبود راه شهدا خیلی خلوت هست 😔 ☘ مینویسم تا نرود تمام اقتدار میهنم را از شما دارم این روزها بیشتر از همیشه شرمنده منتظرتان هستیم نگاهی که گویا میزند را با به نفروشید... 🌷🌷🌷@refigh_shahid1🌷🌷
✨امام صادق علیه السلام : 🍃اَوَّلُ النَّظَرَةِ لَكَ وَ الثّانيَةُ عَلَيكَ وَ لا لَكَ وَ الثّالِثَةُ فيهَا الهَلاكُ؛🍃 نگاه اول [ناخودآگاه به نامحرم] براى تو [حلال] است و نگاه دوم ممنوع است و حرام و نگاه سوم، هلاكت‏بار است.♨️ 📚من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 474، ح 4658 @refigh_shahid1
❁﷽❁ نگارمن،بيا ڪہ ازسرشعف فداےقامتٺ ڪنم دوچشم را تمام لحظہ هاے من فداے يڪ تو بياو پاڪ ڪن ز حدیث انتظار را 💚💛 @refigh_shahid1
ما یه کردن داریم یه دیدن من شاید تو ببینم اما نمیکنم... حجاب چشم @refigh_shahid1
برادر شهیدم! وقتی  تـو  به مـن دوختـه شده، نباید دست از پا خطا کنـم تـو هم شهیدی هم و هم سنگ صبور بی قراری های من... @refigh_shahid1
😈خانوووووووووم......شماره بدم؟ 🚗خانوم خوشگله برسونمت؟؟ 💁♂ ‌چن لحظه از وقتتو به ما میدی؟؟ ☝️اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!‼️ بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد😔 🎋 تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد... 🌸روزی به امامزاده ی نزدیک رفت… 👈شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!‼️ 🍁دخترک وارد حیاط امامزاده شد خسته… انگار فقط آمده بود کند… دردش گفتنی نبود…!!! 🍃رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد‌‌‌ وارد شد و کنار ضریح نشست🌸 😔زیر لب چیزی می گفت انگار!!! ‼️ 😭خدایا کمکم کن… ☝️چند ساعت بعد،دختر که کنار خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد… 👩💼خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان کنن!!!‼️ 😧دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند… 💃به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شد… اما… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..! 😯 انگار محترم شده بود… تعقیبش نمی کرد!‼️ 🌼احساس کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام شده باشه!!!! 🙎فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! ‼️اما اینطور نبود! 🌿یک لحظه به خود آمد… 🌸دید را سر جایش