این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
من که امشبم خودم حرفم رو خیلی دوست داشتم.. نمیدونم چرا ولی خیلی به دل خودم نشسته.. از سلام اولش تا
الحمدلله.
ان شاءالله که سعیتون کامل بشه..
#خودمانی
🌧 خداحافظ آسمان رجب ...
آنقدر بی صدا باریدی و تطهیرمان کردی؛
که خودمان هم، سابقه ی خرابمان، فراموشمان شد!
✨آنقدر دامنت را برای پروازمان باز کردی؛
که زخمی بالانی چو ما نیز، جرأت بال زدن یافتیم!
دیگر سفره ات آهسته آهسته جمع می شود ....
و ما دوباره دلمان برای نوای "یا من أرجوا"
برای "سبحان الله و أتوب إلیه"
و برای عاشقانهترین ترانهی "لااله الا الله" تنگ میشود!
✨آمدی، تطهیرمان کردی، تا در نیمهی شعبان، برای زیباترین جشنِ زمین، آماده شویم....
تا زیر سایه ی تنها باقیمانده ی خدا، آشتی کنانی راه بیندازیم و در ضیافت رمضان، غریبگی نکنیم!
دست مریزاد بر آسمان تـو ؛
که ندیده خرید ... و چشم بسته بارید.
خداحافظ ماهِ استغفار 🌜
برای دیدنِ دوباره ات، باز منتظر می مانیم!
✅ هر شب دعایفرج مولایمان را بخوانیم
🔶دعایفرج میخوانیم تا ظهور🔶
#التماس_دعا
شبتــــون شهـــــدایی
🙏امیدواریم شبتون به آرامش خواب شهدامون آرام باشد...
#ان_شاءالله
✨﷽✨
شَہیــدها هَم متولد میشوند
مثــل "مـآ" ...
اما مثل ما نمےمیرند
براے همیشہ زنده مےمانند
مثل |تُ| اے شہـید
|تُ| جـدا از همہ متعلق
بــہ هَــمہ اے .. ♥️
شهید گمنام سلام
☘☘☘
@refigh_shahid1
🌹🕊[ شهـــادت ]
سن وسال نمےشناسد
زمان و مڪان سرش نمےشود
کسب و ڪار برایش اهمیتے ندارد
زشتی و زیبایے ملاڪش نیست
او باطن بین است
نگاهش بہ دل دریایے توست...🕊
سلام بر شهدا
☘☘☘
@refigh_shahid1
شهید شاخص دهلاویه
شهیدی که یک روز قبل از شهادتش از منطقه به تهران برگشت و به همسر لبنانی اش گفت :فردا شهید میشوم. ولی من میخواهم شما رضایت بدهید اگر رضایت ندهید شهید نمیشوم.
شهیدی که مهریه همسرش ،قرآن کریم بود و تعهد از داماد که عروس را در راه تکامل و اهل بیت (علیهم السلام) و اسلام هدایت کند.
شهیدی که زمان خواستگاری مادر همسرش به او گفت:شما میدانید این دختر كه میخواهید با او ازدواج كنید چطور دختری است؟ صبحها كه از خواب بلند میشود،هنوز که رفته صورتش را بشوید و مسواك بزند كسی تختش را مرتب کرده و لیوان شیرش را جلو در اتاقش آورده و قهوه را آماده كرده است. شما نمیتوانید برایش مستخدم بیاورید.
و او خیلی آرام اینها را گوش داد و گفت: «من نمیتوانم برایش مستخدم بیاورم، اما قول میدهم تا زندهام، وقتی بیدار شد، تختش را مرتب كنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم دم تخت»
و تا آخر عمرش اینگونه بود.
شهید عزیز ما بارها به همسر لبانی اش گفته بود:زندگی ما از خیلی نظر ها با هم تفاوت دارد. باید یک روز و یک ساعت خاصی را تعیین کنیم، بنشینیم از هم انتقاد کنیم.
و این کار را هم کردند. و او میگفت،این زیباترین لحظه عشق ما بود که می نشستیم روبه روی هم، سعی می کردیم عیب های آن یکی را از او دور کنیم.
اگر کسی این همه عشق را بشنود و نام چمران را نشنیده باشد قطعا باور نمیکند که این موج عشق در وجود چریکی باشد که بعد از ترک آمریکا به مصر رفت و دوره نظامی دید ومثل همیشه نفر اول این دوره شد. #مصطفی_چمران،فردی که از زمان ترک آمریکا پابه عرصه مبارزه مسلحانه گذاشت.
@refigh_shahid1