eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
446 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
#story #شهید_ذوالفقاری_را_بشناسیم همیشه دوربین در دست داشت... https://eitaa.com/refigh_shahid1
صحبتی ، انتقادی ، پیشنهادی..؟؟ نظراتون رو برای بهتر شدن کانال بگید.. ممنون میشم 👇👇👇 @SH_Hosein_moez_gholami
 نــام : مهدی نـام خـانوادگـی : ایمانی فردوئی نـام پـدر : _ تـاریخ تـولـد : ۱۳۶۲/۳/۸ مـحل تـولـد : قم سـن : ۳۴ سال دیـن و مـذهب : اسلام شیعه وضـعیت تاهل : متاهل شـغل : کارمند مـلّیـت : ایرانی دسـته اعـزامـی : اطـلاعاتی مـوجود نـیست مسئولیت نظـامی : اطـلاعاتی مـوجود نـیست درجـه نظـامی : اطـلاعاتی مـوجود نـیست تـحصیـلات : اطلاعاتی موجود نیست
🌹جـزئیات شـهادت🌹 تـاریخ شـهادت : ۱۳۹۶/۹/۲۱ کـشور شـهادت : سوریه مـحل شـهادت : سوریه-دیرالزور عـملیـات : اطـلاعاتی مـوجود نـیست نـحوه شـهادت : توسط تروریست های تکفیری داعش
⚫️اطـلاعات مـزار⚫️ مـحل مـزار : قم_حرم حضرت معصومه (س) وضـعیت پـیکر : مـشـخـص موقـعیت مـزار در حرم مطهر حضرت معصومه(س) قـطعـه : _ ردیـف : _ شـماره : _
بسم الله الرحمن الرحیم میروم تا انتقام سیلی مادرم زهرا را بگیرم اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک خدا را هزاران بار شاکرم که به این بنده حقیرنعمت بندگی خود را عطا کرد و زبان قاصر از وصف و قدردانی نعمات ایشان است. یکی از بزرگترین این نعمتها حب علی علیه السلام و اولاد مطهرش است و این را هم مدیون پاکدامنی مادر و رزق حلال پدر هستم و خدا را شاکرم در خانوادهای پرورش یافتم که محیط آن دائم از ذکر خدا و محبت اهل بیت سرشار بود. من چطور قدردان خداوند باشم که رهبری فرزانه و دلسوز، عارف و مظلوم چون آقا سید علی خامنه ای حفظه الله را مقتدای ما فرمود و متاسفانه آنطور که باید نتوانستم سربازی ایشان را درک کنم. پروردگارا به حق محمد و آل محمد از گناهان و سستیهای من بگذر که همه از نادانی و کاهلی بوده و سرم از شرمساری پایین است. خدای من! به ارحم الراحمین بودن شما اعتقاد داشته و یقین قلبی دارم که مورد رافت شما قرار میگیرم ان شاءالله. برای خانواده ام از پدر و مادر مهربانم و برادر با معرفتم و خواهران محجبه و عزیزم حلالیت میطلبم و بابت عطوفت و بزرگواری آنها و اینکه حقشان را ادا نکردم شرمنده هستم و میخواهم همیشه دعاگوی من باشند. برای همسرم از همسر فداکار و قانع و فاضله ام و از همه مهمتر ذریه حضرت رسول و مادر مهربان فرزندانم طلب حلالیت میکنم چون آنطور که باید برای ایشان انجام وظیفه نکردم و قدردان زحمات خالصانه این عزیز نبودم. برای فرزندانم فرزندانم! محبین حضرات معصومین! علی آقا، خانم فاطمه و آقا محمد! خوشحالم که به دِین خود عمل کردم. شاید نواقصی هم داشته ام اما سعی کردم که فقط رزق حلال کریمه اهل بیت سلام الله علیها را بر سفره مهیا کنم و از حضرات معصومین خواستارم که نسل و ذریه ام ولایتمدار و ادامه دهنده راه این حقیر باشند. توصیه من به فرزندانم طبق فرموده صلحا ترک معصیت و انجام فرایض دینی و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام است. مطمئنم پسرانم متدین، ولایتی و مفید برای نشر احکام دین میشوند و دخترم با عفت و حجاب چادر خود دل حضرت زهرا سلام الله علیها را شاد میکند. دخترم بدان که برای این چادر که هدیه حضرت زهرا سلام الله علیهاست، خون دلها خورده شده و برای حفظ آن خونهای بسیاری بر زمین ریخته شده است. برای همکارانم، خادمین حریم حضرت معصومه سلام الله علیها به تمامی همکاران، خادمین بارگاه ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیها ضمن درخواست حلالیت سفارش میکنم که قدر لحظات حضور در این حرم قدسی را بدانید هرچند که این حقیر نتوانستم استفاده احسن و اکمل از این بهشت زمینی داشته باشم. حرف آخر از شهدا شرمندهام که خیلی دیر به درک حقیقت وجودشان پی بردم. از خداوند متعال و حضرات معصومین و شهدا ممنونم که به گریه های شبانه این حقیر جواب دادند و مرا به عنوان مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها و حرم دختر سه ساله امام حسین علیه السلام برگزیدند. حال که صهیونیست خونخوار، انگلیس مکار، آمریکای جنایتکار و سعودی خیانتکار قصد براندازی حرم های اهل بیت را دارند و با حمله ناجوانمردانه و وحشیانه به زنان و فرزندان و طفل های شیرخواری که هیچ پناهی ندارند، قصد کشورگشایی دارند؛ این وظیفه را بر خود دیدم که به کمک این مردم بیگناه و دفاع از حرم اهل بیت بروم و از حضرت زینب و خانم رقیه علیها سلام که به من حقیر لیاقت حضور دادند و به مدد ایشان ما با عزت پیروز و سربلند میشویم. و در آخر اگر رزق شهادت به این حقیر رسید و جسدم برگشت در صورت امکان در حرم مطهر بانو دفن کنید و برایم روضه حضرت زهرا سلام الله علیها،امام حسین و حضرت علی اکبر و امام رضا علیهم السلام را بخوانید. از دوستان میخواهم که همیشه برایم زیارت عاشورا بخوانند. امیرالمومنین علی علیه السلام همیشه در دعاهایشان میفرمودند: پروردگارا! به ما شهادت در راه خودت را عطا فرما و ما را از فتنه ها حفظ کن. شادی ارواح ائمه اطهار، شهدا و امام امت، سربلندی مقام معظم رهبری و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و تعجیل در فرج آقا صاحب الامر صلوات. غلام معصومه مهدی ایمانی فردوئی
نــام : بابک نـام خـانوادگـی : نوری هریس نـام پـدر : محمد تـاریخ تـولـد : ۱۳۷۱/۷/۲۱ مـحل تـولـد : رشت سـن : ۲۵ سـال دیـن و مـذهب : اسلام شیعه وضـعیت تاهل : مجرد شـغل : محصل مـلّیـت : ایرانی دسـته اعـزامـی : سپاه پاسداران مسئولیت نظـامی : اطـلاعاتی مـوجود نـیست درجـه نظـامی : اطـلاعاتی مـوجود نـیست تـحصیـلات : فوق لیسانس حقوق از دانشگاه تهران
🌹جـزئیات شـهادت🌹 تـاریخ شـهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۸ کـشور شـهادت : سوریه مـحل شـهادت : سوریه_البوکمال عملیات: عملیات آزاد سازی منطقه «البوکمال»  نـحوه شـهادت : موقع ناهار ، یک خمپاره‌ای ما بین ما و بابک آمد پایین، فکر می‌کنم صدو پنجاه متر با ما فاصله داشت، یک سی ثانیه بعد خمپاره میاد پایین، وقتی خمپاره دوم پایین آمد دقیقا این سه تا روبروی هم بودن، شهید بابک نوری بود، شهید عارف کاید بود و شهید نظری، که وقتی ماشین تویوتا پارک بود، این خمپاره از زیر ماشین تویوتا وسط سفره این‌ها می‌خورد و خوشا به سعادت و حالشان که شهید شدند.
⚫️اطـلاعات مـزار⚫️ مـحل مـزار : گلزار شهدای رشت وضـعیت پـیکر : مـشـخـص موقـعیت مـزاردر گـلزار شـهدا قـطعـه : _ ردیـف : _ شـماره : _
خدایا همیشه خواستم به چیزهایی که از آنها آگاه هستم عمل کنم ولی در این دنیای فانی به‌قدری غرق گناه و آلودگی بودم که نمی‌دانم لیاقت قرب به خداوند را دارم یا نه؟ خدایا گناه‌های من را ببخش، ‌اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی‌که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر. تا وقتی‌که راهم راه حق هست مرا بمیران. خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم. مادرم جانم به قربان پاهایت که به خاطر دویدن برای به کمال رسیدن فرزندانت آسیب‌دیده می‌شود، در نبود من‌اشک‌هایت را سرازیر مکن. من با خدای خود عهدی بسته‌ام که تا مرا نیامرزید مرا از این دنیا مبرد. مادرم برای من دعا کن، ولی‌اشک‌هایت را روان مکن که به خدای من قسم راضی به‌اشک‌هایت نیستم. خواهران خوب‌تر از جانم من نمی‌دانم وقتی حسین(ع) در صحرای کربلا بود چه عذابی می‌کشید، ولی می‌دانم حس او به زینب‌ (س) چه بوده. عزیزان من حالا دست‌هایی بلند شده و زینب‌هایی غریب و تنها مانده‌اند و حسینی در میدان نیست. امیدوارم کسانی باشیم که راه او را ادامه دهیم و از زینب‌های زمانه و حرم او دفاع کنیم. برادرانم در نبود من مسئولیت شما سنگین‌تر شده، حالا شما عشق و محبت مرا به دیگران باید بدهید؛ زیرا من عاشق خانواده‌ام، اطرافیانم، شهرم، وطنم و… بوده‌ام و شما خود من هستید در جسمی دیگر. پدرم تو هم روزی در جبهه حق علیه باطل از زینب‌های مملکت دفاع کردی، شما دعا کن که با دوستان شهیدت محشور شوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگن مدافعان حرم برا پول میرن؟؟ #شهید_بابک_نوری_هریس #یاد_شهدا_باصلوات https://eitaa.com/refigh_shahid1
شب نشین شبکه ۵ (تهران) امشب از ساعت ۲۱:۰۰ با اجرای حمید گودرزی در آستانه شب میزبان خواهد بود ❤️
خاطرات حاج حسین..
💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️ ⚫️🔸⚫️ 🔸 🔸⚫️ 💠 💠 ⚫️ ⚫️ 💠 🌹 🔸 🔸 🌹 💠 ⚫️ ⚫️ 💠 💠 ⚫️🔸 🔸 ⚫️ 🔸⚫️ ⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️💠 ترم های اول ورود به دانشگاه به پیشنهاد یکی از بچه ها قرار شد یه گروه تشکیل بدیم از بچه های مشتی و با اخلاص و پای کار که کارای صلواتی برای بچه های دیگه انجام بدیم. مثلا واکس زدن پوتین بچه ها، کارهای خدماتی و نظافتی و... طوری که هیچکس شناخته نشه. جلسه گرفتیم و چند تا تیم تشکیل دادیم. هر تیم یه مسئول داشت و چند تا نیرو. اسم کار رو گذاشتیم ستاد جنگ های نامنظم با نفس هر تیم رو هم به اسم یه شهید نام گذاری کردیم. هر کدوم از بچه ها به نیابت از یک شهید اتیکت اسم اون شهید بزرگوار رو به سینه میزدن اما با چفیه صورتشون رو میبستن تا شناسایی نشن. صبح خیلی زود یا آخرای شب، طوری که کسی متوجه نشه فعالیت خودشون رو انجام میدادن. حسین آقا فرمانده یکی از تیم ها شد که به اسم سردار شهید محمد حسین، عموی شهیدش نام گذاری شده بود... هدف از انجام این کارها رفاه حال بچه های دانشگاه بود. عموما بعد یه روز طاقت فرسای آموزشی همه مثل جنازه خودشون رو میرسوندن به تخت خواب، اما یه عده مشتی مثل شهید،اگرچه خودشون خسته بودند، بجای استراحت، میرفتن پوتین گلی و خاکی دوستاشون رو واکس میزدن و سرویسارو نظافت می کردن که بقیه اذیت نشن. 💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸 ⚫️🔸⚫️ 🔸⚫️💠💠 ⚫️ 💠🌹 🔸 https://eitaa.com/refigh_shahid1
💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️ ⚫️🔸⚫️ 🔸 🔸⚫️ 💠 💠 ⚫️ ⚫️ 💠 🌹 🔸 🔸 🌹 💠 ⚫️ ⚫️ 💠 💠 ⚫️🔸 🔸 ⚫️ 🔸⚫️ ⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️💠 سوریه بود ... نمیدونم چجوری و چه کسایی شایعه کرده بودن که حسین زخمی شده ... یه نفر از بچه های محل زنگ زد خونه حاجاقا غلامی و این خبر رو بدون مقدمه به خانواده حسین داد ... خانواده اوضاعشون بهم ریخت تا خبر تکذیب شد ... حسین هم یکی دو روز بعد زنگ زد خونه و خبر سلامتیشو داد .. وقتی از سوریه برگشت فرداشبش هیئت گرفتیم .. چراغا که روشن شد دیدیم همون کسی که اشتباهی خبر رو به خانواده داده بود عقب مجلس نشسته و چهره اش پر از اضطرابه ... حسین هم وقتی دعای آخر مجلس رو خوند رفت پیشش و باهاش دست داد و روبوسی کرد و اون فرد از اینهمه گذشت و مهربونی حسین فقط اشک میریخت ... 💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸 ⚫️🔸⚫️ 🔸⚫️💠💠 ⚫️ 💠🌹 🔸 https://eitaa.com/refigh_shahid1
💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️ ⚫️🔸⚫️ 🔸 🔸⚫️ 💠 💠 ⚫️ ⚫️ 💠 🌹 🔸 🔸 🌹 💠 ⚫️ ⚫️ 💠 💠 ⚫️🔸 🔸 ⚫️ 🔸⚫️ ⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️💠 یه شب؛ بعد از اینکه از سوریه برگشته بود به اتفاق به جلسه هفتگی دعای توسل پایگاه بسیج درهمدان رفتیم بعد از مداحی واتمام دعای توسل که توسط شهید قرائت شد فرمانده پایگاه وشرکت کنندگان اصرار به گفتن خاطره توسط حسین عزیز شدند که حسین قبول به گفتن خاطره نکرد وبچه ها از من درخواست کردند که از حسین بخوام از خاطرات حضور در سوریه چند دقیقه ای صحبت کنه که حسین عزیزم به من گفت دایی من نمیتونم برا این عزیزان که اکثرا از من بزرگتر هستند صحبت کنم ادب اجازه نمیده پیش این همه بزرگتر من که کوچیکترم صحبت کنم 💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸 ⚫️🔸⚫️ 🔸⚫️💠💠 ⚫️ 💠🌹 🔸 https://eitaa.com/refigh_shahid1