•[ #خدای_خوب_ابراهیم ]•
🌹~توفیق خدمت~🌹
نشسته بود پشت موتور. از توی آینه دیدم داره گریه میکنه! کنار خیابان توقف کردم و گفتم: آقا ابراهیم، برا چی گریه میکنی؟ ناراحتی؟
گفت: یاد اون پیرمرد افتادم. پیرمردی که از ما تقاضای کمک کرد و واقعا محتاج بود. ما میخواستیم بهش کمک کنیم اما هیچکدام پول نداشتیم.
گفتم: خوبه خودت هم میگی پول نداشتیم. اگه پول بود بهش میدادیم.
گفت: من ناراحتم که چرا توفیق نداشتیم کمکش کنیم. چرا؟
«اگر از تهیدستان به علت آن که مالی در اختیار نداری روی میگردانی و گشایشی را از پروردگارت میطلبی که امید آن را داری، با آنان به نرمی سخن بگو و آنان را با مهربانی بازگردان.»
[اسرا،28]
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
#شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ 🌱 باید آنقدر در راهِ خدافعالیت کنیم که وقتی خودش صلاح دید، پایِ کارنامهی م
تمام ملائک را شرمنده کردی از اعتراضشان
و تو همان چیزی بودی که
فقط خدا میدانست . . .
درک بزرگی واژه شهید کار هرکسی نبود!
#شهید ابراهیم هادی
#عــلــمــدار_ڪــمــیــلــ
『بیشتر دوستان و بستگان ابراهیم
میگویند: درآندورانکثیفکهفساد
همه جا را گرفته بود، اگر ابراهیم
نبود معلوم نبود وضعیت ما چه
می شد؟!
او مارااولجذبزورخانهوورزش
میکرد،بعدماراهیئتمیبردواو
دلسوزانهبرایهدایتنزدیکانوقت
می گذاشت』.🌿
•برگرفتھازکتابسلامبرابراهیم📚
ارزومیڪنمخداامضا
کنندھارزوهاتونباشھ
محتاجمبھدعایتکتکشما📿
شبتونقشنگ🌙
#قرارِعاشقۍ❤️
『هر زمان جوانۍ دعاےفرجمهدے(عج) رازمزمہ ڪند...همزمان #امامزمان(عج) دستهاے مبارڪشان رابہ سوے آسمان بلند میکنند و براے آن جوان دعا میفرمایند؛چہ خوش سعادتند ڪسانیڪہ حداقل روزے یڪبار #دعایفرج را زمزمہ مۍڪنند:)』
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
[اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج]♥️
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـ ۹۹ ــفحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
•🌱✨•
["ڪـسـےڪہاهݪ
دنـیـانیسٺ!
"فـقـطباشـــهـــادٺ
آروممےگیره....💚]
°•🌱|@refigh_shahidam
#سلامبرابراهیم
بسم الله الرحمن الرحیم
#قسمت۲📚
ابراهيم در اول ارديبهشــت ســال ۱۳۳۶ در محله شــهيدآيت الله سعيدي حوالي ميدان خراسان ديده به هستي گشود.
او چهارمين فرزند خانواده بشــمار ميرفت. با اين حال پدرش، مشــهدي محمد حسين، به او علاقه خاصي داشت.
او نيز منزلت پدر خويش را به درستي شناخته بود. پدري که با شغل بقالي توانسته بودفرزندانش را به بهترين نحو تربيت نمايد. ابراهيم نوجوان بودکه طعم تلخ يتيمي را چشــيد. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ، زندگي را به پيش برد.
دوران دبســتان را به مدرســه طالقاني رفت و دبيرســتان را نيز در مدارس ابوريحان و کريمخان زند.
ســال ۱۳۵۵ توانســت به دريافت ديپلم ادبي نائل شود. از همان سالهاي پاياني دبيرستان مطالعات غير درسي را نيز شروع كرد.
حضور در هيئت جوانان وحدت اســامي و همراهي و شاگردي استادي نظير عالمه محمد تقي جعفري بسيار در رشد شخصیتی ابراهیم موثر بود .